تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 11 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):اى مردم اگر در يارى حق كوتاهى نمى كرديد و در خوار ساختن باطل سستى نمى نموديد، كسان...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1836224168




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

روباه دم بریده


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: روباه دم بریدهیکی بود، یکی نبود. روزی روزگاری، همه اهالی یک روستا به جای دیگری کوچ کرده بودند. در روستا فقط یک سگ و یک خروس باقی مانده بودند. آنها روزها در اطراف روستا می گشتند و غذایی به دست می آوردند و می خوردند و روزگار می گذراندند. روزی روباه گرسنه ای به روستا آمد و به همه جای آن سرک کشید، ولی چیزی برای خوردن پیدا نکرد. او که از زور گرسنگی نزدیک بود تلف شود، تصمیم گرفت از آنجا برود. در همین موقع چشمش به خروسی افتاد که بالای خانه نشسته بود.
خروس
روباه خیلی خوشحال شد. دهنش آب افتاد. ولی خوشحالی اش را پنهان کرد و قیافه ناراحتی گرفت و به خروس گفت: «آقاخروسه! چرا آن بالا، آن جای خطرناک ایستاه ای؟! بیا پائین تا با هم دوست شویم. با هم زمین را آباد کنیم و محصول تازه برداریم. پیدا کردن تخم و کاشتن با من، تو فقط سهمت را درو کن و بردار!» خروس فکری کرد و گفت:«آقا روباه! فکر خوبی است! من هم خیلی دلم می خواهد زمین را آباد کنیم و زندگی راحتی داشته باشیم.» روباه فوری گفت: «پس معطل چی هستی؟ زودتر بیا پایین که وقت دارد می گذرد!» خروس نگاهی به اطراف انداخت و گفت:«ولی می ترسم که برادر بزرگم راضی به این کار نباشد. هرچه باشد او برادر بزرگ است و به حرفش احترام می گذارم.» روباه فکر کرد:«برادر بزرگ خروس هم حتماً یک خروس چاق و چله دیگری است!» پس با خوشحالی رو به خروس کرد و گفت:«آقا خروس! برادرت کجاست؟ الان خودم راضی اش می کنم.» خروس پرچینی را نشان داد و گفت:«پشت آن خوابیده!»
روباه
روباه با خود گفت: «مثل اینکه امروز، شانس با من است!» بعد با عجله به طرف پرچین به راه افتاد و یواشکی نگاهی به پشت پرچین انداخت. سگ قوی هیکلی آنجا نشسته بود! روباه از ترس برگشت و پا به فرار گذاشت. سگ متوجه روباه شد و به دنبالش دوید. روباه به سرعت می دوید و سگ هم به دنبالش. آخر سر، سگ خیزی برداشت و با دهانش دم روباه را گرفت. روباه سعی کرد خود را از دست سگ رها کند، ولی سگ ولش نمی کرد. روباه کم کم ناامید می شد که یکباره زور محکمی زد و دمش کنده شد و توی دهان سگ ماند. سگ لحظه ای با دم سرگرم شد و روباه از این فرصت استفاده کرد و پا به فرار گذاشت. خروس که متوجه فرار روباه شد، به طرف او داد زد: «آقا روباهه! کجا با این عجله؟! پس کی می خواهی که زمین را آباد کنی و محصول برداری؟!» روباه دم بریده اش را به خروس نشان داد و گفت:«اگر برادر بزرگت همان سگ گنده باشد، مدت هاست که هم زمین را آباد کرده ایم و هم محصول برداشته ایم!» این را گفت و به سرعت فرار کرد و رفت.  عبدالصالح پاکتنظیم :بخش کودک و نوجوان*************************************************مطالب مرتبطلگد به افتاده کریم خان زند برای چند شاخه گل به سوی من بیا! کوهنورد مثل خُمره! سفر به سرزمین آرزوها





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 648]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن