تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 14 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هرگاه يكى از شما به خانه خود وارد مى‏شود، سلام كند، چرا كه سلام بركت مى‏آورد و...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

خانه انزلی

تجهیزات ایمنی

رنگ استخری

پراپ فرم رابین سود

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799399148




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

شش گوشه مهربان


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: شش گوشه مهربان
شش گوشه مهربان
هر وقت به من می گویند :"الهی پیر شی!"یک جوریم می شود.نمیدانم پیری چه شکلی است،اما می دانم اگر این پیر شدن به زندگی کردنم نیرزد،هیچ به درد نمی خورد.چند وقت پیش ،داستانی می خواندم از زندگی "جابر بن عبدالله انصاری".مردی که بسیار پیر شد و از این پیر شدنش راضی بود.                                                                        ***************پیامبر (صلی الله و علیه و آله)زنده بود و زندگی می کرد.امام حسین(علیه السلام)هنوز کوچک بود.داشت یک گوشه بازی می کرد.پیامبر به نوه اش نگاه می کرد.کسی نمی داند که آیا آن وقت که به شیرینی های نوه اش نگاه می کرد،به اتفاق روز عاشورا هم فکر کرد یا نه!کسی حالت چشم های پیامبر را در آن وقت یادش نیست.کسی نمی داند که آیا آن در گلوی پیامبر بغضی هم بود یا نه.اما می دانیم که یکی از انصار به دیدن پیامبر آمد.نامش جابر بن عبدالله انصاری بود.آمده بود پیامبر را ببیند و دلش باز شود.جابر بن عبدالله همان مردی است که امروز از پیامبر درباره زندگی اش چیز عجیبی می شنود.پیامبر به جابر می فرمایند:"تو آنقدر زنده می مانی که حسین بزرگ می شود.خداوند به او پسری می دهد که نامش علی است.تو آنقدر زنده می مانی که علی بزرگ می شود و خداوند به او پسری می دهد که شکافنده علم هاست.محمد باقر است!تو سلام من را به او برسان!"و جابر بن عبدالله آنقدر زنده می ماند که سلام پیامبر را به او برساند.!                                                                      ***************جابر بن عبدالله زنده بود .پیامبر دیگر نبود.جابر با یکی از دوستانش داشت به زیارت می رفت.توی راه ، با هم از روزهای رفته حرف می زدند.جابر پیر بود.به رود فرات رسیدند.جابر و دوستش در فرات غسل کردند.تنشان مثل دلشان باید پاک می بود.آخر داشتند به دیدن یک آدم بزرگ می رفتند.آدم بزرگی که دیگر نبود.آدم بزرگی که چهل روز از نبودنش گذشته بود.اربعینش رسیده بود.
شش گوشه مهربان
آن پسر کوچک که داشت توی کوچه بازی می کرد و به پدربزرگش لبخند می زد و شیرین زبانی می کرد،بزرگ شد.شد امام حسین(علیه السلام)!...و یک روز با صمیمی ترین دوستانش در یک صحرای بزرگ یه قصه عجیب آفرید.قصه اش بر سر زبانها افتاد.همه وقتی نامش رغا می شنیدند،آه می کشیدند.جابر هم آه می کشید.در حالیکه تن و بدنش را در فرات می شست و صلوات می فرستاد.کسی نمی داند  که جابر آن لحظه به چه فکر می کرده.حتما چشم های معصوم حسین را یادش بود که هنگام بازی دیده بود.یا وقتی که می دوید در آغوش پیامبر و سرش را بر شانه های پیامبر می گذاشت.جابر و دوستش به راه افتادند و رفتند زیارت امام حسین.راز پیری جابر شاید همین بود.اینکه اولین مردی باشد که که حضرت را بعد از شهادتشان زیارت کند.جابر بغض داشت.کسی چشم های جابر را نمی دید وقتی که داشت به امام حسین نزدیک می شد.اما چه کسی می تواند بگوید که اولین زایر کسی که آنطور غم انگیز شهید شده بود،از چشم هایش فرات نمی بارید و در سینه اش کربلا نبود؟اینکه جابر در چهلمین روز شهادت امام حسین به زیارتن ایشان رفت،یک رسم شد.رسمی ماندگار.برای همین هم امروز وقتی نام حضرت می آید،خیلی ها هوای زیارت به سرشان می زند.دلشان می خواهد بروند جایی که یادشان بیفتد دنیا شش گوشه مهربان دارد که دست به هر گوشه اش بزنی ،دلت طلا می شود! منبع:ویژه نامه دوچرخه 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 216]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن