تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 8 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):حق، سنگين و تلخ است و باطل، سبك و شيرين و بسا خواهش و هوا و هوسى كه لحظه اى بيش...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798350475




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

شاعر کیست


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: شاعر کیست؟
رستم
شاعر از زبان نظامی عروضیاما شاعر باید که سلیم الفطره [پاک سرشت ] ، عظیم الفکره  [بزرگ اندیشه] ، صحیح الطبّع [درست قریحه] ، جیدّ الرویه [نیکو تفکر] ، دقیق النظر [باریک بین]  باشد. در انواع علوم متنوع باشد و در اطراف رسوم مستطرف  [از استطراف نو پیدا کردن ، خوش کردن و شگفت داشتن]، زیرا چنانکه شعر در هر علمی به کار همی شود هر علمی در شعر به کار همی شود. و شاعر باید که در مجلس محاورت خوشگوی بود و در مجلس معاشرت خوشروی. و باید که شعر او بدان درجه رسیده باشد که در صحیفه ی روزگار مسطور باشد و بر السنه ی احرار مقروء. [یعنی مردمان شعرش را حفظ کنند و بخوانند] بر سفائن [دفتر ها همین مجلات خودما! ] بنویسند ودر مدائن بخوانند [احتمالا جمع مدینه مد نظر بوده یعنی شهر ها]؛ که حظ اوفر و قسم افضل از شعر بقاء اسم است و تا مسطور و مقروء نباشد این معنی بحاصل نیاید [ یعنی کیف زیاد ! شاعری بیشتر بخاطر ماندگار شدن نام شاعر است پس اگر شعرش را مردم نخوانند که نامش در اذهان نمی ماند.( می گویم واقعا "حظ اوفر" شاعری به شهرت آن است؟؟!)] و چون شعر بدین، درجه نباشد تأثیر او را اثر نبود و پیش از خداوند [ منظور شاعر شعر است ] خود بمیرد، و چون او را در بقاء خویش اثری نیست در بقاء اسم دیگری چه اثر باشد؟  اما شاعر بدین درجه نرسد الا که درعنفوان شباب و در روزگار جوانی بیست هزار بیت از اشعار متقدمان یاد گیرد، و ده هزار کلمه از آثار متأخران پیش چشم کند،[ بله؟؟ 20000 بیت از قدما باید از حفظ باشد و 10000 بیت از معاصرین را خوانده باشد؟ یعنی راهی جز این نیست که ما شاعر بشویم؟! ]  و پیوسته دواوین استادان همی خوانند و یاد همی گیرد که در آمد و بیرون شد ایشان از مضایق و دقایق سخن بر چه وجه بوده است [ مدام دیوان اشعار قدما را بخواند و ببیند که چگونه مضامین سخت را در قید وزن و قافیه گرفتار می کردند  خلاصه از روی دست آنها نگاه کند تا بیاموزد]، تا طرق و انواع شعر در طبع او مرتسم [ نقش پذیرد]شود و عیب و هنر شعر بر صحیفه ی خرد او منقش گردد، [ کنایه از اینکه آنقدر مطالعه کند تا خود صاحب رای شود و خوب و بد شعر را تشخیص دهد ] تا سخنش روی در ترقی دارد و طبعش به جانب علو میل کند. هر کرا طبع در نظم شعر راسخ شد و سخنش هموار گشت روی به علم شعر آرد و عروض بخواند،[ از نظر نظامی عروضی بعد از این همه ریاضت تازه در این مرحله است که فرد باید عروض یا علم وزن شعر را که ما در دبیرستان می آموزیم ، بیاموزد ] و گرد تصانیف استاد ابوالحسن السرخسی البهرامی گردد چون غایة العروضین و کنزالقافیه، و نقد معانی و نقد الفاظ و سرقات و تراجم. و انواع این علوم بخواند بر ِ  استادی [ نزد استادی که این علوم را می داند] که آن داند، تا نام استادی را سزاوار شود، و اسم او در صحیفه ی روزگار پدید آید، تا آنچه از مخدوم و ممدوح بستاند حق آن بتواند گزارد در بقاء اسم.[ چون شاعری در زمان نظامی عروضی یعنی قرن ششم بیشتر حول مدح و قصیده بوده است او می گوید شاعر باید چنان خوب بار بیاید که در ازای پولی که می گیرد بتواند نام ممدوح را باقی نگه دارد] و اما بر پادشاه واجب است که چنین شاعر را تربیت کند تا در خدمت او پدیدار آید و نام او از مدحت او هویدا شود، اما اگر ازین درجه کم باشد نشاید بدوسیم ضایع کردن [ اگر ازین کمتر بود پولت را حرامش نکن!] و به شعر او التفات نمودن خاصه که پیر بود، و درین باب تفحص کرده ام، در کل عالم از شاعر پیر بدتر نیافته ام، و هیچ سیم ضایع تر از آن نیست که به وی دهند.[ هیچ پولی این قدر حیف نمی شود که پول صله به شاعر پیر دادن!!]ناجوانمردی[ یعنی پیر مرد نه نامرد!] که به پنجاه سال ندانسته باشد که آنچه من همی گویم بد است [ پیر مردی که در 50 سال! نفهمیده که آنچه می گوید شعر بدی است ] کی بخواهد دانستن؟ اما اگر جوانی بود که طبع راست دارد، اگر چه شعرش نیک نباشد، امید بود که نیک شود و در شریعت آزادگی تربیت او واجب باشد و تعهد او فریضه و تفقد او لازم.اما در خدمت پادشاه هیچ بهتر از بدیهه گفتن نیست که به بدیهه طبع پادشاه خرم شود و مجلسها بر افروزد، و شاعر به مقصود رسد، و آن اقبال که رودکی در آل سامان دید به بدیهه گفتن و  "زود شعری " ، کس ندیده است... چهار مقاله مقالت دوم " در ماهیت علم شعر و صلاحیت شاعر "





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 834]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن