تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837027774
آقای اعتباریان حتي جواب تهديدهاي توخالي ما را هم نميداد!
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: سینمای ما- چند روز پیش در روزنامه تهران امروز گفتوگوی کوتاهی با بهروز افخمی انجام شد که در آن درباره فیلم «سنپترزبورگ» حرف زد. حرفهای افخمی درباره این فیلم و همکارانش در این پروژه و تهیهکننده باعث واکنشهای مختلفی شد. حمید اعتباریان (تهیهکننده) و مستانه مهاجر (تدوینگر) در برنامه هفت به این ادعاها پاسخ دادند و پیمان قاسمخانی (نویسنده و بازیگر) هم در گفتوگوی کوتاهی با رسانهها در این باره صحبت کرد. ابتدا حرفهای بهروز افخمی را بخوانید: - پویا نبی (تهران امروز): بهروز افخمي حدود هفت ماه است که در تورنتو کانادا سکونت دارد و اين مصاحبه به صورت تلفني برگزار شد که طبيعتا به دليل ضيق وقت برخي از سوالات پرسيده نشد. پرسش در باره فيلم و نحوه کارگرداني افخمي بماند براي زمان اکران تا در شرايطي بهتر و به دور از فشارهاي عصبي به اين مباحث بپردازيم. اميدواريم بتوانيم با تهيه کننده سن پترزبورگ هم گفتوگويي ترتيب بدهيم و استدلالها و نقطه نظرهاي ايشان را هم بشنويم. آقاي افخمي از ابتداي اين مناقشه آغاز کنيم، فيلم سينمايي «سن پترزبورگ» ابتدا قرار بود توسط کمال تبريزي و محمدرضا هنرمند ساخته شود اما در نهايت سامان مقدم کارگردان قطعي پروژه شد، حتي مقدم براي بازديد لوکيشنها سفري به همراه پيمان قاسم خاني و حميد اعتباريان به روسيه داشت اما به ناگاه نام شما بهعنوان کارگردان در رسانهها عنوان شد؟ تا آنجايي که من اطلاع دارم انتخاب من به پيشنهاد پيمان قاسم خاني صورت گرفت و با خود من هم درباره اين سناريو صحبت کرد و در نهايت به دفتر آقاي اعتباريان رفتيم و قرار داد بسته شد. طي جلسهاي که با آقاي اعتباريان داشتيم ايشان پيشنهادي را مطرح کردند مبني بر اينکه من بخشي از دستمزدم را شريک شوم در نتيجه من با 30 ميليون تومان و مالکيت 10 درصد از فيلم قرارداد کارگرداني را امضا کردم. پيش توليد فيلم هم به ياد دارم با کش و قوس فراواني همراه بود. حدود چهار ماه طول کشيد تا اين کار کليد بخورد که در شرايط سينماي ايران زمان بسيار طولاني است. اين ديرکرد به چه علت بود؟ پيش توليد بايد طول ميکشيد چون ما با فيلمنامهاي حجيم و مفصل روبهرو بوديم و تعداد زيادي بازيگر و همچنين مقدماتي که ما بايد قبل از فيلمبرداري آنها را مهيا ميکرديم. بازيگران اصلي فيلم و برخي عوامل پشت دوربين در زمان پيش توليد دستخوش تغيير شدند؛ از پرويز پرستويي و محمد رضا گلزار که جايشان را به قاسم خاني و تنابنده دادند تا نيوشا ضيغمي و الناز شاکر دوست که جايشان را به شيلا خداداد و انديشه فولادوند دادند. اين تغييرات به واسطه تصميم خود شما بود؟ در مورد تمام بازيگران، من پيشنهادهاي آقاي اعتباريان را گوش ميکردم و در خيلي از مواقع موافق نظر ايشان بودم و در برخي از موارد هم بازيگري را که نميخواستم صريحا به آقاي اعتباريان ميگفتم و ايشان هم مخالفتي نميکردند. اما در مورد محمدرضا گلزار که گفتي ما نميتوانستيم از ايشان استفاده کنيم چون ايشان در آن زمان ممنوعالکار بودند. نيوشا ضيغمي را خودم مايل بودم در اين کار حضور نداشته باشد و الناز شاکردوست به دليل عدم توافق مالي با آقاي اعتباريان از حضور در اين پروژه صرفنظر کرد ولي من مشکلي براي همکاري با ايشان نداشتم. سازنده موسيقي متن نيز تغيير کرد. ابتدا قرار بود بامداد بيات موسيقي اين فيلم را بسازد اما کارن همايونفر جايگزين او شد. ما با بامداد بيات صحبت کرديم اما ايشان بعد از آن جلسه رفتند و ديگر پيدا نشدند! در همين زمان بود که آقاي اعتباريان ترديد کرد و پس از مدتي ساخت موسيقي اين فيلم را به کارن همايونفر واگذار کرد. و تدوين؟ تدوين يک بار زير نظر شخص من توسط آيدين افخمي به صورت کامل انجام شد. ما در طول تابستان 88 يک بار به همراه پسرم تدوين اين فيلم را به پايان رسانديم. اين تدوين همان چيزي است که بعدها دور انداخته شد و آقاي اعتباريان بر اين عقيده بودند که زمان فيلم بايد کوتاه شود، البته من هم با اين نظر موافق بودم و ميدانستم که فيلم بايد چيزي حدود 30 دقيقه کوتاه شود اما توجه داشته باشيد کوتاه شدن با تدوين مجدد تفاوت بسياري دارد. در همين ماجرا ايشان بالاخره من را قانع کردند که خانم مهاجر اين فيلم را کوتاه بکند(نه اينکه تدوين بکند) و من با اينکه تعريفهاي خوبي در مورد کارشان نشنيده بودم اما موافقت کردم. يکي ديگر از فيلمسازاني که در واقع استاد بنده است عنوان ميکرد فيلمي را به توصيه تهيهکننده به ايشان واگذار ميکند و در اواسط تدوين متوجه ميشود که آنقدر کار بد از آب در آمده که بايد تدوين را متوقف کرد و از اول فيلم را مونتاژ کرد و عاقبت کار را به تدوينگر ديگري واگذار ميکنند. من اواسط تدوين بود که متوجه شدم خانم مهاجر عين يک تدوينگر آماتور که از اصول ابتدايي اين کار چيزي نميداند شروع به تدوين مجدد اين فيلم کرده. ماجرا از اين قرار بود که پسرم با هماهنگي بنده با خانم مهاجر تماس ميگيرد و از او ميپرسد چرا مشورتي از ما نميخواهد؟ و آيا مايل نيست نسخه تدوين شده را ببيند؟ اما ايشان در جواب ميگويند نميخواهند تحت تاثير فيلم تدوين شده قرار بگيرند و ترجيح ميدهند کار خود را انجام دهند. از اينجا بود که من متوجه شدم تدوين مجددي در حال انجام است شما در نامه اول خود عنوان کرديد که هرگز از نزديک با خانم مستانه مهاجر آشنايي نداشتيد و هرگز ايشان را براي تدوين مجدد اين فيلم انتخاب نکرديد اما خانم مهاجر ادعا ميکنند که نامهاي از شما دارند که مورخ 13/ 12/ 88 شما براي او ارسال کرديد و اجازه مراحل پاياني اين فيلم را به ايشان داديد؟ خانم مهاجر بدون اجازه من شروع به تدوين اين کار کردند و زماني که من با فشار آقاي اعتباريان راضي به همکاري با ايشان شدم باز با من تماسي نگرفتند. آن چيزي که خانم مهاجر در مطبوعات عنوان کردند بيشتر نشانگر اين است که ايشان علاقه دارند نماينده مجلس شوند! و با اين کارها به نوعي تمرين نطق پيش از دستور ميکنند! آن ايميلي را هم که ميگويند کاملا دروغ است و عبارتي که من استفاده کردم اين بوده که: خانم مستانه مهاجر ميتواند زير نظر پيمان قاسم خاني و خود من فيلم را کوتاه کنند ولي ظاهرا ايشان تفاوت بين کوتاه کردن و تدوين مجدد را اصلا نميدانند براي همين است که ميگويم ايشان تدوين گر نيستند ولي ميتوانند چيزهاي ديگري از جمله نماينده مجلس باشند! من تا همين الان که با هم صحبت ميکنيم صداي خانم مهاجر را نشنيدهام و از نزديک ايشان را ملاقات نکردم. به ياد دارم هنگام خروج از ايران عنوان کرديد که پيمان قاسم خاني نماينده شما در بخش تدوين کار خواهد بود و کوتاه شدن فيلم بايد با نظارت او باشد، اما در نامه اول خود عنوان کرديد که هيچ تماسي با شما درباره اين پروژه گرفته نشد تا مرحله آماده شدن و اکران. آيا اين عدم خبر رساني از ناحيه پيمان قاسم خاني هم بود؟ ببيند زماني که من تصميم به خروج از ايران گرفتم قرار بود که ابتدا اين سفر سه هفته به طول بينجامد اما يک مشکل سر راه ويزاي من به وجود آمد که باعث شد من در کانادا بمانم. سفارت کانادا ويزاي کار يک ساله مرا براي يک بار ورود به کانادا صادر کرده بودند که من متوجه شدم اگر به ايران بيايم احتمالا نميتوانم به سرعت دوباره به کانادا بازگردم. اين در حالي بود که همسر من در کانادا باردار بود و ما بايد ميمانديم و پس از آن نيز من درگير ساخت يک فيلم در اينجا شدم که عملا سفر من به ايران را منتفي کرد. اما توافقي که با آقاي اعتباريان کرديم اين بود که من به کانادا ميروم و بعد از سه هفته باز ميگردم و در طول يک ماه کارهاي باقي مانده اين فيلم را انجام ميدهم و باز به کانادا برميگردم. همانطور که گفتم به خاطر برخي مسائل من نتوانستم آن يک ماه را به ايران بيايم پس در نتيجه نميتوانستم از همان ابتدا براي خودم نمايندهاي را تعيين کرده باشم چون نميدانستم اين اتفاقات قرار است پيش بيايد. پس با اين شرايط پيمان قاسم خاني نماينده شما نبوده؟ من طبق ايميلي که به پيمان قاسم خاني زدم او را نماينده خودم کردم ولي در عين حال گفتم بايد تدوين زير نظر شخص خود من صورت بگيرد. اين ايميل را حتي آقاي اعتباريان دارند و اگر غير از اين باشد ميتوانند آن را چاپ کنند. به هر حال فرستادن مراحل مختلف تدوين از طريق اينترنت کار بسيار آساني است و همه کساني که با اينترنت آشنا هستند ميدانند که با اينترنت پرسرعت ميتوان به راحتي اين کار را انجام داد ولي همانطور که گفتم من حتي صداي خانم مهاجر را نشنيدم که بخواهد اجازه شفاهي از من بگيرد. پيمان قاسم خاني نماينده شما بود يا خير؟ پيمان قاسم خاني يک مقداري گرفتار کارهاي خودش بود و کمتر از آنچه من انتظار داشتم به اين ماجرا رسيدگي کرد. منتها من از ابتدا قرار نبود اينجا بمانم پس پيمان که نويسنده کار هم بود فقط نماينده حاضر من تلقي ميشد. ولي با همه اين موارد ظاهرا آقاي اعتباريان و خانم مستانه مهاجر بهتر از هر کس ديگري ميدانستند که چه کار خواهند کرد و در چنين شرايطي احتياجي به پيمان نداشتند. تهيهکننده فيلم ميگويد هزينه ساخت اين فيلم حدود يک ميليارد و 200 ميليون تومان شده. اين سخن را شما تاييد ميکنيد؟ در غير اين صورت رقم واقعي چقدر بود؟ اين رقم به هيچ عنوان صحيح نيست. رقم واقعي توليد اين فيلم تا زمان پايان فيلمبرداري چيزي حدود 600 ميليون تومان است که با توجه به گروه توليد «سن پترزبورگ» اين رقم منطقي و موجه است. منتها آقاي اعتباريان بعد از فيلمبرداري مبالغي را نيز صرف تدوين مجدد و ساخت موسيقي کردند که در مجموع اينها نيز نميتواند بيشتر از 50 ميليون تومان خرج برداشته باشد. پس فکر ميکنم اين رقم کاملا اغراق آميز است. آقاي اعتباريان در پاسخ به ادعاي شما مبني بر سهم ده درصدي از فيلم گفته که تمام سهم شما از فيلم به همراه دستمزد پرداخت شده است و باقي مانده آن طبق قرار با شما قرار بوده در زمان اکران پرداخت شود؟ آقاي اعتباريان سه چک به بنده دادند که در مجموع رقم 100 ميليون تومان ميشود که قرار بود اين مبلغ در زمان فيلمبرداري به بنده داده شود که همين هفت ماه پيش اين سه چک به بنده داده شد و قرار هم بود اين سه چک در بهار و تابستان امسال نقد شود که متاسفانه هر سه آنها برگشت خوردهاند. من هم ابتدا تصميم داشتم اين سه چک را به دست وکيل بدهم ولي بعدا از اين کار منصرف شدم و تصميم گرفتم منتظر راي شوراي حل اختلاف خانه سينما بمانم. يک چيز را هم بگويم من دوست ندارم آقاي اعتباريان را تحت فشار قرار دهم. الان در ايران و در برخي از محافل خصوصي عنوان ميشود طول کشيدن مراحل يک فيلم توسط شما حربه است براي گرفتن دستمزد بيشتر و شاهد مثال هم از «فرزند صبح »(که پنج سال است فيلم آماده نمايش نشده) تا «شوکران» ( که يک سال فيلمبردارياش طول کشيد) و همين «سن پترزبورگ» که در حال صحبت هستيم ميآورند. جواب شما به اينگونه افراد چيست؟ اين زمان غيرطبيعي ثمره نگاه کمالگراي شماست يا کاري براي منفعت اقتصادي؟ اين حرف واقعا غيرمنطقي است. قرارداد من پنج ماه قبل از فيلمبرداري بسته شده است پس من چگونه ميتوانم ادعاي دستمزد بيشتري کنم؟ در همين فيلم« سن پترزبورگ» قرار بود من 30 ميليون تومان دستمزد به علاوه 10 درصد از مالکيت اين فيلم را داشته باشم که به پيشنهاد خود آقاي اعتباريان اين 10 درصد من به مبلغ 100 ميليون تومان خريداري شد که آن هم چکهايش برگشت خورده است. اما در مورد طولاني شدن زمان فيلمبرداري آثارم بگويم که براي فيلمبرداري يک فيلمنامه دويست صفحهاي مثل«سن پترزبورگ» طبق برنامهريزي برنامهريز کار آقاي عليرضا شمس قرار بوده سه ماه و پانزده روز فيلمبرداري طول بکشد چون ما با يک سري تعطيلات ناگزير مثل عيد نوروز مواجه بوديم و فيلمبرداري کار ما مصادف شد با وقايع پس از انتخابات. در نتيجه فيلمبرداري به جاي سه ماه چهار ماه طول کشيد. من به همه تهيهکنندگاني که اين صحبتهاي غيرمنطقي را باور ميکنند توصيه ميکنم با من همکاري نکنند. چون من علاقهاي ندارم به هر قيمتي و با هر کيفيتي فيلم بسازم. به چه علت ناگهان تصميم به خروج از ايران گرفتيد؟ آن هم زماني که فيلم توسط پسر شما در مراحل پاياني تدوين بود؟ اين هم از آن حرفهايي است که نميدانم از کجا سرچشمه ميگيرد. من در خرداد سال 88 بنا بود براي ساخت يک فيلم از ايران بروم. اين حرف را هم مدتها پيش گفته بودم و آقاي اعتباريان نيز در جريان امور بودند. در واقع قرار بود اين سفر ارديبهشت ماه صورت بگيرد که به دليل طولاني شدن زمان فيلمبرداري و تدوين آن را چند ماه به عقب انداختم. اين حرفها را کساني درست ميکنند که ميدانند مردم در جريان جزئيات نبودند و الان هر چه عنوان کنند باور ميشود. قرار بود«سن پترزبورگ» در دو قسمت جلوي دوربين برود. با شرايط پيش آمده ساخت قسمت دوم(ريسک کنندگان) را منتفي ميدانيد؟ اولا اسمش «ريکس کنندگان!» بود. دوما فکر ميکنم آقاي اعتباريان همچنان دوست داشته باشند که اين فيلم قسمت بعدي هم داشته باشد. حالا ممکن است مايل باشند با من همکاري نکنند ولي فيلمنامه جوري نوشته شده است که امکان ساخت قسمت بعدي را دارد. اما در مورد خودم بايد بگويم با اتفاقاتي که سر اين فيلم افتاد علاقهاي ندارم قسمت بعدي را باز خودم کارگرداني کنم. حدود سه هفته ديگر فيلم در گروه سينمايي آفريقا به روي پرده ميرود. احتمالا نام فرزند شما از تيتراژ حذف خواهد شد. براي جلوگيري از اين کار اقدامي هم انجام داديد؟ آيدين افخمي به هيچ عنوان مايل نيست نام او در تيتراژ کنار خانم مهاجر بيايد. ما يک فيلم ديگري را تدوين کرده بوديم. من از خانه سينما درخواست کردم که نام آيدين را از تيتراژ کار حذف کنند. شما در نامه دوم خود خطاب به رئيس خانه سينما عنوان کرديد که مايل هستيد نام شما از تيتراژ فيلم حذف شود اما اين روزها در برخي از سايتها تبليغات فيلم ديده ميشود که نام شما به عنوان کارگردان ذکر شده. ميخواستم نظر خود شما را درباره اين موضوع بدانم؟ يک بار هم اين اتفاق سر فيلم «عقرب» براي من افتاد با اين تفاوت که «عقرب» تهيهکنندهاي داشت به نام حسين فرحبخش که روي حرف خود ميايستاد و با توافقي که کرديم بنا شد 20 درصد پايان فيلمبرداري را خود حسين فرحبخش برعهده بگيرد و در آن زمان نيازي به دخالت خانه سينما نديديم اما در مورد اين پروژه بايد بگويم من تابع شوراي داوري خانه سينما هستم. يعني اگر بگويند نام شما در تيتراژ باشد، قبول ميکنيد؟ بله. من اصراري ندارم که به آقاي اعتباريان فشاري وارد کنم و همينطور دوست ندارم فيلم در گيشه شکست مالي بخورد. فقط چيزي که ميگويم اين است که من هيچ گونه مسئوليتي در قبال فيلم اکران شده ندارم. شفافتر اگر بخواهم بگويم من اين فيلم را جز فيلمهاي کارنامه خودم نميدانم و طبيعتا پاسخگوي آن هم نيستم. فکر ميکنم آقاي اعتباريان با اين کار به پروژه «سن پترزبورگ» صدمه شديدي را وارد کرد. من هنوز نميدانم ايشان به چه علتي اصرار داشتند فيلم را مجدد تدوين کنند و يا از کجا ميدانستند خانم مهاجر اصلا تدوينگر هستند؟ و ميتوانند فيلم را خوب تدوين کنند. تدوين فيلم کمدي پيچيدگيهايي دارد که بايد آنها را رعايت کرد. مثلا بايد فاصله بين شوخيها رعايت شود تا مخاطب متوجه ديالوگهاي فيلم شود. من فکر ميکنم آقاي اعتباريان به فيلم خودش ضربه شديدي زد و به نفع خودش نبود که اين کار را انجام دهد. ما تلاش کرديم تا سرمايه ايشان حفظ شود وگرنه من تمام سهم خودم را در قالب آن چکهاي برگشت خورده گرفتهام و برايم چندان تفاوتي نميکند که فيلم پرفروش شود و يا خير. خلاصه مطلب اينکه فيلم «سن پترزبورگ» يک فيلم تجاري بود که بايد پرفروش ميشد و اصرار من مبني بر تدوين اين فيلم بيشتر فکر کردن به سرمايه آقاي اعتباريان بود و اينکه مردم کشورم يک فيلم آبرومند ببينند. الان من از هيچ کدام از اين جهات مطمئن نيستم. شما نسخه تدوين شده خانم مهاجر را ديده ايد؟ خير. علاقهاي هم به ديدن آن نداريد؟ چرا اتفاقا خيلي دوست دارم اين فيلم را ببينم. ما چيزي حدود سه ماه تلفن و ايميل ميزديم و سعي ميکرديم به نحوي آقاي اعتباريان را پيدا کنيم تا اين نسخه در حال مونتاژ را ببينيم اما تمام تلاشهاي ما ثمري نداشت من در طول بهار امسال تا همين چند وقت پيش که نامهها را منتشر کردم حتي صداي آقاي اعتباريان را نيز نشنيدم. ايشان به تلفنهاي من جواب نميداد. به تلفنهاي افرادي که از تهران با ايشان تماس ميگرفتند هم جواب نميداد. حتي جواب تهديدهاي توخالي ما را هم نميداد! و زماني رسيد که من متوجه شدم در مقابل عمل انجام شده قرار گرفتهام و فيلم بدون حضور من مراحل آخر تدوين را سپري ميکند. در چنين شرايطي بود که نامهاي به محمد مهدي عسگرپور نوشتم و اجازه دادم اين نامه را در اختيار مطبوعات قرار بگيرد. ظاهرا فيلم در جشن خانه سينما شرکت نخواهد کرد. اين درخواست شما بود؟ خير. من تنها خواستهاي که از رئيس خانه سينما داشتم اين بود که فيلم تدوين شده توسط من را ببينند. آقاي اعتباريان طي گفتوگويي که با خبرگزاري مهر مورخ 26/ 5/ 89 انجام دادند عنوان کردند که اختلافها با شما به پايان رسيده و شما رضايت داديد که فيلم در زمان مقرر اکران شود. اين حرف را شما تاييد ميکنيد؟ چيزي که من گفتم اين بوده که من اين اختلاف را يک اختلاف صنفي ميدانم و حاضر نيستم به خاطر آن به وزارت ارشاد يا مقامات مسئول شکايت کنم. يعني به اين معتقد هستم که بايد اين اختلاف درون خود صنف و اصناف تابع خانه سينما حل و فصل شود و به هيچ وجه حاضر نيستم به مراکز دولتي شکايت کنم. زيرا اساسا معتقدم که وزارت ارشاد نبايد در اين مسائل دخالتي داشته باشد. در واقع آقاي شمقدري اگر شجاعتي به خرج دهد و معاونت سينمايي را به يک اتاق تقليل دهد، به نظرم کار درستي کرده. در تاريخ سينماي ايران نام او تا ابد باقي خواهد ماند و معتقد هستم که اگر امور سينما به خود اهالي سينما محول شود خيلي از مسائل حل خواهد شد. در نتيجه معتقد هستم اختلاف من با آقاي اعتباريان هم بايد در همين صنوف مورد بررسي قرار بگيرد. حتي اگر آقاي اعتباريان بتواند فيلم را همانگونه که خود دوست دارد در عيد فطر اکران کند. آينده فيلمسازي خود را با شرايطي که براي «فرزند صبح» و «سن پترزبورگ» به وجود آمده چگونه ارزيابي ميکنيد؟ همانطور که گفتم من خيلي علاقهاي به اين ندارم که در هر شرايطي و در هر کيفيتي فيلم بسازم. فيلمسازي براي من يک جور سرگرمي است براي اثبات تواناييهاي خودم و البته کوشش براي عرضه کردن يک داستان خوب به تماشاگر ايراني. اگر بنا باشد که ما مجبور باشيم چيزهاي بدي بسازيم و خودمان را مقابل تماشاگري که ما را ميشناسد ضايع کنيم خب دست به فيلمسازي نميزنيم. هيچ علتي وجود ندارد من حتما يک تعداد فيلم ديگر بسازم. منبع : تهران امروز
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 124]
صفحات پیشنهادی
آقای اعتباریان حتي جواب تهديدهاي توخالي ما را هم نميداد!
آقای اعتباریان حتي جواب تهديدهاي توخالي ما را هم نميداد!-سینمای ما- چند روز پیش در روزنامه تهران امروز گفتوگوی کوتاهی با بهروز افخمی انجام شد که در آن درباره فیلم ...
آقای اعتباریان حتي جواب تهديدهاي توخالي ما را هم نميداد!-سینمای ما- چند روز پیش در روزنامه تهران امروز گفتوگوی کوتاهی با بهروز افخمی انجام شد که در آن درباره فیلم ...
بهروز افخمی: این «سنپترزبورگ»، فیلم من نیست!
حتی جواب تهدیدهای توخالی ما را هم نمیداد! ... حتی جواب تهدیدهای توخالی ما را هم نمیداد! ... در مورد تمام بازیگران، من پیشنهادهای آقای اعتباریان را گوش میکردم و در خیلی از ...
حتی جواب تهدیدهای توخالی ما را هم نمیداد! ... حتی جواب تهدیدهای توخالی ما را هم نمیداد! ... در مورد تمام بازیگران، من پیشنهادهای آقای اعتباریان را گوش میکردم و در خیلی از ...
«سن پترزبورگ» از چهارشنبه آينده اكران ميشود
آقای اعتباریان حتي جواب تهديدهاي توخالي ما را هم نميداد! تاریخ انتشار چهارشنبه 10 شهریور 1389 تعداد مشاهده : 301 آقای اعتباریان حتي جواب تهديدهاي ... کوتاهی با ...
آقای اعتباریان حتي جواب تهديدهاي توخالي ما را هم نميداد! تاریخ انتشار چهارشنبه 10 شهریور 1389 تعداد مشاهده : 301 آقای اعتباریان حتي جواب تهديدهاي ... کوتاهی با ...
فیلم گلزار برای اکران 10 دقیقه کوتاه شد
آقای اعتباریان حتي جواب تهديدهاي توخالي ما را هم نميداد! اما در مورد محمدرضا گلزار که گفتي ما نميتوانستيم از ايشان استفاده کنيم چون ... اما ايشان در جواب ميگويند ...
آقای اعتباریان حتي جواب تهديدهاي توخالي ما را هم نميداد! اما در مورد محمدرضا گلزار که گفتي ما نميتوانستيم از ايشان استفاده کنيم چون ... اما ايشان در جواب ميگويند ...
ماجراهای سن پترزبورگ
آقای اعتباریان حتي جواب تهديدهاي توخالي ما را هم نميداد! در همين ماجرا ايشان بالاخره من را قانع کردند که خانم مهاجر اين فيلم را کوتاه .... فکر ميکنم آقاي اعتباريان با اين ...
آقای اعتباریان حتي جواب تهديدهاي توخالي ما را هم نميداد! در همين ماجرا ايشان بالاخره من را قانع کردند که خانم مهاجر اين فيلم را کوتاه .... فکر ميکنم آقاي اعتباريان با اين ...
گروه منتظر پاسخ گلزار هستند
آقای اعتباریان حتي جواب تهديدهاي توخالي ما را هم نميداد! اما در مورد محمدرضا گلزار که گفتي ما نميتوانستيم از ايشان استفاده کنيم چون ايشان در .... تومان است که با توجه ...
آقای اعتباریان حتي جواب تهديدهاي توخالي ما را هم نميداد! اما در مورد محمدرضا گلزار که گفتي ما نميتوانستيم از ايشان استفاده کنيم چون ايشان در .... تومان است که با توجه ...
افخمی: «فرزند صبح» مجدد تدوین میشود
آقای اعتباریان حتي جواب تهديدهاي توخالي ما را هم نميداد! و تدوين؟ تدوين يک بار زير نظر شخص من توسط آيدين افخمي به صورت کامل انجام شد. ... هرگز ايشان را براي ...
آقای اعتباریان حتي جواب تهديدهاي توخالي ما را هم نميداد! و تدوين؟ تدوين يک بار زير نظر شخص من توسط آيدين افخمي به صورت کامل انجام شد. ... هرگز ايشان را براي ...
دستمزد 200 میلیونی گلزار برای بازی در فیلم جدید
آقای اعتباریان حتي جواب تهديدهاي توخالي ما را هم نميداد! اما در مورد محمدرضا گلزار که گفتي ما نميتوانستيم از ايشان استفاده کنيم چون ايشان در آن زمان ... تهيهکننده ...
آقای اعتباریان حتي جواب تهديدهاي توخالي ما را هم نميداد! اما در مورد محمدرضا گلزار که گفتي ما نميتوانستيم از ايشان استفاده کنيم چون ايشان در آن زمان ... تهيهکننده ...
دستمزد 200میلیون تومانی محمدرضا گلزار برای بازی در فیلم جدید
آقای اعتباریان حتي جواب تهديدهاي توخالي ما را هم نميداد! اما در مورد محمدرضا گلزار که گفتي ما نميتوانستيم از ايشان استفاده کنيم چون ايشان در آن زمان ... تهيهکننده ...
آقای اعتباریان حتي جواب تهديدهاي توخالي ما را هم نميداد! اما در مورد محمدرضا گلزار که گفتي ما نميتوانستيم از ايشان استفاده کنيم چون ايشان در آن زمان ... تهيهکننده ...
«فرزند صبح» تابستان آماده نمايش است
آقای اعتباریان حتي جواب تهديدهاي توخالي ما را هم نميداد! ما در طول تابستان 88 يک بار به همراه پسرم تدوين اين فيلم را به پايان رسانديم. .... دستمزد بيشتر و شاهد مثال هم ...
آقای اعتباریان حتي جواب تهديدهاي توخالي ما را هم نميداد! ما در طول تابستان 88 يک بار به همراه پسرم تدوين اين فيلم را به پايان رسانديم. .... دستمزد بيشتر و شاهد مثال هم ...
-
سینما و تلویزیون
پربازدیدترینها