واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: رابطه قرآن و هنر(2)
آنچه گذشت:در قسمت نخست نوشتار حاضر گفته شدکه پاره اي از اشكال هنري در قرآن عبارتند از: هنر آهنگ و شعرسرايي.عاليترين هنر در پيوند ميان اصوات و صداها، تلاوت قرآن كريم است، كه همواره مورد ستايش پيشوايان دين قرار گرفته است و در قرآن كريم نيز بدان تأكيد شده است.پيرامون شعر سرايي نيز گفته شد که تمجيد از شعر از سوي پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ و امامان ـ عليهم السلام ـ، يا استشهاد آنان به شعر و حتي شعر سرودن آنان، نه به اين جهت است كه شعر يكي از انواع هنر محسوب ميشود، بلكه از آن روست كه شعر ابزاري است در راه بيان حقايق و به همين دليل نيز آن چه در نزد ايشان اهميت داشت، «مفهوم» شعر بود نه ساختار و تكنيك و معيارهاي هنري، همانند آن چه در ميدانهاي جنگ به صورت رجز خوانده ميشد.در مجال حاضر هنر قصه پردازي و نگارش به عنوان يکي ديگر از اشکال هنري در قران موضوع بحث قرار گرفته است.در اصطلاحات بشري، به داستانهايي كه به «زندگي طولي» شخصيت داستان پرداخته شده باشد، «رمان» گفته ميشود، به عنوان مثال، در سوره شعراء، به «زندگي طولي»، حضرت موسي ـ عليه السلام ـ، اشاره شده است و بخش عمدهاي از سير زندگي آن حضرت، در آن مطرح شده است؛ از جمله به دريا افكنده شدن ايشان، نجاتشان از دريا و آزادي ايشان و ورودشان به شهر، كشتن يكي از آن دو نفري كه با يكديگر درگير بودند، هنر قصه در قرآن يكي از شيوههاي جذب مخاطبين و تأثيرگذاري مطالب، بيان آنها در قالب داستان است كه در تعاليم انبياء الهي ـ عليهم السلام ـ و كتابهاي آسماني و آموزشهاي ديني، براي پيام رساني بيشتر و تأثير تربيتي مؤثرتر، مورد توجه قرار گرفته است. داستان واقعي كه در قرآن كريم مطرح شده، نوعي از طرح حقيقي «واقعيت» است، نه آن كه صرفاً «حكايت» يا «كشف» و يا «نگاهي» كوتاه به واقعيتي باشد كه در دايره واقعيتهاي ممكن يا محتمل در داستان قرار دارد، به عبارت ديگر، داستانهاي قرآن كريم، بر خلاف آن چه در داستانهاي ساخته و پرداخته انديشه بشر است، ساخته و پرداخته «حوادث مجهول» نيست، بلكه داستان قرآني، پرداختن به واقعيتهاي موجود است، پرداختن به واقعيت بر اساس «گزينش»، رخدادها، شخصيتها و محيطهاي مناسب و مورد نظر است. اين گزينش و اين نحوه پرداختن به واقعيتها به گونهاي است كه از داستانهاي ساخته فكر بشر به نام داستانهاي تاريخي، كاملاً متمايز است، زيرا داستانهاي تاريخي، به پارهاي از حوادث و رخدادهاي واقعي ميپردازند. و برخي از عناصر ساخته و پرداخته ذهن را نيز به آن ميافزايند، اين امر در راستاي اهداف هنري نويسنده، از جمله تشويق و غيره و نيز در راستاي اهداف فكري داستان كه نقطه نظرات و ديدگاههاي نويسنده را مطرح ميكند صورت ميگيرد. افزودن عناصر غير واقعي باعث ميشود، ويژگي واقعيت عيني از داستان سلب شود، هم چنين نبود عناصر هنري و تخيلي نيز، از ديگر سوي، كار را از حالت يك كار هنري خارج خواهد كرد. عنصر داستاني در قرآن كريم، گاهي يك سوره را به طور كامل و گاهي بخشي از يك سوره را به خود اختصاص داده است. با توجه به اين كار در برخي از سورهها تنها يك داستان وجود دارد. و در برخي ديگر بيش از يك داستان، اين داستانها بر اساس هدف فكري سوره و رسالت آن شكل ميگيرند. داستانهاي قرآني را ميتوان بر اساس معيارها و اصطلاحات بشري، به «رمان» نظير سوره يوسف ـ عليه السلام ـ و برخي از داستانهاي حضرت موسي ـ عليه السلام ـ، و نيز به داستان كوتاه، نظير اكثر داستانهاي قرآني و حكايات، نظير اكثر حكايتهاي قرآني كه كلمات نقل شده از كس ديگر، بدون آن كه حركت يا صيغه آن كلمه تغيير كند، قرآن آن را بيان داشته است مثل نقل گفتار حضرت موسي ـ عليه السلام ـ در مقابل فرعون و يا نقل گفتار فرعون به حضرت موسي ـ عليه السلام ـ و غيره. در اصطلاحات بشري، به داستانهايي كه به «زندگي طولي» شخصيت داستان پرداخته شده باشد، «رمان» گفته ميشود، به عنوان مثال، در سوره شعراء، به «زندگي طولي»، حضرت موسي ـ عليه السلام ـ، اشاره شده است و بخش عمدهاي از سير زندگي آن حضرت، در آن مطرح شده است؛ از جمله به دريا افكنده شدن ايشان، نجاتشان از دريا و آزادي ايشان و ورودشان به شهر، كشتن يكي از آن دو نفري كه با يكديگر درگير بودند، رفتن به مدين، كمك به آن دو دختر، ازدواجشان با يكي از آن دو، نزول وحي بر ايشان و رفتنشان به سوي فرمون و ...،در مقابل در «داستان كوتاه»، به يك «مقطع عرضي»، يا وضعيتي استثنايي و بسيط از زندگي شخصيت داستان بسنده كرده است. از ديگر امتيازات داستانهاي قرآني از داستانهاي بشري، اين است كه داستانهاي قرآني، داراي ساختار هندسي ويژهاي است كه بر اساس آن تمام جزئيات داستان و اجزاي آن اعم از آغاز و متن و انتها، داراي پيوندي زنده با يكديگر است، به نحوي كه هر جزيي از داستان يا تكامل و تحولي از جزء پيشين آن و يا شرح و تفصيلي بر آن و يا اثري از آن و يا امري در تجانس با آن است و همه اجزا در تابع محور فكري واحدي است. در داستانهاي قرآني، از اصل «غافلگيري»، يعني مواجه ساختن خواننده، با وضعيت و يا رخدادي ناگهاني و غير قابل پيش بيني، «تعليق»، يعني نگاه داشتن سرّي كه تنها پس از گذشت زمان روشن خواهد شد و «تشويق»، يعني دلبسته كردن خواننده به پيگيري «آن چه رخ خواهد داد»، به خوبي استفاده شده است، مثلاً ميتوان براي اصل غافلگيري، به داستان حضرت ابراهيم ـ عليه السلام ـ اشاره كرد، اين داستان در سوره انبياء آمده و به واقعه «درهم كوبيدن بتها و نگهداشتن بت بزرگ» پرداخته است كه بهترين نمونه از عنصر «غافلگيري» است. داستان واقعي كه در قرآن كريم مطرح شده، نوعي از طرح حقيقي «واقعيت» است، نه آن كه صرفاً «حكايت» يا «كشف» و يا «نگاهي» كوتاه به واقعيتي باشد كه در دايره واقعيتهاي ممكن يا محتمل در داستان قرار دارداما عنصر «درنگ و تأخير»، را ميتوان در داستان «اصحاب كهف»[1] كه در آن تعداد اصحاب كهف به عنوان سرّي پوشيده مانده است، مشاهده كرد. هنر نوشتن ويژگي نوشته آن است كه خطاب به شخص يا اشخاص و يا مردمي مشخص و معين در قالب نوشتار ميباشد. خداوند متعال، در قرآن كريم، به قلم نيز ارزش داده و به آن سوگند ياد كرده است: «سوگند به قلم و آن چه با قلم مينويسند»[2]، از ظاهر آيه فوق بر ميآيد، منظور از قلم، مطلق هر نوشتهاي است كه با قلم نوشته ميشود، از اين جهت به آن سوگند ياد كرده، زيرا قلم و نوشته، از عظيمترين نعمتهاي الهي است كه خداوند بشر را به آن هدايت كرده است و به وسيله آن، حوادث غايب از انظار آدمي و معاني نهفته در دل افراد را ضبط ميكند. به همين منظور نيز يكي از نعمتهاي الهي به شمار رفته است. صورتهاي هنري ياد شد، نمونهاي از جلوههاي هنري قرآن كريم بود كه بدون آن كه به طور مستقيم، به مقوله هنر بپردازند، مطالب گهر بار خود را در قالب هنرهاي گوناگون بيان كردهاند.[3] نوشته ي: محمود نياكان، مركز مطالعات و پژوهش هاي فرهنگي حوزه علميه_______________[1] . كهف، 12 ـ 10. [2] . سوره قلم، آيه 1. [3] . زيبايي و هنر از ديدگاه اسلام، محمدتقي جعفري، چاپ سوم، زمستان 1369، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي / اسلام و هنر، دكتر محمود بستاني، ترجمه حسين صابري، چاپ دوم 1378، آستان مقدس رضوي / هنر از ديدگاه مقام معظم رهبري حضرت آيت الله خامنهاي، چاپ چهارم 1373، چاپ و نشر فرهنگ اسلامي.________________________________________تنظيم براي تبيان: گروه دين و انديشه_شکوري
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 345]