واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: از چی و از کی و به کی شکایت برم ؟! پس از ملاحظه اسامی پزشکان نزد یکی از آنها در تجریش رفتم که در کمال ناباوری دیدم خانم دکتری که برای تأئید سلامت چشم یک راننده که سلامت چندین نفر به سلامت او بستگی دارد متخصص پوست ،مو وزیبایی بود !!! یکی از کاربران عصرایران نوشت:بیست روز پیش از یکی از نمایشگاههای معتبر یکدستگاه پژو پرشیای صفر کیلومتر خریداری کردم که از همان ابتدای تحویل هنگام روشن کردن صدا می داد که گفتند حتما واشر لوله اگزوزش شل شده که بیاورید محکم کنیم.بعد از عاشورا وقبل از اینکه به نمایندگی ایران خودرو مراجعه کنم ،به امید اینکه ایراد مهم وهزینه بری نیست به مغازه لوله اگزوز سازی محل رجوع کردم که در کمال ناباوری وبااصرار مکانیک و برای اولین بار به چال رفتم ودیدم تمام اگزوز خودرو دست دوم ومستعمل بوده وحتی کاتالیز آن را هم برداشته بودند . با تحیر به نمایندگی رجوع کردم گفتند کاری نمی شود کرد .مدیر نمایشگاه پس از تماس با نمایندگی مربوطه اظهار داشت باید خریدار به ایران خودرو مراجعه کند وبا طرح شکایت بخواهد که بازرسین به موضوع رسیدگی کنند!در روز سی ام دی ماه به دفتر پلیس +10 جهت تعویض گواهینامه مراجعه کردم وکارمند مربوطه فرمی را در اختیارم گذاشت که باید جهت معاینه چشم نزد یکی از پزشکان مورد قبول ناجا که نامشان در محل نصب شده بود بروم.پس از ملاحظه اسامی پزشکان نزد یکی از آنها در تجریش رفتم که در کمال ناباوری دیدم خانم دکتری که برای تأئید سلامت چشم یک راننده که سلامت چندین نفر به سلامت او بستگی دارد متخصص پوست ،مو وزیبایی بود !!! از منشی دکتر پرسیدم چطور می شود که متخصص پوست ومو معاینه چشم می کند ؟گفت:دستگاههای معاینه چشم در اتاق هست وچون ایشان پزشک ناجا می باشد برای اینکار انتخاب شده است . وبعد ادامه داد که این مورد که خوب است ،در میان پزشکانی که متقاضیان گواهینامه به آنها مراجعه می شود ارتوپد هم هست!!همانجا بود که گفتم بی جهت نیست که عموم رانندگان کمر بند ایمنی را فقط دور سینه خود می اندازند ویا هنگام رسیدن به محلی که می دانند پلیس ایستاده کمربند ایمنی را می بندند یعنی: کشک !!چون پلیس ما ،خود مسئولیتش را صوری انجام می دهد .واین اصل فراموش نشود که فرموده اند : « الناس علی دین ملوکهم »از این نمونه ها متأ سفانه بی شمار است وهمه با هم وبا زندگی و وقت همدیگر بازی می کنیم وهیچ مسئولیتی در قبال اتفاقات بدوش نمی گیریم.واقعا دیدن وتجزیه وتحلیل کردن این دست مشاهدات برایم دشوار و درد آور شده است ونمی دانم مهاجرت کنم تا از دور صدای دهل را خوش بشنوم ویا بمانم ولی چشمان خود را ببندم وفضای بیرون را الماس گونه ببینم وبگویم :ان شاء الله گربه است!اصلا فکر نمی کردم که روزی برسد که ندانم برای احقاق حقوقم به چه کسی مراجعه کنم واز چه مرجعی یاری بگیرم !به امید آنروزدکتر مرتضی بهشتی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1051]