واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: در آمدی به شعر دفاع مقدسقسمت دوم
با توجه به مطالب گفته شده ،در بین شعرهاى دفاع مقدس، مثل هر شعر دیگرى مى توان به شعرهاى خوب، عالى و حتى ضعیف و متوسط برخورد، كه این ضعف و قوت شعرها بستگى به توان و استعداد شاعران دارد و ربطى به تضاد مفاهیم مشترك ندارد.گفتنى است كه عمومیت این مفاهیم اسلامى در شعرهاى دفاع مقدس بدین معنا نیست كه نمى توان بدون بهره ورى از این مفاهیم شعر دفاع مقدس گفت، نمونه اش شعر «در خلوت بعد از یك تشییع» سلمان هراتى است و نیز شعر معروف «شعرى براى جنگ» قیصر امین پور كه هر دو از شعرهاى موفق دفاع مقدس به شمار مى روند. تبصره:به طورى كه گفته شد «شعر دفاع مقدس» شعرى است خاص كه داراى مؤلفه هاى ویژه خود است، با این وجود «شعر دفاع مقدس» در درجه نخست «شعر» است. به همین دلیل نیز باید با اصول و موازین شعرى به نقد و بررسى آن پرداخت. از سوى دیگر در هنر شعرى كاربرد و عناصر گوناگون شعر و برخورد شاعر با این عناصر در توفیق یاعدم توفیق شعرهایش، نقش عمده اى دارد كه نمى توان آن را نادیده گرفت، و بدیهى است كه در شعر هاى دفاع مقدس نیز مى توان به این عناصر و نحوه برخورد شاعران با آنها دقت كرد و توفیق یاعدم توفیق شاعران در بهره برى از این عناصر را مورد نقد و بررسى قرار داد و این عناصر به طور عمده عبارتند از زبان، بیان، عاطفه، اندیشه، موسیقى،و ... كه در زیر با آوردن نمونه هایى از شاعران مطرح دفاع مقدس به بررسى آن مى پردازیم:?- زبان و بیان: زبان غالب شعرهاى دفاع مقدس، زبان زنده و پویاى روز است، زبان ساده و صمیمى كه تا حد امكان از گنگى و ابهام به دور است و از سوى دیگر همین سادگى زبان به جمعیت فضاى شعرهاى دفاع مقدس مى افزاید، مثل:«مى دانم، مى دانمفردا درخت ستاره گل خواهد كردما خوشبخت خواهیم شدو زمین به آرزویش خواهد رسیدامشب اما فریادم رابه پیشواز مردى خواهم بردكه هنوز توبره شبانه پدرانش رابه دوش دارد.»منظومه از خاك تا ماه: علیرضا قزوهاما این اتفاق بیشتر در شعر شاعرانى مى افتد كه در قالب هاى نو شعر مى گویند. برعكس زبان شعر شاعرانى كه بیشتر به قالب هاى سنتى شعر فارسى توجه دارند، به خاطر دلبستگى شان به زبان حاكم در شعرهاى سنتى به گونه اى ریشه در ادبیت زبان دارد، و از زبان زنده و پویاى امروزى فاصله مى گیرد، مثل:«شاهبازا، سفر عرش توخوش باد برونرود كس سوى آن كنگره زیباتر از این»كس تماشانكند ، زكریا اخلاقىكه به راحتى مشاهده مى شود زبان این دوگروه از شاعران- گرچه هدف واحدى دارند- به دلیل دید و نگاهشان، و برداشتشان از «زبان شعر» به كلى با همدیگر متفاوت است. البته توجه شود، كه منظور از زبان یا واژگان زبان، كل زبان است، نه واژگان كلیدى و مفهومى، مثل كلمه «معراج» كه یك واژه كلیدى است و داراى بار فرهنگى خاصى است كه در هر زمان با همان مفهوم مى تواند به كار برود.منظور در اینجا بیشتر واژگانى است كه ریشه در شعرهاى سنتى فارسى دارد و فاقد كاربرد امروزى است، مثل كلمات: شاهباز، كنگره، وادى، خرمن، شمیم، مشام، سرو، سرور، كوزه، پیمانه، كاشانه و نیز تركیب هایى از قبیل: زندان تن، شمیم عشق، خون چمن، سرو قیام و ...و همین تركیب هاست كه در نهایت بیان خاصى را پدید مى آورد كه با بیان شاعران امروزى متفاوت است.
?-عاطفه: شعر دفاع مقدس، شعرى است كه از دل و جان شاعر سرچشمه مى گیرد، به همین جهت نیز سخت عاطفى است وعنصر عاطفه در شعرهاى دفاع مقدس مهم ترین عاملى است كه در تأثیرگذارى آنها در مخاطب نقش دارد و همین عاطفه و غناى عاطفى شعرهاى دفاع مقدس است كه از نظر بیانى، در بیان عاطفى شاعران جلوه گر مى شود. «سبد سبد گل ادراك در سخن دارم بهار عاطفه است این، غزل كه من دارم ز پشت عاطفه ام، نقش لاله ها پیداست ز بس كه غنچه پیچیده در كفن دارم» گل ادراك: پرویز بیگى حبیب آبادى?- اندیشه: یكى از عناصر بسیار مهم شعرهاى دفاع مقدس است، چرا كه اندیشه ریشه در فرهنگ دارد و از رهگذر اندیشه و جهان بینى است كه فرهنگ و مفاهیم فرهنگ اسلامى در شعرهاى دفاع مقدس، جلوه گر مى شود.به همین دلیل نیز شاعران دفاع مقدس اغلب به دلیل اعتقادات مذهبى و نحوه نگرش به جهان و هستى توجه خاصى به عنصر اندیشه دارند.از سوى دیگر این اندیشه مند بودن شعر ها با مفهوم یا محتوا گرایى شعرهاى دفاع مقدس نیز رابطه اى تنگاتنگ دارد گرچه مى توان گفت از بین شاعران دفاع مقدس، گروهى بیشتر و گروهى كمتر توجه به اندیشه دارند، مثل:«ترفندهاى سرمایه دارىپیش بینى ماركس را مخدوش مى كندلنین به كمك تاریخ مى شتابدو با عجلهماركس را به جلو هل مى دهدوطى نامه اى به گورگى مى نویسدباید واژه خدا را به كار نگیرى»از بى خطى تا خط مقدم جبهه: سلمان هراتىبه طورى كه مى بینیم توجه بیش از اندازه به بیان اندیشه در شعر- یا قالب شعر- این شعرها، از شعر به مفهوم واقعى كلمه فاصله مى گیرند و بیشتر به نثر متمایل مى گردند، البته نثرى كه یا شاعرانه نوشته شده است یا به صورت منظوم.فرقى نمى كند در هر صورت چیزى از شعر كم دارد و به همین دلیل نیز بیشتر جنبه شعارى دارد، تا حدى كه حتى استفاده از تشبیه و استعاره هم نمى تواند به شعریت آن بیفزاید، تا چه رسد به آنجا كه صراحت و سادگى زبان به روشنى حد بین شعر و نثر را در هم مى ریزد، مثل همین نمونه اى كه در بالا از «سلمان هراتى» ذكر شد.?- موسیقى: موسیقى در شعر نقشى تأثیرگذار دارد، به همین دلیل هم شاعرانى كه به شعریت شعرشان بیشتر توجه دارند، به غنى ساختن فضاى موسیقایى شعرهایشان توجه خاص دارند، و این مسئله را در شعر شاعران دفاع مقدس هم مى توان به روشنى دریافت ، مثل:«معناى جنگ اینجاكمبود زندگى استكمبود جان و قحط امان استهرچندایمان در این میانه فراوان استآرىوقت وقوع واقعه باید بود»شعرى براى جنگ: قیصر امین پورمنبع : روزنامه ایران
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 187]