واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:
سروان شايان خالي از اشتباه نبود...فرهاد مهاديان از جمله بازيگران عرصه تلويزيون و سينماست كه فعاليت حرفهاياش را با سينما آغاز كرده است. در كارنامه بازيگري او سريالهاي مختلفي از جمله همسفر، دختران، راز شيوا، پيلههاي پرواز، كلانتر و... به ثبت رسيده است. اين اواخر نيز در سريال «كلانتر 3» ايفاگر نقش سروان نيما شايان بوده و به گفته خودش اولين باري است كه نقش پليسي بازي كرده است. مهاديان كه پيش از اين در سريال «يكي مثل من» با محسن شاهمحمدي همكاري داشته، قرار بود «در كلانتر 2» نيز ايفاگر يكي از اپيزودها با عنوان «سهراب» باشد اما به دليل حضورش در فيلم سينمايي «دختر ميليونر» نتوانست در اين اپيزود حاضر شود. مهاديان از دوران بچگي به خوانندگي و بازيگري علاقهمند بوده و در كنار بازيگري در عرصه موسيقي نيز فعاليت دارد كه بتازگي دومين آلبوم خود را ساخته و راهي بازار كرده است. مهاديان اين روزها در تلهفيلم «آخرين فرصت» به كارگرداني همايون باقيزاده حضور پيدا كرده است. با وي به بهانه پايان اين سريال و نقش سروان شايان در روزنامه جامجم گفتگويي انجام داديم: از بازي در سري اول «كلانتر» تا «كلانتر 3» چه اتفاقي افتاد؟ قبل از حضور در «كلانتر» با آقاي شاهمحمدي ديداري داشتم و چون كارهاي قبلي مرا ديده بود يكي از اپيزودهاي سريال «كلانتر» با عنوان «ستاره و من» را پيشنهاد كرد. نقش من در اين اپيزود پليس نبود و به عنوان پسري از بافت پايين اجتماع و فردي ريسكپذير براي زندگي بهتر ايفاي نقش كردم. در ابتدا برايم جالب بود كه نقشي را ايفا كردهام كه كمتر مخاطبان مرا در اين كاراكتر ديده بودند. به طور كلي آقاي شاهمحمدي معتقد است هر چيزي كه در برخورد اول از شخص ميبينيم نبايد پايه و اساس تفكر ما نسبت به شخصيت آن فرد باشد. از اين رو ايشان در «كلانتر» به من اعتماد كرد و نقشي متفاوت نسبت به ديگر كاراكترهايم پيشنهاد داد. اين شايد از نظر برخي ريسك به حساب بيايد اما آقاي شاهمحمدي با ديدن و صحبت كردن به لايههاي ظريف و پنهاني بازيگر دست مييابد. پس از گذشت پروسهاي طولاني براي سريال «كلانتر 2» نيز مجددا براي همكاري دعوت شدم اما بهدليل فيلمبرداري همزمان اپيزود سهراب با فيلم سينمايي «دختر ميليونر» نتوانستم با وي همكاري كنم. يعني سينما را ترجيح داديد؟ خير. اتفاقا تمايل داشتم هر دو كار را همزمان با هم انجام دهم اما به دليل اين كه با تهيهكننده آن فيلم قرارداد داشتم، نتوانستم در «كلانتر 2» حضور يابم، در حالي كه در اپيزود سهراب ميتوانستم جاي كار زيادتري داشته باشم. پس از سينما چطور به «كلانتر3» آمديد؟ آقاي شاهمحمدي اعتقاد داشت با ورود كاراكتر جوان در سريال «كلانتر 3» ميتوان بر ميزان تحرك و پويايي و خلق موقعيتهاي جذاب براي بيننده افزود. با وجود اين، صحنههاي اكشن و پرتحركي كه از آثار اينچنيني انتظار ميرود در اين كار ديده نشده. آقاي شاهمحمدي كارگردان اكشنسازي نيست و بيشتر سريالهايش داستانگو و قصهگويي است و در اصل تكيه بر داستان دارد. يكي از دلايلي كه وي كمتر به سمت كار اكشن ميرود، نبود امكانات لازم براي ساخت سريالها و فيلمهاي اكشن است. در اين تحرك و پويايي چقدر بازي شما ميتواند سهيم باشد؟ چون به نظر ميرسد وجه داستاني بودن باز هم بر بازي پرتحرك بازيگران چيره شده است. بيشتر سبك آقاي شاهمحمدي بهگونهاي است كه زندگي معمولي كاراكترها را به تصوير ميكشد. در اين مجموعه نيز گاهي به پيشنهاد من تحرك و جنبش نقش را اضافه ميكرديم، ولي براي ساخت يك اكشن پرتحرك نياز به پشتيباني بيشتري داشتيم. شخصا اعتقاد داشتم در يك داستان پليسي بايد هيجاني كه خود پليسها در كارشان دارند را به تصوير بكشيم. قبل از برداشتهاي مربوط به دستگيري، درباره جرم نيز فكر ميكردم تا همه ظرافتهاي اين شغل را به نمايش بگذارم، مثلا پليس فقط با صحبت كردن با مجرم به نتيجه نخواهد رسيد، مسلما جاهايي كار به درگيري و تيراندازي ميكشيد و فكر ميكنم ايجاد اين تنوع در فضاي داستان زيباست. با توجه به اين كه «كلانتر 3» اولين حضورتان در نقش پليس بود، در اين ارتباط چه ديدي داشتيد؟ چه اطلاعاتي را از چه راههايي كسب كرديد؟ با توجه به اين كه مشتاق ديدن فيلمهاي اكشن و پليسي بودم، اما هيچگاه براي حضورم در اين كاراكتر به فكر كپي كردن محض از نقشهاي اكشن و پليسي ديگران نبودم و سعي كردم خودم را در موقعيت يك پليس واقعي قرار دهم، يعني فرهاد مهاديان به دانشگاه افسري رفته است و حالا به عنوان يك پليس ميخواهد به هموطنانش خدمت كند. خوشبختانه با خواندن فيلمنامه «كلانتر 3» متوجه شدم خصوصيات اخلاقي سروان شايان در خيلي جاها به من نزديك است و سعي كردم اين پليس را كه يك انسان واقعي است با شخصيت خودم تطبيق دهم و از قالب پليس بودن خارج نشوم، البته در كنار اين كاراكتر به مسائل جزيي مانند شوخي كردن، عاشق شدن، تفريح و ... نيز پرداختم تا نشان دهم پليس هم به عنوان يك انسان در زندگي روزمرهاش، رفتارهاي معمولي هم دارد. سوالي كه ميخواهم بپرسم را شايد بهتر باشد كارگردان يا نويسنده پاسخگو باشد ولي در حالحاضر شما به عنوان نماينده آنها از مجموعه «كلانتر» اينجا حضور داريد. وجه داستاني بودن اين مجموعه، نشان ميدهد كه پليس وظيفه خطيري را به عهده دارد و آن خدمت به جامعه است، اما در كنار اين به جريان زندگي شخصي شخصيتهاي داستان نيز رجوع ميشود مثل خواستگاري سروان شايان كه در اپيزود آخر به تصوير كشيده شد و فكر ميكنم اين وجه داستان و شخصيسازي كاراكترها خيلي ضعيفتر از قسمتهاي قبلي «كلانتر 3» بود؟ «قصه كمال» در اپيزود آخر خيلي مبهم پيش ميرود، به طوري كه مخاطب موازنهاي را در ابتدا و انتهاي قصه حس نميكند، اما در اين بين وظيفه بازيگري اين است كه يك تداوم حسي كلي را در جريان بازياش حفظ كند، مثلا براي رسيدن به نقش نيما شايان پيشزمينهاي را در نظر گرفتم كه ممكن است در داستان بازگو نشده و بيننده آن را درك نكرده باشد، چون ممكن است برخي سكانسهاي پاياني زودتر از بقيه به تصوير كشيده شده باشد و بعكس. من نقش كاراكترهاي دكتر مهندس، دزد و ... را بازي كردهام اما آنقدر به چشم نيامدم كه در اين سريال با نقش پليس ديده شدم با توجه به حفظ اين تداوم، حس و راكوردها از سوي بازيگر به دليل حذف بخش اعظمي از صحنهها هنگام تدوين و پخش موجب سردرگمي مخاطب ميشود. در رابطه با سوال شما بايد بگويم كه داستان 6 قسمتي اپيزود كمال به 3 قسمت كاهش يافت و سكانسهايي در اين ميان نيز حذف شد كه علامت سوالهاي زيادي را در ذهن بيننده به وجود آورد. درخصوص شخصيسازي كاراكترها نيز بايد بگويم كه مثلا در جريان خواستگاري نيما شايان از ستوان الهام، بسياري از صحنههايي كه براي مقدمهسازي اين ماجرا بازي كرده بوديم را حذف كردند و بينندهها حق دارند كه متوجه نشوند در آن زمان چه اتفاقي افتاد، چون برخي پازلها حذف شده بود. در برخوردي كه با مخاطبان داشتيد «كلانتر 3» در بين اكشنهاي جذاب پليسي چه جايگاهي داشت؟ با توجه به آماري كه كارگردان اين مجموعه در دست دارد «كلانتر3» نسبت به «كلانتر يك و دو» از بينندگان بيشتري برخوردار بود. شايد من نقش كاراكترهاي دكتر، مهندس، دزد و... را بازي كردم اما آنقدر به چشم نيامدم كه در اين سريال با نقش پليس ديده شدم. قبل از ايفاي نقش نيز قصدم اين بود كه اگر بعدها همكاران زحمتكش آگاهي مرا خارج از نقشم ببينند از اينكه شغل آنها را در قالب نقش سروان نيما شايان ايفا كردهام، ابراز رضايت كنند كه در حال حاضر اين اتفاق افتاده و خيلي از اين دوستان مرا با نام سروان در كوچه و خيابان صدا ميزنند. تلاش آقاي شاهمحمدي هم بر اين بود كه با پوشش و لباس پليسي ذهنيت بيننده را به كارهاي قبليام تغيير دهد و اين در اذهان مردم به جاي فرهاد مهاديان سروان شايان شكل گيرد. قبول داريد شما در كاراكتر نيما شايان مثبتترين نقش را بازي كرديد و هيچ جايي خطايي نداشتيد؟ نقش منفي محض بازي نكردهام، اغلب خاكستري بوده؛ زماني آدم بدي بوده كه محتول شده و آدم خوبي ميشود و بعكس. اينگونه نقشها را دوست داشتم. البته سروان نيما شايان مثبت محض شعاري نبود. اگر دقت كرده باشيد برخورد اوليه با سرگرد و با ستوان الهام همهاش خوب نبود. در مواقعي بدجنسي ميكرد و مغرور بود كه غرور هم چيز خوبي نيست. حتي در جايي الهام در جواب خواستگاري شايان ميگويد: با كسي كه درجهاش بالاتر از من باشد ازدواج نميكنم و تو فعلا درگير درجهات هستي، و اين نشان ميدهد كه كاراكتر شايان خالي از اشتباه نيست. قصد ما اين نبود كه شايان را بهگونهاي به تصوير بكشيم كه آدم كاملا مثبتي است. تلاش كرديم پليس را فقط پليس و مجرم را فقط مجرم نبينيم. پروانه صدقي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 364]