تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 23 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر که از آبروی برادر مسلمان خود دفاع کند مطمئناً بهشت بر او واجب می شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1828755953




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مردي از هميشه و هرگز


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: جام جم آنلاين: دكتر مظاهر مصفا از استادان و شاعران پيشكسوت ايران و از اساتيد به‌نام زبان و ادب فارسي در دانشگاه تهران است كه در حال حاضر در كسوت بازنشستگي به تحقيق و تاليف و تصحيح آثار فراواني در اين حوزه مي‌پردازد. پس از گذشت چندي گزيده اشعار اين استاد فرزانه از سوي نشر مرواريد منتشر شد. اين كتاب با اولين مصراع قصيده معروف و خيامي استاد با عنوان «مردي ز شهر هرگزم از روزگار هيچ» آغاز مي‌شود. مطلبي كه مي‌خوانيد نگاه يك شاگرد به اشعار استاد خويش است. علي آبان افتلتي از شاگردان استاد و عضو هيات علمي دانشگاه آزاد است. اين قلم نارسايي است از يك شاگرد هميشگي در رونمايي اثري از يك استاد هميشگي كه اميد مي‌رود جسارت حقير در نگاه استاد بخشوده آيد و جز با صفت ذاتي خود يعني هدايت و عيب‌پوشي بر اين شاگرد كه مقدمه كتاب شعرش نيز با قلم استاد، مرصع و مزين شد نشود، چرا كه معرف بايد اجلي و اتم از معرف باشد كه در اينجا چنين نيست. دكتر مظاهر مصفا، از استادان شاعر و از شاعران دانشگاهي نسل دوم اين مرز و بوم است كه بحث تفصيلي آن در كتاب «شاعران دانشگاهي» قابل پيگيري است. استادي سخن او بر كسي پوشيده نيست و سابقه 50 ساله او در دانشگاه و شعر و تصحيح متون كهن و سخنوري همواره نه‌تنها زبانزد اهالي ادبيات، بلكه موجب افتخار و خودباليدن آنها بوده و است. مصفا نه با تكيه به قدرتي و موجي و تحولي شاعر اديب شده است نه با پشتوانگي و اتكا به نام و شهرت كسي. او درختي خودرو و با استعانت از ذوق و تلاش خود شده است مظاهر مصفا. هرچند وجود فرخنده پدر همسرشان استاد مرحوم اميري فيروزكوهي مي‌توانست پشتوانه او محسوب شود. اكنون به بهانه چاپ و انتشار گزيده اشعار او از سوي نشر مرواريد كه با رندي اولين مصراع قصيده معروف و خيامي‌اش «مردي زشهر هرگزم از روزگار هيچ» نقش بسته است، از مولفه‌هاي شعري و ادبي‌اش چند نكته بيان خواهد شد. كتاب مورد نظر در برگيرنده 53 شعر در قالب‌هاي پهلوان‌پسند سنتي قصيده، مثنوي، قطعه، چهارپاره، تركيب‌بند و ... است كه با محكم‌ترين و سالم‌ترين زبان بيان شده است. مولفه‌هاي اين كتاب اگر بنا باشد اشاره شود، چنين قابل ذكر است. 1- معماري واژگاني شعر 2- سرشارباري شعر از تفكر 3- سهل و ممتنع بودن 4- استحكام ساختاري 5- دررفت موفق شاعر از قافيه و رديف 6- پهلواني در مقابله با رديف‌هاي مشكل و اسمي و كم‌كاربرد 7- جهان‌بيني گسترده شاعر توام با ستيز 8- تلفيق دو بعد عاطفي و فلسفي 9- گرايش به نوع بيان و نگاه سنتيان 10- هوشياري در شكار مضامين و اوضاع روز جامعه و بسيار موارد ديگر كه در اين مجال هر كدام از مولفه‌هاي يادشده خلاصه‌وار ذكر مي‌شود. دكتر مصفا را بسياري از استادان شعر و ادب از چند دهه پيشين تا امروز استاد سخن دانسته‌‌اند. افسار كلام و سخن هميشه رام او بوده و جاي هر سخن را در شعر بخوبي واقف است. چينش واژه‌ها در كلام او به‌گونه‌اي است كه نمي‌توان به آساني جابه‌جايشان كرد. هر واژه به فراخور اهميت و حرمت، پس و پيش دارد. در عين حال كه گاهي ساده‌ترين نوع بيان را به كار مي‌گيرد، اما مشكل‌ترين روش نيز محسوب مي‌شود كه هر كس را نظير آن گفتن مقدور نيست. كافي است به چند بيت زير التفات شود: مردي ز شهر هرگزم از روزگار هيچ / جان از نتايج هرگز و تن از تبار هيچ از شهر بي‌كرانه هرگز رسيده‌‌ام/ تا رخت خويش بازكنم در ديار هيچ با عز اقتدار و به پابند ذل و ضعف / با حكم اختيار و به دست اختيار هيچ پرگار سرنگونم و عمري به پاي سر / بر گرد خويش دور زده در مدار هيچ يا:‌ اي با گردون فكنده پنجه / سرپنجه خويش كرده رنجه در تاب و شكنج روزگاران / مانده بي‌تاب و در شكنجه غم‌هايت آمده ز عمان / شادي‌هايت شده به طنجه هر كه شاعر باشد، اعتراف مي‌كند سيم‌كشي و چينش واژگان با اين سلامت و انسجام جز از شاعري فحل برنمي‌آيد، هرچند در نظر نوترانديشان و جرياني‌ها اين واژه‌‌ها و نوع بيان فاصله زماني با زبان امروز داشته باشد، اما نوع بيان در اينجا پهلوانانه است و تقابل تقدير. انديشه و تفكرمداري عموما شاعراني كه يك چشم به گذشته دارند و چشمي به حال و آن هم از شاعران دانشگاهي و آكادميك ديده، به مفهوم و اعتبار معنوي و فكري شعر به ديده احترام و لزوم مي‌نگرند. از استادان پيشين، بهار، خانلري، حميدي شيرازي، صورتگر و اميري فيروزكوهي گرفته تا نسل دوم، شفيعي كدكني و نسل سوم كه استاد دانشگاه بوده‌اند با مطالعه در آثار شعري آنها كاملا مي‌توان دريافت كه تا حرفي نداشته باشند شعر نمي‌گويند آن هم حرف‌هاي معتبر ريشه در تفكرات بزرگ و فراكوچه‌اي و فراخياباني و... دكتر مصفا نيز از اين تعهد و شايد الزام مستثني نيست، چون آنچه براي هر معلمي در كلاس اهميت اول دارد، حرف زدن است و هدايت و بيان تفكرات و جهان‌بيني صاحب اثر براي مخاطب در كلاس!‌ بالطبع خوگرفتن و زيستن با اين نوع بينش، شعر هر استادي ناخواسته بر مدار فكر و حرف حركت مي‌كند و گزاف‌ نيست اگر ادعا شود شعر شاعراني كه بر مدار فكر سروده شده‌اند موثرتر و پذيرفتنيتر و ماندگارتر شده‌اند، چنان‌كه مثنوي مولانا را فكر بزرگ آن جاودانه كرده است نه فرم و ساختار و شعريت او. استاد مصفا شاعري است صاحب فكر و صاحب جهان‌بيني كه تلفيقي از فلسفه و عرفان و جامعه‌شناسي و... همراه با نمك رمانتيكي آنها را خواندني‌تر مي‌كند. آميزش اين چندنگاهي موجب چندصدايي در اثرش نيز مي‌شود. هر مخاطبي به فراخور داشته‌هاي علمي خود از آن بهره‌ مي‌‌برد و سود مي‌‌جويد. تفكر خيامي و عرفاني و اجتماعي او با لحن بعضا حماسي و فخامت بياني قصيده‌هاي خراساني در عموم سروده‌هاي او مشهود است. شعرهاي هيچ، چشم، زنده‌به‌گور، نقطه مثبت، حلاج ديگر، پاي، درد مرد و ... از اين ويژگي‌ها سرشارند. سهل و ممتنع يا به تعبيري سهل ممتنع، اصطلاحي است كه براي شاعراني چون فرخي سيستاني، سعدي، رهي معيري و حسين منزوي به كار برده‌اند كه جز فرخي، ديگران غزلسرا بوده‌اند اما دكتر مظاهر مصفا در قالب‌هاي گوناگون اين هنر را داراست؛ چه قصيده‌ها و چه چهارپاره‌ها و مثنوي‌ها. دكتر مصفا را بسياري از استادان شعر و ادب از چند دهه پيشين تا امروز استاد سخن دانسته‌‌اند. افسار كلام و سخن هميشه رام او بوده و جاي هر سخن را در شعر بخوبي واقف است. چينش واژه‌ها در كلام او به‌گونه‌اي است كه نمي‌توان به آساني جابه‌جايشان كرد. هر واژه به فراخور اهميت و حرمت، پس و پيش دارد شاعر اين شعرها، همان‌گونه كه مي‌خواهد بگويد مي‌گويد و خود را دچار زحمت نمي‌كند. اين بي‌دچاري يك وجه مثبت دارد كه همان سهل ممتنع بودن است و نشان از سرشاري زبان و استادي بيان دارد؛ اما از وجه ديگر، تلاش كمتري براي زبان شعر صورت مي‌گيرد كه نتيجه‌اش عدم ظهور زباني است كوششي‌‌ كه البته به اندازه خود اين كوشش به چشم مي‌آيد كه ذكر خواهد شد؛ اما حتي شعرهاي اين‌ گزينه كه از ويژگي‌هاي دهه‌هاي 40 و 50 يعني رنگ رمانتيكي برخوردارند و عموما در قالب چهارپاره نيز جاي مي‌گيرند، هرچند زبان و نگاه تقريبا در مقايسه با قالب‌هاي ديگر،‌ نرم‌تر و غيرتلاش‌ترند ولي حسي و عاطفه در آنها قوي است. در مجموع راحت حرف زدن شاعر ممكن است در نظر مخاطب سهل بنمايد، اما مثل آن گفتن كاري است مستلزم زيستن با شعر و كسب زبان شاعرانه در طول زمان كه دكتر مصفا به آن نائل شد و هر كسي را به سادگي دست نمي‌دهد. استحكام ساختاري بلندگويي و اطناب در ساختار كلي شعر از ويژگي‌هاي غيرقابل انكار شاعر است. گاه شايد به نظر بيايد اين همه بلندگويي نياز نبوده و شايد بتوان با مخاطب هم‌راي‌ شد، اما گاه اطناب تكرار مضامين و بي‌حرفي است در صورتي كه در شعرهاي اين مجموعه حتي يك بيت بي‌جهت و بدون حرف ديگر نيامده است و به اصطلاح بيتي كه صرفا جاپركن باشد وجود ندارد، بلكه هم حرف جديدي در آن نهفته هم با ساختار كلي شعر مرتبط است. دررفت شاعر از قافيه و رديف شعرهاي سنتي از نظر ساخت و هنر بياني شاعر، بر قافيه و رديف استوار است. به اين معني كه مخاطب حرفه‌اي گوش به سمت پايان شعر در هر بيت مي‌سپارد تا به موفقيت يا عدم آن دقت كند. به همين دليل فرخي، منوچهري، خاقاني، انوري، فراهاني، بهار و... در پي دقت و برون‌رفت سربلندانه از اين بخش به عنوان شاعران پيروز محسوب مي‌شوند. عموم شعرهاي دكتر مصفا مردف است گاه فعلي و گاه اسمي كه برخي از اين رديف‌ها تكراري است و برخي تازه و بعضي تك واژه‌اي و بعضي چند واژه‌اي. گذشته از رديف‌هاي فعلي كه شاعر با هر بيت خيال مخاطب را راحت مي‌كند مثل: به دار آويخت، شاخسار آويخت/ زمانه مي‌گريد،‌ ترانه مي‌گريد/ وطن بگريستي، سخن نگريستي يا شعر بسيار اثرگذار «گريه گريد» ناقه گريد، بار گريد در فراق يار گريد/ دشت گريد، خار گريد در فراق يار گريد رعد غرد رود پيچد عود سوزد ناي نالد/ چنگ مويد تار گريد در فراق يار گريد ز آتش غم مرد سوزد جان غم‌پرورد سوزد/ ديده خون بار گريد در فراق يار گريد گر بخندد گر بگريد مست و هوشيار اين زمان هم/ مست هم هوشيار گريد در فراق يار گريد كه تاثيرگذاري رديف هرچند بلند كاملا محسوس است، اما رديف‌هاي اسمي و قافيه‌هاي مشكل كه عموما شاعران پهلوان آن هم در قصيده يا شعرهاي بلند با آن كشتي مي‌گيرند در شعر مصفا هم فراوان است هم هنرمندانه. رديف‌هاي اسمي مثل پاي، دست، سرد، هيچ، مانده، چشم، ديگري، شب، غريب و... در قصيده كاري است سترگ و همچنين نشان از خود بودن و بيان قدرت شاعري سراينده است. كافي است يك قصيده با اين رديف‌ها در اثر خوانده شود تا به اعجاز آن پي برده شود و هم نوع برخورد شاعر با آنها را سرلوحه و راهنماي خود قرار داد. شعر زير كه شاعر در 19 بيت با دست خود سخن مي‌گويد شنيدني است. دردا چه گرم بودي و گشتي چه سرد، دست گرد سرت بگردم لختي بگرد، دست پس هم نبرد را كه شكستم به زور تو اكنون شكست بينم در هر نبرد، دست از درد دست ناله كنم يا ز دست درد يك دم ندارد از سر من باز درد، دست دستم به دامنت قلم من نگاه‌دار من بي‌قلم ملولم و خاموش و سرد، دست! اين چند بيت از نمونه‌هاي فراوان كتاب است و اين شعر براي مخاطبي كه همواره شاهد درد دست استادش است، ملموس‌تر و شكننده‌تر. چه كسي پشت اين شعرهاست؟ با طرح اين سوال به چند مولفه باقيمانده مي‌توان به اجمال پاسخ داد؟ 1- شاعري با ديد فلسفي از نوع خيالي و عموما شكو‌ه‌گر از شهر بي‌كرانه هرگز رسيده‌ام تا رخت خويش باز كنم در ديار هيچ صراف سرنوشتم و سنجم بهاي خاك نقاد بادسنجم و گيرم عيار هيج جنس همه زيانم و سوداي هيچ سود سوداگر خيالم و سرمايه‌دار هيچ يا: زندگي داد نيست، بيداد است زندگي اشك و آه و فرياد است دشنه‌اي پشت سينه شيرين تيشه‌اي روي فرق فرهاد است 2- معترض عليه جامعه و تيرگي‌هايش ديدي به روزگار، غم روزگار، چشم! ديدي چگونه بود خزان و بهار، چشم! بگذار تا بگريم بر دامن شب‌هاي شب بگذار تا بسوزم در آتش تب‌هاي شب! ما اعتنا به عالم و آدم نكرده‌ايم بالاي خويش پيش كسي خم نكرده‌ايم دست طلب به سوي گدايان كجا بريم ما اعتنا به بارگه جم نكرده‌ايم در تمام سروده‌هاي اين گزينه درد و اندوه و ملال در حال رفت و آمدند! كه از جريان نامتعادل اجتماعي و زندگي داد شكوه سر مي‌دهد. 3- تلفيق فكر و زيان گذشته يا امروز مريد پير مغانم نمي‌شناسندم قلندر دو جهانم نمي‌شناسندم تو از شغال روز، نه اي بهتر گويي كه در مثل سگ زردي شب! سيلي روزگار نامرد است لگدش هم قطار بي‌درد است سهراب را نصيب ز مهر پدر چه بود؟ ديدار تلخ بود و سرانجام كار تلخ چند روزي گريستم بي‌تو راست گفتي كه نيستم بي‌تو و... در خاتمه ذكر مي‌شود كه شعرهاي دكتر مصفا را بايد با چشم و فكري فارغ از قيل و قال بادآورده دوره معاصر خواند تا لذت كافي از آن برده شود و چم و خم هنري كار به دست آيد، با توجه به اين كه مدتي اين مثنوي (چاپ شعرهاي شاعر)‌ تاخير شد اميد است جوانان سنتي‌سرا (منظور شكل بياني است)‌ از آثار و سروده‌هاي ايشان بهره كافي برده، در مسير راه از اين چراغ نهايت استفاده را نيز سهم خود كنند. بقاي عمر ايشان پردوام باد.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 283]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن