مي خواند.گري سيك بر اين باور است كه بدون در نظر گرفتن اين كه ايران چگونه از اسرائيل و يا نيروهاي آمريكايي انتقام مي گيرد، بسيار براي آمريكا سخت خواهد بود كه از ورود به جنگ سوم در خاورميانه اجتناب كند. جنگي كه هزينه هاي بيشتر و نتيجه اي نامشخص تر از جنگ افغانستان و عراق خواهد داشت، افسران امنيتي بسياري در پنتاگون عليه آن هستند و مخالفت بسياري نيز در داخل دولت شكل خواهد گرفت. مساله اي كه بحث هايي عمومي در مورد گستره منافع مشترك آمريكا و اسرائيل شكل خواهد و آسيب ديدن روابط اين دو كشور خطري بسيار بزرگ براي اسرائيل خواهد بود.اما اتفاقاتي كه استاد دانشگاه كلمبيا در خطوط پيشين ترسيم كرد نشان دهنده تمام ترس او نيست. وي مهم ترين تهديد را نه در روز يا هفته اول بعد از حمله اسرائيل، بلكه در سال بعد يا حتي بعدتر از آن مي داند. زماني كه به باور وي يك بحران اقتصادي بزرگ با شواهدي از تلاش ايران براي ساخت سلاح هسته اي همراه شود.با گذاشتن تحليل هايي از اين دست در كنار گزارش هايي كه سازمان هاي مختلف بين المللي و آمريكايي منتشر كرده اند در مورد اين كه ايران به دنبال ساخت سلاح هسته اي نيست، مي توان به اين نتيجه رسيد كه آمريكا مجبور است با هر وسيله ممكن جلوي اقدام نظامي اسرائيل عليه ايران را بگيرد. در واقع بعد از حمله اي نظامي، حتي اگر ايران بر اساس آموزه هاي اخلاقي و ديني خود نخواهد كه به سمت توليد سلاح هسته اي برود، منطق آمريكايي نمي تواند همچين مساله اي را باور كند و بنابراين تمام سنارويوهاي خود را بر اين اساس خواهد چيد. به اين ترتيب از نظر آنها و براي آنها عاقلانه تر و مفيدتر اين است كه ايران به فعاليت هاي هسته اي خود تحت نظارت آژانس ادامه دهد تا اين كه فضايي را ايجاد كنند كه به دنبال ساخت سلاح هسته اي برود.شنبه 12 فروردين 1391 12:27

واضح آرشیو وب فارسی:جهان نیوز: استراتژي ايران در صورت حمله نظامي چه خواهد بود ؟ گري سيك از اعضاي شوراي امنيت ملي آمريكا در زمان رياست جمهوري فورد، كارتر و ريگان و دستيار اصلي كاخ سفيد در امور ايران در زمان انقلاب اسلامي و تسخير لانه جاسوسي بود. وي كه هم اكنون استاد مسائل بين المللي در دانشگاه كلمبيا است در يادداشتي كه با عنوان «اگر اسرائيل ايران را بمباران كند چه مي شود؟» در سايت «سي ان ان» منتشر شده است به عواقب حمله نظامي اسرائيل به ايران مي پردازد.به گزارش «تابناك»، گري سيك در اين يادداشت با فرض وقوع حمله اسرائيل به ايران، نخستين واكنش را تشكيل جلسه اضطراري شوراي امنيت سازمان ملل براي تصويب قطعنامه اي در محكوميت اسرائيل مي داند و چنانچه آمريكا قطعنامه را وتو كند ترديدها در مورد همدستي آمريكا با اسرائيل از بين خواهد رفت.با اين وجود، احتمالا كشورهاي اروپايي از اين قطعنامه حمايت خواهند كرد و اين نشانه آغاز فروپاشي ائتلاف تحريم ها عليه ايران خواهد بود كه شكل دادن به آن سال ها زحمت را به دنبال داشته است. چرا كه هم امريكايي ها و هم اروپايي ها به طور ضمني بر اين باور بوده اند كه تحريم هاي فلج كننده جايگزيني بوده است براي جنگ، و با وقوع جنگ اين باور ديگر معتبر نخواهد بود.اما ايران چه خواهد كرد؟ گري سيك در پاسخ به اين پرسش مي نويسد «همه انتظار دارند كه ايران پاسخ نظامي سنگيني بدهد. اما ممكن است متعجب شوند».به باور وي ايران اعلاميه لازم براي خروج از «معاهده منع گسترش سلاح هاي هسته اي(NPT) » را صادر خواهد كرد و به بازرسي هاي آژانس پايان خواهد داد. مقامات ايراني لزوما اعلام نخواهند كرد كه قصد دارند به سمت توليد سلاح هاي هسته اي پيش بروند، اما روشن خواهند ساخت كه به عنوان كشوري غيرهسته اي كه مورد حمله دولتي داراي سلاح هسته اي قرار گرفته است، اين تصميمي است كه كاملا به آنها بستگي دارد. تمام ذخاير اورانيوم غني شده از نظارت آژانس خارج خواهد شد و تمام دوربين هاي نظارتي نيز برچيده مي شوند.اما اگر ايران بتواند يك يا چند هواپيماي اسرائيلي را سرنگون كند پيچيدگي متفاوتي پيش خواهد آمد. يك يا چند خلبان اسرائيلي در دست ايران مي تواند به شدت خطر گسترش درگيري را چه توسط آمريكا يا اسرائيل افزايش دهد.گري سيك همچنين به اثرات عمومي تر اين اتفاق نيز مي پردازد. بازارها متوجه مي شوند كه توليد روزانه دو ميليون بشكه نفت ايران تا زمان نامعلومي وجود ندارد و قيمت ها جهشي ناگهاني خواهد داشت. رئيس صندوق بين المللي پول افزايش اوليه قميت نفت را بيست تا سي درصد مي داند. اما اين مي تواند تنها آغاز كار باشد. تصور اينكه لوله هاي انتقال نفت عراق توسط شبه نظاميان هوادار ايران منفجر شوند و ميليون ها بشكه نفت ديگر نيز از بازارها خارج شود، سخت نيست. اتفاقي كه ممكن است براي خط لوله باكو- جيحان – تفليس نيز رخ دهد.علاوه بر اين مي توان انتظار داشت كه دريافت و بارگيري نفت در بندرهاي عربي خليج فارس نيز به علت عمليات تخريبي و حملات رايانه اي به سيستم هاي كنترل با مشكل روبه رو شود. و اگر اين وضعيت چند هفته ادامه پيدا كند قيمت نفت و بنزين به طرز بي سابقه اي افزايش پيدا خواهد كرد.افزايش قيمت نفت همچون مالياتي گزاف خواهد بود بر اقتصاد جهاني، آن هم درست زماني كه نشانه هاي خروج از ركود بزرگ را بروز مي دهد. اقتصادهاي شديدا آسيب پذير، مانند كشورهاي جنوب اروپا ممكن است دچار ورشكستگي شوند اما همه كشورها با چالش هاي مهمي مواجه خواهند شد كه مانند موجي، از حمل و نقل و هزينه هاي توليد به تمام جنبه هاي صنايعشان خواهد رسيد. چيزي كه وي آن را «سلاح كشتار جمعي واقعي ايران» مي خواند.گري سيك بر اين باور است كه بدون در نظر گرفتن اين كه ايران چگونه از اسرائيل و يا نيروهاي آمريكايي انتقام مي گيرد، بسيار براي آمريكا سخت خواهد بود كه از ورود به جنگ سوم در خاورميانه اجتناب كند. جنگي كه هزينه هاي بيشتر و نتيجه اي نامشخص تر از جنگ افغانستان و عراق خواهد داشت، افسران امنيتي بسياري در پنتاگون عليه آن هستند و مخالفت بسياري نيز در داخل دولت شكل خواهد گرفت. مساله اي كه بحث هايي عمومي در مورد گستره منافع مشترك آمريكا و اسرائيل شكل خواهد و آسيب ديدن روابط اين دو كشور خطري بسيار بزرگ براي اسرائيل خواهد بود.اما اتفاقاتي كه استاد دانشگاه كلمبيا در خطوط پيشين ترسيم كرد نشان دهنده تمام ترس او نيست. وي مهم ترين تهديد را نه در روز يا هفته اول بعد از حمله اسرائيل، بلكه در سال بعد يا حتي بعدتر از آن مي داند. زماني كه به باور وي يك بحران اقتصادي بزرگ با شواهدي از تلاش ايران براي ساخت سلاح هسته اي همراه شود.با گذاشتن تحليل هايي از اين دست در كنار گزارش هايي كه سازمان هاي مختلف بين المللي و آمريكايي منتشر كرده اند در مورد اين كه ايران به دنبال ساخت سلاح هسته اي نيست، مي توان به اين نتيجه رسيد كه آمريكا مجبور است با هر وسيله ممكن جلوي اقدام نظامي اسرائيل عليه ايران را بگيرد. در واقع بعد از حمله اي نظامي، حتي اگر ايران بر اساس آموزه هاي اخلاقي و ديني خود نخواهد كه به سمت توليد سلاح هسته اي برود، منطق آمريكايي نمي تواند همچين مساله اي را باور كند و بنابراين تمام سنارويوهاي خود را بر اين اساس خواهد چيد. به اين ترتيب از نظر آنها و براي آنها عاقلانه تر و مفيدتر اين است كه ايران به فعاليت هاي هسته اي خود تحت نظارت آژانس ادامه دهد تا اين كه فضايي را ايجاد كنند كه به دنبال ساخت سلاح هسته اي برود.شنبه 12 فروردين 1391 12:27
گري سيك از اعضاي شوراي امنيت ملي آمريكا در زمان رياست جمهوري فورد، كارتر و ريگان و دستيار اصلي كاخ سفيد در امور ايران در زمان انقلاب اسلامي و تسخير لانه جاسوسي بود. وي كه هم اكنون استاد مسائل بين المللي در دانشگاه كلمبيا است در يادداشتي كه با عنوان «اگر اسرائيل ايران را بمباران كند چه مي شود؟» در سايت «سي ان ان» منتشر شده است به عواقب حمله نظامي اسرائيل به ايران مي پردازد.

به گزارش «تابناك»، گري سيك در اين يادداشت با فرض وقوع حمله اسرائيل به ايران، نخستين واكنش را تشكيل جلسه اضطراري شوراي امنيت سازمان ملل براي تصويب قطعنامه اي در محكوميت اسرائيل مي داند و چنانچه آمريكا قطعنامه را وتو كند ترديدها در مورد همدستي آمريكا با اسرائيل از بين خواهد رفت.

با اين وجود، احتمالا كشورهاي اروپايي از اين قطعنامه حمايت خواهند كرد و اين نشانه آغاز فروپاشي ائتلاف تحريم ها عليه ايران خواهد بود كه شكل دادن به آن سال ها زحمت را به دنبال داشته است. چرا كه هم امريكايي ها و هم اروپايي ها به طور ضمني بر اين باور بوده اند كه تحريم هاي فلج كننده جايگزيني بوده است براي جنگ، و با وقوع جنگ اين باور ديگر معتبر نخواهد بود.

اما ايران چه خواهد كرد؟ گري سيك در پاسخ به اين پرسش مي نويسد «همه انتظار دارند كه ايران پاسخ نظامي سنگيني بدهد. اما ممكن است متعجب شوند».

به باور وي ايران اعلاميه لازم براي خروج از «معاهده منع گسترش سلاح هاي هسته اي(NPT) » را صادر خواهد كرد و به بازرسي هاي آژانس پايان خواهد داد. مقامات ايراني لزوما اعلام نخواهند كرد كه قصد دارند به سمت توليد سلاح هاي هسته اي پيش بروند، اما روشن خواهند ساخت كه به عنوان كشوري غيرهسته اي كه مورد حمله دولتي داراي سلاح هسته اي قرار گرفته است، اين تصميمي است كه كاملا به آنها بستگي دارد. تمام ذخاير اورانيوم غني شده از نظارت آژانس خارج خواهد شد و تمام دوربين هاي نظارتي نيز برچيده مي شوند.

اما اگر ايران بتواند يك يا چند هواپيماي اسرائيلي را سرنگون كند پيچيدگي متفاوتي پيش خواهد آمد. يك يا چند خلبان اسرائيلي در دست ايران مي تواند به شدت خطر گسترش درگيري را چه توسط آمريكا يا اسرائيل افزايش دهد.

گري سيك همچنين به اثرات عمومي تر اين اتفاق نيز مي پردازد. بازارها متوجه مي شوند كه توليد روزانه دو ميليون بشكه نفت ايران تا زمان نامعلومي وجود ندارد و قيمت ها جهشي ناگهاني خواهد داشت. رئيس صندوق بين المللي پول افزايش اوليه قميت نفت را بيست تا سي درصد مي داند. اما اين مي تواند تنها آغاز كار باشد. تصور اينكه لوله هاي انتقال نفت عراق توسط شبه نظاميان هوادار ايران منفجر شوند و ميليون ها بشكه نفت ديگر نيز از بازارها خارج شود، سخت نيست. اتفاقي كه ممكن است براي خط لوله باكو- جيحان – تفليس نيز رخ دهد.

علاوه بر اين مي توان انتظار داشت كه دريافت و بارگيري نفت در بندرهاي عربي خليج فارس نيز به علت عمليات تخريبي و حملات رايانه اي به سيستم هاي كنترل با مشكل روبه رو شود. و اگر اين وضعيت چند هفته ادامه پيدا كند قيمت نفت و بنزين به طرز بي سابقه اي افزايش پيدا خواهد كرد.

افزايش قيمت نفت همچون مالياتي گزاف خواهد بود بر اقتصاد جهاني، آن هم درست زماني كه نشانه هاي خروج از ركود بزرگ را بروز مي دهد. اقتصادهاي شديدا آسيب پذير، مانند كشورهاي جنوب اروپا ممكن است دچار ورشكستگي شوند اما همه كشورها با چالش هاي مهمي مواجه خواهند شد كه مانند موجي، از حمل و نقل و هزينه هاي توليد به تمام جنبه هاي صنايعشان خواهد رسيد. چيزي كه وي آن را «سلاح كشتار جمعي واقعي ايران» مي خواند.

گري سيك بر اين باور است كه بدون در نظر گرفتن اين كه ايران چگونه از اسرائيل و يا نيروهاي آمريكايي انتقام مي گيرد، بسيار براي آمريكا سخت خواهد بود كه از ورود به جنگ سوم در خاورميانه اجتناب كند. جنگي كه هزينه هاي بيشتر و نتيجه اي نامشخص تر از جنگ افغانستان و عراق خواهد داشت، افسران امنيتي بسياري در پنتاگون عليه آن هستند و مخالفت بسياري نيز در داخل دولت شكل خواهد گرفت. مساله اي كه بحث هايي عمومي در مورد گستره منافع مشترك آمريكا و اسرائيل شكل خواهد و آسيب ديدن روابط اين دو كشور خطري بسيار بزرگ براي اسرائيل خواهد بود.

اما اتفاقاتي كه استاد دانشگاه كلمبيا در خطوط پيشين ترسيم كرد نشان دهنده تمام ترس او نيست. وي مهم ترين تهديد را نه در روز يا هفته اول بعد از حمله اسرائيل، بلكه در سال بعد يا حتي بعدتر از آن مي داند. زماني كه به باور وي يك بحران اقتصادي بزرگ با شواهدي از تلاش ايران براي ساخت سلاح هسته اي همراه شود.

با گذاشتن تحليل هايي از اين دست در كنار گزارش هايي كه سازمان هاي مختلف بين المللي و آمريكايي منتشر كرده اند در مورد اين كه ايران به دنبال ساخت سلاح هسته اي نيست، مي توان به اين نتيجه رسيد كه آمريكا مجبور است با هر وسيله ممكن جلوي اقدام نظامي اسرائيل عليه ايران را بگيرد. در واقع بعد از حمله اي نظامي، حتي اگر ايران بر اساس آموزه هاي اخلاقي و ديني خود نخواهد كه به سمت توليد سلاح هسته اي برود، منطق آمريكايي نمي تواند همچين مساله اي را باور كند و بنابراين تمام سنارويوهاي خود را بر اين اساس خواهد چيد. به اين ترتيب از نظر آنها و براي آنها عاقلانه تر و مفيدتر اين است كه ايران به فعاليت هاي هسته اي خود تحت نظارت آژانس ادامه دهد تا اين كه فضايي را ايجاد كنند كه به دنبال ساخت سلاح هسته اي برود.

شنبه|ا|12|ا|فروردين|ا|1391

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جهان نیوز]

[مشاهده در: www.jahannews.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 143]