واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: شریك عقل دیگران
سلسه مباحث (كلام امیر كلام) به شرح و توضیح برخی از سخنان برگزیده علی علیه السلام می پردازد. مَن اسْتَبدَّ بِرایِه هَلَكَ وَ مَن شاوَرَ الرِّجال شارَكَها فی عُقُولِهاكسی كه خودرای باشد، دچار هلاكت میشود و كسی كه با مردمان مشورت كند، در عقل آنان شریك میگردد. استبداد یعنی خودرایی و بی اعتنایی به نظر و رای دیگران، و این خصوصیت، در هر كسی میتواند وجود داشته باشد. كسی كه در زندگی شخصی خود، هر چه را خودش بخواهد انجام میدهد، فردی كه در محیط كار خود، بدون توجه به نظر و رای دیگران، تصمیم میگیرد، شخصی كه در برنامه ریزی برای آینده خود، از تجربیات دیگران استفاده نمیكند و هر چه را به نظر خودش برسد، مبنای اقدامات خود قرار میدهد، مدیری كه بدون مشورت با كارشناسها، تصمیمات مهم را اتخاذ میكند، همسری كه بدون مشورت با همسر و سایر اعضای خانواده و بی توجه به نظرات و دیدگاههای آنان، آنچه را بخواهد انجام میدهد، اشخاصی هستند كه كم و بیش به خصوصیت «استبداد» مبتلایند. این حالت، از خودخواهی، خودبزرگ بینی و خودپسندی ناشی میشود، ویژگیهای بَدِ اخلاقی كه منشا گمراهیها، انحرافها، و كجرویهای بسیاری هستند و در نهایت انسان را به هلاكت و نابودی میكشانند. هر كه خودرای باشد، به هلاكت میافتد، زیرا حدود اندیشه و دانش هر انسانی، محدود است و اگر هركس از دانش و تجربه دیگران برای پیمودن راه و زندگی خود استفاده نكند، در تشخیص و تصمیم خویش، دچار اشتباه میشود و تكرار این اشتباهات، گاهی انسان را با بنبست هایی مواجه میسازد كه هیچ راه جبران و بازگشتی هم وجود ندارد. مشاور امین و دلسوز وظیفه دارد آنچه به نظرش میرسد، با صداقت و امانت، درباره موضوع مورد مشورت دراختیار مشورت گیرنده قرار دهد و اسرار مشورت گیرنده را نیز حفظ كند.بویژه در تصمیماتی كه برای انسان سرنوشت ساز است و در زندگی و مسیر آینده او نقش موثر ایفا میكند، اكتفا به دانش و تجربه شخصی برای تصمیمگیری، اشتباه بزرگی است. در امور اجتماعی نیز، اگر مدیران و مسئولان در حیطه فعالیت و كار خود، از مشورت و نظر دیگران ـ به خصوص متخصصان كار آزموده، متعهد و مورد اعتماد ـ استفاده نكنند، مرتكب اشتباهاتی میشوند كه چه بسا جبران خسارتهای ناشی از آن، امكان پذیر نباشد. این علاوه بر این نكته است كه در حركتها و اقدامات دسته جمعی، كه گروهی از افراد «با هم» باید كاری را انجام دهند، عدم استفاده از نظرات همكاران و همراهان، موجب بی تفاوتی آنان در برابرِ وظایف خاص خودشان میشود و حركت را كُند میسازد. بنابراین «استبداد» نه تنها فرد را از تجربه و دانش دیگران محروم میسازد بلكه او را از همكاری و همراهی یاران نیز بی نصیب مینماید. مشورت در حقیقت شریكِ عقل دیگران شدن است، زیرا كسی كه با دیگران مشورت میكند، آنچه را دیگران در تجربیات خود بدان رسیدهاند یا با دانش خویش یافته اند، یكجا و به راحتی در اختیار خودش قرار میدهد و به آسانی در «عقل» دیگران شریك میشود. مشورت، پشتوانه قوی و محكمی برای تصمیمات انسان است و كسانی كه خود را از دانستن رای و نظر دیگران، برای تصمیم گیری، بی نیاز نمیدانند، دارای بهترین نظریات خواهند شد و بهترین تصمیمات را اتخاذ خواهند كرد. نظرِ مشاور معمولاً از هوی و هوس پاك است، حال آنكه نظر مستشیر ـ یعنی كسی كه مشورت میطلبد ـ معمولاً با خواستها و جهت گیریهای خاصی همراه است. البته مشورت نباید موجب تاخیر در تصمیم گیری شود یا اینكه انسان را در اقداماتش، دچار تزلزل و تردید نماید، بلكه همین كه انسان پس از مشورت و اطلاع از نظر و رای دیگران، تصمیمی را اتخاذ كرد، باید با توكل بر خداوند متعال كار را انجام دهد و دچار وسواس و تردید و دودلی نشود. گاهی در مواردی اقدام فوری لازم است، كه در این موارد در حدی كه میسّر است و اقدام را به تعویق نمیافكند، باید به مشورت پرداخت. گاهی هم مورد اقدام، كاملاً روشن و بدیهی است و هیچ زاویه یا نكته مبهم و مجهولی در آن وجود ندارد، قطعاً این موارد مشمول اصل ضرورت مشورت نمیشود. كسی كه مشورت میكند، دچار گمراهی نمیشود و اگر هم دچار خطا شود، بخاطر خطایش سرزنش نمیگردد، برخلاف كسی كه با خودرایی كار مهمّی را ـ كه همه جوانب و زوایایش برایش روشن نیست ـ انجام میدهد. اشخاصی هستند كه كم و بیش به خصوصیت «استبداد» مبتلایند. این حالت، از خودخواهی، خودبزرگ بینی و خودپسندی ناشی میشود. با چه كسی باید مشورت كرد؟ پاسخ حضرت امام علی علیهالسلام این است كه با انسانهای خردمند و عاقل، دارای تجربه و كارآزموده، كسانی كه تقوای الهی دارند و خداترس میباشند، اشخاصی كه اهل تدبیرند، و كسانی كه دلسوز و نسبت به سرنوشت مشورت گیرنده، احساس تعهد دارند. در برابرِ آنان، كسانی كه نسبت به مسئله مورد مشورت اطلاع و دانشی ندارند، به خصوصیات اخلاقی منفی مانند دروغگویی، حرص، بُخل، ترس و... مبتلا هستند، به مسایل و حدود شرعی بی اعتنا میباشند، و كسانی كه دشمن مشورت گیرندهاند، نمیتوانند مشاور خوبی باشند و به جای روشن كردن مسیر تصمیم گیری و كمك به مشورت گیرنده برای رسیدن به بهترین نظر و رای، راه تصمیم را برای وی منحرف و پرخطا میسازند! البته مشاور امین و دلسوز وظیفه دارد كه آنچه به نظرش میرسد، بدون ملاحظات غیراصولی و با صداقت و امانت، درباره موضوع مورد مشورت دراختیار مشورت گیرنده قرار دهد و اسرار مشورت گیرنده را نیز حفظ كند. ذوعلم، علی، کتاب چهل گام، با اندکی تصرف
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 303]