واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: هموطن-همه آنان كه «كلاغ پر» شاه حسيني را ديدهاند از تماشاي زنها فرشتهاند راضيترند. اگر چه فيلم به لحاظ ساختار تكنيكي و نوع پردازش محتوايي داراي ضعفهاي عمدهاي است اما نسبت به اثر اول كارگردان، خوشساختتر و سرگرمكنندهتر است؛ البته بخش عمدهاي از اين جذابيت ظاهري به توانايي بازيگران آن در ارائه نقشهاي كميك برميگردد و اتفاقا مقايسه 2 فيلم شاهحسيني، فاصله بين گلزار و حيايي را در بازيگري به اثبات ميرساند. به اين معني كه اگر فيلم قصه خوبي نداشته باشد يا ساختار سينمايي و كارگرداني آن چشمگير نباشد، اين سطح بازيگري و توانايي كاراكترهاي اثر است كه تا حدودي ميتواند فيلم را از سقوط در سراشيبي مطلق نجات دهد. در زنها فرشتهاند اگر چه بازيگران مشهور ديگري نيز حضور دارند، اما اين توانايي امين حيايي است كه شيرازه فيلم را حفظ و جذابيت آن را تامين ميكند. زنها فرشتهاند، يك طنز اجتماعي است كه صرفا براي سرگرمي مخاطب و در نهايت براساس غافلگيري او، به عنوان يكي از تكنيكهاي سرگرمي در هنر سينما بنا ميشود و جاذبه خود را بيش از شيوه توليد اثر، از روانشناسي اجتماعي اثر ميگيرد. مخاطب شناسي ايراني بويژه در سالهاي اخير نشان ميدهد موضوع زن دوم، مناسبات زناشويي، خيانت مردان و بيوفايي زنان و لايههاي متعدد داستاني ديگر كه در ذات اين موضوع نهفته است مورد توجه تماشاگر قرار گرفته بويژه اگر بر مدار طنز و كميك قرار بگيرد، به رونق گيشه كمك زيادي ميكند. آنچه در پس فيلم زنها فرشتهاند به عنوان بنياد معنايي اثر وجود دارد و مثلا قرار است از آن دفاع شود، موقعيت زنانه و دفاع از جايگاه اجتماعي و حقوق اوست، اما تصويري كه از زنان ارائه ميشود صرفا در انتقامگيري، احساساتي بودن، بد جنس و حسود بودن و برخي ديگر از صفات منفي زنانه حدود و اثر معنايي فيلم به ضد خويش بدل ميشود. در واقع كليت فيلم يك دفاع زنانه و ضدمرد براي عقدهگشايي تاريخي است و گويا ميخواهد براي مردان خط و نشان بكشد كه هرگونه تدبير و عقل مردانهاي در مقابل زيركي و فريب زنانه خنثي ميشود و اين موجود بظاهر ضعيف، بسيار قدرتمندتر از مرد است. نقش امين حيايي در اينجا شباهت زيادي به نقش او در فيلم «نقاب» دارد، مردي با ظاهري جذاب و گرم كه توانايي زيادي در فريب و دلبري از زنان دارد و با زبان عشق با آنان سخن ميگويد تا با سوء استفاده از عاطفه زنانه به منافع شخصي خود دست يابد، اما در نهايت چهره واقعي زن از پشت نقاب بر ملا ميشود تا قهرمان فيلم، مردي فريب خورده باشد، ولي در زنها فرشتهاند تدابير و مكر زنانه، نه براي قهرمان اما براي مخاطبان آشكار است. حضور نيكي كريمي نيز در اوايل فيلم مبهم است تا اينكه بعد از چند سكانس مشخص ميشود كه او نيز با نقشه از پيش تعيين شده وارد ماجرا شده است؛ اما موقعيتسازي زنانه در زنها فرشتهاند داراي پارادوكسهاي زيادي است و اتفاقا عنوان فيلم را نمايندگي نميكند مثلا شيوه مواجه شدن همسر امين حيايي با دوستش (ليلا اوتادي) كه به او خيانت ميكند و در ادامه رها شدن او در كليت قصه يا حتي نشانههايي از علاقه نازنين به امين حيايي در حين وفاداري به دوستانش، از تزلزل موقعيت زنانه به دليل عاطفه و حسادتهاي او در اتباط با مردان خبر ميدهد و به نوعي ناتمام از زنان منجر ميشود. هاله رواني اثر به دور قهرمان اصلي فيلم امين حيايي به گونهاي است كه در پايان مخاطب به جاي اينكه از انتقامگيري زنان خوشحال شود با قهرمان شكست خورده آن همدردي ميكند! زنها فرشتهاند نمونه ديگري از سطحينگري و مخاطب محوري صرف در سينماي ايران است كه اتفاقا با طرح ناقص، سطحي و عوامانه وضعيت زنان به تنزل فرهنگي و اجتماعي آنان در ذهنيت جامعه منتهي ميشود و اتفاقا به تقويت نگرش جنسيتي و ابزاري از زن دامن ميزند. سرگرمي اگر به سردرگمي بيشتر مخاطب منتهي شود و طرح يك مساله اجتماعي را دچار كج فهمي كند تنها بر پيچيدگي آن ميافزايد و راه به جايي نخواهد برد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 278]