تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 23 دی 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):کم گویی ، حکمت بزرگی است ، بر شما باد به خموشی که آسایش نیکو و سبکباری و سبب تخفی...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کلینیک زخم تهران

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

ساندویچ پانل

ویزای ایتالیا

مهاجرت به استرالیا

میز کنفرانس

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1852425097




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ضیافت آب، شعر و روضه


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ضیافت آب، شعر و روضه  خواستم بگویم آب، بیت اول محرم است؛ولی...ناگهان الف، قامتش شکست و گفت:باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟پاسخش نوشت، مرد خنده‌های بزمِ عاشقان بُرَیر و گفت:شور نیست؛شهدی از شهادت است؛از جناح دشمنان جنایت است؛از برای دوستان شفاعت است؛البته برای بنده هم، حور العین جنت است!!!و بعد از این مزاح مشتیانه‌ی بشر،الفبای زندگی،در حضور اسم و فعل و حرف و قید، خنده زد، پس از تمام سال‌ها خستگی...مثل پهلوانِ کوچه‌ی بلا،کربلا!و کلاس درسمان،  واژه‌ای شنید، آشنا.هان چه شد؟دل شما شکست...!؟من هنوز، روضه‌ای نخوانده‌ام که های‌های گریه می‌کنید و می‌روید!!کجا؟گفت: رخصتی بده بروم.فرصتی به وسعت تمامی اسارتم.آقا ! اجازه هست حُر شوم؟ اجازه هست؟و کاش این اجازه را حُر نه، حَرمله می‌گرفت...ناگهان کلاس اخم شد.آهان.خیر و شر را به نوبت جلو نرفته‌ام؟ببخشید، هنوز کلاس اولم. ولی، باور کنید حرف حرمله سین سه شعبه است.درست مثل سین سینه‌ی پدر، سر عمو، سیبک گلوی پسر.و این بار کلاسِ درس، سیاه شد از این همه عزا.و هم کلاسی‌ام جویبار اشکِ کربلا.گفتم:نه، ببین!گریه را شروع نکن، هنوز به کاف و گاف ماجرا مانده است.ما هنوز حرف صبر را نخوانده‌ایم.عین عباس هم به جای خود.قاف قصه را چگونه ول کنیم؟پس، با اجازه‌ی معلمم! دوباره دوره می‌کنم:الف، آب.ب ، بریر.ت، تفنگ.نه به سال شصت و یک ، بل به وقت جنگ!همین صبح روز قبل...کجا؟غزه، جبل العامل، نینوا.هویزه، شلمچه، دشت لاله‌ها.خوب بس است، حاشیه نمی‌روم!!! و ادامه می‌دهم...جیم، جَون رو سفید.ح، حبیب.خ، خیام سوخته.دال، دست تشنه‌ی فرات.ذال، ظلم ظالمان!!!معلم گفت:نه، نخوان...!اشتباه داشتی. یک غلط گرفته شد.19...دقتت کم است، حواست کجاست؟بخوان.ر، روز اشک و گریه و جنون.ز، زهیر، غرق خاک و خون.سین، سلام تا قیامت قیام.شین، شمر بر سر عمارت خیام.صاد ، صبر بانوی حرم، زنیب، آن دلاور خاندان کَرَم.ضاد، ظلم در غروب روزِ غم.و باز تذکر معلمم:صبر کن، نخوان، نخوان.تو باز هم غلط خوانده‌ای!ببینم؛مگر به غیر ظاء ظلم را ندیده‌ای، که هرچه ذال و ضاد و ظاء هست را یکی می‌کنی؟و گفتم:آقا اجازه!چرا دیده‌ام.ولی؛طا، طلسمِ.ظا، ظلمِ. عین، عصرِ کربلا؛و غین، غارتِ خیام؛و فا،  فتنه زمان.امانِ قاف این قبیله را بریده است...اِ.آقا اجازه هست!چرا شما، گریه می‌کنید؟و بغض معلم، امان نداد بگوید برای بچه‌ها.کاف کربِ والبلا، حکایتی‌ست که لام تا کام آن برای هر کسی شنیدنی‌ست...ولی اندکی بعد؛بلند و بی‌دریغ گفت:تو بشین، درس را ادامه می‌دهیم.بچه‌ها، به یاد می‌آورید، داستان درس میم منتظر تا کجا ادامه داشت؟مبحث من الغریب تا، الی الحبیب روزگار؟یکی گفت:تا سر نزاع نونِِ جان و نان و مال و دشمن و وطن!دیگری ادامه داد:واوِ وای؛ وای مردم به خواب رفته را، حسرت گذشته را و آه پای تخته را هم اشاره کرده‌اید.سومی دست بالا گرفت و گفت:و آخر کلاس که شد، فرد منتظر از خودش سوال کرد:چرا وَ چرا ظلمی و مُحَرمی و غفلتی؟و چرا خالی است، حرف حجتی؟و در غربت است، هـ مثل هادی هدایتِ امتی؟معلم تشکر نمود و گفت:بعد ازاین، منتظر ادامه داد راه را با ندای:یاءِ ، یا حسین، یا فارس الحجاز!مکث کرد و ادامه داد:...خوب بچه‌ها؛تمام شد درس شما.به آخر، زمان الفبا، رسیده‌ایم.اما...گچ پژِ اصیل آب و خاکمان رنگ کربلا نگشته است!!! راه حل چیست؟و سکوت پر تلاطم کلاس، در پی جواب، اشاره کرد به من، که می‌خواستم بگویم:آب،  بیت اول محرم است.و گفت: غذای روضه با تو است که شور را شروع نموده‌ای.حال؛ شیرین، تمام کن!و گفتم:گ ،گِلِ محبت وجودتان.چ ،چای و قند روضه تان.پ، پلو وَ قیمه‌ی ظهرتان.ژ، ژرفنای نگاهتان.و تمام کرد این ضیافت قشنگِ آب و شعر و روضه را! فاطمه حجازی                                                                                                                                 




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 239]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن