تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 6 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام سجاد (ع):هر كس در مسجد سهله دو ركعت نماز بخواند، خداوند، دو سال بر عمر او مى‏افزايد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

بهترین وکیل تهران

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

سایت ایمالز

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1812763693




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ادبيات ايران پيش‌ از اسلام‌


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
ادبيات ايران پيش‌ از اسلام‌
ادبيات ايران پيش‌ از اسلام‌ نويسنده:زهره‌ زرشناس‌ مجموعه فعّاليّتهاي‌ ادبي‌ ايرانيان‌ باستان‌ كه‌ به‌ دو صورت‌ شفاهي‌ و مكتوب‌ و به‌ تمامي‌ زبانهاي‌ ايراني‌ است‌. بخشي‌ از آنها دولتي‌ است‌، مانند سنگْنوشته‌هاي‌ شاهان‌ و نوشته‌هاي‌ روي‌ سكّه‌ها و بخشي‌ ديگر، مبتني‌ بر داستانهاي‌ ملّي‌، افسانه‌ها و بعضي‌ از آداب‌ و رسوم‌ اجتماعي‌ است‌ و پيكرة‌ اصلي‌ ادبيّات‌ شفاهي‌ غيرديني‌ پيش‌ از اسلام‌ را تشكيل‌ مي‌دهد. امّا بيشتر آثاري‌ كه‌ از اين‌ دوران‌ به‌ صورت‌ مكتوب‌ بر جاي‌ مانده‌ با دستگاههاي‌ دينيِ زردشتي‌، بودايي‌، مانوي‌ و مسيحي‌ مرتبط‌ است‌ و بدنة‌ اصلي‌ ادبيّات‌ ديني‌ ايران‌ پيش‌ از اسلام‌ را مي‌سازد. در ايران‌ پيش‌ از اسلام‌، آثار ديني‌ و ادبي‌ معمولاً به‌ كتابت‌ درنمي‌آمده‌ و بيشتر به‌ صورت‌ روايي‌، سينه‌ به‌ سينه‌، منتقل‌ و حفظ‌ مي‌شده‌ است‌. مثلاً كتاب‌ اوستا * ، پس‌ از سده‌ها انتقال‌ شفاهي‌، سرانجام‌ در دورة‌ ساساني‌ به‌ كتابت‌ درآمد (كلنز، ص‌. 33)پايبندي‌ ايرانيان‌ به‌ حفظ‌ سنّت‌ ادبيّات‌ شفاهي‌ و نيز جنگها و تعصّبات‌ ديني‌ و فرهنگي‌ و تغيير خطّ و زبان‌ و بسياري‌ عوامل‌ ديگر موجب‌ نابودي‌ گنجينه‌ ادبي‌ پرارزش‌ ايران‌ پيش‌ از اسلام‌ شده‌ است‌. از اين‌رو، آنچه‌ از زبانهاي‌ مختلف‌ ايراني‌ به‌ صورت‌ مكتوب‌ باقي‌ مانده‌ در برابر حجم‌ گستردة‌ ادبيّات‌ ايران‌ باستان‌ بسيار ناچيز است‌.زبانهاي‌ ايراني‌ شاخه اي‌ از زبان‌ فرضي‌ هند و ايراني ‌اند كه‌ از قديم‌ترين‌ روزگاران‌ تاكنون‌ درون‌ مرزهاي‌ ايران‌ يا بيرونِ آن‌ متداول‌ بوده‌اند و زبانها و گويشهايي‌ را شامل‌ مي‌شوند كه‌ از نظر ويژگيهاي‌ زباني‌ وجوه‌ مشترك‌ دارند. از زبانهاي‌ ايراني‌، در طيّ تاريخي‌ دراز، اسنادي‌ در دست‌ است‌ كه‌ چگونگي‌ تحوّل‌ آنها را نشان‌ مي‌دهد. تاريخ‌ اين‌ تحوّل‌ را مي‌توان‌ به‌ سه‌ دوره اصلي‌ بخش‌ كرد: 1. دوره باستان‌؛ 2. دوره ميانه‌؛ 3..دوره جديد.از زبانهاي‌ ايراني‌ دوره باستان‌، كه‌ از قديم‌ ترين‌ زمان‌ تا انقراض‌ شاهنشاهي‌ هخامنشي‌ (330 ق‌ م‌) در گسترة‌ بسيار پهناوري‌ رواج‌ داشته‌ است‌، چهار زبان‌ مادي‌، سكايي‌، فارسي‌ باستان‌ * و اوستايي‌ * را مي ‌شناسيم‌. در مآخذ باستاني‌ اشاراتي‌ به‌ ادبيّات‌ شفاهي‌ اين‌ چهار زبان‌ شده‌ است‌، ولي‌ تنها از دو زبان‌ اوستايي‌ و فارسي‌ باستان‌ آثار ادبي‌ مكتوبي‌ برجاي‌ مانده‌ است‌.از زبانهاي‌ ايراني‌ دورة‌ ميانه‌، كه‌ پس‌ از فروپاشي‌ شاهنشاهي‌ هخامنشي‌ تا انقراض‌ حكومت‌ ساسانيان‌ (651 م‌) و آغاز دورة‌ اسلامي‌ در مناطق‌ مختلف‌ متداول‌ بوده‌، آثار ادبي‌ عمده‌اي‌ در دست‌ است‌. زبانهاي‌ اين‌ دوره‌ از نظر ويژگيهاي‌ زباني‌ به‌ دو گروه‌ غربي‌ (شامل‌ زبانهاي‌ پارتي‌ يا پهلوي‌ اشكاني‌ و فارسي‌ميانه‌ يا پهلوي‌ ساساني‌) و شرقي‌ (شامل‌ زبانهاي‌ سُغدي‌ * ، خوارزمي‌، سكايي‌ و بلخي‌ * ) بخش‌ مي‌شوند.ماني‌ و پيروان‌ او، برخلاف‌ سنّت‌ ايراني‌ انتقال‌ شفاهي‌ آثار ادبي‌، به‌ نگارش‌ آثار خود بسيار اهمّيّت‌ مي‌دادند. از اين‌رو از آنها آثار ادبي‌ ارزشمندي‌ به‌ زبانهاي‌ ايراني‌ (فارسي‌ ميانه‌، پهلوي‌ اشكاني‌ و سغدي‌) برجاي‌ مانده‌ است‌.1- دورة‌ باستان‌الف‌. ادبيّات‌ مادي‌. از زبان‌ مادي‌، زبان‌ قوم‌ آريايي‌ ماد، كه‌ در غرب‌ و شمال‌ غرب‌ ايران‌ رايج‌ بوده‌ اثر مكتوبي‌ در دست‌ نيست‌ (گرشويچ‌، «ادبيّات‌ كهن‌ ايران‌»، بند 2 )، امّا در نوشته‌هاي‌ مورّخان‌ يوناني‌ مانند كتسياس‌ ، هرودت‌ و دينون‌ به‌ داستانهاي‌ عشقي‌ و حماسي‌ مادي‌ و اشعار اين‌ دوره‌ اشاره‌ شده‌ است‌. مثلاً داستان‌ غنايي‌ زَرْيادْرِس‌ و اوداتيس‌ را مي‌توان‌ نام‌ برد كه‌ در مآخذ متعدّدي‌ ديده‌ مي‌شود و به‌ نظر بويس‌ («زريادرس‌ و زرير»، ص‌ 477-463 ) داراي‌ اصل‌ مادي‌ است‌ و بعدها در شاهنامه‌ * فردوسي‌ به‌ صورت‌ داستان‌ «گشتاسب‌ و كتايون‌» بازتاب‌ يافته‌ است‌. داستانهاي‌ حماسي‌ مادي‌، يا داستانهاي‌ مربوط‌ به‌ كوروش‌، شاه‌ هخامنشي‌، از ديگر آثار ادبي‌ مادي‌ است‌ (گرشويچ‌، همان‌جا).ب‌. ادبيّات‌ سكايي‌ . از زبان‌ سكاها، كه‌ طوايفي‌ ايراني‌ بودند و در دو سوي‌ درياي‌ خزر، دشتهاي‌ جنوب‌ روسيّه‌ و ماوراءالنّهر مي‌زيستند، اثر مكتوبي‌ برجاي‌ نمانده‌ است (همان‌، بند 3 ). هرودت‌ از افسانه‌هايي‌ مربوط‌ به‌ اصل‌ و منشأ سكاها و نيز از داستانهايي‌ به‌ زبان‌ سكايي‌ دربارة‌ اَريمَسْپي‌ يك‌ چشم‌ و گريفين‌ هاي‌ محافظ‌ طلا نام‌ مي‌برد (هرودوت‌، ج‌ 2 ، ص‌. -203 205 .، 227 ). گرشويچ‌ (همان‌، بند 4 ) احتمال‌ مي ‌دهد كه‌ داستان‌ رستم‌ * ، قهرمان‌ نامي‌ شاهنامه‌ ، كه‌ فقط‌ در منابع‌ سغدي‌ و فارسي‌ شناخته‌ است‌، از داستانهاي‌ حماسي‌ سكايي‌ باشد. داستانهاي‌ حماسيِ زبان‌ آسي‌، از زبانهاي‌ ايراني‌ شرقي‌ جديد، و ميراث‌ ادبي‌ درخور توجّه‌ اين‌ زبان‌ كه‌ تا آغاز سدة‌ نوزدهم‌ م‌ سينه‌ به‌ سينه‌ روايت‌ و حفظ‌ مي‌شده‌ است‌، احتمالاً بازتاب‌ بخشي‌ از بُن‌مايه‌هاي‌ ادبيّات‌ شفاهي‌ سكايي‌ باستان‌ است‌.ج‌. ادبيّات‌ فارسي‌ باستان‌ . زبان‌ فارسي‌ باستان‌، نياي‌ زبان‌ فارسي‌ امروزي‌، زبان‌ قوم‌ پارس‌ بوده‌ است‌ كه‌ در دورة‌ هخامنشيان‌ (550ـ330 ق‌.م‌) بدان‌ تكلّم‌ مي‌شده‌ است‌. تنها آثار مكتوب‌ زبان‌ فارسي‌ باستان‌ كتيبه‌هاي‌ برخي‌ از شاهان‌ هخامنشي‌ به‌ خطّ ميخي‌ است‌ كه‌ علاوه‌ بر سنگ‌، بر الواح‌ زرّين‌ و سيمين‌، سنگ‌ وزنه‌، مُهر و ظرف‌ برجاي‌ مانده‌ و كتابت‌ آنها هم‌زمان‌ با تأليف‌ آنهاست‌.مهم‌ترين‌ كتيبه‌هايي‌ كه‌ به‌ زبان‌ فارسي‌ باستان‌ نگاشته‌ شده‌ است‌ (براي‌ آگاهي‌ از متن‌ كتيبه‌ها، نك‌: كنت‌، ص‌. 156-116 ) عبارت‌ است‌ از: كتيبه‌هاي‌ داريوش‌ در بيستون‌ (مهم‌ترين‌ و مفصّل‌ترين‌ كتيبة‌ داريوش‌ به‌ سه‌ زبان‌ فارسي‌ باستان‌، اَكَّدي‌ و ايلامي‌)، فارس‌ (تخت‌ جمشيد و نقش‌ رستم‌)، سوئز و الوند و كتيبه‌هاي‌ خشيارشا در تخت‌ جمشيد (كه‌ از آن‌ ميان‌ سنگ‌ نوشتة‌ سه‌ زبانه‌ مشهور به‌ دَيْوَه‌ از مهم‌ترين‌ كتيبه ‌هاي‌ اين‌ زبان‌ است‌)، و الوند (لوكوك‌، ص‌ 277-179 ).آنچه‌ در اين‌ سنگْنوشته ‌ها آمده‌ مربوط‌ به‌ سياست‌ و حكومت‌ است‌. هر متني‌ كه‌ به‌ نام‌ داريوش‌ اوّل‌ نوشته‌ شده‌ شامل‌ مقدّمه‌، بخش‌ اصلي‌ و مؤخّره‌ است‌ و سنگْنوشته‌هاي‌ جانشينان‌ او، جدا از كتيبة‌ دَيْوَة‌ خشيارشا (كه‌ اندك‌ تقليدي‌ از عبارت‌ بنديهاي‌ نوشته‌هاي‌ داريوش‌ در آنها ديده‌ نمي‌شود و حكايت‌ از تسلّط‌ كافي‌ نويسنده‌ بر نوشتن‌ دارد)، تكرار عبارات‌ پيشين‌ داريوش‌ است‌. طرح‌ اصلي‌ كتيبه‌ها به‌ طور كلّي‌ و با اندكي‌ تفاوت‌ (بسته‌ به‌ مراد نويسنده‌) به‌ صورت‌ زير است‌: ستايش‌ اَهورَمزدا * ؛ معرّفي‌ شاه‌؛ نام‌ سرزمينهاي‌ خراجگزار يا ياد كردن‌ ساختن‌ بنا؛ ذكر فرو نشاندن‌ شورشها؛ دعا يا اندرز به‌ شاهان‌ آينده‌، همراه‌ با شكرگزاري‌ از اهورَمزدا.كوشش‌ داريوش‌ براي‌ تبديل‌ زبان‌ فارسي‌ باستان‌ به‌ زباني‌ ادبي‌ هرگز به‌ نتيجه‌ نرسيد. او، در سنگْنوشته‌ها، با لحني‌ به‌ دور از مبالغه‌، با دقّت‌ بيان‌، سادگي‌ واژه‌ها و كوتاهي‌ جملات‌، يكنواختي‌ زبان‌ آنها را جبران‌ مي‌كند. اين‌ نوشته‌ها طبعاً عاري‌ از تخيّلات‌ ادبي‌ و صُوَر خيال‌ است‌ و، به‌رغم‌ ارزش‌ آنها از نظر تاريخي‌ و زبان‌شناختي‌، فاقد اهمّيّت‌ ادبي‌ است‌ (گرشويچ‌، همان‌، بند 15-5 ؛ تفضّلي‌، ص‌ 23ـ31؛ زرشناس‌، زبان‌ و ادبيّات‌ ايران‌ باستان‌ ، ص‌ 15ـ21).بنابر گزارش‌ نويسندگان‌ يوناني‌، ادبيّاتِ حماسيِ زبان‌ فارسي‌ باستان‌ نيز احتمالاً به‌ صورت‌ شفاهي‌ وجود داشته‌ است‌ (همو، ميراث‌ ادبي‌ شفاهي‌ در ايران‌ باستان‌ ، ص‌ 25ـ36). افسانة‌ زوپير ، يا برخي‌ روايات‌ مربوط‌ به‌ كوروش‌ و داستانهاي‌ مربوط‌ به‌ بردياي‌ دروغين‌، از آن‌ جمله‌ است‌ (كريستنسن‌، كارنامة‌ شاهان‌ ، ص‌ 82 ، 87ـ88).د. ادبيّات‌ اوستايي‌. . زبان‌ اوستايي‌ كه‌ در ايرانويج‌ * ، سرزميني‌ از نواحي‌ شرق‌ ايران‌ (احتمالاً خوارزم‌، يا مرو و يا بلخ‌)، بدان‌ سخن‌ مي‌گفته‌اند (آموزگار و تفضّلي‌، ص‌ 21ـ23) زباني‌ است‌ كه‌ كتاب‌ ديني‌ زردشتيان‌، اوستا ، بدان‌ نوشته‌ شده‌ است‌. از اين‌ زبان‌ جز كتاب‌ اوستا و آثار وابسته‌ به‌ آن‌ اثر ديگري‌ برجاي‌ نمانده‌ است‌. قديم‌ترين‌ آثار اين‌ زبان‌ به‌ سده‌هاي‌ دهم‌.- هشتم‌ ق‌.م‌ تعلّق‌ دارد، امّا به‌ سبب‌ اهمّيّت‌ سنّت‌ شفاهي‌، كتاب‌ اوستا تا سدة‌ چهارم‌.م‌ مكتوب‌ و مدوّن‌ نشده‌ بود. در اين‌ تاريخ‌، مقارن‌ پادشاهي‌ شاپور ساساني‌ (309ـ379 م‌) (كلنز، همان‌جا)، و پس‌ از رسميّت‌ يافتن‌ دين‌ زردشتي‌، اين‌ مجموعه‌ با خطّي‌ مخصوص‌ به‌ نام‌ «دين‌دبيري‌» (=.خطّ ديني‌)، كه‌ به‌ همين‌ منظور از روي‌ خطّ فارسي‌ ميانة‌ كتابي‌ و خطّ پهلوي‌ زبوري‌ ابداع‌ شده‌ بود، با تلفّظ‌ موبدان‌ اواخر دورة‌ ساساني‌ به‌ كتابت‌ درآمد (نك‌: اوستايي‌، خطّ و زبان‌ * ) اوستا يي‌ كه‌ امروز در دست‌ است‌ و به‌ صورت‌ دست‌ نوشته‌ از 1278م‌ به‌ بعد استنساخ‌ شده‌ است‌ (گرشويچ‌، همان‌، بند. 17 ) در حدود يك‌ سوم‌ يا يك‌ چهارم‌ اوستاي‌ دورة‌ ساساني‌ است‌. اوستا ي‌ مكتوب‌ روزگار ساسانيان‌، بنابر كتاب‌ دينكرد (كتاب‌ 8 ، فصل‌ 1 ، بند 17-7 ) در 21 نَسْك‌ (=.باب‌) تدوين‌ شده‌ بود. اين‌ كتاب‌ تأليف‌ عظيمي‌ بود، دربر دارندة‌ مطالبي‌ دربارة‌ پيدايش‌ جهان‌ و رستاخيز، نجوم‌ و پزشكي‌، زندگي‌ زردشت‌ و تاريخ‌ انسان‌، حماسه‌ها و اسطوره‌هاي‌ كهن‌ و مجموعه‌اي‌ از دانستنيهاي‌ گوناگون‌. همة‌ اوستا از نظر زبان‌ يكدست‌ نيست‌. اين‌ تفاوت‌ را مي‌توان‌ ناشي‌ از اختلاف‌ گويشي‌ يا قدمت‌ بعضي‌ از بخشهاي‌ آن‌ دانست‌.متنهاي‌ اوستايي‌ را براساس‌ قدمت‌ زباني‌ و ويژگيهاي‌ دستوري‌ و زبان‌شناختي‌ و نيز از ديدگاه‌ آموزه‌هاي‌ بنيادي‌ و محتواي‌ مذهبي‌ مي‌توان‌ به‌ دو دستة‌ اوستا ي‌ گاهاني‌ و اوستا ي‌ متأخّر بخش‌ كرد:1- اوستا ي‌ گاهاني‌.. متنهاي‌ گاهاني‌، كه‌ در حدود يك‌ ششم‌ از اوستا ي‌ موجود را دربر مي‌گيرد، تنها مأخذ معتبر درخصوص‌ زندگي‌ زردشت‌ است‌ و در مجموع‌ آموزة‌ خالص‌ بنيانگذار آن‌ را باز مي‌نمايد. اوستا ي‌ گاهاني‌ شامل‌ اين‌ بخشهاست‌:الف‌. گاهان‌ ( گاتها يا گاثاها ) قديم‌ترين‌ بخش‌ اوستا ظاهراً سرودة‌ خود زردشت‌ مشتمل‌ بر هفده‌ سرود است‌ كه‌ در اوستا ي‌ كنوني‌ جزئي‌ از يسنا * ست‌. اشعار گاهان‌ هجايي‌ است‌ و از نظر ساختماني‌ با اشعار ودايي‌ مشابهت‌ دارد. متأسّفانه‌ ناآشنايي‌ كامل‌ با انديشه‌هاي‌ زردشت‌ (مانند رابطة‌ خاصّ انسان‌ و داناي‌ همه‌ چيز)، مشكلات‌ دستوري‌ (صرفي‌ و نحوي‌)، ابهامات‌ واژگاني‌ و پيچيدگي‌ زبان‌ شعر موجب‌ شده‌ است‌ كه‌ اوستاشناسان‌ در فهم‌ و ترجمة‌ گاهان‌ با دشواري‌ مواجه‌ شوند. ترجمة‌ گاهان‌ به‌ زبان‌ فارسي‌ ميانه‌ (=.پهلوي‌) نيز كمك‌ چنداني‌ به‌ فهم‌ بهتر آن‌ نمي‌كند. به‌ نظر گرشويچ‌ (همان‌، بند. 23 )، به‌ رغم‌ اين‌ دشواريهاي‌ زباني‌، عقايد رفيع‌ و والاي‌ زردشت‌ از ميان‌ اين‌ اشعار غنايي‌ ديني‌،كه‌ براي‌ بيان‌ انديشه‌هاي‌ روشن‌ و انساني‌ و تحوّلي‌ در انديشه‌، در قالبي‌ زيبا و لطيف‌ سروده‌ شده‌، مشهود است‌. گاهان‌ را به‌ پنج‌ «گاه‌» (=.بخش‌) تقسيم‌ كرده‌اند و هر «گاه‌» داراي‌ فصلهايي‌ به‌ نام‌ «ها » است‌.ب‌. «يسنهاي‌ هفت‌ها».. اين‌ بخش‌، كه‌ به‌ نثر است‌ و پس‌ از گاهان‌ قديم‌ترين‌ بخش‌ اوستا را شامل‌ مي‌شود، «يَسْنهاي‌ هَپْتَنگهايْتي‌ » يا «يَسْنهاي‌ هفت‌ فصل‌» نيز ناميده‌ مي‌شود و مشتمل‌ بر يَسْنْهاي‌ 35 تا 41 است‌.ج‌. دعاهاي‌ يسن‌ 27 . در اين‌ بخش‌ از اوستا ي‌ گاهاني‌ متن‌ دعاهاي‌ معروف‌ زردشتي‌ نظير اَهُونَوَر ، اَشِمْ وُهُو و يِنْگهِه‌ هاتام‌ آمده‌ است‌.2. اوستا ي‌ متأخّر.. اين‌ بخش‌ از اوستا تقريباً پنج‌ ششم‌ تمامي‌ كتاب‌ مقدّس‌ زردشتيان‌ را دربر مي‌گيرد و اوستاي‌ جوان‌ نيز ناميده‌ مي‌شود. در اين‌ بخش‌، گرچه‌ دشواريهاي‌ زباني‌ كمتري‌ وجود دارد، لكن‌ با اشكالات‌ بسياري‌ در فهم‌ متن‌ روبه‌رو مي‌شويم‌ كه‌ حاصل‌ تلفيق‌ عقايد پيش‌ از زردشت‌ با گفته‌هاي‌ او و جذب‌ عناصري‌ از آيينهاي‌ گوناگون‌ در دين‌ زردشتي‌ به‌ سبب‌ گسترش‌ آن‌ در نواحي‌ مختلف‌ ايران‌ است‌. اوستا ي‌ متأخّر بازنماي‌ دين‌ زردشتي‌ متأخّر و به‌ طور كلّي‌ نمايندة‌ تفكّر مذهبي‌ ايران‌ پيش‌ از اسلام‌ است‌. دربارة‌ تاريخ‌ تأليف‌ و تدوين‌ آن‌ نمي‌توان‌ به‌ يقين‌ سخن‌ گفت‌. امّا احتمال‌ دارد كه‌ يَشْتهاي‌ كهن‌، يعني‌ قديم‌ترين‌ بخش‌ اوستا ي‌ متأخّر، به‌ سدة‌ هشتم‌ يا نهم‌ ق‌.م‌ تعلّق‌ داشته‌ باشد (بويس‌، تاريخ‌ آيين‌ زردشتي‌ ، ج‌. I ، ص‌ 19 ). اوستا ي‌ متأخّر بخشهاي‌ زير را شامل‌ مي‌شود كه‌ از آن‌ ميان‌ فقط‌ ارزش‌ ادبي‌ يشتها را با گاهان‌ مي‌توان‌ سنجيد و ديگر بخشهاي‌ آن‌ ارزش‌ ادبي‌ چنداني‌ ندارد:الف‌. يَسْنا .. يسن‌ به‌ معني‌ «ستايش‌ و نيايش‌»، مشتمل‌ بر دعاها و سرودهاي‌ ديني‌ و ذكر ايزداني‌ كه‌ براي‌ شركت‌ در مراسم‌ يَسْنَه‌ يا يسنا خوانده‌ مي‌شوند و نثارهايي‌ كه‌ به‌ آنان‌ تقديم‌ مي‌شود. اين‌ بخش‌ از 72 «ها» (=.فصل‌) تشكيل‌ شده‌ و هر «ها» شامل‌ بندهايي‌ با اندازه‌هاي‌ متفاوت‌ است‌. گاهان‌ و «يسنهاي‌ هفت‌ها» در ميان‌ يسنها جاي‌ دارند؛ از اين‌رو، اين‌ بخش‌ 48«ها» را دربر مي‌گيرد.ب‌. ويسْپْرَد * . به‌ معني‌ «همة‌ ردان‌ =.سروران‌)»، شامل‌ 24 «كرده‌» (=.فصل‌) و مطالب‌ آن‌ اغلب‌ برگرفته‌ از يَسْنها و مكمّل‌ آنهاست‌. كه‌ به‌ خصوص‌ در اعياد مذهبي‌ مانند گاهنبارها (=.جشنهاي‌ فصلي‌) خوانده‌ مي‌شود.ج‌. خُرده‌ اوستا * . اين‌ مجموعه‌، كه‌ اوستاي‌ كوچك‌ نيز ناميده‌ مي‌شود، دربر دارندة‌ دعاها و نيايشهاي‌ كوتاه‌ مخصوص‌ دينور زردشتي‌ دربرابردعاي‌خاصّ روحانيان‌ است‌. آذربادمَهْرَسْپندان‌، موبد موبدان‌ زمان‌ شاپور دوم‌ ساساني‌، اين‌ مجموعه‌ را مدوّن‌ كرد و مهم‌ترين‌ بخشهاي‌ آن‌ عبارت‌ است‌ از: نيايش‌، سي‌ روزه‌ و آفرينگان‌ يا دعاهايي‌ كه‌ همراه‌ با اهداي‌ نذورات‌ خوانده‌ مي‌شود (تفضّلي‌، ص‌ 43).د. ونديداد * . صورت‌ قديم‌تر واژة‌ ونديداد، ويديوداد به‌ معني‌ «قانون‌ جدايي‌ و دوري‌ از ديوان‌» است‌. اين‌ كتاب‌ در 22 فَرگَرْد (=.بخش‌) تدوين‌ شده‌ و در حقيقت‌ رسالة‌ عمليّه‌اي‌ است‌ به‌ صورت‌ پرسش‌ و پاسخ‌ (اهورَمزدا به‌ پرسشهاي‌ زردشت‌ پاسخ‌ مي‌دهد). ونديداد نوزدهمين‌ نَسْك‌ از اوستاي‌ دورة‌ ساساني‌ و يگانه‌ نسكي‌ است‌ كه‌ از آن‌ دوران‌ به‌ صورت‌ كامل‌ به‌ دست‌ ما رسيده‌ است‌. پرسشهاي‌ ونديداد در باب‌ قوانين‌ تطهير و كفّارة‌ گناهان‌ است‌. چند داستان‌ اسطوره‌اي‌ نظير داستان‌ جم‌ (فرگرد 2) و بخش‌ جغرافيايي‌ مشروحي‌ دربارة‌ سرزمينهاي‌ گوناگون‌ (فرگرد 1) از ديگر بخشهاي‌ ونديداد است‌. گرشويچ‌ اين‌ بخشِ اوستا را مهم‌ترين‌ بخش‌ آن‌ و مرجعي‌ آگاهي‌ دهنده‌ دربارة‌ واقعيّتهاي‌ زندگي‌ باستاني‌ شرق‌ايران‌ مي‌داند (همان‌، بند. 27-26 ).ه... يَشْتها * . يشت‌ به‌ معني‌ «ستايش‌ و نيايش‌» و از نظر لغوي‌ هم‌ريشه‌ با واژة‌ كهن‌ يَسْن‌ و واژه‌هاي‌ «جشن‌» و «ايزد» در زبان‌ فارسي‌ است‌. اين‌ بخش‌ شامل‌ 21 يشت‌ است‌ و هر يشت‌ به‌ چند كرده‌ (=.بخش‌) تقسيم‌ مي‌شود. تفاوت‌ يَشْتها با يسنا در مضامين‌ آنهاست‌. يَسْنْ نيايشهايي‌ عامّ براي‌ آيينهاي‌ مختلف‌ ستايش‌ و يشت‌ سرودهايي‌ در ستايش‌ ايزدان‌ است‌. يشتها از نظر كمّيّت‌ و قدمت‌ يكسان‌ نيستند (كريستنسن‌، مزداپرستي‌ در ايران‌ قديم‌ ، ص‌ 55 به‌ بعد). هر يشت‌ بزرگ‌ (از جمله‌ يشت‌ 5، 8، 10، 13، 17، 19) كه‌ داراي‌ بخشهاي‌ كهن است‌ معمولاً شامل‌ وصف‌، مدح‌ و به‌ ياري‌ خواندن‌ ايزدي‌ است‌ كه‌ ياد مي‌شود.
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 296]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن