تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 25 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):به راستى حكمتى كه در قلب منافق جا مى گيرد، در سينه اش بى قرارى مى كند تا از آن بي...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815812145




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نقد و بررسي كتاب «معنا، امكان و راهكارهاي علم ديني»؛ نگاه و روايتي «صدرايي» از نسبت علم و دين


واضح آرشیو وب فارسی:شبكه خبر دانشجو: نقد و بررسي كتاب «معنا، امكان و راهكارهاي علم ديني»؛ نگاه و روايتي «صدرايي» از نسبت علم و دين
«معنا، امكان و راهكارهاي علم ديني» كتابي است كه با عمق و غناي خاص فلسفي به بحث و نظر در خصوص ماهيت علم ديني از منظر صدرايي پرداخته است.


گروه علمي «خبرگزاري دانشجو»؛ كتاب ماه علوم اجتماعي در آخرين شماره خود ( 46-47) به معرفي يكي از جديدترين كتاب هاي منتشره در حوزه علم ديني با عنوان «معنا، امكان و راهكارهاي علم ديني» اثر دكتر حسين سوزنچي، عضو هئيت علمي دانشگاه امام صادق (ع) پرداخته است.

«معنا، امكان و راهكارهاي علم ديني» كه امروز به مرجع بسياري از دانشجويان علاقه مند در حوزه علم ديني تبديل شده است، كتابي است كه با عمق و غناي خاص فلسفي به بحث و نظر در خصوص ماهيت علم، دين و علم ديني پرداخته و ضمن آن مهمترين ديدگاههاي موجود در باب ماهيت علم ديني را مورد بحث و نظر قرار داده است.

لازم به ذكر است ناشر اين كتاب 417 صفحه اي كه در سال 1389 چاپ شده است پژوهشكده مطالعات فرهنگي و اجتماعي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري مي باشد.

معرفي و نقد و بررسي كتاب ماه علوم اجتماعي از اين اثر به شرح زير است:

*اثر مذكور، واكنشي به مباحثي است كه در ايران و عمدتاً بعد از انقلاب اسلامي در ارتباط با نسبت علم مدرن و دين، بالاخص اسلام مطرح شده است

محمدرضا قائمي نيك - «بحث از توليد علم ديني و تحول‌آفريني در علوم جديد، دغدغه‏ي مقدسي است كه مدتي است در برخي از جوامع اسلامي، خصوصاً ايران اسلامي مطرح گرديده است» (ص383). «حسين سوزنچي»، طرح مسئله‏ي كتاب «معنا، امكان و راهكارهاي علم ديني» را در صفحات پاياني و در بخشي با عنوان «سخن‌ آخر» آورده است و در همانجا در جمله‌اي كوتاه، نسبت اثر خود با علم ديني را اين‏چنين بيان داشته است: «آنچه در اين اثر نگاشته‌ام نيز مصداقي از همين توليد علم ديني مي‌دانم». به نظر مي‌رسد منظور سوزنچي از اين تعبير كه در مقدمه نيز اشاراتي بدان شده است، خود را در محتواي كتاب نشان مي‌دهد. اثر مذكور، واكنشي به مباحثي است كه در ايران و عمدتاً بعد از انقلاب اسلامي در ارتباط با نسبت علم مدرن و دين، بالاخص اسلام مطرح شده است. اين اثر، با مقدمه‌اي كوتاه و شرح تحديدات و تعيين حوزه‏ي پژوهش و تعريف برخي واژگان و الفاظ آغاز مي‌شود. سطح كتاب نيز براي افرادي است كه «لااقل مطالعاتي درباره‏ي تاريخ و فلسفه‏ي علم» (ص 9) دارند.

*سوزنچي در سرتاسر كتاب، ميان دو تلقي از علم، تمايز قائل مي‌شود

پس از مقدمه، بخش اول در سه فصل به «ماهيت علم» مي‌پردازد. سوزنچي در سرتاسر كتاب، ميان دو تلقي از علم، تمايز قائل مي‌شود؛ علم در مقام ثبوت كه علم را از منظر تحليل منطقي-فلسفي مي‌نگرد و علم در مقام اثبات كه آن را از منظر تاريخي-جامعه‌شناختي مورد مطالعه قرار مي‌دهد (ص17). تمايز ديگري كه ميان دو معنا از علم نهاده شده، علم را به مثابه يك گزاره‏ي معرفتي و علم را به مثابه يك نظام معرفتي مي‌داند (ص17).

در ذيل فصل اول، ابتدا تلقي تاريخي-جامعه‌شناختي از علم را در تاريخ تحولات علم در فرهنگ اسلامي و فرهنگ غربي و سپس در مقام ثبوت و نفس‌الامر به مثابه تلقي منطقي-فلسفي مي‌كاود. با ناموجه دانستن تمايز «روشي» معرفت‌ها كه نقدي بر ديدگاه «عبدالكريم سروش» است، تمايز معرفت‌ها به تنوع و تمايز موضوعات و غايات آن‏ها موكول مي‌شود. بر طبق ديدگاهي كه مؤلف از همين ابتدا اخذ مي‌كند و با تكيه بر آن نيز ديدگاه قبلي را مورد نقد قرار مي‌دهد، ماهيت علم در مقام ثبوت و نفس‌الامر، «كشف واقع» است كه نه در دام نسبيت گرفتار مي‌شود و نه آنچنان‏كه در جهان مدرن رخ نمود، به عنوان ابزاري براي كسب قدرت بدان نگريسته مي‌شود (ص64). كشف واقع دانستن ماهيت علم، مبتني بر چهار گزاره‏ي بديهي است كه اشاره به مباني رئاليستي و واقع‌نمايي در علم دارند (ص65).

در ادامه، بحثي در رابطه با نسبت هست‌ها و بايدها و حكمت نظري و عملي طرح مي‌شود كه مي‌توان اين رابطه را براساس مباني فلسفه‏ي اسلامي و تمايز ميان وجود بالقوه و وجود بالفعل و طرح نظريه‏ي فطرت حل كرد (صص78-84).

*آنچه بر علم حقيقي تأثيرگذار است، مبادي معرفتي است اگر برخي عوامل غيرمعرفتي هم بر علم تأثير مي گذارند در مقام اثبات است نه در مقام ثبوت و نفس‌الامر

در ذيل عنوان «علم به عنوان يك نظام معرفتي»، به معيار وحدت علم كه موضوع و غايت آن است، جايگاه معرفتي امور مقدم بر علم كه همان مبادي تصوري و تصديقي است و نيز به نسبت ميان علوم طبيعي و انساني مي‌پردازد(صص95-112). آنچه بر علم حقيقي تأثيرگذار است، مبادي معرفتي است و اگر برخي عوامل غيرمعرفتي را بر علم تأثيرگذار مي‌دانند، به علم در مقام اثبات و با تلقي تاريخي-جامعه‌شناختي نظر دارند نه در مقام ثبوت و نفس‌الامر. اين معرفت‌شناسي جديد و فلسفه‏ي علم متأخر است كه تأثير عوامل غيرمعرفتي بر علم را موجه نشان داده و به كل علم تسري مي‌دهد (ص108). با اندك دقتي مي‌توان به مباني فلسفي و معرفتي ديدگاه سوزنچي در همين بخش اول و به صورت موجزتر در جمع‌بندي پايانِ بخش كه در همه‏ي بخش‌ها تكرار مي‌شود، پي بُرد و آن را درك كرد.

*در دين «معرفت مطلق، ثابت و قطعي» داريم

بخش دوم در باب ماهيت دين است. نقد و بررسي نظريه‏ي «قبض و بسط تئوريك شريعت» و در ذيل عنوان فصل اول؛ امكان معرفت ديني، مدخل ورود سوزنچي به تبيين ديدگاهش در باب ماهيت دين در نسبت ميان علم و دين است. ماحصل اين نقد و بررسي، نقد تكثرگرايي ديني و رسيدن به اين منظر است كه در دين، براساس ملاك‌هاي عقلاني، امكان نقد، جرح و تعديل مدعيات مختلف ديني و قرائت‌هاي مختلف وجود دارد و قبض و بسط معارف بشري، منجر به نسبيت و قبض و بسط بي‌پايان اصل معارف ديني نمي‌شود. اين امكان نشان از حضور «معرفت مطلق، ثابت و قطعي» در دين دارد كه در طول قرائت‌هاي مختلف و متكثر قرار مي‌گيرد (ص139-140). اين معرفت قطعي، نشان از حضور «عقل به عنوان يكي از منابع دين» دارد كه مؤلف، در ذيل فصل دوم از بخش دوم، به جايگاه عقل در اصول فقه، فلسفه‏ي اسلامي و برخي ديگر علوم اسلامي مي‌پردازد. در ابتداي اين فصل، تأكيد مجدد و صريحي بر اين نكته دارد كه «در اين نوشتار، دين اسلام با قرائت عقلاني آن مدنظر است و عقل، امري بيرون از دين و معارض با دين نيست و اين امري است كه مورد پذيرش تمامي علماي اصولي شيعه است» (صص141-142). حضور عقل در ميان علماي اصولي شيعه نيز چنانكه واضح است، بحث را به اجتهاد مي‌كشاند كه سوزنچي، مختصر بحثي در مباني آن انجام مي‌دهد.

فصل سوم از بخش دوم، براي تشريح مباني اجتهاد، به «رابطه‏ي عقل و نقل و قلمرو و غرض متون ديني» مي‌پردازد. روش حل اين رابطه، روش درون ديني است كه با تكيه بر فلسفه‏ي نبوت، نياز عقل بشري به وحي و نقل در حوزه‏ي مسائل نظري، عملي و احساسي محقق مي‌شود. ورود مؤلف به هر بخش همراه با نقد و بررسي نظرات مخالف ديدگاه خود اوست. سوزنچي سعي دارد با نقد روش برون ديني در حل اين مسئله (ص153)، نقد مخالفان نياز عقل بشري به وحي و نبوت و نقد معتقدين به اكتفاء بشر به عقل خويش (ص159)، نقد رويكردهاي ايمان‌گرايانه به لزوم نبوت (ص160) يا نقد قائلين به عدم تلازم عقل و وحي (ص163)، مخاطب را قانع سازد كه تعارض‌هاي احتمالي ميان عقل و نقل (وحي)، در سطحي عميق‌تر و با تأويل دستاوردهاي عقلي يا اقرار به جهل نسبت به تماميِ واقعيت، حل مي‌شود (ص164). اين تعارض‌ها در معارف نظري، محال است؛ در حوزه‏ي هست‌ها و نيست‌ها، «منطقاً تعارض نقل و عقل محال است، زيرا پذيرش يك مطلب به عنوان معرفت نظري، تنها زماني محقق مي‌شود كه آن مطلب از دريچه‏ي درك آدمي گذشته باشد و اگر مفاد ظاهري آن كلام، خلاف امور قطعيِ عقلي باشد، در پذيرش آن كلام توقفي صورت نمي‌گيرد تا مفاد حقيقي آن معلوم شود» (صص167-168). در حوزه‏ي مسائل عملي، وحي، محدوده‏ي آزمون‌هاي تجربي را با توجه به پذيرش اصل نبوت تعيين مي‌كند و در پرتو اصل خاتميت، با تغييرات زمانه تعامل مي‌نمايد (ص177). حوزه‏ي مسائل احساسي نيز كه از اساس از دايره‏ي معرفت بيرون‌اند و پرداختن به آنها وجهي ندارد.

*بخش سوم، بخش پژوهشي كتاب و در خصوص ديدگاه‌هاي موجود در باب ماهيت علم ديني است

بخش سوم، بخش پژوهشي كتاب است؛ «ديدگاه‌هاي موجود در باب ماهيت علم ديني»، كه بنا به تذكر مؤلف، محدود و منحصر به جامعه‏ي علمي ايران‌ هستند، به سه دسته تقسيم مي‌شوند.

ديدگاه اول: اصالت‌دهندگان به معارف نقلي در توليد علم

فصل اول، مختص به اصالت‌دهندگان به معارف نقلي در توليد علم است. ديدگاه «مهدي نصيري» در كتاب «اسلام و تجدد» در ذيل عنوان «استخراج علم از متون نقلي» و ديدگاه مشهور به «فرهنگستان علوم اسلامي» (سيد منيرالدين حسيني هاشمي و محمدمهدي ميرباقري) در ذيل عنوان «استخراج نظام معرفتي حاكم بر توليد علم از متن نقلي»، تقرير، نقد و بررسي مي‌شوند.

ديدگاه دوم: افرادي هستند كه ديدگاه‌هاي غربي، مبناي كارشان است

سه مرحله‏ي فكري عبدالكريم سروش با عنوان «حضور دين در عرصه‏ي علم در مقام گرد‌آوري»، مدل تأسيسي علم ديني «خسرو باقري» در كتاب «هويت علم ديني» در ذيل عنوان «حضور آموزه‌هاي نقلي در عرصۀ پيش‌فرض‌ها و زمينه‌سازي براي پردازش فرضيه‌ها» و «تحويل علم به فرهنگ و جايگزيني فرهنگ ديني به جاي علم» متعلق به «سعيد زيباكلام»، مهم‏ترين ديدگاه‌هاي فصل دوم از بخش سوم هستند. اين سه ديدگاه، در نسبتي كه با «اصالت دادن به روش تجربي در توليد علم» دارند، به ترتيب با تكيه بر فلسفه‏ي علم كارل پوپر، تكيه بر علوم روان‌شناختي، آراء لاكتوش و كوهن و در مورد سوم، نقد و بررسي مكتب ادينبورا و آراء كوهن، سه موضع حداقلي، مياني و حداكثري را اتخاذ كرده‌اند. فارغ از نقد‌هاي موردي، نقد كلي مطرح بر اين سه ديدگاه اين است كه «ناكافي‌بودن بنيان‌هاي فلسفي در حوزه‏ي علم‌شناسي و معرفت‌شناسي»ِ آن‏ها، موجب شده است تا «ماحصل تلاش آن‏ها نتيجه‌اي بيش از اذعان به هويت فرهنگي-تاريخي براي علم نداشه باشد و علم ديني را در بهترين حال به عنوان يك مكتب علمي رقيب مكاتب علمي كنوني معرفي كنند نه علمي كه واقعاً علم و جهانشمول باشد» (ص 329).

ديدگاه سوم: كساني هستند كه توجه توأمان به روش‌هاي مختلف كسب معرفت دارند

ديدگاه مهدي گلشني، سيدحسين نصر و (آيت‌الله) جوادي آملي، در ذيل «فصل سوم [از بخش سوم]: توجه توأمان به روش‌هاي مختلف كسب معرفت» قرار مي‌گيرند. گلشني كه بيشتر در حوزه‏ي علوم طبيعي به پژوهش پرداخته و تمايز ميان علوم طبيعي و علوم انساني در بحث علم ديني را نمي‌پذيرد، معتقد است دين به علم، جهت‌دهي مي‌كند و بايستي «هر معرفتي را در جايگاه خويش قرار داد، به نحوي كه هم به پژوهش‌هاي تجربي بها داده شود و هم محدوده‏ي تجربه شناسايي و به رسميت شناخته شود و كار متافيزيك بر عهده‏ي تجربه گذاشته نشود» (ص279). آنچه نصر، علم سنتي يا علم قدسي مي‌داند (پاورقي ص287)، بنا بر نظر سوزنچي، با تكيه بر آراء سنت‌گرايان، راهكار تلفيق، «پرهيز از انحصارگرايي تجربي و آميختن معقول ارزش‌هاي متعالي و جهان‌بيني صحيح با شالوده‏ي علم» را مطرح مي‌كند (ص330). ديدگاه سومِ اين دسته، با تكيه بر مباني فلسفه‏ي اسلامي، بالاخص فلسفه‏ي صدرايي، «با بهره‌گيري از مباحث منطق، الاهيات (نبوت) و اصول فقه»، در تعيين نسبت ميان عقل و نقل، مراتب مختلف علم و وجود، طرحي را ارائه مي‌دهد كه «براي توليد فراورده‏ي واحدي كه همان‌قدر كه علمي است، ديني نيز هست» (صص330) مفيد مي‌باشد.

*علم در مقام ثبوت، نه تنها ديني و غيرديني ندارد، بلكه همه‏ي علوم در اين مقام، علوم اسلامي‌اند به عبارتي مسائل علم ديني، نه در مقام ثبوت، بلكه در مقام اثبات و تفسيري رخ مي‌نمايند كه عالِم از جهان به‏دست مي‌دهد

در ديدگاه اخير كه ديدگاه مختار نويسنده نيز هست، علم در مقام ثبوت، نه تنها ديني و غيرديني ندارد، بلكه همه‏ي علوم در اين مقام، علوم اسلامي‌اند. «علم اگر علم باشد، نه وهم و خيال و فرضيه‏ي محض، هرگز غيراسلامي نمي‌شود» (ص302) نه تنها علومي نظير فقه و فلسفه‏ي اسلامي كه اوراق كتاب تكوين الهي را ورق مي‌زنند، بلكه «علم فيزيك در شرايطي كه مفيد يقين يا طمانينه‏ي عقلي است و در مرز فرضيه و وهم و گمان به‏سر نمي‌برد، يقيناً اسلامي است، هرچند شخص فيزيكدان ملحد و يا شاكّ باشد». (همان). بنابراين مسائل علم ديني، نه در مقام ثبوت، بلكه در مقام اثبات و تفسيري رخ مي‌نمايند كه عالِم از جهان به‏دست مي‌دهد.

آنچه ديدگاه نگارنده بيان مي‌شود، همان ديدگاه (آيت‌الله) جوادي آملي با تنقيح و وضوح بيشتر است
عنوان بخش چهارم، «ماهيتِ علم ديني و راهكار تحقق آن از ديدگاه نگارنده» است. اين بخش كه در حكمِ جمع‌بندي مباحث پيشين و تا حدي بيان منسجم‌تر و منقح‌تري از مباحث بخش اول و دوم است، با «معنا و امكان علمِ ديني» آغاز مي‌شود. بيان مباني علم‌شناختي در ذيل شش بند كه تاحدودي جمع‌بندي مباحث بخش اول است و مباني دين‌شناختي كه صورت منقح مفاد بخش دوم است، مهم‏ترين محور‌هاي اين بخش است. خصلت كاشفيت علم، عدم مجوز براي دخالت پيش‌فرض‌هاي غيرمعرفتي در علم در مقام ثبوت و نظاير آن‏ها و نيز بيان فلسفه‏ي نبوت، تعيين نسبت عقل و نقل و مسائلي از اين دست، در ادامه طرح مي‌شوند (ص334-336). آنچه ديدگاه نگارنده بيان مي‌شود، همان ديدگاه (آيت‌الله) جوادي آملي با تنقيح و وضوح بيشتر است.

*تحقق علم ديني در گرو تغيير در «برنامه‏ي آموزشي و درسي»، «برنامه‌هاي تربيتي و پرورشي»، «پيشنهاداتي براي تغيير در حوزه و دانشگاه» و «برخي نهادهاي كلان كشوري» است

ماحصل ديدگاه نويسنده، اين است كه علم در مقام ثبوت و نفس‌الامر، ديني و غير ديني ندارد و از آنجا كه اسلام دينِ حق است، علوم، همگي اسلامي هستند؛ آنچه نياز به علم ديني را ضروري مي‌سازد، علم در مقام اثبات است و اين بدان معنا است كه تحقق علم ديني، منوط به وجود و حضور عالمان ديندار و بر عهده‏ي پژوهشگران متدين است (ص346). بنابراين، راهكار‌هاي تحقق علم ديني كه بخش پايانيِ تأملات سوزنچي را تشكيل مي‌دهد، همانطور كه از نفي كليه‏ي علوم جديد بر حذر مي‌دارد، متوجه الگوي «تأسيس علم ديني» نيز نيست، بلكه معطوف به برنامه‌ريزي براي ايجاد تغيير در ساختارها، سازمان‌ها و دستگاه‌هايي است كه در آن‏ها عالمان ديندار پرورده مي‌شوند. اين برنامه‌‌ريزي، «تحقق علم را نه در مجموعه‌هاي مكتوب، بلكه در درون يك عده از انسان‌ها جستجو مي‌كند و مي‌كوشد يك نهضت توليد علم را در اين انسان‌ها رقم بزند» (ص352). از آنجا كه موضوع اين اثر از ابتدا به جامعه‏ي علمي ايران تحديد و تدقيق شده بود، تحقق علم ديني، حتي با اعتقاد به خصلت كاشفيت علم، در گرو تغيير در «برنامه‏ي آموزشي و درسي»، «برنامه‌هاي تربيتي و پرورشي»، «پيشنهاداتي براي تغيير در حوزه و دانشگاه» و «برخي نهادهاي كلان كشوري» است.

نقد و بررسي

«معنا، امكان و راهكارهاي علم ديني»، دستِ‏كم به لحاظ صوري، از معضله‌اي رنج مي‌برد كه بيش از همه، خواندن اين اثر را با دشواري مواجه مي‌سازد و آن، حجم بسيار زياد كتاب است. اگر از بخش سومِ كتاب كه تنها بخش حقيقتاً پژوهشي اثر است، بگذريم، سه بخش ديگر، معطوف به طرح مسائل معرفت‌شناختي است كه مي‌توان آنها را در حجمي بسيار كمتر مورد تأمل قرار داد. در بخش سوم نيز امكان كاهش حجم وجود دارد. به نظر مي‌رسد با توجه به مخاطبين اين اثر كه مخاطبين خاص هستند (ص9)، مي‌توان با تجديدنظر و كاهش حجم صفحاتي كه اختصاص به معرفي يك جريان، نحله يا انديشه يافته است، تغيير يا حذف پاورقي‌هاي مكرر، مفصل و در مواردي كم‌اهميت، (به عنوان نمونه بنگريد به: ص2 پاورقي1، ص57 پاورقي 1، ص65 پاورقي2، ص66 ، ص70 پاورقي 5، ص73 پاورقي 1، ص77 پاورقي2، ص83، ص84 پاورقي2، ص263 پاورقي 4 و موارد ديگر) كه يا دانستن آنها براي مخاطبان از مقدمات ضروري و پيش‌فرض‌ها است و يا در بخش‌هاي قبلي و بعدي توضيح داده شده‌اند و نيز تجديد نظر در تكرار مطالبي كه معطوف به شرح و بسط مطالب معرفتي و فلسفي و نيز ديدگاه‌ها، بالاخص ديدگاه (آيت‌الله) جوادي آملي و ديدگاه مختار مؤلف، شده‌اند، مطلوبيت اثر را بهبود بخشيد.

از سويي ديگر، به نظر مي‌رسد عنوان كتاب تناسب زيادي با محتوا و مضامين آن ندارد. عنوان كتاب، «كلي» و «جامع» است، حال آنكه محتواي اثر از ابتدا با ذكر قيودي مانند جامعه‏ي علمي ايران اسلامي (با تأكيد بر تلاش‌هاي بعد از انقلاب اسلامي)، نوع تلقي از دين، انحصار فلسفه‏ي الهي به فلسفه‏ي اسلامي، انحصار بحث به اسلام و در مواردي تشيع تحديد و تدقيق شده است كه فارغ از صحت و سقم يا تناسب اين مدعيات در حوزه‏ي علم ديني، با عنوان اثر همخواني و همدلي ندارد.

اما به لحاظ محتوايي، مي‌توان در برابر نگاه مختار مؤلف، پرسشي را در حوزه‏ي علوم اجتماعي ديني طرح كرد: با قبول اين مفروضات كه مقام علم، مقام كشف واقع است و تحققِ علم ديني، نيازمند عالمان ديني است، اگر «واقعيت»ي كه عالمانِ اجتماعيِ مسلمان، متكفِّل پرداختن به آن هستند، جامعه‌اي غيرِ ديني به معناي مجموعه‌اي از كنشگران غيرديني باشد، آنگاه چطور علوم اجتماعي ديني خواهيم داشت؟ به بيان ديگر، به فرض قبول پيش‌فرض‌هاي اين ديدگاه مبني بر اينكه علم در مقام ثبوت، به دليل اين‏كه جهانِ خلقت (به‌جاي جهان طبيعت) (ص357) جهاني ديني است، نمي‌تواند علمي غيرِ ديني باشد و تحقق علم ديني در مقام اثبات، نيازمند حضور عالمان ديني و ورود پيش‌فرض‌هاي ديني در عقايد و رويكردهاي آنان است، اين پرسش مطرح مي‌شود كه اگر «موضوع» علوم اجتماعي ديني، مجموعه‌اي از كنشگران غيرديندار باشد، تحقق علوم اجتماعي ديني چگونه است؟ آيا به فرض وجود عالِمان ديندار، اگر «موضوع» علوم اجتماعي ديني كه جامعۀ ديني (اسلامي) و مجموعه‏ي كنشِ كنشگران ديني است، وجود نداشته باشد، باز هم مي‌توان علوم اجتماعي ديني (اسلامي) داشت؟

شنبه|ا|20|ا|اسفند|ا|1390





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: شبكه خبر دانشجو]
[مشاهده در: www.snn.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 438]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن