تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):به وسيله من هشدار داده شديد و به وسيله على عليه ‏السلام هدايت مى‏يابيد و به وسي...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826052788




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

لطفا درگوشی بشنوید! (گفت و گو با رضا یزدانی و یغما گلرویی)


واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: دیگر خواجه حافظ شیراز هم خبر دارد که کار تیمی‌ در ایران یعنی کشک! این آش به ویژه در مورد هنرمندان و به ویژه در مورد هنرمندان موسیقی شور و شورتر می‌شود. کارهای تیمی ‌در بین...   دیگر خواجه حافظ شیراز هم خبر دارد که کار تیمی‌در ایران یعنی کشک! این آش به ویژه در مورد هنرمندان و به ویژه در مورد هنرمندان موسیقی شور و شورتر می‌شود. کارهای تیمی ‌در بین موزیسین‌ها یا شکل نمی‌گیرد و یا اگر هم بگیرد، دوام چندانی نمی‌یابد. مثال می‌خواهید؟ همکاری‌های محمد اصفهانی با علیرضا عصار، ناصر عبداللهی با امیر کریمی ‌و ... نمونه‌هایی از این دست فراوان اند که آخر سر نتوانسته اند بر سر تقسیم موفقیت کار به پای هر یک، با هم کنار بیایند! اما از آن طرف نمونه‌های موفقیت از کار تیمی ‌هم داشته ایم، از جمله همکاری‌های رضا یزدانی و یغما گلرویی که _ بزنیم به تخته! _ چند سالی دوام آورده و حاصل خوبی هم در پی داشته است. آخرین همکاری این خواننده و ترانه سرا در ترانه تیتراژ سریال «مرگ تدریجی یک رویا» بود که به نظر خیلی‌ها بهترین و متفاوت‌ترین تیتراژ پخش شده از صدا و سیما در سال 87 و حتی کل سال‌های پس از انقلاب بوده است. همین ماجرا بهانه ای شد تا با این دو گفت و گویی کنیم؛ درلابه‌لای تمرین‌های گروه برای کنسرت اسفند ماه شان و در حالی که یغما از بابت چهره تازه‌اش (بدون ریش و سبیل!) معذب بود. اما همه بهش اطمینان دادند که خوش تیپ شده است! رضا از کنسرتی که داری بگو. کی هست؟رضا: 13 و 14 اسفند ماه در سالن اریکه ایرانیان، سیزدهم یک و چهاردهم دو سانس اجرا خواهیم داشت. با کدام گروه؟ رضا: همان گروهی که داشتیم و در اجرای کنسرت یونیسف با هم بودیم. بهروز بایگان کیبورد، محمد خرمی‌درام، میلاد زوم فوات و پیمان رضائیه گیتار الکتریک و بیس هم آرش زمانیان. کدام کارها را اجرا خواهید کرد؟رضا: از پرنده بی پرنده و هیس می‌زنیم، 10 ترک، چهار ترک هم جدید خواهد بود. رئیس، مرگ تدریجی یک رویا و دو ترانه از آلبوم بعدی ام. آلبوم جدید کی منتشر خواهد شد؟ رضا: اردیبهشت ماه توسط شرکت دارینوش منتشر می‌شود.  انگار تازگی‌ها ترانه تیتراژهایی که خوانده ای زیادتر و متفاوت تر شده اند، دیگر فقط برای مسعود کیمیایی و فیلم‌هایش نمی‌خوانی؟رضا: بله! مرگ تدریجی یک رویا که ترانه یغما گلروی بود و موسیقی کارن همایون فر و تیتراژ فیلم استقلال آبی را کار کردم که ترانه آن هم متعلق به یغماست. این یک فیلم مستند است در مورد تیم استقلال. ملودی خودم بود و تنظیم بهروز بایگان و یک کار ‌هاردراک است. تیتراژ فیلم شهرام شاه حسینی را کار کردم که طرحی از مسعود کیمیایی است به اسم «گام‌های معلق». ترانه یغماست، تنظیم و آهنگسازی بهروز بایگان و صدای من. در فیلم «چهره به چهره» علی ژکان هم ترانه «دنیای وارونه» را اجرا کردم. اخرین فیلمی ‌هم که کار کردم ساخته مهدی کرم پور بود که هم در فیلم به عنوان نقش اصلی حضور دارم و هم اینکه ترانه تیتراژش را خوانده ام. تیتراژ یک آهنگ هفت دقیقه ای دارد که همه‌اش فیلمبرداری شده است. موضوع فیلم در مورد یک گروه موسیقی است و نوازنده‌ها همه بازیگرند. رعنا آزادی گیتاریست من است، طناز طباطبایی کیبوردیست، برزو ارجمند بیسیست و محمد باغبانی نوازنده درام. اینها نوازنده که نیستند. بازی می‌کنند دیگر؟رضا: بله بازی می‌کنند و در فیلم هم نوازنده‌های گروه من اند. اجراها درست از آب درآمده؟رضا: بله! ساعت‌ها برای این موضوع کار شده است. کارن همایونفر آهنگ ساز کار است و ترانه سرا اندیشه فولادوند. چطور شد که توی فیلم بازی کردی؟رضا: یک زمانی دوست داشتم بازی را تجربه کنم. در فیلم‌های آقای کیمیایی که بازی نبود، یک آهنگی را توی فیلم خوانده ام. این فیلم پیشنهاد شد و دیدم سناریو را دوست دارم. تجربه خوبی هم بود. چند تا پیشنهاد دیگر هم دارم، برای کار آقای رضا خاکی قراردار بستم و یک نقش محوری دارم. آن هم موسیقایی است؟رضا: کمتر موسیقایی است. خواننده نیستی در آن؟رضا: چرا، خواننده ام اما این قدر موسیقایی نیست مثل کار مهدی کرم پور. یک پیشنهاد دیگر هم دارند که متفاوت‌تر است و دیگر توی آن خواننده نیستم. فعلا ً تصمیمی ‌برای بازی نگرفته ام. بهش فکر می‌کنم. یغما جان! ترانه‌هایی که برای فیلم‌ها می‌نویسی چطوری است؟ صحنه ای از فیلم را می‌بینی، داستانش را می‌خوانی یا...؟یغما: بستگی به شرایط دارد. متأسفانه اکثرا ً پیشنهادها موقعی می‌رسند که کار تمام شده است و همه عجله دارند. اگر بشود راهکاری را تعیین کرد که فیلمنامه را بخوانیم یا حتی فیلم را ببینیم کمک بیشتری به ما می‌شود. درستش این است ولی اکثرا ً این اتفاق نمی‌افتد و یک داستانی از فیلم می‌دانم و باید از روی آن ترانه را بنویسم. آهنگ سازی ترانه همراه با موسیقی متن اتقاق می‌افتد یا قبل و بعد آن است؟یغما: کارهایی که با رضا کردیم اکثرا ً ربطی به موسیقی متن نداشته اند. ما کارهایمان را کردیم و تیتراژ آماده شده و موسیقی متن هم پروسه خودش را طی کرده است. هیچ وقت نشد که رضا آهنگساز همان فیلم هم باشد یا تیتراژ را هم آهنگ ساز متن بسازد. در سال‌های دور با تم ترانه تیتراژ موسیقی متن فیلم را می‌ساختند و نمونه‌های این در کارهای امثال واروژان و ...زیاد است. متأسفانه هیچ وقت نشده است، به این تجربه برسیم. «مرگ تدریجی یک رویا» هم این طوری بود دیگر؟یغما: من کار را زیاد ندیدم و فقط تیتراژش را یادم هست. نمی‌دانم این طوری بود یا نه. (از یزدانی می‌پرسد) تم تیتراژ بود؟رضا: آره همان بود. تیتراژ و موسیقی متن به هم مرتبط بودند. وضعیت ترانه‌های تیتراژ را چگونه می‌بینی؟ ترانه‌ها در تیتراژ بعد از انقلاب اقبال زیادی داشتند و مدتی بود که تبش خیلی زیاد بود.یغما: دو سالی هست که کمتر کار کرده ام و آن دوره ای هم که کار می‌کردم بیشتر ترانه‌های سریال‌های طنز بود. به نظر من نمی‌شد در تلویزیون کار جدی انجام داد و کار در حیطه طنز برای من راحت تر است. حالا این کار مرگ تدریجی که پیش آمد با شرایط و ضوابط خاصی مورد موافقت مسوولان قرار گرفت. شرایط را برای این که بدانی همان چیزی که می‌نویسی پخش خواهد شد مهیا نمی‌بینم. یعنی کار جدی خوب را پخش نمی‌کنند؟یغما: نه! حالا مرگ تدریجی یک رویا یک استثنا بود.رضا: این کار هم چند شب اول پخش نمی‌شد و توقیف بود.یغما: بله! دو بیت از آن چیزی که نوشته بودیم را رد کردند و گفتند امیدوارتر باشد و امیدوارترش کردیم که مجوز پخش گرفت.  خیلی از آهنگسازان سینمایی در مورد ترانه فیلم بدبین هستند و می‌گویند که استفاده بی جا از ترانه باعث افت موسیقی‌شان در فیلم یا سریال می‌شود. یک مدت که تلویزیون ما نقش شبکه موسیقی را بازی می‌کرد و در آخر هر سریال و برنامه ای با مناسبت یا بی مناسبت داشتیم. از طرفی هم خیلی کارهای ماندگار ما در موسیقی پاپ بر روی سریال و فیلم بوده اند، چه قبل و چه بعد از انقلاب. این جریان را چطور تحلیل می‌کنید؟یغما: خب شرایط برای کار فرق کرده است و مثل آن زمان نیست. مثلا ً ترانه «برای خواب معصومانه عشق» مال یکی از فیلم‌های فریدون گله بود که فیلمش هم چیز زیاد خوبی نبود، اما ترانه در بین مردم گل کرد. نمی‌گویم آن موقع آزاد نبود و الأن نیست. منظورم این نیست اما حداقل آن موقع هر کاری که می‌خواستند را می‌توانستند در حوزه سینما انجام بدهند. الأن کارهایی که در تلویزیون می‌کنی را بعید است خودت بتوانی در آلبوم تحمل کنی، مثلا ً ترانه سریال طنز را چه کسی توی ماشین گوش می‌کند؟ فقط یک کاری است که سنجاق شده به سریال و با تمام شدن عمر آن سریال عمر آن ترانه هم تمام می‌شود. کارهایی که ما کردیم عمدتا ً این طوری بوده، کارهای طنز را می‌گویم. مثلا ً ترانه علی کنکوری برای فیلم طنز علی کنکوری بود ولی در بین مردم هم با استقبال مواجه شد.رضا: من فکر کنم اگر بیننده خاص و فهیم سینما بعد از پایان فیلم وقتی تیتراژ را می‌شنود خوشش بیاید و منتظر آن باشد، تیتراژ به جا بوده ولی اگر بگوید آخ این چی بود یعنی انتخاب ترانه برای تیتراژ یک تصمیم اشتباه بوده. ترانه باید مکمل فیلم باشد نه این که حس تماشاچی را خراب کند. مثلا ً سر کار زادبوم ابوالحسن داوودی یکی از هنرپیشه‌ها زنگ زد که بیا برای کار تیتراژ بخوان، به کارن گفتم و گفت به نظر من بیا فیلم را ببین. رفتم و فیلم را دیدم و گفتم هر صدایی بعد از فیلم بیاید کل فیلم خراب می‌شود. متأسفانه این اتفاق همیشه نمی‌افتد و خیلی از کارها تیتراژ دارند بدون این که نیازی به تیتراژ باشد. چه ویژگی‌هایی مشخص می‌کنند که کار ترانه می‌خواهد یا نه؟رضا: این را شنونده و بیننده خاص باید حس کنند. شاید مردم عادی کار را نشنوند و یا از یک کار بی‌ربط خیلی هم لذت ببرند. خودت به عنوان یک شنونده، یا بیننده خاص چه نظری داری؟رضا: این بیشتر حسی است. خود من این طوری نگاه می‌کنم به قضیه. زادبودم را که دیدم اصلا ً احساس نمی‌کردم نیاز به کلام دارد. اتفاق جالب دیگری که این مدت افتاد استفاده از صدای تو به عنوان یک صدای خاص در تلویزیون بود. حالا یغما قبلا ً کار کرده بود ولی صدای تو برای سینما هم کمی‌خاص است چه برسد به تلویزیون. این اتفاق چطور افتاد؟  رضا: خودم هم تا زمانی که سریال پخش نشده بود باور نداشتم این اتفاق خواهد افتاد و فکر نمی‌کردم صدای من را تلویزیون پخش کند. ولی خب اتفاق افتاد و مهم ترین این بود که کارن همایون فر پشت این قضیه بود. حمل بر خود ستایی نباشد ولی فکر می‌کنم این بهترین تیتراژ 30 سال اخیر بود که از تلویزیون پخش شد. از لحاظ صدای من اصلا ً ولی از لحاظ موسیقی، تنظیم و ترانه بسیار عالی بود. کل فضا تا به حال در تلویزیون تجربه نشده بود و برای همین اتفاق مهمی‌افتاد. فکر می‌کنم در بین مردم هم جواب گرفت و با این که کار سنگین و خاصی است مورد پذیرش همه قرار گرفت. یغما جان در مورد شکل ترانه و متنوع بودن وزن آن هم توضیح می‌دهی؟یغما: این پیشنهاد کارن بود که ترانه وزن ثابتی نداشته باشد. ما عادت کرده ایم که معمولا ً وزن و قافیه‌مان سر جا باشد ولی پیشنهاد کارن جسارت کار کردن را به من داد. به خودش هم گفتم که فکر نمی‌کردم اینطوری شود و کار اینقدر خوب از آب در بیاید. کارن همایون فر ترانه ای از خیمنز را که فرهاد مهراد خوانده بسیار دوست دارد. در مورد آن هم صحبت کردید؟یغما: آره! اتفاقا ً وزنی هم که دوست داشت همان وزن «سفید پوشیده بودم با موی سیاه ...» بود. رضا: کارن کارش را بلد است و این مهم ترین مسأله در مورد همکاری ما بود. قبلا ً هم کار ترانه نکرده بود.یغما: من با آهنگسازهای دیگر این ریسک را نمی‌کردم که ترانه بی‌وزن بنویسم و ندانم آخرش چه اتفاقی می‌افتد. آهنگسازهای دیگر هم این ریسک را نمی‌کنند سراغ شعر بدون وزن بروند. ساختن ملودی به یادماندنی بر روی شعر بدون وزن سخت است و کارن این کار را به خوبی انجام داد.  رضا هم که ووکال را خیلی کنترل شده خوانده بود.رضا: آره! ووکالم با کارهای خودم فرق دارد.  این طوری ادامه خواهی داد؟رضا: هر دو را دوست دارم و توی آلبوم هم شبیه گذشته و هم شبیه کارهای توی مرگ تدریجی خواهم خواند. کار مهدی کرم پور مثل این نیست ولی آن هم کار متفاوتی شده است. پس تکلیف استایلی که برای خودت تعریف کرده بودی و روی آن اصرار داشتی چه می‌شود؟رضا: خب آن سر جایش هست و با آلبومم بیرون می‌آید. ممکن است دو تا کار هم شبیه این یکی‌ها داشته باشم. آدم که جلو می‌رود زاویه‌های دیگری پیش رویش باز می‌شود و نگاه جدیدی پیدا می‌کند. دوست دارم این جوری هم کار کنم. این طوری خواندن سخت تر هم هست دیگر؟رضا: خب کار کردن با کارن سخت است چون وسواس زیاد دارد و کار یک ساعته خودم را با کارن سه ساعته می‌خوانم. تا کار خوب نشود ولم نمی‌کند و توی استودیو نگه می‌دارد.  جدای تنظیم‌های آلبوم «پرنده بی پرنده» که بر عهده حمید صدری بود این اولین تجربه ات بود که با یک موزیسین حرفه ای و خارج از استایل خودت کار می‌کردی؟رضا: البته من تجربه همکاری با فردین خلعتبری را در دو ترک داشتم. یکی شعر سهراب سپهری بود به اسم دوست که برای جشن خانه سینمای دو سال پیش آماده کرده بودیم و یکی هم ترانه ای بود در مورد تهران و شعرش را رامین فاروغی گفته بود و کلیپ زیبایی هم برایش ساخته بود. آن کار هم با ارکستر بزرگ ضبط شده بود.  درامز مرگ تدریجی یک رویا را چه کسی زده بود؟ رضا: خود کارن با سمبلر زده بود. خیلی جالب است چون یکی از با شعورترین درام‌های بعد از انقلاب بود و کاملا ً در خدمت موسیقی قرار داشت و هیچ خودنمایی ای نمی‌دیدیم.رضا: خود من هم وقتی شنیدم تعجب کردم و می‌گفتم چرا قبل از این چنین استفاده ای از درام نداشتیم. قضیه کنسرت یونیسف چطور شروع شد؟ تو را به خاطر مقبولیت سریال «مرگ تدریجی یک رویا» انتخاب کردند؟رضا: نه! من نفر اولی بودم که با من صحبت کردند، تیرماه گذشته. نمی‌خواهم اسم بیاورم ولی این را خیلی‌ها به اسم خودشان تمام کردند. با من صحبت کردند برای این که سه نفر باشیم، از طرف سازمان ملل هم آمده بودند. آن سه نفر چه کسانی بودند؟رضا: گذاشتند بر عهده من. این را می‌گویم و می‌خواهم بنویسید تا مردم بفهمند هر چیزی غیر این دروغ است. گفتند مثل خانم مهتاب کرامتی سفیر ما برای یونیسف باش و برنامه‌های آینده ما در کشورهای دیگر را انگلیسی بخوان، چون به انگلیسی هم کاملا ً مسلطم. حتی چند ترانه سفارش دادند که برای این کار گفته شود. گفتند در کنار شما چه کسی باشد؟ پرسیدند مانی رهنما چطور است که گفتم من با مانی صحبت می‌کنم. مانی OK داد که گفتم مانی هم هست. گفتند نفر سوم چه کسی باشد که مدیر برنامه‌هایم شروع به رایزنی کرد تا نفر سوم را کنار ما بگذارد. خواننده ای باشد که سنگین بخواند و سبکش هم به ما بخورد، حالا سبکش متفاوت باشد مشکلی نیست. من احسان خواجه امیری را پیشنهاد دادم ولی مدیر برنامه‌هایش گفته بود احسان کنسرت دارد و نمی‌آید. کنسرت احسان هم که برگزار نشد.رضا: چون شش شب کنسرت ما بود و احسان نتوانست اجرا کند. ما هفدهم تا بیست و دوم بودیم و احسان بیست و سوم بود، برای همین اجرایش را کنسل کرد. آقای اوجی مدیر برنامه‌هایم مهران مدیری را پیشنهاد داد و گفت خیلی خوب است. گفت هم متفاوت است و هم چون مردم دوستش دارند سالن را پر می‌کنند. به مهران زنگ زدیم که گفت آن موقع کار دارم و نمی‌رسم بیایم. در همین حین که دنبال نفر سوم بودیم اینها نتوانستند برای شهریور ماه جا بگیرند و کنسرت افتاد برای آبان ماه. می‌خواستند فضای باز سعد آباد را بگیرند که نشد. بعد از این جا به جایی با یکی دو نفر هم صحبت شد که نهایتا ً باز با مهران صحبت کردند و گفت با علیرضا می‌آییم. این طوری بود که سه تا خواننده شد چهار تا. خانم نیکی کریمی ‌و آقای محمدرضا فروتن هم قرار بود مجری‌های برنامه باشند که نمی‌دانم به چه دلیلی حذف شد. صحبت‌های شما با پخش گلچین بود یا سازمان ملل؟رضا: اصلا ً پخش گلچین نزدیک‌های اجرا به ما اضافه شد تا بتواند مجوزهای لازم را بگیرد. به سازمان ملل مجوز برگزاری کنسرت نمی‌دهند چون این پروسه باید از طرف یک شرکت موسیقی و کنسرت گذار انجام شود. ارشاد می‌گوید یک نفر توی کنسرت دست و پایش شکست یا مرد، آن وقت یقه چه کسی را بگیریم، یک شرکتی معرفی کنید تا بتوانیم با آن طرف باشیم. این طوری شد که گلچین معرفی شد به عنوان برنامه گذار. این داستان کنسرت یونیسف بود.  خودت از کنسرت راضی بودی؟رضا: من که خیلی راضی بودم. مسائل خیریه کنسرت چه شد؟رضا: صد و هشتاد هزار یا دویست هزار دلار یونیسف پول گرفت. قضیه خیریه اش سر جایش بود. شماها هم در این مسأله کمک کردید؟رضا که من که نصف دستمزدم را گرفتم. مانی هم همینطور. بقیه را فکر نمی‌کنم. ترانه خلیج فارس چطور شکل گرفت؟ استقبال خیلی زیادی هم از آن شد. رضا: این یک فاینال عالی برای من بود. پیشنهادش را بچه‌های یونیسف دادند اما دغدغه اش را خودم از قدیم داشتم. هر بار که امارات و کشورهای عرب، خلیج ما را به نام خودشان مصادره می‌کردند یا توی نشنال جغرافیا و گوگل اسم خلیج جا به جا می‌شد عصبی می‌شدم. خوشبختانه این موقعیت در بهترین شرایط پیش آمد که چنین کار ی را انجام بدهیم. یغما هم که سنگ تمام گذاشت. بر عکس بقیه کارهایمان که هیچ وقت رو نیست، این ترانه رو و خیلی عصبی است. یغما جان انگار دوباره عده ای از ترانه سراها ممنوع الکار شده اند، این تجربه را خود تو هم داشتی.یغما: بله! من 9 ماهی ممنوع الکار بودم. این چطور به شما اعلام می‌شود؟یغما: خوشبختانه به ما اعلام نمی‌شود. کار که می‌رود آنجا به خواننده یا کسی که کار را برده می‌گویند این آدم ممنوع الکار است. برای من که این اتفاق افتاد اصلا ً پیگیری نکردم. نه این که اهمیت نداشت، حداقل از لحاظ مالی اهمیت دارد. اما پیگیری نکردم تا خودشان از حراست ارشاد تماس گرفتند و گفتند چرا پیگیر ممنوع الکاری ات نیستی. انگار دوستان ترانه سرا برای پیگیری کارشان رفته بودند، اما با آن پیگیری هم هنوز به نتیجه ای نرسیده اند. توی حراست ارشاد بهارستان گفتند که دلیل ممنوع الکاری ات همکاری با خواننده‌های غیر مجاز است. جالب اینجاست که توی همان اتاق چهار سال پیش هم من را خواسته بودند، بعد از آلبوم نقاب. آقایی که آنجا بود گفت به به، چه خوب که کار کرده ای. همین را به آقایی که این بار بود گفتم. گفتم من کارمند اینجا نیستم شما یک بار بگویید به به و یک بار بگویید چرا کار کرده ای؟ از تعهد و ... حرف زدند که گفتم من تعهد نمی‌دهم، چون اینها کتاب شده اند، فردا می‌آیند می‌گویند تو نباید کار کنی چون تعهد داده ای. خودشان یک ماه بعد از دیدار ما با آن آقا زنگ زدند و گفتند که مشکل شما حل شده است. متأسفانه چهار، پنج نفر هستند که این مشکل را دارند و هنوز قضیه شان حل نشده است. آن موقع که من رفتم همین آقا گفت بیا از کسی که توی شبکه ایران موزیک کارهایت را پخش کرده شکایت کن. اسم اش چی بود؟ شاه علی. یغما: آره، شاه علی. من این آقا را حتی ندیده ام. از آدمی‌که ندیده ام چطور می‌توانستم شکایت کنم. شاید یک دو کار بیشتر هم از من پخش نکرده بود. با هیچ کدام از این شبکه‌ها هم که مصاحبه‌ای نکرده ام. گذشته از این وقتی به کسی ترانه می‌دهم نمی‌توانم بگویم که تعهد بده در فلان کانال ماهواره ای ترانه من را پخش نکنی. خودشان هم نمی‌دانستند چکار می‌خواهند بکنند. انگار یک لیست بهشان داده اند و گفته اند این و این و این و ... انگار مشکل من فعلا ً حل شده است. البته من در آن دوران هم کار می‌کردم. راه‌های زیادی برای این قضیه هست. می‌توانی به اسم یکی دیگر بدهی یا ... شاید یک کم کارم کم شده بود ولی همین هم الأن درست شده است. کاری که بدون دلیل و منطق اتفاق افتاده بود، همان جوری هم درست شده است. تا آن موقع یادم است روزبه بمانی، ترانه مکرم، مریم حیدرزاده و شاهکار بینش پژوه هم ممنوع الکار بودند. امیدوارم تا الأن مشکل اینها هم حل شده باشد. می‌گفتند که با فلانی و فلانی کار نکن؟یغما: نه اسم که نمی‌آوردند. می‌گفتند کار با خارج از کشور. بیشتر کارهایی که از من شنیده شده مال سیاوش قمیشی بود و شاید برای همین بوده است. حتی گفتم این خواننده که نه آهنگ خاصی دارد و نه کلیپ‌های مبتذل. گفتند فرق نمی‌کند، همکاری با آن طرف ممنوع است.  خودت توی این مدت با چه کسانی کار کرده بودی؟  با سیاوش کار کرده بودم. با شماعی زاده، فرامرز آصف، معین و چند خواننده جوان. رابطه ات با اینها چطور بود؟یغما: خب ترانه‌های من به صورت کتاب چاپ شده و آنها از این طریق می‌توانستند به ترانه‌هایم دسترسی داشته باشند. خب شاید برای همین نتوانستند زیاد ممنوع الکارت بکنند.یغما: من هم همین را گفتم. گفتم اینها با مجوز ارشاد چاپ شده اند. حالا اگر یک نفر در بورکینافاسو کار من را بخواند چه ربطی به من دارد؟ البته کل ماجرا بی منطق است. تو ترانه می‌گویی و زبانت هم فارسی است. الأن اگر کسی توی تاجیکستان فارسی زبان کار من را بخواند یقه من را می‌گیرند که چرا ترانه ات را خوانده اند؟ فکر کنم همه این را قبول دارند که دامنه فعالیت وزارت ارشاد محدود به ایران است. رضا تو چطور؟ ممنوع الکار نشده ای؟رضا: خب من همیشه مواظب بوده ام که کاری خلاف ضوابط نکنم، حتی یک ترانه هم بدون مجوز نخوانده ام یا یک اجرای مشکوک هم قبول نکرده ام. شاید بگویند ترسویی ولی خب من در این کشور و با این ضوابط کار می‌کنم و دوست هم دارم که همین جا به کارم ادامه دهم. آن آلبوم «والیوم ده» که قرار بود منتشر شود چه شد؟آن که همان «هیس» بود. فقط ترانه «والیوم ده» مجوز نگرفت و از آلبوم بیرون آمد و اسم آلبوم عوض شد. «کپ نکنین» چطور؟یغما: آن هم «پرنده بی پرنده» بود.رضا: اسم آن آلبوم در ابتدا «غیر مجاز» بود. بعد شد «کپ نکنین» و بعد هم «پرنده بی پرنده». آشنایی ات با مسعود کیمیایی چگونه بود؟  رضا: ایشان آلبوم «پرنده بی پرنده» را توی ماشین اندیشه فولادوند شنیده بودند و از دفترشان با من تماس گرفتند که به ملاقاتشان بروم. همکاری ما هم با سربازهای جمعه شروع شد. ابتدا قرار بود یکی از سربازها باشم که «خواننده» بود ولی سناریو عوض شد و تیتراژش را خواندم. این آشنایی اتفاق مهمی ‌برایت بود.رضا: بله! مسیر زندی ام عوض شد و رفتم توی سینما. مسعود کیمیایی برای من ایده آل بود. بعد از «حکم»، «رئیس» را کار کردیم و بعد از آن هم که «محاکمه در خیابان» را.  فکر می‌کنی چرا مردم از ترانه‌های داخل فیلم استقبال نمی‌کنند یا حتی موقع اجرا می‌خندند؟ مشابه اتفاقات «حکم» و «رئیس» در فیلم «اعتراض» هم برای مانی رهنما افتاده بود و مردم نسبت به اجرای داخل فیلم واکنش منفی نشان دادند.رضا: خب سلیقه‌ها مختلف است و نظرهای مختلفی هم در این مورد داده می‌شود. شاید  اگر یک موزیک پاپ معمولی را توی فیلم داشتیم مردم خوششان می‌آمد، ولی من کار The Doors را توی فیلم خواندم. خب این خیلی متفاوت بود. گوش مردم با این موسیقی‌ها آشنا نیست ولی فکر می‌کنم می‌شود با فیلم‌های این چنینی گوششان را آشنا کرد. این از یک جایی باید شروع شود. این چند سالی که موسیقی راک در ایران پا گرفته چنین اتفاقی افتاده است. احساس می‌کنم کم کم توده مردم در حال عادت کردن و پیدا کردن علاقه نسبت به این قضیه اند. یکی از مسائل مهم در موسیقی راک گروه است ولی گروه شما فقط یغما و خودت بودی و هستی. فکر تشکیل یک گروه راک نیستی؟رضا: همه گروه‌های راک دنیا از یک Band ثابت تشکیل شده اند. البته منظورم گروه‌های مطرح است چون در دسته‌های پایین تر افرادی هستند که در چند گروه هم عضوند. اما اگر من یک گروه در ایران داشته باشیم، هزینه‌هایش را چه کسی باید تأمین کند؟ چرخه اقتصادی اینجا اصلا ً درست نیست. آنجا یک آلبوم می‌دهند و به اندازه ده سال تأمین‌اند، ولی توی کشور ما کلی باید از جیبت هزینه کنی تا آلبوم منتشر شود، حالا بفروشد یا نه بحث بعدی است. اینجا چند نفر مانده اند که می‌توانند با آن شرایط سرپا بمانند و همچنان با مجوز راک بخوانند؟ کاوه داشت که رفت، اوهام تقریبا ً از هم پاشید و کیوسک هم رفت. تقریبا ً فقط فرشید اعرابی مانده و من. مسآله همخوانی ترانه و موسیقی در کارهای تو چطور رعایت می‌شود؟رضا: راکی که من کار می‌کنم ایرانی تر است، شاید به پاپ نزدیک تر شود و بشود پاپ راک. یا سافت راک یا حتی اسپیس راک بشود. راک راک نیست. تعصبی هم ندارم که فقط‌ هارد راک کار کنم. توی راک‌هایی که بچه‌های دیگر کار می‌کنند گام‌های ماژور استفاده می‌شود و در حالی که همه کارهای من توی گام مینور هستند. تنها آهنگ من که ماژور است «نت آخر» بود که آن را هم حمید صدری ساخته است، بقیه اش مینور است. برای همین شرقی تر به نظر می‌رسد و شاید مردم ارتباط بیشتری برقرار کنند. ساختار شعر راک ایرانی چگونه است؟ رپ آمد و ایرانی شد ولی برای کار راک هنوز سراغ اشعار قدیمی‌می‌روند یا خیلی از کارهایی که شعر و ترانه امروزی دارند از استاندارد لازم پایین ترند. شاید کارهای سالم و موفق فقط تجربه شما باشد و آلبوم کیوسک.  یغما: کارهایی که با شعر حافظ و مولانا شده است را من خیلی نمی‌پسندم، البته این سلیقه ای است. چون این دو تا را، موزیک راک و شعر کهن ایران را خیلی دور از هم می‌بینم. ما تجربه شعر امروزی و موسیقی راک را کم داریم، مگر چند تا کار آن مدلی منتشر شد که بتوانیم بگوییم موفق است یا نه؟ فکر می‌کنم موفقیت «میرا» هم برای این بود که شعر را خودشان نوشتند.یغما: درست است. اتفاقا ً فکر می‌کنم موسیقی راک جایی است که می‌تواند به ترانه فارسی کمک کند. یعنی اینجا قرار نیست ترانه به موسیقی کمک کند. توی آن فضای موسیقی می‌شود وزن‌های جدید را تجربه کرد  به سمت یک جور بی‌قافیه بودن پیش رفت. البته این را باید یواشکی بگوییم چون فردا هر کسی که چند کلمه بنویسد اسمش را ترانه می‌گذارد و می‌گود قافیه هم که نمی‌خواهد. خود من دغدغه ترانه بدون قافیه را دارم و اعتقادم این است که زور می‌زنیم تا چنین اتفاقی بیفتد. قافیه دار بودن را کمی ‌قدمایی می‌دانم، ولی به هر حال مخاطب به این عادت دارد. خب عده ای هم می‌گویند که باید مراحل شاعری را طی کرد و پس از ان سراغ نوآوری در آن رفت.یغما: این هم درست نیست که بگوییم ترانه سرا اول شناسنامه بگیرد و بعد. این چیزی است که دوستان شناسنامه دار می‌گویند. شاید یک نفر نخواهد قافیه را رعایت کند. من کارهایی را شنیده ام که اولین کارهای مولفشان بوده اند، قافیه هم نداشته اند ولی آن قدر بار معنایی داشته که احساس نمی‌کردی نیاز به قافیه دارد. برداشتم از حرفت این است که شاید اگر  ارتباط ترانه و موسیقی راک زیاد برقرار نشد دلیلش ترانه سرایانی بودند که دنبال موسیقی راک نبودند.یغما: درست است. البته چون تعداد کارها و تولیدات کم است نمی‌شود در این مورد قضاوت کرد. شاید پنج سال دیگر که اندازه کارهای راک بیشتر شد بتوانیم در این مورد حرف بزنیم. رپ هم چون مجاز نیست این اتفاق برایش افتاده. اگر رپ را هم مجاز می‌کردند، دو برابر آلبوم‌های پاپ آلبوم‌های رپ منتشر می‌شد. چون نسل جوان جامعه این را دوست دارد. حالا کاری ندارم ما می‌پسندیم یا نه.رضا: این که می‌گویی جامعه می‌پسندد به نظر من این طوری نیست. چون چیز سهل الوصولی است و راحت‌تر سراغش می‌آیند.یغما: خب مجاز نیست دیگر.رضا: نه. کلا ً می‌گویم. الأن هر کس توی خانه اش چهار تا ریتم مسخره تق تق تق می‌زند و یک شعر آبدوغ خیاری می‌گوید و به هم می‌چسباند می‌شود موسیقی رپ.یغما: خب کار کردن رپ ساده تر است.رضا: این ساده تر نیست. این هیچ چیزی نیست. هیچ چیزی ندارد. دارد؟ ولی در بین رپرها هم با این تولید انبوه دو، سه نفر بیشتر نیستند که خیلی مطرح شده اند و مانده‌اند.رضا: اگر کسی مانده حتما ً چیزی داشته است.یغما: من هم همین را می‌گویم. آنهایی که شنیده می‌شوند یک چیزی دارند که باعث موفقیت شان شده است. حداقل کلام شان یک چیزهایی دارد. مثل ترانه گفتن بی‌قافیه است. یک عده می‌بینند راحت است و هجوم به سمت آن زیاد می‌شود.یغما: توی موسیقی پاپ هم داریم، فقط به چشم ما نمی‌آید. الأن یک کوله بار از آلبوم‌های مزخرف در هفته منتشر می‌شود ولی شاید ماهی یا سالی دو آلبوم خوب توی آن همه می‌شنویم. از همه آلبوم‌های این ده سال شاید به زور بتوانی 20 آلبوم خوب جدا کنی. سیستم ضبط و عرضه به بازار موسیقی رپ آسان تر است و برای همین هم کثرت آن بیشتر است. چرا کیفیت ضبط کار در ایران این قدر پایین است؟ برای یک کار راک در خارج از ایران 30 لاین صدابرداری می‌شود و میکسش هم همین طور.رضا: خب مثل همه چیزمان است. پشتوانه مالی این ضبط کجاست. چه کسی باید بدهد؟یغما: خود چرخه معیوب است. یک آلبوم رابا عالی ترین کیفیت ضبط کن، می‌رود توی لاله زار تکثیر می‌شود و حداقل پنجاه درصد آن توی ضبط از بین می‌رود. چه فایده دارد این همه انرژی بگذاری و این اتفاق بیفتد.رضا: من الأن به عنوان یک خواننده بازار تبلیغ ام کجاست. جز این که شما بیایید و مصاحبه کنید تبلیغی دارم؟ حالا من سینما را دارم. همه این طوری اند؟ کانال تلویزیونی است؟ ماهواره که ممنوع است و ... دیگر الأن کشورهای جهان هشتم هم کانال موسیقی دارند! آخه ما هی گفتیم کانال نداریم، بعد کانال‌های ماهواره ای هم آمدند و نتیجه ماجرا شد ایران موزیک و ...!یغما: نه، کانال دولتی باشد ...رضا: مگر به آلبوم‌ها مجوز نمی‌دهیم؟ همین ضوابط را هم برای کلیپ بگذاریم که طبق این چارچوپ، کلیپ بسازیم.یغما: مشکل این است که ما نبودش را می‌خواهیم، نه بودش را! ظاهرا ً ما می‌خواهیم مردم باور کنند که راک یعنی شیطان پرستی!رضا: حالا اینقدر راک راک هم نکنیم! بیشتر ترانه‌های من اصلا ً راک نیستند. لاله زار، کافه نادری، شمال و ... مگر اینها راک اند؟ مگر جردن، کارتون و ... راک اند؟ یک چیزی اند این وسط‌ها اتفاقا ً طرفداران خودشان را هم دارند. ما خواسته ایم طیف گسترده تری را جذب کنیم و حالا می‌گویم خیلی به این قضیه راک نچسبیم! حالا من اصراری ندارم که کار تو راک هست یا نیست. اما می‌گویم اینقدر مردم را از یکسری واژه نترسانیم که مثلا ً راک مترادف است با ... سه نقطه!رضا: ببین، تنها موزیکی که در تمام دهه‌ها بوده، راک بوده. بقیه سبک‌ها آمدند و رفتند. دیسکو آمد و رفت، بریک دنس آمد و رفت ... حتی خیلی از شاخه‌های راک و متال هم فید شدند. رضا: آره، نمی‌دانم بلک متال و رپ راک و ... خیلی شاخه داشته که آنها هم ممکن است ماندگار نبوده باشند. ولی آن تنه اصلی راک و بلوز همیشه هست و هرگز از بین نخواهد رفت. اینها بیشتر شبیه یک سوء تفاهم اند.رضا: آخه ما در این فرهنگ بزرگ شده ایم و داریم در این فرهنگ می‌خوانیم و به آن اعتقاد داریم. ما هم از مریخ نیامدیم که! بچه همین مملکت ایم و می‌خواهیم طبق موازین آن کار کنیم. من تا کنون حتی یک کلمه بدون مجوز هم نخوانده ام و سعی کرده ام همیشه اینها رعایت کنم. خیلی وقت‌ها هم به ترسویی و ... متهم شده ام. هر کس هر چه می‌خواهد بگوید. وگرنه ما هم مثل کیوسک ول می‌کردیم می‌رفتیم هر چه دلمان می‌خواست می‌خواندیم. اما مانده ایم که همین جا کار کنیم. همین که  کسی به سمت پروسه مجوز می‌رود معنی اش همین است دیگر!رضا: بله، وگرنه مگر مرض داشتم که بروم یک سال و نیم خودم را معطل مجوز کنم؟ اما این یک سال و نیم را به جان می‌خرم که کارم با مجوز منتشر شود.    




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 672]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن