واضح آرشیو وب فارسی:فارس پاتوق:
التماس های مادر سه کودک برای نجات از اعدام
زن نجاتغریق که به جرم قتل پای میز محاکمه رفته بود در حالیکه اشک میریخت و التماس میکرد از اولیایدم مقتول خواست او را بهخاطر سه فرزند خردسالش عفو کنند.
این زن که «محبوبه» نام دارد متهم است شوهر صیغهای خودش را به قتل رسانده و از خانه او سرقت کرده است. کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی کرج روز پنجم اسفند سال ۸۹ از وقوع جنایت در منزلی مسکونی مطلع شدند.
آنها وقتی به محل حادثه رفتند جسد غرق به خون مردی ۷۵ ساله به نام رضا را مشاهده کردند که از پشتسر هدف جسمی سخت قرار گرفته بود پیداشدن یک چکش خونآلود در صحنه جرم، مشخص کرد این مرد با همین وسیله به کام مرگ کشاندهشدهاست ماموران وقتی خانه را بازرسی کردند با توجه به راهنماییهای فرزندان مقتول فهمیدند قاتل یا قاتلان بعد از کشتن پیرمرد از منزل وی دزدی کرده و مقداری طلا و تلفن همراه رضا را به سرقت بردهاند.
کارآگاهان با بررسی در و پنجرههای خانه متوجه شدند عامل یا عاملان جنایت از پیش مقتول را میشناختند و بدون توسل به زور وارد قربانگاه شدهاند ماموران وقتی مکالمات تلفنی رضا را بررسی کردند فهمیدند او آخرین بار با زنی به نام محبوبه تماس داشته به همین دلیل محبوبه بهعنوان مظنون تحت تعقیب قرار گرفت و در خانهاش بازداشت شد.
این زن در بازجوییها به کشتن رضا اقرار کرد و گفت مدتی را در عقد موقت این مرد بود و روز حادثه بهدلیل پارهای اختلافات او را کشت. بعد از اینکه بازسازی صحنه قتل انجام و تحقیقات مقدماتی کامل شد پرونده در اختیار قضات دادگاه کیفری استان البرز قرار گرفت در جلسه محاکمه این زن که دیروز برگزار شد نماینده دادستان با محرزخواندن جرم محبوبه اعلام کرد خواستار مجازات قانونی وی است. سپس اولیای دم مقتول با ایستادن در جایگاه گفتند برای قاتل پدرشان حکم مرگ میخواهند.
در ادامه نوبت به زن جوان رسید تا از خودش دفاع کند او گفت: «من ۱۳سال قبل ازدواج کردم و بعد از مدتی فهمیدم شوهرم معتاد است او اوایل اعتیادش را مخفی میکرد و هروقت در این باره از او توضیح میخواستم از در انکار وارد میشد تا اینکه در جیبش مقداری مواد پیدا کردم و از آن به بعد او به صورت علنی مخدر مصرف میکرد من هم هرچه اصرار میکردم نمیتوانستم او را ترک بدهم تا اینکه فرزند اولمان به دنیا آمد تصور میکردم شوهرم به دلیل پسرمان مواد را ترک کند ولی این فقط یک خیال باطل بود و بعد از آن ما صاحب دو دختر هم شدیم اما شوهرم نهتنها اعتیادش را ترک نکرد بلکه برای اینکه آزادانهتر عمل کند من را هم به سمت مصرف مواد کشاند و معتاد شدم.»
این زن ادامه داد: «بعد از مدتی برای اینکه خودم را نجات بدهم از شوهرم طلاق گرفتم و از آن به بعد از سه بچهام نگهداری میکردم برای اینکه منبعدرآمد داشته باشم در استخرهای مختلف به عنوان نجاتغریق کار میکردم اما مشکلات مالی مرا بهشدت تحت فشار گذاشته بود.
یک روز وقتی از آژانس محلمان ماشین گرفتم در راه برای راننده درددل کردم و او پیشنهاد داد صیغه پیرمرد پولداری که از آشنایان او بود، شوم من این پیشنهاد را رد کردم اما بعد از مدتی وقتی دیدم راه نجاتی ندارم تصمیم گرفتم به عقد آن مرد دربیایم. من و رضا مدتی با هم در ارتباط بودیم تا اینکه بهدلیل مشکلات مختلف و بهویژه بچههایم از او جدا شدم.»
متهم به قتل دفاعیات خودش را اینطور ادامه داد: «روز حادثه رضا با من تماس گرفت و خواست به خانهاش بروم او مبلغی به من بدهکار بود و میگفت میخواهد طلبم را بپردازد من هم به آنجا رفتم و رضا پیشنهاد داد یکبار دیگر با هم ازدواج موقت کنیم ولی من قبول نکردم و سر این مساله با هم مشاجره کردیم من آن روز قبل از رفتن به خانه رضا مقداری مواد کشیده بودم و تحت تاثیر آن قرار داشتم برای همین هم نتوانستم عصبانیت خودم را کنترل کنم و یک چکش برداشتم و با آن ضربهای به سر رضا زدم بعد مقداری طلا و موبایل او را برداشتم و فرار کردم. طلاها را به قیمت چهارمیلیون تومان فروختم و موبایل را هم به یک موادفروش دادم و از او جنس گرفتم. مدتی بعد هم دستگیر شدم.»
این زن در حالیکه اشک میریخت خطاب به اولیایدم مقتول گفت: «میدانم پدر شما را کشتهام میدانم کارم بسیار بد بود و شما را داغدار کردم اما من در مدتی که به عنوان نجاتغریق کار میکردم جان خیلیها را نجات دادم و اکنون از شما میخواهم به خاطر سه فرزند خردسالم من را ببخشید من التماس میکنم مرا عفو کنید تا فرزندانم بیمادر نشوند.»
بعد از پایان جلسه محاکمه هیات قضات وارد شور شدند و این زن را به قصاص محکوم کردند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 234]