واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: اولين نماز جمعه پس از انقلاب
اسلام مردم را به «كلمه توحيد» و «توحيد كلمه» دعوت كرده و شريعت اسلام براي تحقق اين معني مردم را به تشكيل اجتماعات تشويق كرده و روز جمعه وسيلهاي براي تحقق اين امر مقرر شده است. به همين علت، پيامبر اكرم (ص) از آغاز هجرت به مدينه، نمازجمعه را برگزار ميكردند و از اين طريق مردم را در جريان مسايل و رويدادهاي سياسي و اجتماعي و ديني قرار ميدادند.پس از پيروزي انقلاب اسلامي حضرت امام خميني (ره)، وظيفه برپايي نمازجمعه تهران را بر عهده آيتالله طالقاني گذاشتند و ايشان اولين نمازجمعه تهران را بعد از پيروزي انقلاب در روز جمعه، پنجم مرداد 1358 در دانشگاه تهران اقامه كردند. با آغاز اقامه نمازجمعه، گروهكهاي منافق و منحرف كه سعي در به انحراف كشيدن انقلاب اسلامي مردم ايران داشتند، ناگهان با يك معجزه بزرگ الهي و اسلامي روبرو شدند و با برپايي نمازجمعه تمامي نقشههاي منافقان نقش بر آب شد و اتحاد و انسجام صفوف نمازگزاران جمعه بود كه توطئههاي بسياري را خنثي ساخت.اين نماز جمعه از بزرگترين عنايات حق تعالي بر جمهوري اسلامي ايران است...جايگاه نمازجمعه در انديشه امام خميني
حضرت امام از همان ابتدا سياست را برخاسته از ديانت مي خواستند و ديانت را جداي از سياست نمي دانستند. شاهد مثال روشن اين امر نوع نگاه امام به نماز جمعه است.در كتاب «كشف اسرار» كه در سنين جوانى ومقارن با نخستين سالهاى حكومت استبدادى محمدرضا شاه نوشته اند، اشاره كوتاهى به مساله نماز جمعه كرده اند و در كتاب تحريرالوسيله كه در زمان تبعيد به تركيه تاليف فرمودند به طورمشروح پيرامون آن مسائلى را ذكر كردند. حضرت امام خميني آبانماه 1344 يکماه پس از تبعيد به نجف اشرف، در مسجد شيخ انصاري در جمع علما ، فضلا و طلاب حوزه علميه نجف مي فرمايند:" مسيحيون خيال نكنند كه اسلام هم ، مسجد هم ، مثل كليساست... مسجد مركز سياست اسلام بوده است. در ... خطبه جمعه مطالب سياسي است - مطالب مربوط به جنگها ، مربوط به سياست مدن ، اينها همه در مسجد درست ميشده است ."برپايي نمازجمعه به عنوان يکي از نمادهاي سياسي اسلام يکي از دغدغه هاي اصلي حضرت امام پس از پيروزي انقلاب بود. از اينرو مرحوم آيت الله طالقاني را در همان نخستين سال پيروزي انقلاب به امامت جمعه تهران منصوب فرمودند. همچنين در پيامى بهمناسبت عيد فطر سال 1358 شمسى و با فاصله اندکي از برگزاري اولين نمازجمعه تهران بار ديگر بر بعد سياسي نمازجمعه تاکيد فرمودند: "... اسلام دين سياست است، دينى است كه در احكام آن سياستبهوضوح ديده مىشود، ... و در هر هفته يك اجتماع بزرگ از همه ، در يك محل. و نماز جمعه ؛ كه مشتمل (بر) دو خطبه است ، كه در آن خطبتين بايد مسائل روز ، احتياجات كشور ، احتياجات منطقه و جهات سياسي ، جهات اجتماعي ، جهات اقتصادي طرح بشود ، و مردم مطلع بشوند بر اين مسائل. و در هر سال دو عيد ، كه در آن دو عيد مجتمع بشوند و دو خطبه در آن عيد در آن نماز هست. در نماز عيد دو خطبه هست ؛ كه آن دو خطبه هم بايد بعد از حمد و بعد از صلوات بر پيغمبر اكرم و ائمه - عليهم السلام - جهات سياسي ، جهات اجتماعي ، جهات اقتصادي ، احتياجاتي كه كشور دارد ، احتياجاتي كه منطقه دارد در آنها طرح بشود و خطبا مردم را آگاه كنند از مسائل." آيت الله طالقاني پس از برگزاري 9 نمازجمعه دار فاني را وداع گفت؛ امام خميني در حکم انتصاب امام جمعه بعدي تهران چنين مي فرمايند:"…مرحوم مجاهد بزرگوار آقاي طالقاني ، پس از عمري مجاهدت و پاسداري از اسلام ، به رحمت خداوند پيوست و ما را سوگوار كرد. تكليف پاسداري از اسلام به عهده همه ماست ؛ و من شما را ... براي دژ محكمي كه آن فقيد سعيد پاسدار آن بود انتخاب و منصوب نمودم. نماز جمعه - كه نمايشي از قدرت سياسي و اجتماعي اسلام است - بايد هر چه شكوهمندتر و پر محتواتر اقامه شود. ملت ما گمان نكنند كه نماز جمعه يك نماز عادي است ، امروز نماز جمعه با شكوهمندي كه دارد ، براي نهضت كوتاه عمر ما يك پشتوانه محكم و در پيشبرد انقلاب اسلامي ما عامل
موثر و بزرگي است. ملت عظيم و عزيز با شركت خود بايد اين سنگر اسلامي را هر چه عظيمتر و بلند پايهتر حفظ نمايند تا به بركت آن ، توطئههاي خائنان و دسيسههاي مفسدان خنثي شود..."همچنين امام در سخناني ديگر تاكيد نمودهاند:" نماز جمعه از اهميتسياسى فوق العادهاى برخوردار است ... اسلام دين سياست است و هر كس خيال كند كه جداى از مسائل سياسىاست جاهل بوده و از اين آيين و سياست آگاهى ندارد." اين سخنواضح و قاطع امام در احياى نماز جمعه به عنوان تجلى تركيب اسلام و سياست نقش فوق العاده مهمى داشته است. در بيانى ديگر خطاب بهكنگره جهانى ائمه جمعه و جماعات فرمودند: "... نماز جمعه يكى از بزرگترين پديدههاى اسلامى و يكى ازمهمترين ره آوردهاى انقلاب اسلامى ما است اگر اين انقلاب اسلامى جز اين نماز جمعه به ما چيز ديگرى نداده بود براى ملت ما و مسلمين كافى بود..."با برپايي نمازجمعه تمامي نقشههاي منافقان نقش بر آب شد و اتحاد و انسجام صفوف نمازگزاران جمعه بود كه توطئههاي بسياري را خنثي ساختجالب توجه است كه حضرت امام بر خلاف برخي عقايد رايج تمام اقشار ملت ازجمله زنان را هم به شركت در نماز جمعه تشويق مي فرمودند. يكى ازاستفتائاتى كه از ايشان شده اين است كه: آيا شركتبانوان درنمازهاى جماعتيوميه و نماز جمعه كراهت دارد يا خير؟ امام درجواب فرمودهاند: كراهت ندارد بلكه در بعضى موارد مطلوب است. تاکيد امام بر بعد سياسي نمازجمعه و ضرورت برگزاري شکوهمند آن حتي در وصيتنامه ايشان نيز مشهود است ، آنجا که در آخرين وصيتها مي فرمايند:"... از نمازجمعه و جماعت كه بيانگر سياسي نماز است هرگز غفلت نكنند ، كه اين نماز جمعه از بزرگترين عنايات حق تعالي بر جمهوري اسلامي ايران است..."بد نيست نگاهي هم به سوي ديگر اين امر بياندازيم. در ميان سالهاي برگزاري نمازجمعه تاکيد امام بر صلابت آن همواره مورد لبيک امت حزب الله بوده است و اين امر موجب رضايت خاطر ايشان را فراهم ساخته بود. روشن ترين شاهد مثال، اين بخش از پيام نوروزي حضرت امام در سال 64 و کمتر از يک هفته پس از انفجار بمب در نمازجمعه تهران است:" قصه روز جمعه را كه آن طور باشكوه ، با نورانيت ، با استقامت گذشت. آن طور مردم با طمانينه ... مخصوصا نگاه ميكردم ببينم در بين مردم چه وضعي هست ، نديدم حتي يك نفر را كه يك تزلزلي درش پيدا باشد. و آن وقت امام جمعه آن طور با آن طنين قوي صحبت كرد ، مردم آن طور گوش كردند ، آن طور فرياد زدند كه ما براي شهادت آمديم... با يك همچو ملتي كسي نميتواند مقابله كند. ملتي كه اين طور است ؛ آن روزي كه اعلام ميكنند كه ميخواهيم بمباران كنيم نماز جمعه را ، بيايند و بيشتر بيايند ، حتي آنهايي كه نميآمدند براي نماز ، (از) قراري كه براي من نقل كردهاند ، آنهايي كه براي نماز جمعه هم نميآمدند هفتههاي ديگر ، اين هفته آمدهاند."
بد نيست ميزان اعتقاد بالاي امام به اين امر را در خاطره اي از نوه امام مرور نماييم:" آن زمان كه در مراسم نماز جمعه بمب گذارى كرده بودند من هم در مراسم نماز مزبور شركت كردهبودم. مادرم و ديگر افراد فاميل در خانه آقا بودند، چون از منخبرى نشده بود همه نگران شده بودند وقتى وارد خانه شدم، ديدم مادرم به حالت اعتراض گفت: تو كه باردار بودى چرارفتى؟ به خاطر بچهات هم كه شده نبايد مىرفتى. اين را هم بگويمكه از قبل شايع شده بود كه آن مراسم نماز را صداميان بمبارانمىكنند يا در آن بمب مىگذارند، نگرانى مادرم هم از اين بابتبود. ولى امام كه سر ميز ناهار نشسته بودند با خندهاى به منگفتند: سالمى؟ من تشكر كردم. ايشان آهسته در گوشم گفتند: خيلىكارخوبى كردى كه رفتى، خيلى از تو خوشم آمد كه به چنين نمازىرفتى. "گردآوري و تنظيم: عطاالله باباپور
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 407]