واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: سكانس آخر "عصر روز دهم" ملاقلیپور
همسفری كه در كربلا ماند ... منوچهر محمدی میگوید:« سال پیش همین ایام، با رسول ملاقلیپور هماهنگ كرده بودیم برای سفر كربلا. رسول نسخه اول فیلمنامه را نوشته بود، میخواست كه در سفر به كربلا، همه چیز را از نزدیك ببیند و اصلاحاتی در فیلمنامه انجام دهد، سفر اول هردویمان بود به كربلا.» این تهیهكنندهی سینما كه قرار بود در ساخت "عصر روز دهم" با زندهیاد ملاقلیپور همكاری داشته باشد، در ادامه به بخش سینمایی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) آورده است: « اما گویا، همه چیز آشنا بود، زیارت را كه انجام دادیم در "بینالحرمین" نشستیم، او گفت و من شنیدم و من گفتم او شنید به اقتضای كارمان كه سینما باشد برای هم ترسیم حادثه روز عاشورا را میگفتیم. قتلگاه، تل زینبیه، خیمگاه، كف العباس و ... به راستی ما در مكان بزرگترین تراژدی عالم هستی هستیم. و حرفهایمان كشید به سكانس پایان "عصر روز دهم" در بینالحرمین بودیم و مرحوم رسول ملاقلیپور سكانس پایانی را مینوشت، میگفت و میدید با دستانش قاب سینما درست كرد و گفت: بیا ببین از پلان شروع میكنیم، قاب را كه درست كرد، چشمانش را اشك پُر كرد. گنبد امام حسین(ع) در كادر بود و اما آن سكانس :سکانس 72 – روز ، خارجی، كربلا، بینالحرمین ذرات براق آرام آرام دانههای زنجیر شده و در پشت مردان فرود میآیند. پرچمهای قرمز و سبز از مقابل گنبد امام حسین (ع) كنار میروند. پاهای برهنه، دستهایی كه به سینه میزنند. "مریم" در میان جمعیت عزادار به طرف حرم حضرت ابوالفضل (ع) میرود. نگاهش نه هر سو میچرخد. "فضه" را میبیند. از میان سیل جمعیت به طرف او میرود. او را نمییابد. مقابل حرم حضرت ابوالفضل (ع) است. با صدای نوحه جمعیت كه یا حسین (ع) میگویند، رو به عقب بر میگردد. حرم امام حسین (ع) مقابلش است. مادرش را نوزاد به آغوش میبیند. راه میرود، میدود. مادر گریه میكند. مریم به سویش میدود. چهره مادر در میان زنان دیگر ناپیدا میشود. مریم به مقابل حرم حضرت امام حسین (ع) میرسد. صدای "یا ابوالفضل العباس (ع) علمدار..." او را به عقب بر میگرداند. "فضه" و "حبیبه" را میبیند به سویشان میرود. رو به حرم امام حسین (ع) میچرخد. لبخند نوزاد را میبیند. صدای نوحه، صدای سینهزنی، صدای زنجیر وصدای سم اسبان و گریه كودكان و عباس عمو العطش ... مریم در میان عزاداران میدود. میایستد. رو به سمتی و جهتی دیگر، نقل و سكههای براقی كه به سر "فضه" پاشیده میشود. "حبیبه" از خوشحالی گریه میكند و "لیث" شاد است. مریم رو به سمت دیگری میكند. همانجا كه حرم حضرت امام حسین (ع) است، مادر را میبیند. پدر را. نوزاد را مادر دو دستی به جلو میگیرد. مریم رو به عقب بر میگردد. همان سمتی كه حرم حضرت ابوالفضل (ع) است. "حببیه" با خوشحالی "فضه" را با خود میبرد. مریم رو به مادر برمیگردد. پدر پرنده "فنچ" را رها میكند. فنچ به سمت گنبد امام حسین (ع) اوج میگیرد. سکانس 73. روز. خارجی – جاده ایلام آسمان با ابرهای پنبهیی در زمینه آبی رنگ و سپس كوه بلند و در دامنهاش و میان جاده مارپیچ، پژو جلو آمده و به داخل جنگل میپیچد. مریم در پشت فرمان است. سکانس 74 - روز خارجی – جنگل پژو از میان درختان بلوط گذشته و به محوطه بازی میرسد باد میوزد. گوسفندان در چرا هستند. پژو توقف میكند. مریم تنها پیاده میشود. به میان گله میرود. بره سفید رنگ جلویش میدود. آنسو تر آتشی برپا و به روی آن كتری جوشان قرار دارد. مریم رو به عقب بر میگردد. چوپان پیر و همسرش را میبیند. پیر مرد: زیارت قبول. مریم: ... سلام پیر زن: خوش آمدی مریم روسری را كه چوپان به او داده بود، به طرفش میگیرد. پیرمرد: خدا رو شكر، میبینی كه خوب شده مریم به چهره گشاده پیر زن كه لبخند میزند نگاه میكند. پیرمرد: همسفرت كجاست؟ مریم رو به او میكند. لبخندی میزند. چشمانش دور دست را نگاه میكند. مریم : موند كربلا روسری از دست مریم رها شده و در فضا معلق میشود. مریم دستش را به طرف روسری میگیرد. باد روسری را تابی داده وبا خود میبرد. مریم چند قدم در پی روسری میآید. باد روسری را به طرف آسمان میبرد. لبخندی بر لبان بغض آلود مریم، نمایان میشود. باد برگهای درختان را به بازی میگیرد.» رسول ملاقلیپور كه اسفند ماه سال گذشته از دنیا رفت، فیلم اولش "نینوا" بود و فیلم آخرش قرار بود در كربلا فیلمبرداری شود و این روزها مجتبی راعی كه كارگردانی این پروژه را برعهده گرفته است قصد دارد اول بهمنماه برای تحقیقات "عصر روز دهم" عازم كربلا شود. به گفتهی منوچهر محمدی؛ راعی بعد از این سفر بازنویسی فیلمنامه را انجام خواهد داد و گروه امیدوار است با پایان بازنویسی تا اواخر سال جاری یا اوایل سال 87 فیلم را مقابل دوربین ببرد. زندهیاد ملاقلیپور در آخرین روزهای حیاتاش در سفرش به كربلای معلا برای بازدید لوكیشنها از فرصت استفاده كرد و مستندی به نام "شش گوشه عرش" را ساخت. او در سفرش به كربلای معلا متوجه شد كه هنرمندان برجسته اصفهانی در آنجا مشغول طراحی ضریح مقدس حضرت امام حسین (ع) هستند. دو شب حضور در كنار این هنرمندان به فیلم مستندی تبدیل شد. قرار بود بخش دیگر از تصویربرداری این فیلم مستند نیز در اصفهان انجام شود، اما عجل مهلت نداد و حال تكمیل مستند "شش گوشه عرش" به رضا میركریمی سپرده شده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 391]