واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: تاریخ تکاندهنده بهائیتقسمت دومگفتار پیشین: تاریخ تکاندهنده بهائیت(1)در ادامه مطالب مربوط به بهائیت به طور مختصر به شرایط زمانی و چگونگی پناهندگی بهاء الله به دولت روسیه اشاره می کنیم تا وابستگی این فرقه از همان ابتدا به دول شرقی و غربی به خوبی روشن شود.
بها، و تحت الحمایگی روسیهمنابع بهائی، رفتن بها، (پس از ترور شاه و دستگیری بابیان توسط حکومت ایران) به خانه منشی سفارت روسیه در زرگنده (محل ییلاقی سفارت روس) را، امری ساده (رفتن بها به میهمانی شوهرخواهرش!) تلقی کرده و به سادگی از کنار این مساله مهم گذشتهاند.(1) حال آنکه دقت در زوایای مساله، و به ویژه اقدام بعدی سفیر در حمایت جدی از بها، نشان میدهد که مساله رنگی دیگر داشته است. دهکدههای زرگنده و قلهک در عصر قاجار تحت مباشرت مستقیم روس و انگلیس قرار داشتند و رعایای این دو قریه عملا اتباع روسیه و انگلستان شمرده میشدند. امتیازی که این دو دولت در این مورد به دست آورده بودند ناشی از حق کاپیتولاسیون بود که تا 1927 در ایران اجرا میشد.(2) سعید نفیسی مینویسد: «.. چون جایگاه تابستانی سفارت انگلستان در قلهک بود. سراسر آن آبادی جزو خاک انگلستان شمرده میشد و نه تنها شهربانی ایران حق دخالت در کارهای آنجا را نداشت حتی کدخدای قلهک را سفارت انگلستان عزل و نصب میکرد. جایگاه تابستانی سفارت روسیه تزاری هم در زرگنده بود آن سفارت نیز همان امتیازات را در آن ناحیه داشت»(3) در واقع، ساکنان و پناهندگان ایرانی به قلهک (و نیز زرگنده)، از حقوق و مزایای برون مرزی و مصونیت قضایی (کاپیتولاسیون) برخورد بودند و «مقامات قضایی و انتظامی ایران، حق تعقیب و توقیف» آنها را نداشتند(4) و «هر گاه میان سکنه این دهات، نزاعی واقع شود باید سفرای مزبور، حکم آن را بنماید. مثل این که در خود مملکت انگلیس و روس هستند». (5) از نوشته عباس امانت (مورخ بهائی تبار معاصر) بر میآید که پس از ترور شاه. چند تن از بابیان، «لابد به امید تحصیل تحت الحمایگی روس» در زرگنده تحصن جسته بودند. به توضیح او: « قصبه زرگنده به صورت تیول به هیات نمایندگی روسیه واگذار شد. وزیر مختار روسیه آنجا را اداره میکرد. و بخشی از محوطه تابستانی سفارت به شمار میرفت و بنابراین مصونیت سیاسی داشت (قلهک نیز به همین ترتیب در اختیار انگلیسیها بود). (6)دهکدههای زرگنده و قلهک در عصر قاجار تحت مباشرت مستقیم روس و انگلیس قرار داشتند و رعایای این دو قریه عملاً اتباع روسیه و انگلستان شمرده میشدند. امتیازی که این دو دولت در این مورد به دست آورده بودند ناشی از حق کاپیتولاسیون بود که تا 1927 در ایران اجرا میشد. برخورد تند و غیرعادی، و بعضاً خارج از نزاکتی هم که (طبق گزارش سران بهائی همچون شوقی افندی و اشراق خاوری) دانگوروکی در حمایت از بها نسبت به دولت ایران نشان داد. کاملا نشان میدهد که موضوع رفتن «شتابزده» بها به خانه منشی روس در زرگنده و بهتر بگوییم: «اقامتگاه تابستانی سفارت روس». یک مهمانی عادی! نبوده بلکه در واقع، حکم نوعی«پناهندگی به سفارت روسیه» را داشته است. تعبیر عباس امانت. به حقیقت نزدیکتر است. آنجا که مینویسد: «مهدعلیا [مادر شاه] علناً میگفت که بهاءالله «در صدد قتل» پسرش بوده است... در برابر این اتهام. بهاءالله شتابزده خود را به محل اقامتگاه تابستانی سفارت روسیه در زرگنده رساند. زیرا امیدوار بود که در خانه برادر زنش میرزا مجید آهی، منشی ایرانی آن سفارتخانه ایمنی یابد...». (7)دیدیم که طبق نوشته منابع معتبر بهائی (گزارش شوقی و اشراق خاوری) سفیر روسیه هنگام تحویل بها به ماموران ایران، در پیغام به صدراعظم، از بها به عنوان «امانت دولت روس» یاد کرده و شدیدا خواستار «حفظ» و حراست از جان وی شد و اخطار کرد در صورت رسیدن هر گونه آسیبی به بها، شخص او «مسوول سفارت» خواهد بود! سخنانی که برخی از محققین، از آن، بوی «تحتالحمایگی» بها توسط سفارت روس، و بهرهگیری سفیر از مقررات کاپیتولاسیون (مفاد قرارداد ترکمانچای) برای دفاع از وی فهمیدهاند. پینوشتها:1- نمونه ر.ک. مطالع الانوار، اشراق خاوری، ص 5932- نامههای خصوصی سر سبیل آسپرینگ رایس...، ترجمه دکتر جواد شیخالاسلامی، ص 92.3- تاریخ شهریاری شاهنشاه رضاشاه پهلوی. ص 11.4- خاطرات سیاسی آرتور هاردینگ، ترجمه شیخالاسلامی، پاورقی ص 252 و نیز: نامههای خصوصی سرسیبل اسپرینگ رایس پاورقی ص 31.5- ایران و ایرانیان، ص 164. نیز ر. ک. حیات یحیی، یحیی دولت آبادی. 2/379 – 378.6- همان، ص 623، پاورقی 37.7- همان، ص 289
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 335]