واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: همشهری-اضطراب را بيماري قرن ناميدهاند. اين نامگذاري نه فقط به دليل عموميت و فراگيري اين بيماري در بين جوامع مختلف و اقشار و گروههاي گوناگون و متفاوت است، بلكه به عوامل، زمينهها و شرايط مساعدكننده اين اختلال نيز برميگردد. عوامل بسياري در جوامع جديد به اضطراب دامن ميزنند كه سرعت و شتاب تغيير و تحولات در عرصههاي گوناگون حيات اجتماعي در رأس همه آنهاست. تغييرات سريع از يك سو امكان هضم و جذب تحولات را از آدمي سلب ميكند و از سوي ديگر قدرت انطباق و سازگاري را به حداقل ميرساند. در چنين شرايط نامتعين و متغيري قواعد و هنجارهاي زندگي خصوصي و اجتماعي به هم ميريزد. قواعد و معيارهاي پيشين ديگر براي زندگي كفايت نميكند. افراد در زندگي خصوصي خود نميدانند با همسر و فرزندان چگونه رفتار كنند؛ چرا كه تغيير ارزشها، نگرشها و نقشها و انتظارات همه مناسبات قبلي را دستخوش دگرگوني كرده است. فرد نميداند به فرزندش چقدر آزادي بدهد و يا تا كجا او را كنترل كند؟ نميداند تقسيم كار قبلي بين اعضاي خانواده چقدر پذيرفته ميشود و يا چقدر قابل اجراست ؟ اصرار بر قواعد گذشته نيز ممكن است به گسست و از هم تلاشي خانواده بينجامد. در زندگي اجتماعي وضع به مراتب بدتر است، قواعد موفقيت در زندگي شغلي و تحصيلي و نيز رفتار و مناسبات با همكاران، همسايهها و ساير شهروندان دچار تغيير شده است. فرد مطمئن نيست چه رفتاري بايد از خود بروز دهد تا در زندگي اجتماعي پذيرفته شود. انتظارات و توقعات از فرد مبهم است و او معيارهاي رفتار درست و غلط، خوشايند و ناخوشايند، مطلوب و نامطلوب را از دست داده است.همچنان كه نميداند آدم خوب كيست، متظاهر و متقلب كدام است، دلسوز و خدمتگذار مردم كيست، فرصتطلب و قدرتطلب كدام است؟ در واقع بههمريختگي قواعد و هنجارهاي زندگي افراد را با نوعي بلاتكليفي و بيهنجاري روبرو كرده است، پيشبينيناپذيري رفتارها و انتظارات بهطور مداوم افراد را با استرس و اضطراب مواجه ميكند و فقدان معيارهاي همگاني و قابل قبول در هنگامه اتخاذ تصميم تنشي مضاعف بر افراد تحميل ميكند. از منظري ديگر ميتوان گفت هر نوع عمل و رفتار اجتماعي با نوعي خطرپذيري و ريسك همراه است و گويي انسانها بدون آنكه شناخت دقيقي از ميدان عمل اجتماعي و نيز چشمانداز و آينده رفتار خود داشته باشند، مجبور به اتحاذ تصميم هستند كه به تبع موجي از نگراني را در مورد نتايج و پيامدهاي رفتار آنها در پي خواهد داشت. چنانچه اين وضعيت كلي را در كنار بيبرنامگي، تصميمات شتابزده و حركات موجي قرار دهيم،كه قدرت تأمل و تدبير عقلاني و درازمدت را از افراد سلب ميكند، به نوعي لحظهباوري و «آن را غنيمتدان» خواهيم رسيد. زندگي در لحظه و اكنون بدون هر نوع طرح و برنامه بلندمدت و چشمانداز روشن از آينده پيامدي پراضطراب و راهي براي فرار و رهايي از آن است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 179]