تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 13 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر که ما را پس از مردنمان زیارت کند گویا ما را هنگام زنده بودنمان زیارت کرده است....
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1837467068




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

خانم ملكه را بيشتر بشناسيد


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: جام جم آنلاين: روزنامه گاردين 2 هفته پيش خبر داد هيات داوران جايزه بين‌المللي بوكرمن ادبيات به اتفاق آرا تصميم گرفته‌اند جايزه امسال را به مجموعه آثار خانم آليس مونرو، نويسنده كانادايي‌تبار متولد 1931 اهدا كنند. آليس مونرو را برخي كارشناسان، ملكه داستان كوتاه ناميده‌اند و خوانندگان ايراني با برخي از آثار اين نويسنده نظير مجموعه داستان فرار با ترجمه مژده دقيقي آشنا هستند. در اين مطلب كه از نشريه دي زيت آلماني ترجمه شده است، به انگيزه اعطاي اين جايزه به بررسي جهان داستاني اين نويسنده مي‌پردازيم.وقتي براي اولين بار چشمم به جمال آليس مونرو، صبيه عفيفه جناب مونرو كه هرچه خاك آن پدر است عمر اين دختر باشد روشن شد يكه خوردم. معمولا هر كتابخواني مشتاق ديدن چهره نويسنده مورد علاقه و تحسين خود است، اما در مورد آليس مونرو به دلايل نامشخصي تاكنون به هيچ عكسي از وي برخورد نكرده بودم و با وجود اشتياق وافري كه به قلم اين نويسنده دارم در بسياري از كتاب‌هاي جيبي وي كه خريده يا امانت گرفته‌ام تاكنون سعادت زيارت تصوير ايشان ميسر نشده بود. براي همين انتظار ديدن چهره‌اي پيچيده و پر رمز و راز را داشتم. چهره‌اي روشنفكر و احتمالا با يك خروار فيس و افاده، كمي زهوار در رفته و درب و داغان و در يك كلام در تمام اين مدت تصوير كسي را در سر مي‌پروراندم كه دست‌كم به داستان‌هاي مرموز و تاريكش بيايد، اما وقتي عكس ايشان را ديدم انگشت به دهان محو تماشاي وي شدم. آليس مونرو شبيه پيرزن‌هاي جان‌دوست بي‌خيالي بود كه كماكان ظاهر خود را حفظ كرده‌اند. از همان مادربزرگ‌هايي كه احدي نمي‌تواند از كنار كلوچه‌هاي زنجبيلي‌شان بي‌تفاوت بگذرد؛ البته خوب كه نگاه مي‌كنم شباهت‌هايي با خانم مارپل هم در چهره وي ديده مي‌شود. در هر صورت آليس مونرو مدت‌هاست با اين كه شهرتي در جهان به هم زده، اما با اين حال هميشه تا حد زيادي دست‌كم گرفته شده است. مونرو به رغم ديگر نويسندگان، نه يك شروع درخشان زودهنگام در دوران جواني داشته و نه هيچ ناكامي و شكستي در دوران ميانسالي. زندگي وي يك زندگي فعال و معمولي بوده كه هيچ شباهتي با زندگي ديگر نويسندگان زنده و احتمالا بهتر جهان ندارد. مونرو از همان آغاز كار نويسندگي، داستان پشت داستان بود كه بي‌وقفه از چنته هنر و مهارت خويش بيرون مي‌داد، البته بسياري از آنها رد مي‌شد و بسياري هم در مجلات مختلف به چاپ مي‌رسيد. با اين حال مدت‌ها طول كشيد تا اولين مجموعه داستان وي منتشر شود. سال‌ها گذشت فرزندان آليس مونرو بزرگ شدند و اولين نوه‌هايش هم به دنيا آمدند تا سرانجام توانست در كنار نويسندگان بزرگي چون مارگارت آتوود (مشهورترين نويسنده كانادا متولد 1939) قد علم كند. اندك اندك در سلوك نويسندگي البته آليس مونرو كسي نيست كه در مسير تبديل شدن به يك نويسنده جهاني متوقف شده باشد. با نگاهي بازنگرانه به آثار مونرو بخوبي مي‌توان دريافت كه وي در طول سال‌ها فعاليت مستمر، رفته‌رفته بهتر و پخته‌تر شده است. آليس مونرو 77 ساله هم‌اكنون در سنين بازنشستگي به درجه‌اي رسيده است كه نام وي همواره جزو نامزدهاي نوبل ادبيات مطرح مي‌شود و هر كتاب جديد وي حاكي از پيشرفت اين نويسنده در قياس با آثار پيشين اوست. همان‌طور كه در ميان آثاري چون روياي مادرم، عشق يك زن، بهشت و جهنم و فرار تفاوت‌هاي فاحشي را مي‌توان مشخص كرد كه از مرز علايق شخصي فراتر مي‌رود. البته شرح اين‌كه چرا داستان‌هاي مونرو اينقدر خاص و منحصر به فرد است، كار ساده‌اي نيست. آليس مونرو كسي نيست كه بخواهد با جمله‌بندي‌هاي پر زرق و برق يا با جملات بشدت موزون هنر خود را به رخ ديگران بكشد. زبان او كه مار را از سوراخ بيرون مي‌آورد، هرچند سرد اما بخوبي مهار شده و بسادگي قابل خواندن است و با اين كه وي فقط مي‌خواهد داستان‌هاي ساده درباره انسان‌هاي معمولي تعريف كند با اين حال تا مدت‌هاي طولاني او را به عنوان يك نويسنده خاص زنان يا يك نويسنده محلي كانادا در منگنه قرار دادند، البته اين مساله دلايل مختلفي دارد. نخست اين‌كه داستان‌هاي مونرو هميشه در كانادا رخ مي‌دهند و اغلب هم در استان اونتاريو كه منطقه‌اي خشك و بي‌آب و علف با طبيعتي خشن است. از سوي ديگر، زمان داستان‌هاي وي نيز گاهي به يك گذشته بسيار دور كه به نظر بدوي مي‌رسد و تداعي‌كننده دنياي سراسر فقر كودكي اوست برمي‌گردد و مهم‌تر از همه اين‌كه شخصيت‌هاي اصلي داستان مونرو بيشتر زنان هستند. البته با تمام اينها بايد گفت در محيطي كه مونرو آن را با هوشمندي تمام انتخاب كرده هر چه باشد او اين محيط را به بهترين شكل مي‌شناسد به حد كافي جا براي هرگونه ماجرايي از گمراهي و فريب گرفته تا عشق و دروغ و اعمال قدرت وجود دارد. در داستان‌هاي مونرو لحظات خاصي هستند كه وي مدام دور و بر آنها پرسه مي‌زند. همان لحظاتي كه خواننده را نيز از فرق تا قدم در كش و قوس انديشه فرو مي‌برد كه آيا مثلا شخصيت فلان داستان مي‌تواند طور ديگري رفتار كند؟ يا زندگي فلان شخصيت داستان قابل تغيير است؟ در كتاب‌هاي پيشين مونرو غالبا زندگي زناشويي شخصيت‌ها بود كه متزلزل شده و بناگاه با شكست روبه‌رو مي‌شد، اما در آثار جديد وي اين لحظات تند تصميم‌گيري چندپهلوتر شده و تقريبا به نظر مي‌رسد شست نويسنده هم خبر دار شده كه اين لحظات در زندگي كم نيستند و چه بسا هر روز وجود دارند و هر يك از ما همواره و بر اساس شخصيت‌مان در معرض چنين تصميماتي هستيم. يكي از داستان‌هاي مجموعه فرار، ژوليت نام دارد. زندگي ژوليت با 3 داستان ديگر اين مجموعه درآميخته است به طوري كه مي‌توان اين داستان را يك عكس 3 تكه ناميد. از قراري كه نوشته‌اند يك روز دختر باكمالات خانم ژوليت يكباره به سرش مي‌زند بار و بنديل خود را بسته و زحمت را كم كند. دلايل اين فرار احتمالا به بلواي جانفرسايي برمي‌گردد كه ژوليت سال‌ها پيش با همسرش داشته، آن هم درست وقتي همسر وي در آستانه شتاب به ديار باقي بوده است. البته نمي‌توان گفت كه لحن آليس مونرو، بدبينانه است. بيشتر شخصيت‌هاي داستان مونرو به طور غيرمنتظره‌اي موفق مي‌شوند فرمان زندگيشان را بسرعت به جهت ديگري بچرخانند و از زندگي سابق خويش كناره‌گيري كنند. مونرو داستان را يك خيابان كه به ناچار به سمتي پيش مي‌رود نميداند بلكه ترجيح مي‌دهد همچون خانه‌اي باشد كه‌ مي‌توان درآن قدم زدجايي هم كه اين موفقيت حاصل نمي‌شود زندگي آنها سر از وضعيت جالب ديگري درمي‌آورد. با اين حساب شايد بتوان يكي از خصال بارزه سركار عليه آليس مونرو را در اين دانست كه وي از يك سو در آشكار كردن ويژگي شخصيت‌ها و نيز لحظات تعيين‌كننده داستان‌هايش بويژه در جايي كه مورد محك زندگي قرار گرفته‌اند، تندي كمتري به خرج داده از سويي هم آنها را به حالت معوق باقي گذاشته است. گويي اين نويسنده از تمام زندگي فقط داستان‌هايش را مي‌شنود بدون آن كه بخواهد وارد عمل شود و چيزي را ارزيابي كند. آليس مونرو يك بار در جايي درباره خود گفته است، وي هيچ‌گاه داستاني را از ابتدا شروع به خواندن نمي‌كند، بلكه جايي از كتاب را باز كرده و در جهت‌هاي مختلفي به خواندن خود ادامه مي‌دهد. مونرو معتقد است وي هيچ گاه به داستان به عنوان يك خيابان كه به ناچار به سمتي پيش مي‌رود نمي‌نگرد بلكه ترجيح مي‌دهد داستان را همچون خانه‌اي ببيند كه مي‌توان در آن قدم زد و در اتاق‌هاي آن هر چقدر كه دلت خواست اقامت كرد. رمان تاريخي، داستان خانوادگي، خودنگاشت آخرين مجموعه داستان منتشر شده آليس مونرو «اين را براي چه مي‌خواهيد بدانيد؟» نام دارد. در نوامبر 1851 سه مرد جوان با عزمي راسخ راهي استان منيتوباي كانادا مي‌شوند آنها كه غير از تبر چيز ديگري به همراه ندارند، درختان را قطع كرده و از چوب آنها كلبه‌اي براي خود علم مي‌كنند و روي تختي از جنس چوب درختان بيد به خواب مي‌روند غافل از اين كه در ساخت آتشگاه كلبه اشتباه كرده‌اند و چيزي نمانده كه در آتش بسوزند، اما سر بزنگاه مادر و خواهر از راه مي‌رسند و امور كلبه را به عهده مي‌گيرند و به اين ترتيب تمدن آغاز شده و ادامه مي‌يابد و پيشرفت‌ها و ناكامي‌ها جاي خود را به يكديگرمي دهند. به گفته كارشناسان وقتي در اين داستان‌ها موضوع كانادا مطرح مي‌شود و نه غرب وحشي، اين پرسش پيش مي‌آيد كه مگر همه اينها را به لطف هزاران فيلم و كتاب كت و كلفت تاريخي نمي‌شناسيم پس چرا بايد دوباره آنها را بخوانيم؟ پاسخ اين است كه اين بار اين موضوع فوق‌العاده‌تر از قبل روايت شده است. 11 داستان جديد آليس مونرو در اين كتاب براي اولين بار متن بلندي را شكل داده‌اند كه در آن، داستان‌ها همچون سرفصل يك كتاب انجام وظيفه مي‌كنند و برخلاف ديگر كتاب‌ها كه وقتي بدون مكث خوانده مي‌شوند معمولا تاثير خود را از دست مي‌دهند، اين كتاب را مي‌توان يك بند خواند بدون آن كه ذره‌اي از تاثير آن كاسته شود. داستان‌هاي اين كتاب همانند يك رودخانه روايي است كه خواننده را هم با خود مي‌برد. سرچشمه اين رودخانه دره ياس‌آور منطقه «اتريك» در اسكاتلند است. جايي كه جيمز لايدلاو چوپان مدت‌هاست مدام توي گوش پسرانش مي‌خواند تا سرانجام دو تا از آنها اعلام آمادگي مي‌كنند كه با پدر 60 ساله خود روانه نووا اسكونتا واقع در شرق كانادا شوند. لايدلاو پير كه حسابي از تصميمش هول كرده، ناآرام و بدون هدف سوار بر كشتي پيش مي‌رود. اين شيوه ترسيم گذر از يك سوي آب به ديگر سو در اين داستان كه مشتمل بر 64 صفحه است، جزو با شكوه‌ترين نثرهاي مونرو محسوب مي‌شود و چنين به نظر مي‌رسد كه 11 داستان اين كتاب در همين يك داستان گنجانده شده است. از سوي ديگر انبوهي از جزييات نيز درونمايه داستان را در بر گرفته و فضاي زنده‌اي را پيش روي شخصيت‌هاي داستان كه به رغم تصوير روي جلد كتاب به هيچ وجه افراد عجيب و غريبي نيستند مي‌گشايد. شخصيت‌هاي مونرو در اين كتاب افراد درست و حسابي، كاردان و البته خودرايي هستند. اساسا آليس مونرو براي بيدار كردن علاقه خوانندگانش نياز به خلق هيچ عنصر عجيب و غريبي نمي‌بيند. آغاز اين كتاب كه دربرگيرنده نخستين جستجو براي يافتن نشانه‌هاي اجداد در اسكاتلند هميشه باراني است، كمي خارج از حوصله خواننده است و پايان اين كتاب نيز به موازات بخش‌هايي از خود نگاشت و نيز اطلاعاتي كه درباره جغرافياي كانادا داده شده است نسبتا من درآوردي به نظر مي‌رسد. البته اين وضعيت نبايد خوانندگان را بترساند، چون چند صفحه بيشتر نيست. 9 داستان اين مجموعه با همان تركيب مرموز و متهورانه روانشناختي كه آليس مونرو استاد مسلم آن است، مي‌درخشد. همه چيز غير از شخصيت‌هاي داستان با دقت و مو به مو توصيف شده است. بويژه قسمت‌هاي تاريخي كتاب كه گويي در مقابل چشم خواننده قرار مي‌گيرند. در آغاز خواننده احساس مي‌كند نثر اين نويسنده همان چيزي است كه تورمن كاپوت نويسنده آمريكايي (1984 - 1924) آن را تركيبي از گزارش‌هاي واقعي و تخيلي مي‌داند، اما نبايد اشتباه كرد. آليس مونرو به عنوان استاد مسلم داستان‌سرايي و زندگينامه‌نويسي، علاقه‌مند به نوع ديگري از واقعيات است. او مانند هميشه چارچوبي پر از هنر تعيين كرده و خواننده را وارد آن مي‌كند تا خواننده خود به تحقيق درباره آنچه به حد كافي از آن تجربه دارد بپردازد. براي مثال اين كه خانواده چه معنايي دارد و چرا اندريو لايدلاو به همراه همسر و فرزندانش صدها كيلومتر را پشت سر مي‌گذارد تا خانواده برادرش را نزد خود بياورد. به عقيده كارشناسان كتاب جديد مونرو كه مشتمل بر 11 داستان كوتاه است نه‌تنها يك رمان تاريخي كه يك داستان خانوادگي و يك خود نگاشت است. نام يكي از داستان‌هاي اين كتاب زير درخت سيب است. شخصيت اصلي اين داستان دختري است 13 ساله به نام آليس كه با دوچرخه و بدون هدف به راه مي‌افتد. در بخشي از اين داستان از زبان وي آمده است: من كشته مرده طبيعت هستم. اين احساس ابتدا از كتاب‌ها سر بر آورد و سپس با علاقه پنهاني من به شعر درآميخت پس در كتاب‌هاي درسي به جستجو پرداختم تا اشعار را كشف كنم پيش از آن كه اين اشعار خوانده شده و مورد بي‌اعتنايي قرار بگيرند. به نظر مي‌رسد آليس در اين داستان قدرت آن را ندارد كه با راي اكثريت مخالفت كند چون گاهي ديده مي‌شود او نيز با ديگران همراه شده و شعر را مورد تمسخر قرار مي‌دهد با اين همه او در دل تمايل بسياري به خواندن شعر دارد. آليس كه اكنون بزرگ شده و عنوان ملكه داستان كوتاه جهان را يدك مي‌كشد، 2 هفته پيش برنده جايزه بين‌المللي بوكرمن ادبيات شد. مبلغ اين جايزه ادبي 60 هزار پوند انگليسي(حدود 64 هزار يورو) است و از سال 2005 هر 2 سال يك بار اعطا مي‌شود. برخلاف جايزه بوكرمن نويسندگان انگليسي زبان كه تنها به يك اثر نويسنده تعلق مي‌گيرد، اين جايزه از مجموعه آثار يك نويسنده تقدير مي‌كند. البته مشروط بر اين كه اين آثار به زبان انگليسي ترجمه شده باشد. آليس مونرو بعد از اعلام اطلاعيه كميته اعطاي جايزه در لندن در گفتگو با يكي از نشريات چنين گفت: من كاملا غافلگير شده‌ام و از خوشحالي در پوست خود نمي‌گنجم. اتفاق فوق‌العاده‌اي است كه مجموعه آثار نويسنده‌اي در سن و سال من اين چنين مورد تاييد و پذيرش قرار بگيرد. ضمن آن كه براي من مايه بسي افتخار است كه در ميان نامزدهايي چون ماريو وارگاس يوسا قرار گرفتم.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 521]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن