واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: تجربه دینی چیست؟
«تجربه دینی»،«حال دینی»و «رویداد دینی» واژههای گوناگونی است که مترجمان فارسی زبان در برابر واژه انگلیسی «religious experience» به کار بردهاند. از این میان، رایجترین معادل، تجربه دینی است، هر چند در بسیاری موارد، حال دینی یا احساس دینی، معنای مورد نظر از این واژه را بهتر منتقل میکند.(1)تجربه دینی معنا و مفهومی متعلق به غرب مدرن است که در دو سه سده اخیر، مورد توجه دین شناسان بوده است. در این مفهوم جدید، دین، معنایی بسیار گسترده یافته که از ابتداییترین جلوههای آن در طول تاریخ بشر تا پیشرفتهترین شکلهای سنتهای مذهبی را شامل میشود. در یک معنای گسترده، هر گونه احساس، حال، مشاهده و دریافت شخص که آدمی را به گونهای با جهان ناپیدا و ماورای طبیعت حس و نیروهای غیبی و مفاهیم معنوی مرتبط سازد و توجه او را بدانها معطوف دارد، تجربه دینی خوانده میشود. در این معنای عام، تجربه دینی شامل تجربههای بصیرت آمیز که مؤمنان از سر میگذرانند، نیز میشود.اما تجربه دینی به معنای اخص آن تجربهای است که در آن به نظر میرسد خداوند را به گونهای بر انسان آشکار یا متجلّی ساخته است.برخی اصرار دارند وحی الهی را نوعی تجربه دینی بنامند. ولی اطلاق تجربه دینی بر وحی الهی، زمینه مناسبی برای مغالطه فراهم میآوردبه بیان روشن تر، تجربه دینی در مورد سه پدیده به کار میرود: نخست نوعی شناخت غیر استنتاجی و بیواسطه، شبیه شناخت حسی، از خدا. این نوع شناخت، حاصل استدلال یا استنتاج و خلاصه شناختی غائبانه از خدا نیست، بلکه شناختی حضوری و شهودی است. دوم، پدیدههایی روانشناختی و معنوی است که بر اثر خود کاوی بر آدمی مکشوف میشوند و مؤمنان و متدینان آنها را معلول شناخت و گرایش ذاتی و فطری انسانها نسبت به خدا تلقی میکنند. سوم، مشاهده دخالت مستقیم و بیواسطه خدا در حوادث خارق عادت و شگفت انگیز، مانند معجزات، کشف و کرامات اولیای الهی و استجابت دعا است. این سه نوع پدیده از این جهت «تجربه» نامیده میشوند که در هر سه آنها، شناختی مستقیم و مشاهدهای در کار است; نهایت این که این شناخت مستقیم، گاهی به خود خدا تعلق میگیرد (در نوع اول)، گاهی به پدیدههای روانی و روحانی (نوع دوم)، و گاهی به دخالت بیواسطه خدا در پارهای حوادث (نوع سوم) و اما «دینی» نامیده شدنشان بدین سبب است که بنابر ادعا، مؤید، بعضی گزارههایی هستند که در متون مقدس ادیان مختلف آمده اند.(2)در خصوص خاستگاه و عوامل پیدایش این تفکر باید گفت: با شکست عقلگرایی افراطی و نیز الهیات طبیعی از یک سو و انکار و طرد الهیات وحیانی از سوی دیگر، دانشمندان مسیحی برای حفظ معنویت، راهی دیگر را جستوجو کردند و برخورد این اتفاق با اوج تفکر اومانیستی و انسان محوری در دوران جدید، آنان را به این سو سوق داد که سنگ بنای نجات و حقایق را در درون انسان جستوجو کنند که به پیدایش تجربه دینی انجامید.(3)
شباهتها و تفاوتهای وحی و تجربه دینیبرخی اصرار دارند وحی الهی را نوعی تجربه دینی بنامند. ولی اطلاق تجربه دینی بر وحی الهی، زمینه مناسبی برای مغالطه فراهم میآورد. همانگونه كه در باور برخی متفكران در بحث تجربه نبوی، وحی تجربه دینی است و چون تجربه است، بر اثر تکرار پخته میشود; چون خاصیت تجربه آن است که در آن تکامل راه دارد; سپس چنین نتیجه میگیرند که پیامبر با گذشت زمان و تکرار وحی، به رسالت و هدف کار خود آشناتر و بصیرتر و در انجام وظیفه خود مصممتر شده است، درست همان گونه که یک دانشمند در مقام تجربه و آزمون، چنین سیر تکاملی را میپیماید. (4) مغالطه موجود در گفتار صاحبان این تفكر از نوع مغالطه در اشتراک لفظی است که بطلان آن بر هیج صاحب نظری پوشیده نیست. زیرا واژه «تجربه» در اصطلاح «تجربه دینی» با تجربه به معنای آزمون و آزمایش که در علوم تجربی مورد نظر است، تفاوت دارد و بیشتر به مشترک لفظی میماند.آنان، از آن جا که به این تفاوت توجه نکرده دچار اشتباه یا بهتر بگوییم مغالطه دیگری شده و معتقد شدهاند كه چون وحی تجربه دینی است و تجربه دینی درباره دیگر انسانها نیز روی میدهد، پس تجارب دینی دیگران به كاملتر شدن و غنای دین میافزاید و با گذشت زمان، دین بسط و گسترش مییابد; از این رو، تجربههای دینی عارفان مکمل و بسط دهنده تجربه دینی پیامبر است و در نتیجه دین خدا رفته رفته پختهتر میگردد. این بسط و گسترش، نه در معرفت دینی، بلکه در خود دین و شریعت صورت میگیرد.(5) حتی اگر نام وحی الهی را با مسامحه تجربه دینی بگذاریم باز هم بین وحیی که بر پیامبران نازل میشود با تجربههایی که عارفان دارند تفاوت از زمین تا آسمان است. و از این روست که موضع خود عارفان مسلمان در تقابل صریح با چنین سخنانی است. آنان تأکید کردهاند که شریعت خداوند تنها بر پیامبر القا میشده و عارفان و اولیای پس از هر پیامبر، در شریعت باید به طور کامل پیرو او باشند.(6)تجربه دینی معنا و مفهومی متعلق به غرب مدرن است که در دو سه سده اخیر، مورد توجه دین شناسان بوده است. در این مفهوم جدید، دین، معنایی بسیار گسترده یافته که از ابتداییترین جلوههای آن در طول تاریخ بشر تا پیشرفتهترین شکلهای سنتهای مذهبی را شامل میشودبرخی از تفاوتهای وحی و تجربه دینی عبارت است از:الف ـ از مهمترین ویژگیهای وحی، حقانیت و صحت قطعی آن است. وحی نوعی دریافت، تلقی و شهود غیبی است که به هیچ وجه خطا و باطل در آن راه ندارد. آن چه پیامبر هنگام وحی دریافت میکند، به تعبیر قرآن «لا ریب فیه» است; یعنی هیچ شک و تردیدی در حریم آن راه ندارد، زیرا شک در جایی است که حق و باطل در آمیخته باشند. این ویژگی در کشف و شهود عارفان وجود ندارد و ممکن است عارف تصویری را که ساخته خیال خویش است، مشاهده کند و گمان کند که در حال شهود واقعیتی عینی و خارجی است.(7)ب ـ تفاوت دیگر آن است که تجربه نبوی حامل پیام و رسالت است. پیامبر از راه وحی، رسالتی را بر عهده میگیرد و پیامی را دریافت میکند که به ابلاغ آن مأمور است.ج ـ در تجربه عرفانی، تعبیر و تفسیر عارف از تجربه خود و گزارشی که از آن ارائه میکند، ممکن است ناقص، خطاآلود و متأثر از فرهنگ زمانه و ذهنیت او باشد، ولی تجربه نبوی و یا به تعبیر دقیقتر «وحی الهی» از چنین مواردی دور است. در وحی مسئله رسالت و ابلاغ پیام الهی مطرح میباشد و خداوند، خود صحت همه مراحل آن را تضمین کرده است.(8)1- اصطلاح «تجربه دینی»به معنای امروزین آن، ریشه در آثار «ویلیام جمیز» دارد. 2. كتاب جستارهایی در کلام جدید، ص155، «تجربه دینی»، علی شیروانی، انتشارات سمت و معاونت پژوهش دانشگاه قم; نقد و نظر، شماره 4ـ 5، 23ـ 24، «اقتراح درباره تجربه دینی».3. كتاب جستارهایی در کلام جدید، ص157; کلام جدید، عبدالحسین خسروپناه، ص295، مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه.4. كتاب بسط تجربه نبوی، عبدالکریم سروش ص10ـ 13، انتشارات صراط.5. كتاب بسط تجربه نبوی، ص25ـ 28.6. کتاب ماه، شماره 25، «ضرورت پیروی از شریعت در سلوک عرفانی»، علی شیروانی.7. جستارهایی در کلام جدید، ص164.8. درآمدی بر کلام جدید، هادی صادقی، ص245ـ 250، کتاب طه و نشر معارف.با تصرف و تلخیص - حجت الاسلام و المسلمین محمد علی محمدی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 628]