تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایقسواری تالاب انزلی؛ تجربهای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکسترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
بهترین سایتهای خرید تیک آبی رسمی اینستاگرام در ایران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1814782832
كاهش بهره وري، پيامد هدررفت سرمايهاي به نام نيروي كار
واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: كاهش بهره وري، پيامد هدررفت سرمايهاي به نام نيروي كار
در روزهاي واپسين سال 1390 خورشيدي، خبري بر خروجي بسياري از خبرگزاريها و سايتهاي خبري قرار گرفت كه در آن روزهاي پرمشغله، چندان مورد توجه واقع نشد. تيتر خبر اين بود:«بهرهوري نيروي كار در ايران 9/1درصد برآورد شده است.»
هيچ كس، از مسئولان تا شهروندان عادي نميتواند درباره پايين بودن بهرهوري نيروي كار در ايران دچار ترديد شود. فقط كافي است براي انجام يك كار اداري مجبور شويد يك يا چند روز را به سازمانهاي دولتي سري بزنيد. به احتمال زياد با انبوه كارمنداني مواجه ميشويد كه بدون انگيزههاي كافي مشغول به كارند و بسياري شان با بي ميلي پاسخ گوي ارباب رجوع هستند. البته كارمندان فقط بخشي از نيروي كار در كل جامعه به حساب ميآيند، اما اگر از همين مثال ساده آغاز كنيم و در يك قضاوت منصفانه پاي درد دلهاي نيروي كار هم بنشينيم، بدون شك آنان نيز خواهند گفت كه تحت تاثير چه عواملي، انگيزه كافي را براي حضور پر انرژي و موثر در محيط كار ندارند.
اما به راستي اين چرخه معيوب تا كي ميتواند ادامه پيدا كند؟ تا چه زمان نيروي كار بايد به بهانه پايين بودن حقوق، نبود تسهيلات و فشار كار از انجام درست وظايف خود سر باز بزند و از سوي ديگر مسئولان بدون توجه به واقعيتهاي جامعه، با تدوين قوانين حقوقي كه بسياري از آنها در جهت حمايت از نيروي كار نيست، به اين بي انگيزگي دامن بزنند.
يك ساعت كار مفيد روزانه
متوسط شاخص بهرهوري نيروي كار در ايران تنها 9/1 درصد است، در حالي كه اين رقم مطابق برنامه پنجم توسعه بايد به 5/3 درصد ميرسيد.
جمشيد پژويان، رئيس شوراي ملي رقابت، ضمن بيان اين مطلب ميافزايد: متاسفانه شاخصهاي بهرهوري بنگاهها در كشور استاندارد نيست و پايين بودن بهرهوري نيروي كار، يكي از چالشهاي عمده اقتصاد امروز كشور است؛ به طوري كه آخرين آمار از ساعت كار مفيد در بنگاهها، به طور متوسط، بيانگر يك ساعت كار مفيد روزانه است.
وي معتقد است: بنگاهها براي بهرهور شدن، نيازمند دستيابي به شاخصهايي چون كوچك سازي و سبك سازي سازمان، بهرهگيري از مديران برتر، بهره گيري از نيروهاي خبره و نخبه و اجراي سياستهاي موثر در رشد و بالندگي هستند.
غلامرضا مصباحي مقدم، رئيس كميسيون اقتصادي مجلس شوراي اسلامي نيز با اشاره به در دستور كار بودن تصويب قانون نظام بهرهوري ميگويد: بهرهوري يكي از محورهاي اصلي تحول اقتصادي در كشور است و تامين بخش عظيمي از ثروت جامعه به تحقق آن بستگي دارد.
وي با تاكيد بر اين كه بهرهوري يك بنگاه اقتصادي به معناي بازدهي بيشتر آن بنگاه، بدون هزينه كرد بيشتر است، ميافزايد: يكي از ريشههاي بهره ور نبودن بنگاههاي اقتصادي در ايران به نظام آموزش عالي باز ميگردد؛ چرا كه در اين نظام با وجود سرمايه گذاري براي نيروي انساني، آن طور كه بايد، بهرهوري در رشتههاي تحصيلي تحقق نيافته است.
اين نماينده مجلس ادامه ميدهد: ما اكنون نيازمند اصلاح مدلها و روشهاي نظام توليد با هدف ارتقاي شاخصهاي بهرهوري و كاهش هزينههاي توليد هستيم. يكي از مهمترين مثالهايي كه ميتوان براي بهره ور نبودن اقتصاد ايران زد، اين است كه براي مثال نرخ مصرف حاملهاي انرژي در ايران، 3 برابر ميانگين جهاني است.
وي توضيح ميدهد: يعني اين كه ما از ميزان انرژي كه مصرف ميكنيم، بايد 3 برابر توليد داشته باشيم تا بهره ور شويم، اما ميبينيم كه متاسفانه اين گونه نيست. يا اين كه 90درصد از آب توليدي كشور در بخش كشاورزي مصرف ميشود، اما اين بخش آن طور كه بايد بازدهي ندارد؛ چرا كه براي مثال، ما هنوز در اين بخش از روشهاي مدرني چون آبياري قطرهاي كه حجم توليد را در اين بخش 3 برابر ميكند، استفاده نميكنيم.
بهرهوري چيست؟
تلاش براي بهبود و استفاده مؤثر و كارآمد از منابع گوناگون مانند نيروي كار، سرمايه، مواد، انرژي و اطلاعات، هدف تمامي مديران سازمانهاي اقتصادي و واحدهاي توليدي، صنعتي و مؤسسات خدماتي است. وجود ساختار سازماني مناسب، روشهاي اجرايي كارآمد، تجهيزات و ابزار كار سالم، فضاي كار متعادل و از همه مهمتر نيروي انساني شايسته، از ضرورتهايي است كه براي نيل به بهرهوري مطلوب بايد مورد توجه مديران قرار گيرد.
واقعيت آن است كه نيروي انساني كارآمد، مهمترين عامل دستيابي به اهداف تعيين شده در هر سازماني است، به همين دليل اگر نيروي كار در هرمجموعه سازماني از بهرهوري كافي برخوردار نباشد، موجب هدررفت ساير عوامل ميشود.
امروزه سازمانها و موسسات موفق در سراسر جهان به بهروهوري نيروي كار توجه بسيار دارند و براي افزايش كارآمدي اين عامل، تلاشها وبرنامهريزيهاي بسيار ميكنند. اما تعريف دقيق و علمي بهرهوري چيست؟ در اين باره تعاريف گوناگوني وجود دارد. در يك تعريف بيان ميشود، بهرهوري عبارت است از «به حداكثر رساندن استفاده از منابع، نيروي انساني و تمهيدات به طريق علمي، با هدف كاهش هزينهها و افزايش رضايت كاركنان، مديران و مصرفكنندگان».
در تعريفي ديگر، صاحب نظران، بهرهوري نيروي انساني را به معناي حداكثر استفاده مناسب از نيروي انساني، به منظور حركت در جهت اهداف سازمان با كمترين زمان و حداقل هزينه ميدانند.
بر اساس ديدگاه سازمان بهرهوري ملي ايران، بهرهوري يك نگرش عقلاني به كار و زندگي است و مشابه يك فرهنگ است كه هدف آن، هوشمندانهتر كردن فعاليتها براي يك زندگي بهتر و متعالي است.
بهرهوري عبارت است از به دست آوردن حداكثر سود ممكن از توان، استعداد و مهارت نيروي انساني، زمين، ماشين، پول، تجهيزات، زمان، مكان و مانند آنها با هدف ارتقاي رفاه جامعه، به گونهاي كه افزايش آن به عنوان يك ضرورت، در جهت ارتقاي سطح زندگي انسانها و ساختن جامعه همواره مدنظر صاحب نظران سياست، مديريت و اقتصاد قرار دارد.
محيط كار، خانه دوم
محيط كار انسان، هم چون خانه دوم اوست. چه بســــا بسياري از نيروهاي كار، بيشتر ساعتهاي روزانه خود را بيش از آن كه در خانه باشند، در محيط كار خود ميگذرانند.
بنابراين بديهي است كه محيط كار نيز بايد هم چون خانه، برآورنده حداقل نيازهاي روحي و رواني افراد باشد تا آنان ضمن كسب درآمـــد و ارتقاي سطح دانش و مهارت حرفهاي خود بتوانند به خدمتي صادقانه و فعاليتي موثر بپردازند.
اما متاسفانه در بيشتر موارد، محيطهاي كار به دور از استانداردهاي لازم تبديل به فضايي براي بهره كشي از نيروي كار ميشود. بسياري از نيروهاي كار در ايران از شرايط خود در محيط كار رضايت ندارند و بسياري از آنان فقط به دليل نيازهاي مالي، به تحمل شرايط ميپردازند. اما همين احساسي كه به آن «تحمل شرايط» گفته ميشود، سرآغاز بي انگيزي نيروي كار است. چون در بردارنده اين معني است كه حضور در محيط كار تنها به مفهوم سپري كردن ساعتهاي كار بدون انگيزه كافي و روحيه بالا و فقط براي كسب يك درآمد حداقلي است.
صادق.س- كارمند شركتي يكي از سازمانهاي دولتي است. او كه با مدرك تحصيلي كارشناسي ارشد روان شناسي باليني، مشغول به كار است، ميگويد: از سرناچاري تن به اين شرايط سپردهام، وگرنه اين روندي كه سازمان (...) در پيش گرفته است، مفهومي به غير از استثمار نيروي كار ندارد. تصور كنيد دريافتي من از حداقل حقوق مصوب وزارت كار كمتر است و همين حقوق اندك هم، هر دو سه ماه يك بار پرداخت ميشود.
وي ادامه ميدهد: كار من رسيدگي به مشكلات مردم است، اين در حالي است كه با اين وضع درآمد و نحوه پرداخت، سرتاسر زندگي خود من پر از مشكل است. حالا تصور كنيد من با چه روحيهاي ميتوانم پاي درد دلهاي مردم بنشينم و براي حل مشكلات آنها، چاره انديشي كنم.
محمد، جوان 25 سالهاي كه در توصيف شرايط كار در ايران بر واژه «سرخوردگي» تاكيد ميكند، ميگويد: دو سال است كه فارغالتحصيل شدهام، سال اول با ماشين پدرم مسافركشي كردم تا اين كه با كلي خواهش و سفارش قرار شد در يك اداره دولتي مشغول به كار شوم. ابتدا گفتند بايد يك مدت كارآموزي كنم. اين بهرهكشي
بي مزد 6 ماه طول كشيد،در حالي كه من به دليل انگيزهاي كه براي بستن قرارداد داشتم، از صبح تا پايان وقت اداري يكسره مشغول كار بودم. در حالي كه كارمندان رسمي و پيماني مجموعه، گويي براي تفريح آمده بودند. يا در حال خوردن و شوخي كردن بودند يا با دوست و فاميل و آشنا تلفني صحبت ميكردند و اگر گاهي هم حوصله داشتند، كار كوچكي انجام ميدادند.
وي ميافزايد: بارها شاهد بودم كاري كه ممكن بود در نيم ساعت انجام شود، تا چند روز ادامه پيدا ميكرد. جالب است كه وقتي از يكي از كارمندان، دليل اين روند را پرسيدم، خيلي راحت گفت: شما هنوز كم تجربه اي. اگر قرار باشد همه كارهايت را به سرعت انجام دهي، انتظار بقيه را از خودت بالا ميبري و از طرف ديگر مگر چه قدر حقوق ميگيريم كه بيش از اينها كار كنيم!
محمد در پايان ميگويد: متاسفانه بعد از شش ماه رفتن و آمدن يك روز ديدم با يكي از اقوام دور رئيس براي شغل موردنظر قرارداد بستهاند و من چون كارآموز بودم، نميتوانستم براي اعتراض به سوء استفادهاي كه در آن شش ماه از من شد، اقدامي انجام دهم.
روايتهاي اين چنين بسيار است. بسياري از نيروهاي كار با اين تجربه آَشنايند و بسياري از مردم هم اين رفتارها را به عنوان روند معمول در محيطهاي كار، پذيرفتهاند.
عوامل موثر در افزايش بهرهوري نيروي كار
عوامل متعددي در افزايش انگيزههاي نيروي كار براي حضور كارآمد در محيط كار موثر است كه بررسي همه آنها در اين مطلب نميگنجد. به همين دليل با دكتر مجتبي صلاحي، استاد مديريت دولتي، درباره رابطه رضايت شغلي و افزايش بهرهوري نيروي كار به گفت و گو پرداختيم.
دكتر صلاحي با تاكيد بر اين كه رضايتمندي فرد از شغل خود نسبت مستقيم با بهرهوري دارد، ميگويد: ايجاد رضايت شغلي در فرد بستگي به عوامل متعددي دارد كه در كنار هم موجب دستيابي به نتيجه مطلوب ميشود.
چه بسا نبود تنها يك عامل موجب نارضايتي فرد از شرايط شغلي خود ميشود و بر عملكرد او به طور مسقيم اثر ميگذارد. به عنوان مثال عواملي چون ميزان درآمد، امنيت شغلي، ارتقاي شغلي، شرايط كار، توجه به علايق، استعدادها، مهارتها و تجربههاي فرد، جايگاه اجتماعي شغل، وجهه و اعتبار سازماني، فرهنگ سازماني و ارتباط با همكاران، احترام به فرد و تشويق به دليل عملكرد مثبت، تاثير مستقيم بر عملكرد نيروي كار دارد. جالب است كه مجموع اين عوامل در كنار هم در افزايش كارايي و بهرهوري موثر است و حذف هر كدام يا بي توجهي به بخشي از آنها، بر عملكرد نيروي كار اثر مستقيم ميگذارد.
اين استاد دانشگاه در حالي كه ميزان درآمد را مهمترين عامل در افزايش انگيزه نيروي كار ميداند، ميگويد: اين عامل براي بيشتر افراد، به ويژه كساني كه نميتوانند از راههاي ديگري در كار خود رضايت به دست آورند، از اهميت بيشتري برخوردار است. از اين رو است كه بيشترين دليل تغيير شغل يا تغيير محيط كار در بسياري افراد، به دليل پايين بودن سطح درآمد آنان است. به همين دليل است كه عدهاي از افراد براي كسب درآمد بيشتر، به تغيير شغل خود حتي با منزلتي پايينتر اقدام ميكنند.
وي امنيت شغلي را نيز عامل مهم ديگري در رضايت شغلي افراد عنوان ميكند و ميگويد: مفهوم امنيت شغلي به معناي فارغ از خطر بودن تعبير ميشود، يعني هر عاملي كه بتواند خطرات محيط كار مانند مخاطرات جسمي، روحي و رواني را از بين ببرد يا به حداقل برساند، رضايت شغلي را افزايش ميدهد. به همين دليل مواردي نظير نظم، انصاف و احترام تضمينكننده ايمني شغلي به شمار ميروند و مواردي چون تبعيض و سوء استفاده از رابطه (پارتي بازي)، احساس ناامني و نارضايتي شغلي را افزايش ميدهد.
به گفته اين استاد دانشگاه، ارتقاي شغلي عامل مهم ديگري در افزايش رضايت شغلي است.
وي در اين باره توضيح ميدهد: انسان به طور ذاتي خواهان ارتقاي مقام و پيشرفت در كار خود است. بنابراين براي افزايش رضايت در سازمانها بايد براي ارتقاي جايگاه نيروي كار چارهاي جدي انديشيده شود. چون وقتي نيروي كار تصور ميكند پس از 10 يا 20 سال كار جايگاه او متناسب با آن درآمدش ارتقا نمييابد، انگيزه خود را براي تلاش بيشتر از دست ميدهد.
دكتر صلاحي درباره وظايف مديران براي بالابردن بهرهوري نيروي انساني، ميگويد: بدون شك افزايش بهرهوري نيروي كار در هر مجموعهاي در ادامه عملكرد مديران اتفاق ميافتد. به عبارتي، مديريت كارآمد با ايجاد فضايي سالم زمينه بهرهگيري درست از توان نيروي كار را فراهم ميكند. متاسفانه بسياري از مديران در ايران نگاه از بالا به پايين دارند و به همين دليل هر گونه بهره برداري از نيروي كار را حق خود ميدانند، بدون آن كه به علايق، نيازها، انتقادها و پيشنهادهاي نيروي كار توجه كنند.
وي در توصيه به مديران ميگويد: تدوين نظام درآمدي مناسب، تدوين شرح وظايف روشن براي كاركنان، فراهم كردن زمينههاي لازم براي پيشرفتهاي شغلي افراد، آموزش مستمر كاركنان، جذب افراد كارآمد و متخصص، مشاركت افراد در تصميم گيريها و توجه به انتقادات و پيشنهادهايشان، از جمله مواردي است كه درصورت توجه مديران به آنها، ميتواند در افزايش بهرهوري نيروي كار موثر باشد.
سرمايهاي به نام نيروي كار
امروزه، از نقش و اهميت نيروي انساني در فرايند توليد و ارائه خدمات در جوامع بشري به عنوان مهمترين عامل ياد ميشود.
با نگاهي اجمالي به مراحل تمدن بشري مشخص ميشود كه نقش نيروي انساني از يك نيروي كار ساده به سرمايه انساني تكامل يافته است، چرا كه پيشرفت تكنولوژي بدون تحولات نيروي انساني، فاقد كارايي است.
در عصر حاضر ديگر تزريق منابع مالي، عامل اصلي توسعه به شمار نميآيد، بلكه بهرهوري نيروي انساني است كه بيش از ساير عوامل، موجب ارتقاي سازمانها و به تبع آن توسعه نظامهاي اقتصادي در جهان ميشود و به همين دليل است كه ريشه و دليل عقب افتادگي كشورهاي توسعه نيافته به طور جدي تحت تاثير بهرهوري پايين نيروي انساني است.
به جرأت ميتوان ادعا كرد كه هر ماشيني در نهايت يك ظرفيت تعريف شده دارد كه بيش از يك حد معيني نميتوان از آن انتظار داشت، اما ظرفيتهاي انسان تا بي نهايت است. بنابراين رشد بالاي بهرهوري به ويژه بهرهوري نيروي انساني، همه فعاليتهاي اقتصادي و اجتماعي را تحت تاثير قرار ميدهد. اين روزها استفاده درست از نيروي انساني به عنوان ارزشمندترين و بزرگترين ثروت هر جامعه به صورت موضوعي مهم مورد توجه دولتها است. به عبارت ديگر ميتوان گفت كه انسان هم، هدف توسعه و هم عامل آن به شمار ميرود و تحقيق اهداف توسعه تا حد قابل توجهي به نحوه اداره و مديريت اين ثروت و منبع حياتي بستگي يافته است. در اين ميان تجربه نشان داده است كه كوچكسازي دولتها و ميدان دادن به بخشهاي خصوصي و تعاوني، همزمان موجب صعود روند بهرهوري و سرمايه گذاري، مشاركت و منابع انساني ميشود.
فريده عباسي
يکشنبه|ا|3|ا|ارديبهشت|ا|1391
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[مشاهده در: www.ettelaat.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 94]
-
گوناگون
پربازدیدترینها