واضح آرشیو وب فارسی:معماری نیوز: كشف محوطههاي باستاني ايران اتفاقي است!
شهر سوخته، جيرفت، تپه مارليك، بنديان درگز، كاخهاي سهگانه هخامنشي در برازجان بوشهر، ارجان بهبهان، محوطه تاريخي جوبجي رامهرمز، گورستان عيلامي لماي ياسوج، گورستان شغاب، شهر تاريخي هرمزد اردشير، گورستان قيطريه، كوشك اسدآباد بهبهان، قلايچي بوكان، محوطه تاريخي سيمره، تپه عصر آهني قُلي درويش قم، قلعه باستاني زيويه، چهرآباد (مردان نمكي)، محوطه كَلگَه مسجدسليمان، تپه تركام چهاردانگه مربوط به 5 هزار سال پيش و قبرستان 3 هزار سال دهنو ياسوج تنها بخشي از اين محوطه هاي تاريخ هستند كه يا در پروژه هاي جاده سازي و كشاورزي و استخراج نفت به دست آمده اند يا در اثر فعاليت حفاران غير مجاز.
شهر سوخته، جيرفت، تپه مارليك، بنديان درگز، كاخهاي سهگانه هخامنشي در برازجان بوشهر، ارجان بهبهان و بيشتر از 50 درصد محوطههاي مهم باستاني كشور به صورت اتفاقي و در پروژههاي راهسازي، كشاورزي، سدسازي و اكتشاف نفت توسط ماشينهاي راهسازي كشف شده است. اين در حالي است كه در بسياري از نقاط دنيا اين آثار با پژوهشها و تحقيقات بسيار زياد مشخص و اكتشاف مي شوند.
به گزارش خبرگزاري ميراث فرهنگي؛ تعداد آثار تاريخي كه به صورت اتفاقي و در هنگام پروژه هاي نا مرتبط كشف شده است آنقدر زياد و پر اهميت است كه مي توان گفت باستانشناسي كشور بيش از آنكه به تحقيقات و كاوشهاي باستانشناساي وابسته باشد به پروژههاي نامربوط مانند جادهسازي و سدسازي و اكتشاف نفت مديون است.
شهر سوخته، جيرفت، تپه مارليك، بنديان درگز، كاخهاي سهگانه هخامنشي در برازجان بوشهر، ارجان بهبهان، محوطه تاريخي جوبجي رامهرمز، گورستان عيلامي لماي ياسوج، گورستان شغاب، شهر تاريخي هرمزد اردشير، گورستان قيطريه، كوشك اسدآباد بهبهان، قلايچي بوكان، محوطه تاريخي سيمره، تپه عصر آهني قُلي درويش قم، قلعه باستاني زيويه، چهرآباد (مردان نمكي)، محوطه كَلگَه مسجدسليمان، تپه تركام چهاردانگه مربوط به 5 هزار سال پيش و قبرستان 3 هزار سال دهنو ياسوج تنها بخشي از اين محوطه هاي تاريخ هستند كه يا در پروژه هاي جاده سازي و كشاورزي و استخراج نفت به دست آمده اند يا در اثر فعاليت حفاران غير مجاز.
در همين رابطه علي هژبري باستان شناس به CHN مي گويد: " بين باستان شناسان ايران يك جمله معروف وجود دارد كه مي گويند "لودر باستان شناس بزرگ" چرا كه بسياري از محوطه هاي مهم تاريخي و باستاني كشور را تا كنون لودرها و ماشين هاي سنگيني مانند آن از زير خاك بيرون آورده اند. اين در حالي است كه باستان شناسي و كاوش هاي باستان شناسانه بايد در پي به وجود آمدن پرسش و سوال انجام شود."
اين باستان شناس مي افزايد: "در بسياري كشورهاي دنيا باستان شناسان در پي يافتن پاسخ پرسش هاي تاريخي و روشن كردن زواياي پنهان تاريخ اقدام به كاوش مي كنند و بعد از هر كاوشي سوال هاي جديد ايجاد مي شود، باستان شناس هم براي يافتن پاسخ ها كاوش هاي جديد را پي مي گيرد و به محوطه ها و آثار جديد دست مي يابد و اينگونه بخش هاي پنهان تاريخ را روشن مي كند. اما در كشور ما چون باستان شناسي به يك شغل و راه امرار معاش تبديل شده كاوش ها براي پاسخ به پرسش هاي تاريخي انجام نمي گيرد و فقط انجام يك كار و پروژه است براي كسب درآمد، بي ترديد در چنين وضعيتي كاوش ها دامنه دار و داراي تسلسل نيست."
هژبري در ادامه به تجربه هاي باستان شناسان در كشورهاي همسايه ايران نيز تاكيد مي كند: "به عنوان مثال كشورهاي تركيه و شوروي سابق، تجربه هاي بي نظيري در باستان شناسي نجات بخشي كسب كرده اند، آنها با متدهاي خود دانش باستان شناسي را بومي كردند اما در كشور ما هنوز اين دانش بومي نشده است و يكي از معضلات اصلي سر راه اين كار هم غير هدفمند بودن كاوش ها است، وقتي يك باستان شناس طرحي را براي انجام كاوش تعريف مي كند بايد اهداف، سوالات و نتايج آن را مشخص كند. اما براي باستان شناسي خصوصي كه فقط در پي امرار معاش است هدف و پرسش و نتيجه كاوش در رده چندم اهميت قرار مي گيرد. همين مسئله هم موجب عدم تداوم كاوش ها مي شود."
ايران سرزميني است كه در هر گوشهاي از خاكش بخشي از تاريخ تمدن قومي بزرگ بر جاي مانده است، از اين لحاظ تنها كشورهايي چون ايتاليا، مصر، يونان، چين و شباهتهايي به ايران دارند. با اين حال بيشتر كاوشهاي باستانشناسانه در اين كشورها بيش از آنكه مبتني بر اقدامات اتفاقي و اضطراري باشد بر اساس فعاليتهاي علمي و كارشناسيشده است. كاوشهاي باستانشناسي در اين كشورها روندي پيوسته و دايمي دارد، اطلس باستانشناسي اغلب اين كشورها موجود است و باستانشناسان بر اساس آن با بررسي و چانهزنيهاي كارشناسيشده اقدام و كاوش ميكنند.
با اين حال اما در ايران اينگونه نيست، و با وجود همه وعدهها مبني بر تهيه اين اطلس هنوز از نقشه باستانشناسي كشور خبري نيست. حدود سه سال پيش رييس پژوهشگاه سازمان ميراث فرهنگي گفته بود نقشه باستانشناسي كشور به زودي تهيه ميشود. گفته ميشد اين نقشه براي جلوگيري از تداخل پروژههاي عمراني با آثار باستاني تهيه خواهد شد. همچنين هدف ديگر از تهيه نقشه باستانشناسي، شناسايي تعداد آثار باستاني موجود در كشور و ارايه برنامهريزي براي حفظ و توسعه زيرساختهاي ميراث فرهنگي كشور و همچنين جلوگيري از تداخل پروژههاي عمراني وزارتخانههاي مختلف با آثار باستاني كشور است. با اين حال هنوز اين نقشه تهيه نشده است و مسوولان سازمان ميراث فرهنگي هم در اينباره سكوت كردهاند.
اطلس باستانشناسي كشور يا قانون تعيين طرح جامع باستانشناسي كشور در سال 64 تصويب شده از جمله پروژههايي محسوب ميشود كه به گفته باستانشناسان صدها ميليون هزينه صرف شده اما سرانجامش مشخص نيست. حدود 30 سال از تصويب اين قانون ميگذرد اما هنوز مشخص نيست اين نقشه كجاست و در چه مرحلهاي قرار گرفته است. كاميار عبدي باستانشناس در اينباره به خبرگزاري ميراث فرهنگي گفته است: "تكميل اين اطلس بيش از پنجسال زمان نميبرد اما به دليل اهمالكاري و عدم برنامهريزي اساسي نزديك به 30 سال است كه ناتمام مانده است. البته اقدامات فراواني در خصوص جمعآوري اطلاعات و بررسي آنها انجام شده به طوري كه تمامي دادهها نيز در پايگاه دادهها وارد ميشود اما اين اطلس كجاست و در چه مرحلهاي قرار دارد را كسي نميداند. "
برخي از باستان شناسان و كارشناسان ميراث فرهنگي بر اين عقيده هستند كه مطالعات باستانشناسي در ايران بلندمدت نيست. به همين دليل نيز پژوهشگر اين امنيت و اعتماد را ندارد كه آيا ميتواند برنامه بلندمدتي طراحي كند و آيا اين آخرين باري است كه فرصت پژوهش ميداني دارد يا خير. چرا كه در اين صورت كاوشگران و باستان شناسان مي توانند با تحقيق و بررسي محوطه ها و آثار سر نخي از ديگر محوطه ها پيدا كرده و آنها را كشف كنند، بي ترديد چنين وضعي منجر به ركود باستانشناسي ميشود. اين در حالي است كه در بسياري از كشورها كاوش هاي باستاني در محوطه هاي تاريخي بلند مدت و طولاني است.
سه|ا|شنبه|ا|2|ا|اسفند|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: معماری نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 80]