تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 19 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس از حرام دورى كند، خداوند به جاى آن عبادتى كه او را شاد كند نصيبش مى‏گردا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

چراغ خطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827791981




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

دوربین، معنا، میکروفن


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: دوربين، معنا، ميکروفن
دوربين، معنا، ميکروفن
مسعود فراستيبسياري از فيلمسازان و شبه‌هنرمندان که از بيان ساده‌ترين مفاهيم انساني عاجزند را تصور بر آن است که سينما، «وسيله»‌اي است براي آنکه چيزي را که نمي‌دانند يا باور ندارند، يا قادر به بيان - و انتقالش - نيستند، با موعظه، درس اخلاق و معارف در فيلم و بيرون فيلم، يا مصاحبه درباره فيلم به مخاطب حقند کنند. دوربين فيلمبرداري براي اينان با ميکروفن عوضي گرفته مي‌شود؛ براي توضيح يک نماي چندثانيه‌اي مجبورند ساعت‌ها سفسطه کنند و در ناتواني و ناباوري خود ده‌ها توجيه به اصطلاح فلسفي، عرفاني، ديني، اخلاقي، «معناگرا»، و نمادين بياورند و سرانجام نيز از بيان و درک گفته‌هاي خويش مهجور مي‌مانند.مشکل اين دوستان اين است که حيطه کار - و مديوم- ‌شان را درک نمي‌کنند و خارج از دانش خود و ماهيت مديوم مي‌گويند و مي‌سازند.هنر- و حتي سينما که هنر ناب نيست، رسانه‌/هنر تکنولوژيک است- خود بيان و گواه خويش است. اثر هنري يا فيلم‌سينمايي، يک تجربه است؛ نه يک بيانيه فلسفي يا سياسي و... اثر هنري، موجود زنده مستقلي است. هم مستقل از فلسفه و عرفان و... است، هم مستقل از ساير مديوم‌هاي هنري، و هم به نوعي مستقل از مؤلف؛ و هم مستقل از جهان واقعي.اثر، خود بسنده است؛ نه شرحي يا پانويسي بر اين جهان. تنها پس از استقلال از مؤلفش است که جاي پاي مؤلف را مي‌نمايد.بيانيه‌اي فردي، اجتماعي يا فلسفي و عرفاني که قالب هنري به خود گرفته، و خود را - و مؤلف خود را - جار مي‌زند، نه هنر است، نه سرگرمي.هنر- و تکنولوژي - نه وسيله است و ابزار، نه ظرف که هر مظروفي را بپذيرد؛ و نه همچون موم که به هر شکلي درآيد.سينما، موجود اهلي و رامي نيست، اسب سرکشي است که به سادگي به کسي سواري نمي‌دهد. فيلمسازي که هنر- و مديوم- را ابزار مي‌گيرد و ظرف، نمي‌تواند نکته‌اي را ملموس و ثابت کند. به ناچار کنترل اثرش را از دست مي‌دهد. به ناگزير به معناگرايي - و معنازدگي - و نمادسازي روي مي‌آورد و از خارج اثر، و خارج جهان اثر، چيزهايي - مفاهيمي عميقه- را به اثر الصاق مي‌کند؛ بدون آنکه ميان اجزاي سازوکار اثر، رابطه حياتي و ارگانيک برقرار سازد. از اين رو چاره‌اي ندارد جز آسمان و ريسمان را به هم بافتن و در آخر، توهين به مخاطب که:‌ «شما نمي‌فهميد، شما مبتذل‌پسنديد. اين جوي آب، نماد بهشت است. اين سطل آشغال، نشان تمدن مدرن است. اين دستي که از سقف ماشين کورسي به سوي راننده دراز شده، دست خداست. اين سماع شترمرغ، لطف و صنع خداوندي است. اين نگاه جنسيتي، نگاهي رازجويانه و معطوف به عالم قدس است! اينها همه، ماورايي و روحاني است و معناگرا.»غافل از آنکه سينما، همچون همه پديده‌هاي عالم، حد و رسم دارد. در سينما، هرچيزي، هر ايده‌اي بعد از فرم، از پس فرم هنري مي‌آيد. فرم است که اجازه به ظهور معنا- و محتوا- مي‌دهد. نيت و گرايش محتوايي و موضوعي سازنده، خود به خود- يا با اراده سازنده - بدون توجه به فرم به فعليت نمي‌رسد. بسياري از مواقع هم نقض غرض مي‌شود.
دوربين، معنا، ميکروفن
در هنر- و در سينما- دشوارترين کار اين است که چيزي را راست و واقعي- و جاندار- در بياوريم؛ حتي راست‌تر از راست.در سينما، که مديوم تصوير خيالي متحرک است، هيچ معنا و هيچ نمادي به طور مجرد و ذهني ساخته نمي شود. همه چيز عيني است و نمايشي. در سينما همه چيزها و آدم‌ها در ميدان ديد ما به جلوه در مي‌آيند؛ آن هم از پس قصه‌اي جذاب.سينما، برخلاف موسيقي و شعر و ادبيات، از برون چيزها، رو به درون دارد و از عين است که به ذهن مي‌رسيم. انديشه‌ها به طور مجرد، مناسب فلسفه‌اند، يا قطعات ادبي. سينما، مديوم مناسبي براي بيان صريح آنها نيست.در سينما، براي آنکه بتوان از بي‌نهايت صحبت کرد، بايد نهايت را معرفي و عرضه کنيم. يکي از مهم‌ترين محدوديت‌ها و حد و رسم‌هاي سينما اين است که تصوير سينمايي، تنها مي‌تواند در اشکال واقعي و مستندگونه، زندگي را که به شکل ديداري و شنيداري قابل درک است، مجسم کند. صورت خيال‌ها و روياها بر پرده سينما، تنها زماني ممکن مي‌شود که آنها از اشکال واقعي و قابل رويت زندگي تشکيل شده باشند.در سينما، تخيلات را بايد واقعي نماياند و واقعيت را به شکلي تخيلي به نمايش در آورد. در وهله اول بايد روشن شود که آدم فيلم - در جهان قصه - چه نوع رويايي دارد. بايد پس زمينه واقعي و مستندگونه اين رويا شناسايي شود و بتوان تمامي عناصر اين واقعيت را در برابر خود حي و حاضر ديد.فيلم بر حسب ماهيت خود، موظف است به جاي پنهان کردن واقعيت، آن را عيان سازد. واقعيت ملموس و عنيت قابل استناد، شرط اوليه تغييرناپذير هر ساختار فرم‌پذير سينمايي است.در سينما، همه چيز و همه کس ابتدا به ساکن بايد خودش باشد و شکل و حالت همان چيزي را داشته باشد که در واقعيت هست و بعد احياناً چيزي بيش از آن. سمبوليسم نيز در سينما بايد در واقعيت ريشه داشته باشد؛ واقعيتي که قصه در آن جريان دارد تا بتواند به واقعيت برتر، به واقعيت سينمايي برسد و اين از طريق کاوش واقعيت عيني و بازسازي دقيق و جز به جز آن صورت مي‌گيرد.هنرمند - و فيلمساز - بايد در درجه اول واقعيت عيني را تاب بياورد تا بتواند به واقعيت ديگر برسد و واقعيت در سينما، با قصه و روايت گره خورده. قصه نيز از معنا بر نمي‌خيزد که بر عکس، معنا بايد از دل قصه و آدم‌هايش ظهور کند.مخاطب وقتي دنياي خاص و خيالي فيلمساز را که از واقعيت سرچشمه گرفته و از آن مستقل است بسيار واقعي مي‌انگارد و آن را باور مي‌کند، که بتواند در فضا و دنياي اثر زندگي کند، به آدم‌ها که از جهاتي شبيه خودش هستند، نزديک شود و مسائل‌شان دغدغه او شود و با آنها اينهماني کند، در غير اين صورت با تمام ادعاهاي ريز و درشت بي‌معنا و با معنا صاحب اثر به فعل نمي‌رسد.هنز بودن يا نبودن، ماندگاري يا فراموش شدن اثر نيز با مخاطب است و زمان؛ يا دقيق‌تر با مخاطب عام و خاص است در زمان. منبع:خبر آنلاينتنظيم براي تبيان : مسعود عجمي 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 225]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن