تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 22 شهریور 1403    احادیث و روایات:  حضرت زهرا (س):همانا سعادتمند(به معنای) کامل و حقیقی کسی است که امام علی(ع) را در دور...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815154851




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مقام حضرت مهدی(عج) در وادی السلام


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
مقام حضرت مهدی(عج) در وادی السلام
مقام حضرت مهدی(عج) در وادی السلام نويسنده:علی اكبر مهدی‏پورمنبع:مجله انتظار اشاره: مقام حضرت مهدی(عج) در وادی السلام نجف اشرف، یكی از قدیمی‏ترین مقامات منتسب به حضرت بقیة‏اللّه ارواحنا فداه می‏باشد.در طول قرون و اعصار همه روزه هزاران تن از عاشقان و شیفتگان به این مكان مقدس روی آورده، با كعبه مقصود و قبله موعود راز دل گفته، كام دل جسته، در مواردی توفیق تشرف یافته‏اند.امام صادق علیه‏السلام مكرر به این نقطه تشریف آورده، در آنجا نماز گزارده، آنجا را به عنوان: «محل منبر حضرت قائم» علیه‏السلام معرفی فرموده است.در روزهای آغازین دولت حقه، حضرت ولی عصر(عج) از این نقطه عبور فرموده به سوی پایتخت دولت كریمه ـ كوفه ـ رهسپار می‏شوند.پیامبر اكرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و امیرمؤمنان علیه‏السلام به هنگام رجعت در این نقطه دیدار می‏فرمایند.احادیث فراوان در عظمت و قداست این مكان مقدس از پیشوایان معصوم رسیده، كه با شماری از آنها در این نوشتار آشنا می‏شویم.وادی السلام و پیشینه آنبزرگترین گورستان در جهان اسلام، قبرستان وادی اسلام در نجف اشرف می‏باشد. این گورستان علاوه بر وسعت، از لحاظ قدمت نیز كهن‏ترین گورستان جهان می‏باشد. وجود مقام هود و صالح و گنبد و بارگاه بر فراز قبر آن دو پیامبر عظیم الشأن و تصریح معصومان بر دفن آنها در این مكان،(1) از قدمت بسیار زیاد این مكان حكایت می‏كند.دفن آدم ابوالبشر و نوح پیامبر در نجف اشرف و در داخل ضریح امیرمؤمنان علیه‏السلام (2) دلیل روشنی است بر این كه قدیمی‏ترین مقبره بر فراز كره خاكی در همین منطقه است.بر اساس روایتی كه از امام صادق علیه‏السلام نقل شده، پیكر مقدس امیرمؤمنان در طرف قبله حضرت نوح و در محاذات سر و سینه او دفن شده است.(3) مقام هود و صالحاز مقابر معلوم و مقامهای مشهور در نجف اشرف مقام هود و صالح می‏باشد كه در اوایل وادی السلام قرار دارد.كسی كه از باب طوسی وارد وادی السلام می‏شود، چند قدمی كه پیش می‏رود گنبد سبز زیبایی را در سمت راست راه خود می‏بیند كه بر طاق آن نوشته شده: «مقام هود و صالح».اولین سایبانی كه بر فراز قبور مطهر هود و صالح ساخته شد، به فرمان سید بحرالعلوم (متوفای 1212 ه .ق) بود، چنانكه نخستین ضریح چوبی نیز وسط ایشان تهیه و نصب گردید.(4) آنگاه یكی از افراد خیّر گنبد آن را با كاشی تزیین نمود.به سال 1333 ه .ق هنگامی كه نیروهای انگلیسی به مدت 40 روز نجف اشرف را محاصره كردند، قبور مطهر هود و صالح را همانند بسیاری از اماكن مقدسه ویران كردند، و سنگ ارزشمندی را كه در آن با خط كوفی «مقام هود و صالح» حك شده بود، به غارت بردند و آنجا را به تلّی از سنگ و آجر مبدّل ساختند.گفته می‏شود كه مقام هود و صالح قبلاً در قسمت دیگری از وادی السلام اشتهار داشت، ولی سید بحرالعلوم اینجا را به عنوان «مقام هود و صالح» اعلام كرد و دستور داد گنبد و بارگاهی بر فراز آن ساخته شود(5) و تولیت آن را با «محمدعلی قسام» جد اعلای تیره «آل قسام» قرار داد و برخی از زمین‏های زراعتی ناحیه «كفل» را به آنجا وقف نمود.(6)پس از رفع محاصره، بنای فعلی به سال 1337 ه .ق در همان نقطه‏ای كه سید بحرالعلوم تعیین كرده بود، بنیاد گردید. در ضمن وصایای امیرمؤمنان علیه‏السلام آمده است:«فَادْفِنُونی فی هذَا الظَّهْرِ فی قَبْرِ أَخَوَیَّ هُودٍ وَصالِحٍ؛ مرا در همین پشت ـ نجف ـ در قبر دو برادرم هود و صالح دفن كنید».(7)آن‏چه مسلّم است این است كه مولای متقیان در كنار قبر آدم و نوح علیهماالسلام دفن شده است. چنانكه امام صادق علیه‏السلام به آن تصریح فرموده(8) و زیارتنامه مخصوصی برای آنها در حرم امیرمؤمنان علیه‏السلام بیان فرموده(9) و برای هر یك از آنها دو ركعت نماز زیارت مقرر فرموده است.(10) در طول قرون و اعصار سه قبر در داخل ضریح مقدس امیرمؤمنان علیه‏السلام جدا از یكدیگر ظاهر و مشخص بوده، چنانكه ابن بطوطه و برخی دیگر از جهانگردان آن را مشاهده نموده‏اند.(11) روی این بیان، آنچه در وصیّت مولای متقیان «هود و صالح» به جای «آدم و نوح» آمده، احتمالاً از باب تقیه و به منظور اخفای محل قبر می‏باشد. در روایات مربوط به خروج سفیانی نیز از مقام هود علیه‏السلام نامی به میان آمده است:سفیانی یك سپاه 000/130 نفری به سوی كوفه گسیل می‏دارد، در «رَوْحا» و «فارُق» فرود می‏آیند، سپس 000/60 نفر از آنها حركت كرده، در نخیله، در محل قبر هود علیه‏السلام فرود می‏آیند و در روز عید تهاجم خود را آغاز می‏كنند.(12)و در نقلی دیگر تعداد آن‏ها 000/80 نفر آمده است.(13) وادی السلام در عهد امیرمؤمنان علیه‏السلام در احادیث فراوان آمده است كه امیرمؤمنان علیه‏السلام در دوران اقامتش در كوفه به پشت كوفه تشریف می‏برد در وادی السلام توقف می‏كرد و ساعت‏ها به راز و نیاز می‏پرداخت(14) گاهی همراهان خسته می‏شدند، ولی حضرت همچنان سرِ پا می‏ایستاد و مشغول مناجات بود، رخصت می‏طلبیدند كه جامه‏ای پهن كنند تا مدتی استراحت فرماید، ولی قبول نمی‏كردند.(15)نخستین كسی كه در وادی السلام از اصحاب مدفون شد «خباب بن ارت» متوفای 37 ه . بود كه از سابقین دراسلام بود و ششمین فردی بود كه اسلام را پذیرفته بود.(16) در جنگ بدر شركت داشت، در جنگهای صفین و نهروان نیز در خدمت امیرمؤمنان بود. در دوران خلافت امیرمؤمنان علیه‏السلام در كوفه در گذشت، مولای متقیان بر پیكرش نماز خواند، در كنار قبرش حضور یافت و برایش طلب مغفرت نمود.(17) هنگامی كه به حالت احتضار در آمد وصیت كرد كه او را در پشت كوفه دفن كنند، پس او را در «ثویّه» در نزدیكی مسجد حنانه دفن كردند، سپس افراد دیگری چون: سهل بن حنیف، رشید هجری، عبداللّه بن یقطر، جویریة بن مسهر عبدی، كمیل بن زیاد، عبدالملك لخمی و عبیداللّه بن اوفی در همان قطعه مدفون شدند، كه قبر هیچكدام به طور مشخص معلوم نیست، فقط اخیرا برای كمیل بن زیاد گنبد و بارگاهی ساخته شده است.(18) وادی السلام در شب معراجامام صادق علیه‏السلام در یك حدیث طولانی از فضیلت مسجد كوفه سخن می‏گوید، راوی می‏پرسد: آیا مسجد كوفه خیلی قدیمی است؟امام علیه‏السلام می‏فرماید:آری آنجا مصلاّی پیامبران بود، رسول اكرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله نیز در آن نماز خوانده است و آن هنگامی بود كه جبرئیل او را بر فراز براق به سوی بیت‏المقدس می‏برد، هنگامی كه به «دارالسلام» در پشت كوفه رسیدند، عرضه داشت:«ای محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله اینجا مسجد پدرت آدم و مصلاّی پیامبران می‏باشد، در اینجا فرود آی و نماز بگذار».(19)به نظر می‏رسد كه در این حدیث شریف منظور از «دارالسلام» همان «وادی‏السلام» می‏باشد، زیرا: اوّلاً: تعبیر و هو ظهر الكوفة؛ و آن همان پشت كوفه است، بر آن دلالت می‏كند.ثانیا: در برخی از نسخه‏های تفسیر عیّاشی، به جای «دارالسلام»، «وادی السلام» بوده، و لذا علامه مجلسی آن را «وادی السلام» ثبت كرده است.(20)و اگر منظور از آن نجف اشرف باشد، طبعا «وادی السلام» را در بر می‏گیرد. وادی السلام در عهد كهندفن شدن حضرت آدم علیه‏السلام در سرزمین مقدس نجف اشرف گواه روشنی بر قدمت این سرزمین می‏باشد و در احادیث فراوانی به آن اشاره شده، از جمله حدیث بسیار طولانی امام باقر علیه‏السلام در مورد تأسیس كعبه معظم می‏باشد كه از قداست خاص این سرزمین حكایت می‏كند.امام باقر علیه‏السلام در این حدیث نورانی، از تأسیس كعبه در عهد حضرت آدم ابوالبشر توسط جبرئیل علیه‏السلام به تفصیل سخن گفته، در پایان می‏فرماید:خداوند به جبرئیل امین امر فرمود كه چهار سنگ از چهار نقطه جهان برداشته، در چهار ركن كعبه قرار دهد: 1) سنگی از كوه صفا2) سنگی از كوه مروه3) سنگی از طور سینا4) سنگی از «جبل السلام» و آن ظهر كوفه است.(21) در اینجا منظور از «جبل السلام» همان وادی السلام است و یا نجف اشرف كه شامل وادی السلام است. از این حدیث رابطه خاص كعبه و مولود كعبه نیز استفاده می‏شود، اگر ولادت با سعادت امیرمؤمنان در داخل كعبه مایه شرف و قداست كعبه شده، چنانكه امام صادق علیه‏السلام به آن تصریح كرده، در زیارت مأثور می‏فرماید: «اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا مَنْ شُرِّفَتْ بِهِ مَكَّةُ وَمِنی؛ سلام بر تو ای امیرمؤمنان، كه مكّه و منی از تو شرف و آبرو پیدا كرد»(22) خاك و گل آن نیز از سنگ حرم امیرالمؤمنین به عزت و آبرو رسیده است. وادی السلام در آستانه ظهورمولای متقیان، امیرمؤمنان، حضرت علی علیه‏السلام به هنگام ترسیم خط سیر حضرت بقیة‏اللّه(ارواحنافداه) در روزهای آغازین ظهور به سوی پایتخت دولت كریمه می‏فرماید:«كَأنّی بِهِ قَدْ عَبَرَ مِنْ وادِی السَّلامِ اِلی مَسجِدِ السَّهْلِةِ، عَلی فَرَسٍ مُحَجَّلٍ(23)، لَهُ شِمْراخٌ(24) یَزْهُو، وَیَدْعُو، وَیَقُولُ فی دُعائِهِ: لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ حَقّا حَقّا...؛ گویی او را با چشم خود می‏بینم كه از «وادی السلام» عبور كرده، بر فراز اسبی كه سپیدی پاها و پیشانی‏اش می‏درخشد و برق می‏زند، به سوی مسجد سهله در حركت است و زیر لب زمزمه‏ای دارد و خدای را اینگونه می‏خواند: لااله الا الله حقا حقا...».(25) وادی السلام در یوم اللّه رجعتبازگشت گروهی از مؤمنان خالص و عدّه‏ای از منافقون فاجر پیش از رستاخیز به این جهان «رجعت» نامیده می‏شود.اعتقاد به رجعت یكی از اعتقادات مسلّم و تردیدناپذیر شیعه است، همه شیعیان امامیه در مورد رجعت اجماع كرده‏اند(26) آیات فراوانی در احادیث پیشوایان به آن تفسیر شده(27) احادیث بی‏شماری از پیشوایان موصوم در این رابطه وارد شده(28) تعداد این احادیث خیلی بیش از تواتر است(29) و ثبوت آن از ضروریات مذهب شیعه است.(30)اول كسی كه از امامان نور در دوران رجعت بر می‏گردد حضرت سیدالشهدا علیه‏السلام است، كه با 75000 نفر از شیعیانش رجعت می‏كند(31) در این رجعت هفتاد تن از شهدای كربلا نیز در محضر سالار شهیدان رجعت می‏كنند.(32) دوران فرمانروایی امام حسین علیه‏السلام به قدری طولانی خواهد شد كه ابروهایش روی دیدگانش می‏ریزد.(33) بعد از امام حسین علیه‏السلام دوران فرمانروایی مولای متقیان امیرمؤمنان فرا می‏رسد، او نیز به مدت 44000 سال حكومت می‏كند.(34) بر اساس روایات فراوان، امیرمؤمنان علیه‏السلام رجعتهای مختلف و متعدد دارد(35) یكی از این رجعتها در عهد امام حسین علیه‏السلام (36) و یكی دیگر در عهد رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله خواهد بود.(37) امام صادق علیه‏السلام می‏فرماید: هِیَ كَرَّةُ رَسوُلِ اللّهِ صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فَیَكُونُ مُلكُهُ فی كَرَّتِهِ خَمْسینَ اَلْفَ سَنَةٍ، وَیَمْلِكُ اَمیرُالْمُؤمِنینَ علیه‏السلام فی كَرَّتِهِ أَرْبَعا وَاَرْبَعینَ سَنَةٍ؛ منظور از آن (000/50 سال در آیه 4 از سوره معارج) رجعت رسول خدا می‏باشد كه مدت حكومت آن حضرت در رجعت 000/50 سال است، و امیرمؤمنان در دوران رجعتش 44000 سال فرمانروایی می‏كند.(38)در روایات فراوان آمده است كه به هنگام رجعت امیرمؤمنان علیه‏السلام همه پیامبران رجعت می‏كنند و تحت فرماندهی آن حضرت قرار می‏گیرند.(39) در آن روز رسول اكرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله پرچم را به دست با كفایت امیرمؤمنان می‏دهد، همه مخلوقات تحت فرماندهی آن حضرت قرار می‏گیرند.(40) این دیدار شكوهمند رسول گرامی و مولای متقیان در سرزمین وادی اسلام در بخشی به نام «ثویّه» رخ خواهد داد، چنانكه رئیس مذهب شیعه امام جعفر صادق علیه‏السلام در تفسیر آیه 85 از سوره قصص می‏فرماید: «لا تَنْقَضِی الدُّنیا وَلا تَذْهَبُ حَتّی یَجْتَمِعَ رَسُولُ اللّهِ صلی‏الله‏علیه‏و‏آله وَاَمیرُالمُؤْمِنینَ علیه‏السلام بِالثَّوِیَّةِ، فَیَلْتَقِیانِ وَیَبنِیانِ بِالثَّوِیَّةِ مَسْجِدا لَهُ اِثنا عَشَرَ اَلْفَ بابٍ؛ دنیا سپری نمی‏شود و به پایان نمی‏رسد جز اینكه رسول خدا با امیرمؤمنان در سرزمین «ثویّه» گرد می‏آیند، پس مسجدی در آنجا بنیاد می‏نهند كه 12000 در دارد».(41)علاوه بر تصریح علمای تاریخ بر این كه «ثویه» بخشی از وادی السلام است، رسول گرامی اسلام با صراحت تمام از آن خبر داده، خطاب به امیرمؤمنان علیه‏السلام فرمود: «أَنْتَ أَخی، وَمیعادُ ما بَیْنی وَبَیْنی وَبَیْنِكَ وادِی السَّلامِ؛ تو برادر من هستی، وعده دیدار من و شما در وادی السلام است».(42)در همین رابطه حدیث دیگری شیخ مفید در كتاب «الاختصاص» از امام صادق علیه‏السلام روایت كرده كه در آخرین فراز آن آمده است: جبرئیل امین خطاب به رسول گرامی عرضه داشت:«مَوْعِدُكُمُ السَّلامُ؛ وعده شما و علی بن ابی‏طالب با منافقان امت در سرزمین «سلام» می‏باشد».ابان بن تغلب پرسید كه سرزمین سلام كجاست؟ امام علیه‏السلام فرمود: «یا اَبانُ! اَلسَّلامُ مِنْ ظَهْرِ الكُوفَةِ؛ ای ابان سرزمین سلام بخشی از پشت كوفه است».(43)از دیگر جلوه‏های زیبای وادی السلام در یوم اللّه رجعت، بازگشت 27 تن از یاران خاص حضرت بقیّة‏اللّه(عج) در سرزمین وادی السلام است، چنانكه امام صادق علیه‏السلام می‏فرماید: «یُخرِجُ القائِمُ علیه‏السلام مِنْ ظَهْرِ الْكُوفَةِ سَبْعَةً وَعِشرینَ رَجُلاً...؛ حضرت قائم علیه‏السلام تعداد 27 تن (از یاران خاص خود) را از پشت كوفه بیرون می‏آورد، كه 15 تن از آنها از امت حضرت موسی علیه‏السلام است، 7 تن از آنها اصحاب كهف می‏باشند، 5 نفر دیگر عبارتند از: یوشع بن نون، سلمان، ابودجانه انصاری، مقداد و مالك اشتر. این 27 تن یاران حضرت قائم(عج) و فرماندهان امت به فرمان او می‏باشند».(44)مرحوم كلینی با سلسله اسناد خود در ضمن یك حدیث طولانی از امام صادق علیه‏السلام روایت می‏كند كه شیعیان و دوستان امیرمؤمنان علیه‏السلام چگونه مورد عنایت حق تعالی قرار می‏گیرند، با جامه‏های بهشتی پوشانیده می‏شوند، از نعمتهای بهشتی متنعّم می‏شوند، در مجالس اهلبیت شركت می‏كنند، به هنگام قیام حضرت مهدی علیه‏السلام خداوند منان آن‏ها را بر می‏انگیزاند، تا دسته دسته به یاری آن حضرت بشتابند و ندایش را لبیك گویند. آنگاه در مقام بیان اینكه از كجا بر انگیخته می‏شوند، امام صادق علیه‏السلام می‏فرماید:و لذا رسول خدا خطاب به امیرمؤمنان فرمود:«تو برادر من هستی، وعده دیدار من و شما در وادی السلام می‏باشد».(45)وادی السلام از دیدگاه روایات در احادیث فراوانی از قداست، عظمت و ویژگی‏های وادی السلام سخن رفته، كه به تعدادی از آنها اشاره می‏كنیم:1. مرحوم كلینی با سلسله اسناد خود از حَبَّةُ الْعُرَنی(46) روایت می‏كند كه گفت: در محضر امیرمؤمنان در «وادی السلام» ایستاد و شروع به راز دل گفتن كرد، گویی با كسی سخن می‏گفت.به احترام آن حضرت مدتی ایستادم تا خسته شدم، پس نشستم، تا حوصله‏ام سر رفت، باز هم ایستادم تا خسته شدم، باز هم آنقدر نشستم كه حوصله‏ام سر رفت. این بار ایستادم و عبایم را تا كردم و گفتم: ای امیرمؤمنان! از طول قیام شما من نگران شدم، ساعتی استراحت بفرمایید.پس عبای خود را روی زمین پهن كردم تا بر روی آن بنشینند. فرمود:«یا حَبَّةُ اِنْ هُوَ اِلاّ مُحادَثَةُ مُؤْمِنٍ مؤانستهُ؛ ای حبّه این چیزی جز گفت و گوی با مؤمن و انس با مؤمن نمی‏باشد».گفتم: آیا آنها نیز با یكدیگر چنین گفتگویی دارند؟ فرمود: «نِعَمْ، وَلَوْ كُشِفَ لَكَ لَرَأَیْتَهُمْ حَلَقا حَلَقا مُحْتَبّینَ یَتَحادَثُونَ؛ آری، اگر پرده از مقابل دیدگانت كنار برود، خواهی دید كه آنها نیز جامه به خود پیچیده، حلقه حلقه نشسته، با یكدیگر سخن می‏گویند».پرسیدم آیا ارواح مؤمنان در اینجا گرد آمده‏اند یا پیكرهای آنها؟ فرمود:«اَرْواحٌ، وَما مِنْ مُؤمِنٍ یَمُوتُ فی بُقْعَةٍ مِنْ بِقاعِ الاَرْضِ اِلاّ قیلَ لِروحِهِ: اِلحَقی بِوادِی السَّلامِ وَاِنَّها لَبُقْعَةٌ مِنْ جَنَّةِ عَدْنٍ؛ بلكه ارواح مؤمنان در اینجا گرد آمده است، هیچ مؤمنی در هیچ بقعه‏ای از بقعه‏های روی زمین از دنیا نمی‏رود جز این كه به روحش گفته می‏شود: به وادی السلام بپیوند، به راستی آنجا بقعه‏ای از بهشت برین می‏باشد».(47)علامه مجلسی در مقام تبیین و تشریح این حدیث شریف می‏فرماید: به طوری كه پیامبر اكرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله جبرئیل و دیگر فرشته‏ها را می‏دید ولی اصحاب آنها را نمی‏دیدند، و به طوری كه علی علیه‏السلام ارواح را در وادی‏السلام می‏دید ولی «حَبّه» راوی حدیث آنها را نمی‏دید، امكان این معنی هست كه در وادی السلام باغها، بوستانها، چشمه‏ها و استخرهایی باشد كه مؤمنان با پیكرهای مثالی و برزخی خود از آنها برخوردار باشند، ولی ما از دیدن آنها ناتوان باشیم.(48) سید نعمة‏اللّه جزایری نیز در همین رابطه می‏فرماید: بهشت روی زمین سرزمین وادی السلام در نجف اشرف می‏باشد كه ارواح مؤمنان در پیكرهای مثالی از نعمتهای الهی در آنجا متنعّم هستند تا روزی كه به جایگاه اصلی خود در بهشت برین راه یابند.(49)مكاشفه مشهور و شگفتی كه برای مرحوم نراقی در وادی السلام رخ داده مؤید نظر علامه مجلسی و محدث جزایری می‏باشد. در این رابطه مكاشفه بسیار جالب و شنیدنی برای یكی از نواده‏های محقق طباطبایی(50) روی داده كه به جهت اختصار از نقل آن صرف نظر می‏كنیم. بر اساس این مكاشفه ارواح همه مؤمنان شبها در وادی السلام گرد آمده، از محضر مقدس مولای متقیان كسب فیض می‏كنند.به همین دلیل از زیارت اهل قبور در شب نهی شده و تعلیل شده كه ارواح مؤمنین شبها در وادی السلام هستند و هرگز نمی‏خواهند كه لحظه‏ای از آنجا محروم شوند و زیارت آنها در شب موجب محرومیّت آنها از حضور در وادی السلام می‏شود.2. فضل بن شاذان در كتاب «القائم» با سلسله اسناد خود از اصبغ بن نباته روایت كرده كه فرمود:مولای متقیان امیرمؤمنان علیه‏السلام روزی از كوفه بیرون رفتند تا به سرزمین «غَرِیّ» (نجف فعلی) رسیدند و در آنجا روی خاكها دراز كشیدند.قنبر عرضه داشت: اجازه بفرمایید جامه‏ام را پهن كنم تا روی آن استراحت فرمایید. امام علیه‏السلام فرمود:«نه، این چیزی جز تربت مؤمن و یا مزاحمتِ مجلس او نمی‏باشد».اصبغ بن نباته گوید: عرض كردم: مولای من، تربت مؤمن را متوجه شدیم، ولی منظور شما را از مزاحمت مجلس مؤمن متوجه نشدیم.فرمود: «یَا ابْنَ نُباتَة، لَوْكُشِفَ لَكُمْ لَرَأَیْتُمْ أَرْواحَ الْمُؤمِنینَ فی هذَا الظَّهْرِ حَلَقا یَتَزاوَرُونَ وَیَتَحَدَّثُونَ، اِنَّ فی هذَا الظَّهْرِ رُوحُ كُلِّ مُؤمِنٍ وَبِوادی بَرَهُوتَ نَسَمَةُ كُلِّ كافِرٍ؛ ای پسر نباته، اگر پرده از برابر دیدگان شما كنار برود خواهید دید كه ارواح همه مؤمنان در این پشت گرد آمده، حلقه زده، با یكدیگر دیدار می‏كنند و از هر دری سخن می‏گویند، كه ارواح همه مؤمنان در این نقطه گرد آمده و ارواح كافران در وادی برهوت».(51)3. شیخ طوسی؛ سلسله اسناد خود از مروان بن مسلم روایت كرده كه به محضر امام صادق علیه‏السلام عرضه داشت: برادرم در بغداد زندگی می‏كند، می‏ترسم كه اجلش در آنجا فرا رسد. امام علیه‏السلام فرمود:«ما تُبالی حَیْثُما ماتَ، اَما اِنَّهُ لا یَبقی مُؤمِنٌ فی شَرْقِ الأَرضِ وَغَربِها اِلاّ حَشَرَ اللّهُ روُحَهُ اِلی وادِی السَّلامِ؛ چرا در اندیشه هستی كه كجا بمیرد، بدون تردید هیچ مؤمنی در مشرق و یا مغرب نمی‏میرد، جز این كه خداوند روحش را به وادی السلام می‏فرستد».راوی پرسید: وادی السلام كجاست؟ فرمود:ظَهْرُ الْكُوفَةِ، اَما اِنّی كَأَنّی بِهِمْ حَلَقٌ حَلَقٌ قُعُودٌ یَتَحَدَّثُونَ؛ وادی السلام پشت كوفه است، گویی من با چشم خود می‏بینم كه حلقه حلقه نشسته با یكدیگر سخن می‏گویند».(52)4. دیلمی از امام صادق علیه‏السلام روایت كرده كه فرمود: ما مِنْ مُؤْمِنٍ یَمُوتُ فی شَرقِ الاْءَرْضِ وَغَرْبِها، اِلاّ حَشَرَ اللّهُ جَلَّ وَعَلا روحَهُ اِلی وادِی السَّلامِ؛ هیچ مؤمنی در شرق یا غرب دنیا نمی‏میرد، جز این كه روحش را خداوند متعال به سوی وادی السلام گسیل می‏دارد».راوی پرسید: وادی السلام كجاست؟ فرمود:«بَیْنَ وادِی النَّجَفِ وَالْكُوفَةِ، كَأَنّی بِهِمْ خَلْقٌ كَبیرٌ قُعُودٌ، یَتَحَدَّثُونَ عَلی مَنابِرَ مِنْ نُورٍ؛ در میان صحرای كوفه و نجف می‏باشد، گویی با چشم خود می‏بینم كه مخلوقات بسیاری بر فراز منبرهایی از نور نشسته با یكدیگر سخن می‏گویند».(53)5. زید نرسی، از اصحاب امام صادق علیه‏السلام از آن حضرت روایت می‏كند كه فرمود: چون روز جمعه و عیدین (فطر و قربان) فرا رسد، خداوند منّان به رضوان ـ خازن بهشت ـ فرمان می‏دهد كه در میان ارواح مؤمنان كه در عرصه‏های بهشت قرار دارند فریاد بر آورد كه خداوند به شما رخصت داده كه به خویشان و دوستان خود در دنیا سر بزنید...آنگاه امام علیه‏السلام تشریح می‏كند كه با چه تشریفاتی آنها را به روی زمین می‏آورند. سپس می‏فرماید:«فَیَنْزِلُونَ بِوادِی السَّلامِ، وَهُوَ وادٍ بِظَهْرِ الكُوفَةِ، ثُمَّ یَتَفَرِّقُونَ فِی الْبُلدانِ وَالاَمْصارِ، حَتّی یَزُورُونَ أَهالیهِمُ الَّذینَ كانُوا مَعَهُمْ فی دارِ الدُّنیا؛ پس آنها در وادی السلام فرود می‏آیند، و آن منطقه‏ای در پشت كوفه است، از آنجا به شهرها و كشورها پراكنده می‏شوند، سپس به خویشان و آشنایان خود كه در دنیا با آنها آمیزش داشتند سر می‏زنند... و شامگاهان به جایگاه خود در بهشت برین باز می‏گردند».(54) ملك نقّالاحادیث یاد شده به صراحت دلالت دارند بر این كه ارواح مؤمنان به وادی السلام نجف منتقل می‏شوند، در عالم برزخ در آن سرزمین پاك با یكدیگر انس می‏گیرند و به گفت و گو می‏پردازند و از نعمتهای بی‏كران الهی متنعم می‏باشند، ولی در احادیث دیگری به وجود «ملك نقّال» و نقل و انتقال اجساد برخی از مؤمنان به وادی السلام نجف و دیگر مشاهد مشرفه سخن رفته است.(55)این احادیث را محمدنبی تویسركانی (م. 1320 ه) در كتاب «لئالی الأخبار» گرد آورده(56) و سید محمدباقر قزوینی، از شاگردان شریف العلما (م. 1245 ه .) در این رابطه كتاب مستقلی تألیف كرده، آن را «رساله اثبات ملك نقّال» نام نهاده است.(57) در این رابطه مكاشفه بسیار جالبی برای مرحوم ملامهدی نراقی در وادی السلام رخ داده، كه سه تن از ملائكه نقال را مشاهده كرده كه پیكر مؤمنی را به وادی السلام نجف اشرف حمل می‏كنند. مشروح این داستان را شیخ محمود عراقی با سند بسیار معتبر و قابل استناد از مرحوم نراقی نقل كرده است.(58)داستان جالب دیگری در همین رابطه برای مرحوم شیخ فضل اللّه نیشابوری (م. 1357 ه .) رخ داده، كه مشروح آن را به صورت مستند در كتاب «اجساد جاویدان» آورده‏ایم.(59) از ویژگیهای وادی السلاممرحوم دیلمی در ارشاد می‏فرماید:از ویژگیهای تربت امیرالمؤمنین علیه‏السلام این است كه از كسانی كه در آن سرزمین دفن شوند عذاب قبر و سؤال نكیر و منكر برداشته می‏شود، چنانكه در روایات صریحه به آن تصریح شده است.(60)برای همین جهت است كه بسیاری از بزرگان وصیت می‏كردند كه جنازه‏شان را به نجف اشرف منتقل كنند و در جوار حرم ملكوتی امیرمؤمنان، در بهشت روی زمین «وادی السلام» به خاك بسپارند. تعداد كسانی را كه در طول چهارده قرن در این سرزمین مقدس به خاك سپرده شده‏اند، جز خداوند منان نمی‏داند.گذشته از سفرنامه‏های جهانگردان، در گزارشهای محرمانه بریتانیا نیز از رقم بالای جنازه‏هایی كه به جهت قداست مكان از ممالك مختلف جهان با امكانات محدود آن زمان به وادی السلام آورده می‏شد، گفتگو شده است.(61)مرحوم دیلمی از برخی از صلحای نجف اشرف نقل كرده كه در عالم رؤیا دیده است از هر قبری كه در آن سرزمین وجود دارد، ریسمانی بیرون آمده به گنبد مولای متقیان گره خورده است.(62) سپس اضافه می‏كند كه از ویژگیهای این سرزمین مقدس این است كه ارواح همه مؤمنان به سوی آن گسیل می‏شوند.(63) مقام صاحب الزمان(عج)از درب طوسی صحن مقدس امیرمؤمنان علیه‏السلام بیرون آمده، از مسجد شیخ طوسی می‏گذریم، از درب اصلی وادی السلام وارد شده، از مقام هود و صالح می‏گذریم، اولین مسیر ماشین رو كه در سمت چپ ما قرار دارد، مسیر مقام حضرت مهدی علیه‏السلام می‏باشد.مسیر كوتاهی را پیموده با گنبد سبزی روبه‏رو می‏شویم كه در طول قرنها به مقام حضرت مهدی علیه‏السلام شهرت داشته، در طول قرون و اعصار صدها نفر در این مكان مقدس به محضر كعبه مقصود و قبله موعود تشرف یافته، كرامات و معجزات بی‏شماری از آن بزرگوار در این مقام مشاهده شده، بیماران صعب العلاجی با نفس مسیحایی‏اش شفا یافته، عاشقان دلسوخته و شیعیان شیفته‏ای پس از یك عمر «یاابن الحسن» گفتن و اشك حسرت ریختن، در این مكان مقدس شاهد مقصود را مشاهده نموده، پیشانی ادب بر آستان ملك پاسبانش نهاده، خاك زیر پایش را توتیای چشم خود قرار داده‏اند، كه به چند نمونه از آنها در پایان این نوشتار اشاره خواهیم نمود.كاشی‏كاری گنبد و بارگاه موجود، در سال 1310 ه . توسط شخصی به نام سید محمدخان پادشاه سند انجام شده است.ساختمان قبلی توسط سید بحرالعلوم (متوفای 1212 ه .) تجدید بنا شده بود.(64)در محراب مقام حضرت مهدی علیه‏السلام سنگی موجود است كه زیارتنامه حضرت بقیة‏اللّه(ارواحنافداه) بر آن نقش شده است، تاریخ كنده كاری این سنگ نهم شعبان 1200 ه . می‏باشد.(65) محدث نوری در مورد تاریخچه مقام حضرت مهدی علیه‏السلام می‏نویسد: در بیرون سور شهر نجف در سمت غربی قبرستان معروفِ وادی السلام مقام مقدس حضرت مهدی(عج) واقع است، كه از برای آن: صحن، گنبد، مقام و بارگاهی است و در آنجا محرابی است منتسب به حضرت مهدی(عج) كه علت این انتساب معلوم نیست، نمی‏دانیم كه آیا در آنجا كسی آن سرور را دیده، یا كرامتی از آن حضرت در آن مكان مقدس ظاهر گشته؟ جز این كه آن مقام شریف از قدیم الایام وجود داشته است.(66) مرحوم محدث قمی نیز در «هدیة الزائرین» همان بیان استادش محدث نوری را آورده است. در داستان تشرّف یك سعادتمند كاشانی كه در مقام حضرت مهدی(عج) در وادی السلام، رخ داده و مشروح داستانش در بحارالانوار آمده، به عنوان «مقام مهدی» تصریح شده(67) محدث نوری پس از نقل این داستان می‏فرماید: از امثال این داستان معلوم می‏شود كه این مقام شریف در آن زمان وجود داشته و انتسابش به حضرت مهدی علیه‏السلام معروف و مشهور بوده است.(68)علامه بزرگوار مولا محمدتقی مجلسی (متوفای 1070 ه .) در كتاب گرانسنگ «لوامع صاحب قرانی» كه در سال 1066 ه . از تألیف آن پرداخته(69) گزارش سفر خود به عتبات عالیات را به طور مشروح آورده و در ضمن آن فرموده: 28 سال پیش از این(70) به زیارت حضرت امیرالمؤمنین مشرف شدم... مشغول ریاضت شاقه شدم، اكثر ایام در مقام حضرت صاحب الامر علیه‏السلام می‏بودم كه در خارج نجف اشرف واقع است... شبها پروانه‏وار بر دور روضه مقدسه می‏گشتم... روزها در مقام حضرت صاحب الامر علیه‏السلام ...(71) بیان مجلسی اول صریح است در این كه این مقام در عهد او نیز موجود بوده و به حضرت صاحب‏الامر علیه‏السلام منتسب بوده است. در كتاب «لؤلؤ الصّدف فی تاریخ النجف» تألیف سید عبداللّه، مشهور به ثقة‏الاسلام، كه در تاریخ 1322 ه . به رشته تحریر در آمده(72) است كه در مقام حضرت مهدی علیه‏السلام سنگ مرمری هست كه زیارتنامه آن حضرت بر آن حك شده، و تاریخ كنده‏كاری آن 912 هجری می‏باشد.از بررسی مطالب بالا به این نتیجه می‏رسیم كه این مقام در طول قرون و اعصار به عنوان مقام حضرت مهدی علیه‏السلام اشتهار داشته و همه روزه پذیرای هزاران تن از شیفتگان دلسوخته و عاشقان پاكباخته كعبه موعود و قبله مقصود بوده است.نگارنده در سفرهای خود به عتبات عالیات، در سالهای 1357، 1377، 1379 و 1382 ش. به زیارت این مكان مقدس شرفیاب شده، و در هر نوبت شاهد اجتماع صدها نفر از مشتاقان و ارادتمندان ساحت مقدس حضرت بقیة‏اللّه(ارواحنافداه) در طول ساعات روز بوده است. ولی به طوری كه محدث نوری و محدث قمی بیان فرموده‏اند از تاریخچه دقیق آن اطلاعی در دست نیست.در سمت راست مقام چاهی است كه راهیان نور و عاشقان كوی محبوب از آبِ آن تبرك می‏جویند و می‏گویند كه مكرر دیده شده كه حضرت صاحب علیه‏السلام از آن وضو گرفته‏اند.در سمت چپ مقام نیز اطاق و محرابی هست كه به مقام امام صادق علیه‏السلام مشهور است.در طول قرون و اعصار مقام حضرت مهدی علیه‏السلام خدمه‏ای داشت كه متصدی تنظیف و اداره آن بودند و برای مقام موقوفاتی بوده كه برای روشن نگاه داشتن مقام هزینه می‏شد.در گذشته در اطراف مقام خانه‏هایی بوده كه خدّامِ مقام در آنها سكونت داشتند، پس از هجوم وهابیان و ناامن شدن آنجا، آنها نیز خانه‏های خود را ترك گفته، به داخل شهر رفتند، این خانه‏ها به تدریج متروكه و مخروبه شدند.اداره مقام اینك در دست تیره‏ای از اهالی نجف به نام «آل ابو اصیبع» می‏باشد.(73) جایگاه منبر حضرت قائم(عج)در احادیث فراوانی از منبر قائم آل محمد(عج) و جایگاه آن گفت‏وگو شده، كه به چند نمونه از آنها اشاره می‏كنیم:1. امام صادق علیه‏السلام می‏فرماید:كَأَنّی اَنْظُرُ اِلَی الْقائِمِ عَلی مِنْبَرِ الْكُوفَةِ وَحَوْلَهُ اَصْحابُهُ ثَلاثُ مِائَةٍ وَثَلاثَةَ عَشَرَ رَجُلاً عِدَّةَ اَهْلِ بَدْرٍ، وَهُمْ اَصحابُ الاَلْوِیَةِ، وَهُمْ حُكّامُ اللّهِ فی اَرضِهِ عَلی خَلْقِهِ؛(74) گویی قائم علیه‏السلام را بر فراز منبر كوفه می‏بینم كه 313 تن یارانش ـ به تعداد اصحاب بدر ـ در اطراف او حلقه زده‏اند، كه آنها پرچمداران و فرمانروایان خداوند در روی زمین در میان بندگان خدایند.2. فرات بن احنف كوفی می‏گوید:در محضر امام صادق علیه‏السلام عازم زیارت مولای متقیان امیرمؤمنان علیه‏السلام بودیم، هنگامی كه به «ثویه»(75) رسیدیم، امام علیه‏السلام پیاده شدند و دو ركعت نماز به جای آوردند، پرسیدم این چه نمازی بود؟ فرمودند:هذا مَوضِعُ مِنْبَرِ القائِمِ، اَحْبَبْتُ اَنْ اَشْكُرَ اللّهَ فی هذَا المَوضِعِ؛(76) اینجا محلّ منبر حضرت قائم علیه‏السلام است، دوست داشتم كه در اینجا نماز شكر به جای آورم.3. ابان بن تغلب از اصحاب سرشناس امام باقر و امام صادق علیه‏السلام (77) می‏گوید: در محضر امام صادق علیه‏السلام بودم، كه از ظهر كوفه گذر كرد، در نقطه‏ای پیاده شد و دو ركعت نماز خواند، كمی جلوتر رفته دو ركعت دیگر به جای آورد، اندكی جلوتر رفته دو ركعت دیگر خواند، آنگاه فرمود: اینجا محل قبر امیرمؤمنان علیه‏السلام می‏باشد.پرسیدم: جانم به فدای شما باد، آن دو مورد دیگر كه نماز گزاردید كجا بود؟ فرمود: مَوْضِعُ رَأسِ الْحُسَینِ علیه‏السلام وَمَوْضِعُ مِنبَرِ القائِمِ علیه‏السلام ؛ یكی محل سرِ مقدس امام حسین علیه‏السلام و دیگری محل منبر حضرت قائم علیه‏السلام می‏باشد.(78)4. مبارك خباز گوید: هنگامی كه امام صادق علیه‏السلام به حیره(79) تشریف فرما شدند به من امر فرمودند كه بر استر و دراز گوش زین بگذارم، چون زین نهادم سوار شدند من نیز سوار شدم، به محلی رسیدیم كه سیل آنجا را گود كرده بود، در آن‏جا فرود آمده دو ركعت نماز گزاردند، اندكی جلوتر رفته دو ركعت دیگر به جای آوردند، كمی جلوتر رفته دو ركعت دیگر نیز نماز خواندند. آنگاه سوار شده بازگشتند. عرض كردم: جانم به فدای شما، این سه مورد كه نماز گزاردید كجا بود، فرمودند: اولی محل قبر امیرمؤمنان علیه‏السلام ، دوّمی محل سر مقدس امام حسین علیه‏السلام ، سوّمی محل منبر حضرت قائم علیه‏السلام .(80)سیدابن طاووس این حدیث را از طریق خواجه نصیر طوسی با سند معتبر از مبارك خباز روایت كرده است.(81) 5. سیدابن طاووس عین این حدیث را با سلسله اسناد خود از «ابوالفرج سندی»(82) روایت كرده است، در آنجا نیز تصریح شده كه سومی محل منبر حضرت قائم علیه‏السلام است.(83) در این احادیث پنجگانه، به «محلّ منبر قائم» علیه‏السلام به عنوان محلّی در ظهر كوفه كه امام صادق علیه‏السلام در آنجا فرود آمده و دو ركعت نماز گزارده و فرموده: «اینجا محل منبر قائم علیه‏السلام می‏باشد» تصریح شده است. علامه مامقانی در شمار آداب زیارت نجف اشرف، از زیارت پیامبران عظیم‏الشأن مدفون در نجف: حضرت آدم، حضرت نوح، حضرت هود و حضرت صالح سخن گفته، سپس می‏فرماید:شایسته است در نجف اشرف زیارت سرِ مقدس امام حسین و محل منبر حضرت قائم علیه‏السلام .(84)در مورد سرِ مقدس توضیحاتی داده، در پایان می‏فرمایند: مستحب است زیارت امام حسین علیه‏السلام در مسجد حنانه، زیرا بر اساس روایتی ساعتها سرِ مقدس امام حسین علیه‏السلام در آنجا بر زمین نهاده شده بود.(85) امّا در مورد جایگاه منبر حضرت قائم علیه‏السلام می‏فرماید: «تا كنون محل منبر حضرت قائم علیه‏السلام (عج) به صورت مشخص معلوم نیست».ولی به عنوان یك احتمال می‏فرماید:«من احتمال می‏دهم ـ بدون دلیل استوار ـ كه محلّ منبر قائم(عج) همان مقام مشهور به مقام حضرت مهدی علیه‏السلام در وادی السلام باشد».(86)علامه سید جعفر آل بحرالعلوم، این احتمال را به صورت قطعی و به طور ارسال مسلّم نقل كرده می‏فرماید: «محل منبر قائم علیه‏السلام محلّی است در خارج نجف، كه گنبدی با كاشی سبز دارد و به عنوان: مقام مهدی علیه‏السلام شناخته می‏شود كه پدر بزرگم سید بحرالعلوم آن را تعمیر كرد، سپس در سال 1310 ه سید محمدخان پادشاه سند آن را تعمیر و مرمّت نمود. و كراماتی به آنجا نسبت داده می‏شود».(87)سید بحرالعلوم در فصل دیگری پس از بر شمردن روایات وادی السلام می‏نویسد: «محل منبر حضرت قائم علیه‏السلام در وادی السلام است كه از آنجا به عنوان مقام حضرت مهدی علیه‏السلام یاد می‏شود، پس از آن قبر هود و صالح است، چنانكه در روایات به صراحت آمده است، و آنها زیارتگاههای مشهوری است كه همگان به زیارت آنها می‏روند».(88) نگارنده گوید: احتمال انطباق محل منبر حضرت قائم(عج) با مقام حضرت مهدی علیه‏السلام در وادی السلام، احتمال بسیار معقولی است و یكی از شواهد این احتمال وجود «مقام امام صادق علیه‏السلام » در كنار این مقام است .توضیح این كه: شهرت این مكان مقدّس به عنوان «مقام امام صادق علیه‏السلام » طبعا به جهت نزول امام صادق علیه‏السلام در این مكان و به جای آوردن دو ركعت نماز در این مكان می‏باشد، چنانكه در احادیث منقول از: ابان بن تغلب، ابوالفرج سندی، فرات بن احنف و مبارك خبّاز به آن تصریح شده است.در همه احادیث یاد شده، امام صادق علیه‏السلام آنجا را به عنوان «محل منبر قائم»(عج) معرفی فرموده است.روی این بیان احتمال انطباق مقام حضرت با محل محراب آن حضرت كاملاً احتمال به جایی می‏باشد.تا جایی كه ما اطلاع داریم، نخستین كسی كه این احتمال را ابراز كرده، علامه بزرگوار آیة‏اللّه حاج شیخ عبداللّه مامقانی، متوفای 1351 ه . (صاحب تنقیح المقال) در كتاب ارزشمند «مرآة الكمال» می‏باشد(89) سپس علامه آل بحرالعلوم مرحوم سید جعفر آن را به صورت ارسال مسلّم بیان كرده است.(90)علامه مامقانی مرآة‏الكمال را به سال 1335 ه . تألیف فرموده،(91) سپس در سال 1342 ه . به چاپ رسیده است.(92) مرحوم بحرالعلوم نیز كتاب «تحفة‏العالم» را به سال 1342 ه . به رشته تحریر در آورده(93) به سال 1355 ه . به چاپ رسانیده است.(94) با توجه به زمان تحریر مرآت و تحفه احتمال می‏رود كه مرحوم بحرالعلوم از آیة‏اللّه مامقانی استفاده كرده باشد و شاید برای هر دو بزرگوار تداعی شده باشد. چند نكته:در پایان شایسته است برای تكمیل مطلب به چند نكته اشاره شود:1. حدیث ابان بن تغلب را مرحوم كلینی با همان سند روایت كرده، جز این كه به جای «موضع منبرالقائم علیه‏السلام »، «موضع منزل القائم علیه‏السلام » آورده است.(95)ما این حدیث را از كامل الزیارات نقل كردیم و به پیروی از ابن قولویه آن را «موضع منبر القائم علیه‏السلام »، آوردیم. علامه مجلسی در مرآت از كلینی پیروی كرده(96) ولی در بحار از ابن قولویه و سیدابن طاووس تبعیت نموده است.(97)2. وادی السلام بسیار وسیع و گسترده است، ولی مساحت آن را در دست نداریم، در یكی از سفرهای زیارتی از راننده تاكسی پرسیدم، گفت: 10 كیلومتر در 15 كیلومتر می‏باشد، ولی سند مكتوب ندارم. 3. در بسیاری از حكایات و منابع به هنگام بحث از وادی السلام تعبیر بیرون نجف به كار برده شده، در حالی كه وادی متصل به نجف اشرف می‏باشد و از صحن مقدس تا درِ وادی بیش از چند صد قدم نیست، علت این تعبیر این است كه در طول قرون و اعصای همواره برای حفاظت شهر و تأمین امنیت عمومی دیواری به دور شهر كشیده بودند كه آن را «سور» می‏نامیدند، این سور بین شهر و وادی السلام فاصله انداخته بود، و لذا بیرون از سور را بیرون نجف تعبیر می‏كردند.4. در طول قرون و اعصار وادی السلام مركز خلوت اهل دل بود، بسیاری از فقها، علما و صلحا ساعاتی از روز را در وادی السلام به تفكر، عبادت، اذكار و اوراد می‏پرداختند، چنانكه از مجلسی اول نقل كردیم كه در ایام تشرّف خود به نجف اشرف، شبها در حرم مطهر و روزها در مقام حضرت صاحب الامر علیه‏السلام در وادی السلام به عبادت و ریاضت مشغول می‏شد.(98)5. در منابع فراوان از وادی اسلام گفت‏وگو شده و كتاب مستقل مبسوطی به نام: «وادی السلام أوسع مقابر العالم» توسط محسن بن عبدالصاحب بن جابر آل مظفر نجفی تألیف شده(99) كه در 248 صفحه با مقدمه مرحوم سید جواد شبّر، در 1384 ه . در نجف اشرف به منبع رسیده است.(100) ره یافته‏هادر میان افراد بی‏شماری كه همه روزه از اقطار و اكناف جهان به سرزمین مقدس نجف اشرف تشرف یافته، پس از آستان بوسی حرم مطهر مولای متقیان امیرمؤمنان علیه‏السلام در وادی السلام حضور پیدا كرده، به سوی مقام حضرت مهدی(عج) رهسپار می‏شوند، در كوی یار گام نهاده، با محبوب دل و كعبه آمال و آرزوهایش به گفت‏وگو پرداخته، در حومه مغناطیسی معشوق قرار می‏گیرند؛ نیك بختانی یافت می‏شوند كه مشمول عنایات خاص حضرت حق قرار گرفته، به تماشای جمال عالم آرای یوسف زهرا مفتخر گشته، طلوع خورشید جهان افروز امامت را از افق وادی السلام و مقام حضرت صاحب الزّمان(عج) مشاهده می‏كنند. تعداد این افراد سعادتمند در طول قرون و اعصار بسیار فراوان می‏باشد، ما در اینجا با نقل چند نمونه از آنها تبرك می‏جوییم:1. باریافته‏ای از دارالمؤمنین كاشانعلامه مجلسی به نقل از گروهی از اهالی نجف اشرف نقل می‏كند كه مردی از اهل كاشان به قصد حج وارد نجف اشرف گردید، در آنجا به شدّت مریض شد، به طوری كه پاهایش فلج شد و از راه رفتن باز ماند.همراهانش او را در نزد مردی از صلحا كه در یكی از حجره‏های صحن مقدس مسكن داشت گذاشتند و به سوی زیارت خانه خدا حركت نمودند.این مرد هر روز درِ حُجره را به روی او می‏بست و خود به دنبال كسب و زندگی می‏رفت.روزی مرد كاشی به صاحب حجره گفت: من از این حجره ملول و دلتنگ گشته‏ام، امروز مرا بیرون ببر و در جایی بینداز و هر كجا خواهی برو.او را به مقام حضرت مهدی علیه‏السلام در بیرون نجف (وادی السلام) برد و در گوشه‏ای نشاند. پیراهن خود را در حوض شست، بر بالای درختی آویخت، آنگاه به سوی صحرا حركت كرد.شخص مفلوج كاشانی می‏گوید: هنگامی كه او مرا غریب و تنها در مقام گذاشت و رفت، غمهای عالم بر دلم فرو ریخت، در عاقبت كار خود می‏اندیشیدم و راه به جایی نمی‏بردم. ناگهان جوانی خوب روی و گندم‏گون داخل صحن شده بر من سلام كرد و وارد مقام شد، چند ركعت نماز در مقام در نهایت خضوع و خشوع به جای آورد كه هرگز چنین خضوع و خشوعی از احدی ندیده بودم.چون از نماز فارغ شد، از مقام بیرون آمد و از حالم جویا شد، گفتم: به بلایی دچار شده‏ام كه به سبب آن دلم تنگ شده، خداوند منان نه شفایم می‏دهد كه سالم شوم، نه جانم را می‏گیرد كه راحت گردم.فرمود: اندوهگین مباش كه خداوند منّان این هر دو را به تو عنایت می‏كند [یعنی هم شفا می‏دهد كه تندرست شوی، هم قبض روحت می‏كند كه راحت شوی].هنگامی كه آن جوان نورانی بیرون رفت، آن پیراهن از درخت افتاد، من بی‏توجه به وضع خودم، از جای برخاستم، آن را از روی زمین برداشتم، در حوض شستم و بر بالای درخت انداختم.یك مرتبه به خود آمدم و گفتم: من كه قدرت حركت نداشتم، پس چگونه برخاستم و حركت نمودم و پیراهن را شستم. چون در وضع خویش اندیشیدم، دیدم كه از آن بیماری مُزمن و مهلك هیچ اثری در بدنم نمانده است.پس متوجه شدم كه آن جوان كسی جز یوسف زهرا نبوده است، پس بیرون دویدم و اطراف را به دقت نگریستم و كسی را ندیدم. هنگامی كه صاحب حجره آمد، از وضع من دچار شگفت شد و از وضعم جویا شد، داستان را نقل كردم، از این كه از چنین فیضی دست من و ایشان كوتاه شده، بسیار متأثر شد، آنگاه با یكدیگر به سوی حجره رفتیم.سپس علامه مجلسی می‏نویسد:اهالی نجف برای من نقل كردند كه ایشان كاملاً بهبودی یافت، دوستانش از سفر حج بازگشتند، چند روزی با آنها مأنوس شد، سپس بیمار گشت و در گذشت و در صحن مطهر امیرمؤمنان علیه‏السلام مدفون گردید.روی این بیان هر دو خواسته ایشان، همان طور كه حضرت ولی عصر(ارواحنافداه) اشاره فرموده بود تحقق یافت.(101)علامه مجلسی تأكید می‏كند كه این داستان در میان اهالی نجف بسیار مشهور بود و عدّه‏ای از افراد صالح و مورد اعتماد برای من نقل كردند. شیخ حرّ عاملی نیز آن را به نقل از علامه مجلسی نقل كرده است.(102)محدّث نوری پس از نقل این داستان می‏فرماید: از امثال این قضایا معلوم می‏شود كه این مقام شریف در آن زمان وجود داشت و انتساب آن به حضرت مهدی علیه‏السلام معروف و مشهور بوده است.(103) میرزا عبداللّه افندی تبریزی (صاحب ریاض العلما، شاگرد ممتاز علامه مجلسی و متوفای 1130 ه) نیز به این نكته توجه نموده، در جمع بندی خود از مجلدات مختلف بحار، در گزارشی كه به خدمت علامه مجلسی تقدیم می‏كند می‏نویسد: شما در جلد سیزدهم بحار معجزات و كراماتی را از حضرت حجت علیه‏السلام نقل فرموده‏اید كه در «وادی السلام» رخ داده است.(104) 2. حاج ملاعلی محمد بهبهانی (متوفای حدود 1300 ه)عراقی، صاحب دارالسلام، از مرحوم حاج ملاعلی محمد كتابفروش، معاصر شیخ انصاری و داماد ملاباقر بهبهانی(105) كه رفاقت كامل داشت و او را به عنوان اهل تقوی و فضیلت ستوده، نقل می‏كند كه مبتلا به سل می‏شود و بدنش به طور كلی به تحلیل می‏رود و پزشك معالج‏اش كاملاً از او مأیوس می‏شود، ولی برای این كه او از زندگی نومید نشود داروهایی برایش تجویز می‏كند.روزی یكی از دوستانش او را با اصرار به «وادی السلام» می‏برد، در وادی السلام با شخصیّت بزرگواری در لباس عرب‏ها مواجه می‏شود كه با جلالت و متانت خاصی به سویش می‏آید و چیزی را به او می‏دهد و می‏فرماید: «بگیر».او هر دو دستش را به طرف آن مرد جلیل القدر دراز می‏كند و می‏بیند كه قطعه نانی به مقدار پشت ناخن می‏باشد.با توجه به شخصیت آن شخص، با ادب تمام آن نان را می‏گیرد، ولی در همان لحظه آن شخص در برابر دیدگانش ناپدید می‏شود.حاج علی محمد آن نان را می‏بوسد و می‏بوید، سپس در دهان نهاده می‏خورد.به مجرد این كه آن قطعه نان را می‏بلعد احساس می‏كند كه كاملاً بهبودی یافته، غم و اندوهش برطرف می‏شود، حالت خفگی و دل‏مردگی از او زایل می‏شود، انبساط خاطر و نشاط عجیبی به او دست می‏دهد.اطمینان پیدا می‏كند كه صاحب آن دم مسیحایی، كسی جز یوسف زهرا، محبوب دلها، كعبه‏ی آرزوها، وجود اقدس امام عصر علیه‏السلام نبوده است.حاج علی محمد بهبهانی می‏گوید: با سرور و شادی به منزل آمدم و هیچ اثری از آن بیماری خانمان سوز در خود احساس نكردم. روز بعد به خدمت پزشك معالج خود(106) رفتم، تا نبض مرا در دست گرفت تبسّمی كرد و فرمود: چه كار كرده‏ای؟ گفتم: هیچ.فرمود: از من پوشیده مدار، راستش را بگوی. چون اصرار زیادی كرد داستان را گفتم، فرمود: آری نفس مسیحایی یوسف زهرا به تو رسیده، تو دیگر به هیچ طبیبی نیاز نداری.حاج علی محمد كتابفروش می‏گوید: آن شخص بزرگواری كه آن قطعه نان را در وادی السلام به من عنایت فرمود، دیگر او را ندیدم، جز یك بار در حرم مطهر مولای متقیان علیه‏السلام كه بی‏تابانه به سویش دویدم، ولی پیش از آن كه پیشانی ادب بر آستانش بسایم از دیدگانم غایب گشت.(107)3. بار یافته‏ای از خاندان عثمانبانوی محترمی از خاندان سلاطین عثمانی به نام «ملكه» كه از هر دو چشم نابینا شده بود، روز سوم ربیع‏المولود 1317 ه . در مقام حضرت مهدی علیه‏السلام به پیشگاه آن حضرت شرفیاب شد و دیدگانش روشن گردید.محدّث نوری كه در آن ایام در نجف اشرف اقامت داشت، در این رابطه می‏نویسد:در این ایام معجزه ظاهره و كرامت باهره‏ای از سوی حضرت مهدی علیه‏السلام در مورد بانویی وابسته به یكی از افراد برجسته دولت عثمانی به





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 550]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن