تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 19 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر كس كار نيكى انجام دهد ده برابر آن پاداش دارد و از جمله آنها سه روز روزه در هر ماه ا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827691129




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

شعر طنز با مسخره بازی فرق دارد


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: شعر طنز با مسخره بازي فرق دارد
طنز
البته اين را مي‌دانم که طنز با فکاهه فرق دارد و اين دوتا با آن دوتا برادر خلاف‌کارشان يعني هزل و هجو فرق دارند و لابد اين را هم مي‌دانم که شعر طنز با طنز منظوم فرق دارد. تازه فرق خيلي چيزهاي ديگر را نيز مي‌دانم که تواضع مي‌کنم و بر زبان نمي‌آورم؛ هم چنان که فرق خيلي چيزها را نمي‌دانم و درباره شان حرف مي‌زنم و مطلب مي‌نويسم و شعر مي‌گويم و براي خودم دردسر مي‌سازم!  اما در اين نوشته مي‌خواهم شعر طنز را به همين معناي متعارف به کار برم، زيرا قصد دارم در اين نکته تأمل کنم که شعر چه قابليت هايي براي طنزپردازي دارد. به زبان ساده تر عناصر شعري مثل وزن و قافيه و بديع و بيان و معاني و قالب‌هاي شعري چه کمکي به طنزپرداز مي‌کنند. کتاب «املت دسته دار» را که مجموعة شعرهاي طنز ناصر فيض است، مناسب اين بحث ديدم؛ چون هم کتاب جامعي ست و هم شاعر اين مجموعه آدم باجنبه اي است و اگر در داوري‌هاي عالمانه ام خطايي بر قلمم رفت، فردا که مطلب را ديد مثل برخي دوستان باظرفيت اخم نمي‌کند و حالم را نمي‌گيرد. به نظرم تصوير روي جلد کتاب نمونة مناسبي ست براي شناخت طنز. تصويري تر و تميز که در نگاه اول يک آدم حسابي را نشان مي‌دهد که قاشق و چنگال به دست پشت ميز نشسته و بشقاب غذا روبه‌روي اوست، اما وقتي به غذاي داخل بشقاب نگاه مي‌کني مي‌بيني که املت دسته دار اين غذا ترکيبي است از يک تخم مرغ شکسته با پوست، قفل، فندک، گيرة‌ لباس، مداد، نوار تفلون و خيلي چيزهاي ديگر. همين ويژگي در مقدمه و متن کتاب نيز ديده مي‌شود. اما قرار ما اين است که در متن کتاب جست وجو کنيم و ببينيم شعر چه خدمتي به طنز کرده است. 1ـ قافيه و الزامات آن به ويژه هنگامي‌که مجموع ابيات و قافيه هاي قبلي به تداعي قافيه طنزآميز کمک مي‌کنند:
طنز
زندگي يک مسير طولاني ست در حقيقت شبيه سوسيس است از قضا زندگي بدون غذا مثل مرگ است، دشنه در ديس است در همين کوچه هاي شهر شلوغ گاه صغري‌بگم فرنگيس است کاش صغري‌بگم نمي‌دانست پايتخت فرانسه سوئيس است آخرين قافيه در اين قطعه به نظر مي‌رسد که جرجيس است  ***  اي دوست، اي آيينة بي رنگ و خالص! دوستت دارم در خانه، در کوچه، خيابان، در مجالس دوستت دارم هرچند نامت نام زيبا و ظريفي نيست، باورکن حتي اگر نام تو باشد گونزالس دوستت دارم اي شخص اول، شخص دوم،شخص هرچندم که ميخواهي فعلا به عنوان مثال اي شخص ثالث! دوستت دارم من اصفهاني نيستم، اما تو را اي دخترِ خاله! با اين که خُلقت مثل خُلقِ گندِ خاله س، دوستت دارم ... ديگر ندارم قافيه، با هر بهانه دوستت دارم  همين الزام قافيه و امکان حدس زدن قافية بعدي که در بديع به آن ارصاد و تسهيم مي‌گويند گاهي کمک مي‌کند که حرف‌هاي غيربهداشتي به شکل پوشيده بيان شوند. حالا به ضرورت آوردنِ شاهد مثال از «املت دسته دار» بيرون مي‌رويم و شعري از ابوالفضل زرويي نصرآباد متخلص به ملانصرالدين را به ياري مي‌طلبيم:
طنز
کنون که خسته و درمانده ام منِ درويش چه سازم ار نگشايم به مدح جانان نيش؟ تو حق به جانبي ار ناز مي‌کني، اي دوست! که نيست مثل تو در چين و گينه و اتريش لبان سرخ تو شيرين و گفته ات دل‌چسب در آن مکان که تو باشي چه حاجتي به سريش؟ ... اگر وصال تو گردد ميسر، اي محبوب! مرا به مشرق و مغرب گشاده گردد نيش ولي دريغ، ندارم پشيزي اندر جيب به گور فقر ببارد از آسمان آتيش ... درِ سراي بزرگان دگر مزن، «ملّا»! که بهر آب گر آن‌جا گرو گذاري ريش به آب مرحمتي مر تو را غريق کنند چنين کنند بزرگان چو کرد بايد... کار!  2ـ چنان که ملاحظه فرموديد اين سرودةابوالفضل زرويي نصرآباد نقيضه اي بود بر غزلي از حافظ. نقيضه سازي يعني شوخي کردن با شعرهاي مشهور، يکي از مهم ترين قابليت هاي شعر طنز است که از فرط شهرت نيازي به ذکر مثال ندارد. در اين موضوع شاعر بزرگ روزگارمان مهدي اخوان ثالث کتابي فراهم آورده بسيار ارجمند و خواندني به نام نقيضه و نقيضه سازان که لابد اهل شعر و طنز آن را خوانده اند. اگر نخستين بار است که نام آن را مي‌شنويد، خجالت بکشيد و صدايش را درنياوريد و در اولين فرصت اين کتاب را بخوانيد که بعيد است آدم شاعر و طنزپرداز باشد و اين کتاب را نخوانده باشد! ادامه دارد... اسماعيل امينيتنظيم براي تبيان : زهره سميعي





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 4018]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن