واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: به گزارش روز چهارشنبه خبرنگار فرهنگي ايرنا، بسياري از محصولات سينمايي جهان در يكصد سال اخير همواره با اين مشكل رو به رو شده و ميزبان لبه تيز قيچي مميزي بوده اند. به عنوان مثال مي توان به فيلم به يادماندني روزي روزگاري در آمريكا اثر سرجيو لئونه اشاره كرد كه نه توسط اداره سانسور آمريكا بلكه به دست تهيه كنندگانش قلع و قمع شد و زمينه را براي مرگ ناگهاني كارگردان ايتاليايي اش آماده كردند! همچنين بايد از فيلم فوق العاده خشن هنري؛ پرتره يك قاتل زنجيرهاي به كارگرداني جان مكناتان ياد كرد كه در خود آمريكا تا چند سال مجوز اكران عمومي نيافت و تنها در بازار ويديو قابل رويت بود. در كشورهاي اروپايي اين سخت گيري ها بيشتر بوده و بسياري از فيلم هايي كه با شرايط فرهنگي كشورشان انطباق نداشت با حذف قسمت هايي هر چند كوتاه و يا عدم اكران عمومي روبرو مي شدند كه از مهمترين آنها مي توان به عدم نمايش فيلم آخرين وسوسه مسيح ساخته مارتين اسكورسيزي بواسطه نمايش چهره اي نامناسب از حضرت عيسي(ع) و نيز فيلم قطار سريع السير نيمه شب اثر آلن پاركر به علت محتواي ضد تركيه اي آن، اشاره كرد. در سينماي پس از انقلاب نيز فيلم هاي بسياري به دليل عدم رعايت نكات تذكر داده شده در آيين نامه سالانه سينما، با مشكل روبه رو شدند. در سال هاي پاياني دهه 1350 بسياري از فيلم هاي سينمايي به علت عدم رعايت حجاب امكان نمايش نداشتند كه خط قرمز ساخته مسعود كيميايي از اين نمونه ها به شمار مي رود. در سال هاي ابتدايي دهه 1370 نيز آدم برفي ساخته داود ميرباقري بواسطه زن پوشي اكبر عبدي با مشكل رو به رو شد و سه سالي را پشت اكران ماند. با اين حال بسياري از مميزي ها در سينما سليقه اي بوده و ربط چنداني به آيين نامه سينمايي كشور نداشته است. اما وضعيت مميزي ها در تلويزيون وضعيت كاملا متفاوت و پيچيده اي دارد، مميزي هايي به شدت سليقه اي كه گاه هدف مشخصي نيز ندارد! كوتاه كردن فيلم ها و مجموعه هاي خارجي با توجه به موازين ديني و اسلامي و نيز هنجارهاي جامعه، كار مفيدي بوده كه همه صاحبنظران در اين مورد متفق القول هستند. اما اين مميزي ها در مورد فيلم ها و مجموعه هاي داخلي وضعيت متفاوتي داشته و مخالفان بسياري در حوزه سينما و مطبوعات دارد. فيلم هايي كه با توجه به موازين شرعي و اخلاقي كشور ساخته شده گاه به هنگام نمايش تلويزيوني به شدت مثله و به فيلمي الكن و ناقص تبديل شده و داد فيلمسازان را درآورده است. به عنوان نمونه مي توان به فيلم ستايش شده هامون ساخته داريوش مهرجويي اشاره كرد كه در پخش تلويزيوني به شيري بي يال و دم تبديل شد و بهت و حيرت دوستدارانش را فراهم ساخت! از سوي ديگر اين مميزي هاي سليقه اي موجب شده كه يك فيلم در بازپخش هاي خود به نسخه هاي مختلفي تبديل شده و چندگانگي غريبي را فراهم آورد! آخرين نمونه به نمايش درآمده كه دوشنبه شب روي آنتن شبكه اول سيما رفت،دوئل ساخته احمدرضا درويش بود. فصل مربوط به جشن عروسي دو تن از شخصيت هاي داستان كه در نهايت به تيراندازي رقيب به داماد ختم مي شد، به صورت كامل از فيلم درآمده و تنها بخش دستگيري پسر به جرم تيراندازي و باقي ماجرا دست نخورده باقي مانده است. اگر دوئل در شب وفات يا شهادت يكي از معصومين(س) پخش مي شد، مي توانستيم دليلي منطقي براي آن بياوريم اما اين قيچي زدن بي علت آن هم در شب ولادت حضرت زهرا(س) چه دليلي دارد؟ احترام به شعور مخاطب چه مي شود؟ اين كار آن هم در شرايطي كه برنامه هاي به شدت سطحي و مبتذل بسياري از شبكه هاي ماهواره اي مخاطب داخلي را محاصره كرده، مي تواند زيان هايي را براي شبكه هاي مختلف سيما به همراه داشته باشد. فراهنگ ** 1788 ** 1071
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 229]