تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 29 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):در راه خدا از ملامت و نكوهش ملامتگران نترس.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816752105




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

آموزش قوانین شهروندی برای فضاییها


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: آموزش قوانین شهروندی برای فضاییهافردای زمین، فردای ماه 
فضایی
یک ضرب‏المثل زمینی می‏گوید: «سالی که نکوست، از بهارش پیداست.» اما یک ضرب‏المثل ماهی می‏گوید: «تمام فصل‏ها یک آب و هوا دارند.» همین دو ضرب‏المثل، تفاوت فرهنگی ما و شما را به اثبات می‏رساند. شما به خاطر اینکه تعدد فصل ندارید، نمی‏فهمید وقتی بهار و زمستان باران نیاید، ما تابستان زیبایی نخواهیم داشت و شما در مجموع سیاره زیبایی ندارید که زیاد لازم باشد در آن تامل کنید. هر چند برای ما آدم‏ها همیشه در قرون گذشته سوال بوده که «این گوی نورانی و زیبا چه تحفه‏ای است؟» اما بعد از آشنایی با محتوای درونی این گوی نورانی فهمیدیم نباید بر اساس ظاهر چیزها قضاوت کرد. چون ممکن است این زیبایی‏ها متعلق به کسی دیگر باشد و مثلاً نورش را از خورشید گرفته باشد! من نمی‏دانم شما چه دارید که به آن افتخار کنید مردم کره ماه قیافه ندارند، تاریخ هم که انگار به آنجا نرفته است، مردمش که از امکانات اولیه هم محرومند... ولی خودمانیم، ماه، موجودات با ظرفیتی دارد! من هر چه به ذهنم می‏آید، به شما و کره شما می‏گویم آن وقت شما نشسته‏اید و دارید من را نگاه می‏کنید!
آدم فضایی
در صورتی که اسم این کار ظرفیت نیست بلکه نداشتن حس تعلق خاطر به سرزمین مادری است. من نمی‏دانم چرا شما نسبت به کره خودتات هیچ احساس تعلقی ندارید و می‏گذارید هر کس هر چه دلش خواست درباره سرزمین شما بگوید؟ حتی خودتان هم به لطیفه‏هایی که برای شهر و دیار شما می‏گویند گوش می‏دهید و کرکر می‏خندید تازه با این قیافه‏های تابلو از ماه آمده و فضایی از شما می‏پرسند: «بچه کجایید؟» سریع و با پررویی تمام می‏گویید: «بچه تهرانم.» من متاسفم، شما نباید اینقدر بی‏هویت باشید. می‏گویند از یک فضایی می‏پرسند: بچه کجایی؟ می‏گوید: مگر ماه چه عیبی دارد؟!خب، ماه هر چه هست سیاره شناخته شده‏ای است توی کهکشان. من نمی‏خواهم بر خلاف گفته‏های خود چیزی بگویم ولی به هر حال ماه هر جایی هست، خانه شماست و باید به آن عشق بورزید و نگذارید به آن توهین شود. سعی کنید زیبایی‏های ماه را به دیگران نشان بدهید و نگذارید مردم روی نقاط  تیره ماه انگشت بگذارند. نقاط روشن ماه خیلی بیشتر از نقاط تیره آن است.  یک نفر چگونه از شهر و دیار خود صحبت می‏کند، چگون به آن عشق می‏ورزد و از آن به نیکی یاد می‏کند؟ 1- مردم شهرهای مختلف زمین سعی می‏کنند چنان رفتاری داشته باشند که نماینده شهر و سرزمین‏شان باشند و باعث شوند هر کس رفتارهای آنها را می‏بیند، ایمان بیاورد که از سرزمینی آمده‏اند که انسان‏ها وارسته و ارجمندی دارد.
سرزمین
2- مردم زمینی هرگز سعی نمی‏کنند هویت خود را پنهان کنند. چون هویت چیز بدی نیست که آدم آن را پنهان کند و البته اگر آدم سعی کند چیزی را پنهان کند به طور ضایعی رسوا می‏شود و به عبارتی درست جایی که انتظارش را ندارد، به خاکی می‏زند و تشت رسوایی‏اش از پشت‏بام می‏افتد ولی آدم‏ها تکلیف خودشان را با هم می‏دانند و خیلی راحت با همدیگر برخورد می‏کنند و سعی نمی‏کنند هویت جعلی و متفاوتی از آنچه هستند، برای خود بسازند. 3- آدم‏ها همیشه اگر چه سعی در پنهان کردن عیوب خود دارند ولی تمام سعیشان این است که آن عیب‏ها را رفع کنند وقتی از سرزمین‏ مادری یک زمینی می‏پرسی، او تلاش می‏کند با زیباترین کلمات از سرزمین خود سخن بگوید و زیبایی‏های دلنشین آن حتی کویر زیبایش را برای تو به تصویر بکشد. او سعی می‏کند عیب‏های سرزمین خودش را برای خودش نگاه دارد، چون معتقد است همه باید از سرزمین او ذهنیت مناسبی داشته باشند درست به همین خاطر که سرزمین مادری اوست، می‏خواهد نماینده خوبی برای سرزمین خود باشد. 4- وقتی برای یک زمینی مهمانی می‏آید که با سرزمین او آشنایی ندارد، او را بیگانه قلمداد نمی‏کند. در مقابل او ،با آرامش برخورد می‏کند، سعی می‏کند آدرس‏های درستی به او بدهد و با چنان شوق و ذوقی در مورد فضاهای دیدنی  سرزمینش سخن می‏گوید که مهمان را شیفته سرزمین خویش می‏کند. شما نمی‏دانید از آمدن شما فضایی‏ها به زمین چه سود سرشاری نصیب ما می‏شود! ما نمی‏توانیم ذوق خود را از دیدن شما پنهان کنیم، اگر چه بعد از رفتن شما باید تا مدت‏ها خرابی‏های حضور شما را ترمیم می‏کنیم! 5- کسی که به خوبی توانمندی‏های سرزمین خود را بشناسد، تمام تلاش خود را برای حفظ این توانمندی‏ها متمرکز می‏کند. در هر سرزمینی عده‏ای مشتاق یاد گرفتن آن چیزهایی هستند که برایشان دلپذیر است تا بتوانند آن را به سرزمین مادری خود منتقل کنند. به همین خاطر زمینی‏ها همیشه در حال یاد گرفتن و منتقل کردن هستند. 6- دیر یا زود، باقیمانده منابع زیرزمینی و زیرماهی و زیرنپتونی و زیر... مصرف می‏شود و اگر ما نتوانیم روی منابع دیگری سرمایه گذاری کنیم، نابود می‏شویم. مهمان به غیر از امکانات رفاهی نیازمند امنیت است. همان موضوعی که متاسفانه در کره ما حتی اسمی هم از آن نیست. شما اگر بخواهید لااقل آدم‏ها به کره شما بیایند و با شما رفت و آمد داشته باشند، باید همین موضوع را رعایت کنید، یعنی امنیت آنها را تضمین کنید و این موضوع فراهم نمی‏شود مگر با همت شما. 7- نکته‏ای که اول بحثم به آن اشاره کردم و باید آن را جدی بگیریم، آموختن آنچه خودمان یاد گرفته‏ایم یا تجربه کرده‏ایم، به بچه‏هایمان است. آفرین! حالا فهمیدید معنای «سالی که نکوست از بهارش پیداست»  چیست؟ تمام حرف من این است که باید با رفتارهایمان به بچه‏هایمان بیاموزیم که نسبت  به شهر و دیار خود همین احساس را داشته باشند. دوستان! توجه داشته باشید این موضوع آنقدر جدی بود که من نتوانستم با عقب ماندگی شما شوخی کنم و اینکه همین‏طور جدی هم که حرف زدم، می‏بینم شما فقط دارید مثل مجسمه به من نگاه می‏کنید و ظاهراً یک کلمه از حرف‏های مرا هم نفهمیده‏اید! پس دوباره از اول می‏گویم.
آدم فضایی
 درس هشتم: «فردای زمین، فردای ماه» سالی که نکوست از بهارش پیداست... تنظیم: بخش کودک و نوجوان**********************************************مطالب مرتبطنتیجه بازیگوشی چراغ دین در سرای دنیا بیایید با شخصیت شویم وقتی پنجره باز است اتاقم بوی گل می گیرد. تونل زندگی هدف اصلی زندگی همسایگی لبخند بزن، زندگی را حس کن آداب سخن گفتن برای فضایی ها(2)





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 269]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن