تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 27 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نماز شب، موجب رضايت پروردگار، دوستى فرشتگان، سنت پيامبران، نور معرفت، ريشه ايم...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

ایمپلنت دندان سعادت آباد

موسسه خیریه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1806792751




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي صبح امروز ايران


واضح آرشیو وب فارسی:بازتاب آنلاین: گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي صبح امروز ايران


كيهان

روزنامه كيهان در سرمقاله امروز خود با عنوان ارشميدس اوباما ! به قلم محمد ايماني آورده است:

فوريه 1979- 30 سال پيش- وقتي مجله آمريكايي تايم، آيت الله خميني را مرد سال اعلام كرد، عزم آن نداشت كه به ستايش از ملت و انقلاب ايران يا رهبري آن بپردازد. جهان بي ترديد در آن ايام متأثر و متحير از انقلابي بود كه در پايگاه سياسي- نظامي آمريكا در منطقه خليج فارس و خاورميانه رخ مي داد. تايم آن زمان هشدار داد «انقلابي كه آيت الله خميني به پيروزي رسانده، معادلات قدرت را در جهان تهديد مي كند و ممكن است باعث بر هم خوردن تعادل موجود قدرت در جهان پس از جنگ جهاني دوم شود». آن زمان 34 سال از پايان جنگ جهاني دوم مي گذشت و تحليل تايم بي مبنا نبود. آمريكا در بحبوحه جنگ جهاني به آساني- و بي آن كه از ملت يا دولت ايران اجازه بگيرد- به همراه متفقين به اشغال ايران پرداخت و پس از آن هم در طول سه دهه، حكومتي سراپا اطاعت روي كار آورد اما اكنون از همين جزيره ثبات، زلزله و آتشفشاني بزرگ برخاسته بود. رئيس جمهور آمريكا براي اولين بار در اين 34 ساله پس از جنگ جهاني دوم، به دست ملتي مستضعف تحقير مي شد و هيچ از دستش برنمي آمد.
اينك 30 سال پس از انتخاب آيت الله خميني به عنوان مرد سال از سوي مجله آمريكايي تايم، هفته نامه انگليسي «پروسپكت»، تحليل تايم را دوباره مرور مي كند و مي نويسد «هنوز هم مي توان ادعا كرد حادثه پيروزي انقلاب ايران بزرگ ترين حادثه نيمه دوم قرن 20 است... در واقع با انتشار مقاله اي توهين آميز در يك روزنامه دولتي عليه آيت الله خميني و روحانيت، رژيم شاه ماشه اسلحه انقلاب ايران را كشيد. تنها 2 ساعت پس از انتشار آن مقاله، تظاهرات گسترده در قم به راه افتاد و اين آغازي بود بر تظاهرات مردم در سراسر ايران تا پيروزي انقلاب».
چالش ميان ايران جديد- ايران انقلابي- و آمريكا از چنين مختصاتي برخوردار است. مسئله آمريكا با ما فقط نفت و گاز و فناوري هسته اي نيست اگرچه اينها هم در جاي خود بااهميت هستند. مسئله اساسي تر اين است كه آن «بزرگ ترين حادثه نيمه دوم قرن 20» به عنوان مهم ترين كانون الهام بخش، همچنان در اولين دهه قرن جديد ميلادي نيز مشغول جوشش و جنبش و «تغيير» در قطب بندي و معادلات قدرت دنياست. رئيس جمهور و دولت جديد مدعي «تغيير» در آمريكا در روزگاري به قدرت رسيده كه سيماي جهان در حد زير و رو شدن (انقلاب به مفهوم واقعي) دگرگون شده و رژيم مدعي رهبري بلامنازع جهاني در «قرن جديد آمريكايي»- همان پروژه گستاخانه نومحافظه كاران- اكنون مجبور است از بيراهه برگردد و لااقل در ظاهر خود را هماهنگ با اين روند تغيير نشان دهد. از نگاه هيئت حاكمه اصلي آمريكا (فارغ از روبناي دموكرات و جمهوري خواه)، اين زمينگيري و عقب نشيني تلخ را بايد از چشم ايران جديد ديد. آمريكا در اين وضعيت به كسي مي ماند كه در اوج يك رؤياي شيرين، آب يخ برسرش بريزند يا از بلندي سقوط كند. فاتح افغانستان و عراق در كمتر از 2 سال كه خود را در آستانه فتح تماميت خاورميانه مي ديد اكنون نه تنها خاورميانه را از دست رفته مي بيند بلكه در جوار مرزهاي خود در آمريكاي لاتين (حياط خلوت سابق) نيز شاهد سقوط دولت هاي دست نشانده يكي پس از ديگري است. تايم- به سهو و ناداني يا عمد- كم فروشي كردكه آيت الله خميني را مرد سال 1979 معرفي كرد، بايد مي نوشت «خميني، مرد قرن 20 و 21».
آقاي اوباما كه ارشميدس وار به ميان ميدان دويده و يافتم يافتم مي كند، در اين ميان 30 سال دير آمده است. جامه بي قواره و گشاد تغيير با وجود اتفاقات بزرگي كه در همين 30 سال در ايران و جهان رخ داده، بر تن او زار مي زند. انقلاب ايران و ارزش هاي جهاني شده و مستقر آن، چنان جهان را ديگرگون كرده و توقع تغيير را بالا برده كه سخن گفتن يكي مانند اوباما به عنوان نماينده هيئت حاكمه آمريكا در قياس با آن تغييرات ، فرماليته و بي پايه جلوه مي كند. او لااقل 30 سال دير آمده و هيئت حاكمه آمريكا لزوم سردادن شعار تغيير را با 30 سال تأخير- كه كار از كار گذشته- فهميده اند. اوباما بايد جاي ريگان و كلينتون و بوش پدر و پسر مي آمد يا آنها بايد از تغيير دم مي زدند.
اوباما در قبال برنامه هسته اي ايران چه مي كند؟ آيا به وعده خود براي مذاكره با ايران عمل مي كند؟ يا آن را به بعد از انتخابات رياست جمهوري عقب مي اندازد؟ از ايران براي مهار بحران هاي عراق و به ويژه افغانستان استمداد مي كند؟ اگر چنين درخواستي كند پس توقع او مبني بر توقف برنامه هسته اي ايران چه مي شود؟ و... چنين سؤالاتي اگرچه در مقام تحليل مسائل روز مهم مي نمايند اما عمق چالش آمريكا با ايران را مورد توجه قرار نمي دهند.شعار تغيير از سوي رئيس جمهور جديد آمريكا اگرچه به عنوان يك ابتكار ناگزير مطرح شده اما واقعيت اين است كه اين شعار بيش از آن كه فرصت ايجاد كند، پديد آورنده دردسرها و دشواري هاي تازه تر است هرچند كه با هدف به تاخير انداختن بحران بزرگ طراحي شده باشد. براساس اخبار متعدد و متواتر، مشاوران و تصميم سازان دولت اوباما مذاكره با ايران را امتيازي معنادار براي كشوري مي دانند كه 5 سال بر سر حق خود ايستادگي كرده و اكنون مي تواند اعلام پيروزي تازه اي كند. آنها در عين حال بر اين باورند كه عقب نشيني از مذاكره، به مفهوم عقبگرد در شعار انتخاباتي خود و در واقع افتادن در سياه چاله اي است كه در دولت بوش و با همدستي انگليسي ها به راه افتاد اما خود بوش را بلعيد. نگراني ديگر آن است كه ايران به سرعت مشغول توسعه فناوري هسته اي است و اگر تا پس از انتخابات- به خيال تغيير دولت در ايران و روي كارآمدن دولتي تسليم پذير- صبر كنند لااقل بين 6ماه تا يك سال زمان حياتي و تعيين كننده را از دست خواهند داد. در حالي كه دورنماي روي كارآمدن دولتي مرعوب هم منتفي است. به همين دليل هم رفتارها و مواضع ناموزوني از تيم جديد در آمريكا ديده مي شود. هم از ديپلماسي مستقيم سخن مي گويند، هم اظهار مي كنند كه ايران اتمي را به هيچ وجه نمي پذيرند. هم مي خواهند رويه قفل شده بوش را در زمينه تهديد و فشار به قصد مهار ادامه دهند و در عين حال مراقب باشند افكارعمومي ايران احساس تكرار سياست هاي گذشته را نداشته باشد! بنابراين تزلزل و ترديد تبديل به ويژگي بارز رفتار دولت جديد آمريكا مي شود.
اما اين چالش يك راه حل بيشتر ندارد؛ پذيرفتن گستره و عمق نفوذ ايران در معادلات قدرت جهاني به عنوان يك تغيير ناگزير در جهت گشودن قفل از دست و پاي سياست خارجي آمريكا. مسئله آنها با ايران در آن سطح از ابتذال نيست كه با نشستن پاي ميز مذاكره يا امتناع از آن قابل حل و فصل باشد همچنان كه بازي با كلمات تغيير و مذاكره مستقيم و بدون شرط يا ديپلماسي هوشمند و قاطع و... نمي تواند افقي تازه پيش روي آنها ترسيم كند. همچنين بيهوده خواهد بود كه با تقسيم مسئولان به ميانه رو و تندرو ادعا كنند دنبال ميانه روها براي مذاكره و تفاهم مي گردند. نتيجه انتخابات هرچه باشد، تكليف ملت و حاكميت ايران با منش مستكبرانه آمريكا روشن است. آنها بي ترديد ميانه روهايي را كه ادعا مي كنند در جستجويشان هستند پيدا نمي كنند. اين سخن شعار نيست، شهادت رابرت گيتس وزيردفاع به ارث مانده از دولت بوش براي كابينه اوباما (و رئيس اسبق سازمان جاسوسي سيا) است كه همين يكي دو ماه پيش اذعان كرد «طي 30 سال گذشته به طور مداوم به دنبال عناصر ميانه رو و معتدل در ايران براي مذاكره و توافق بوده ايم اما به نتيجه نرسيده ايم». چرايي اين ناكامي را مي شود به طور مبسوط تحليل كرد اما شايد كوتاه ترين پاسخ، همان تحليلي باشد كه به تازگي خبرگزاري اينترپرس سرويس ارائه كرد. به نوشته اين خبرگزاري، گيتس خود يك عنصر تندرو است كه در دولت بوش پدر با اقدامات خرابكارانه مانع از اعتمادسازي با ايران شد و آن هنگام كه رئيس سازمان سيا بود اغلب در جمع كاركنان CIA تكرار مي كرد «ايراني معتدل، كسي است كه با گلوله كشته شده باشد»! ايراني خوب و معتدل، ايراني مرده است. يعني همان موضعي كه در طول اين 30 سال برخي مقامات آمريكايي به كرات تكرار كردند كه «ريشه ملت ايران را بايد از جا كند»، «ايران محور شرارت است»، «تمدن ايران وحشي است»، «بايد به ايران حمله اتمي كرد» و قس علي هذا. بي ترديد حلقه اصلي قدرت در آمريكا تا چنين تلفي كينه توزانه اي نسبت به ملت عزتمند و شجاع ايران دارند، نمي توانند از گفت وگو و تفاهم و مسالمت دم بزنند. البته واقعيات يكي پس از ديگري بر آنها تحميل مي شوند همچنان كه حال مست لايقعل و ديوانه عربده جويي چون بوش را سر جاي خود آوردند تا تحقير حضور در نشست تيرماه گذشته ژنو را پس از 5 سال رجزخواني و تكبر و تبختر به جان بخرد. اما مرور سرنوشت طواغيت و مستكبران در طول تاريخ حاكي از آن است كه نوع آنها جز به هنگام سقوط و سرنگوني و گذشتن كار از كار سر عقل نمي آيند. فرعون هم وقتي خود را معلق در ميان آب نيل يافت و چند سطل از آب آن را خورد، فرياد زد كه خداي موسي ايمان آوردم! آيا اوباما آخرين فرعون كاخ سفيد خواهد بود؟ 30 سال كم زماني نيست براي باخبر شدن از اينكه آب دريا تا گلو و زيرچانه بالا آمده است.

* جمهوري

روزنامه جمهوري در سرمقاله امروز خود با عنوان هوشياري بعد از مقاومت آورده است:

پيروزي بزرگ حماس و مردم غزه در جنگ 22 روزه اي كه رژيم صهيونيستي بر آنها تحميل كرد اكنون صحنه سياسي را بويژه در جهان عرب تغيير داده است . شاه عربستان با پذيرش عده اي از مجروحان غزه و دادن وعده كمك هاي مالي براي بازسازي مناطق تخريب شده تلاش مي كند خود را در كنار طرف پيروز قرار دهد و ننگ سكوت حمايت آميز از رژيم صهيونيستي و ساير اتهاماتي كه تاكنون به عربستان وارد شده است را پاك نمايد. حسني مبارك رئيس رژيم مصر نيز از طريق بازي با گذرگاه رفح و باز و بسته نمودن آن بگونه اي ديگر درصدد سرپوش گذاشتن بر جرائمي است كه در طول 22 روز جنگ غزه عليه مردم اين منطقه و حماس مرتكب شده است ...
در اين ميان بازي هاي سياسي محمود عباس رئيس تشكيلات خودگردان فلسطين كه البته مدت رياستش به پايان رسيده و در انتظار ابقا مي باشد تماشائي تر از ديگران است . محمود عباس در رام الله گفته است : « ما امروز بيش از گذشته به ويژه بعد از حمله اسرائيل به نوار غزه به اين نتيجه رسيده ايم كه اسرائيل خواهان صلح نيست و ما اين مساله را به هر مقامي كه به منطقه سفر مي كند اعلام مي كنيم . »
رئيس تشكيلات خودگردان كه در تمام مدت تهاجم رژيم صهيونيستي به غزه حتي يك كلمه در محكوميت جنايات اين رژيم به زبان نياورد و به بيان هاي مختلف آنرا توجيه مي كرد در اظهارات خود در رام الله پا را فراتر گذاشت و گفت : « متعهد به تحت تعقيب قرار دادن اسرائيل به اتهام جنايات جنگي در نوار غزه هستيم و تمام توان خود را بكار مي گيريم تا ثابت كنيم كه اسرائيل مرتكب وحشيانه ترين جنايت ها عليه مردم فلسطين شده است » .
از آنجا كه دروغگو حافظه ندارد محمود عباس در همين اظهارات افزود : « اگر اسرائيل امسال نيز نخواهد به صلح دست يابد ثابت مي شود كه اصلا خواهان صلح نيست . »
ملاحظه صدروذيل سخنان رئيس تشكيلات خودگردان نشان مي دهد وي در شرايط بعد از جنگ 22 روزه غزه دچار عدم تعادل شده و حتي حافظه خود را از دست داده است . اينكه در يك جلسه و به فاصله چند دقيقه فردي كه در راس يك تشكيلات حكومتي قرار دارد از يكطرف بگويد اسرائيل ثابت كرده است كه خواهان صلح نيست و ما متعهد هستيم كه سران اين رژيم را تحت تعقيب قانوني قرار دهيم و به عنوان جنايتكاران جنگي آنها را محاكمه كنيم و از طرف ديگر تصريح نمايد كه هنوز منتظر عملكرد امسال اسرائيل هستيم تا ببينيم آيا قصد دارد به صلح دست يابد يا نه اين نشان مي دهد گوينده اين سخنان گرفتار پريشان گوئي است و شرايط بعد از جنگ او را بشدت دچار عدم تعادل كرده است . او بالاخره در اين اظهارات نتوانست تكليف اين موضوع را مشخص كند كه از نظر وي رژيم صهيونيستي خواهان صلح است يا نه !
علت اين پريشان گوئي ها و تزلزل كاملا روشن است . محمود عباس يك مهره است و از خود اختيار و اراده اي ندارد . در جنگ 22 روزه غزه نيز او هرچه گفت و هرچه كرد و نكرد كاملا طبق دستور بود. آمريكا و صهيونيست ها اصولا او را جانشين ياسر عرفات كردند تا گوش به فرمان آنها باشد و آنها بدون آنكه واقعا يك دولت فلسطيني وجود داشته باشد از محمود عباس و عنوان او بتوانند براي تبليغات مورد نياز خود بهره برداري كنند و به افكار عمومي چنين القا نمايند كه حكومت فلسطين با ما مشكلي ندارد و درعين حال از وجود او و تشكيلات خودگردان براي ايجاد تفرقه ميان مردم فلسطين استفاده نمايند.
در ماجراي شكل گيري دولت حماس همه ديدند كه با نظارت سازمان ملل و حضور جدي غربي ها يك انتخابات آزاد در فلسطين برگزار شد و حماس برنده اين انتخابات از آب درآمد. بعد از آنكه دولت حماس مستقر شد از آنجا كه اين دولت آن چيزي نبود كه آمريكا و انگليس و صهيونيست ها ميخواستند سرناسازگاري با اين دولت قانوني و مردمي را گذاشتند و هرچه توانستند عليه آن كارشكني كردند. كار به جائي رسيد كه بسياري از اعضاي اين دولت مردمي و قانوني توسط رژيم صهيونيستي دستگير و زنداني شدند و باقيمانده سران آن نيز رسما تهديد به ترور شدند و ارتش رژيم صهيونيستي چند بار به غزه حمله كرد و سرانجام در ديماه گذشته غرب و رژيم صهيونيستي و ارتجاع عرب تصميم به نابودي حماس و دولت قانوني آن گرفتند و هدف اصلي جنگ 22 روزه غزه همين بود .
نقش محمود عباس در اين ماجراي طولاني اين بود كه به عنوان ابزار در اختيار صهيونيست ها و غربي ها و سران ارتجاع عرب قرار داشت تا آنها بتوانند با به رخ كشيدن وي و تشكيلات خودگردانش جنايات خود عليه مردم غزه را توجيه كنند و چنين وانمود نمايند كه ما با حكومت فلسطين مشكل نداريم و درصدد سركوب يك گروه تروريست هستيم كه زير بار قانون نمي رود و بر سر راه برقراري صلح در فلسطين مانع تراشي مي كند! همه آنها مطمئن بودند كه با جنگ غزه حماس ريشه كن خواهد شد و توطئه آنها به نتيجه مطلوب خواهد رسيد.
22 روز مقاومت مردم غزه و رهبران حماس نقشه رژيم صهيونيستي و قدرت هاي شيطاني غرب و سران ارتجاع عرب را نقش بر آب كرد و به اعتراف خود آنها اكنون رژيم صهيونيستي ضعيف تر و حماس قوي تر شده است . درست به همين دليل است كه محمود عباس و سران ارتجاع عرب به سياست « كي بود من نبودم ! » روي آورده اند و تلاش مي كنند آبروي ريخته خود را دوباره به دست آورند. در چنين شرايطي هوشياري مردم فلسطين بسيار مهم و كارساز خواهد بود. در مبارزه آنچه تعيين كننده است فقط مقاومت نيست علاوه بر مقاومت هوشياري هم لازم است . اگر مردم فلسطين در اين مقطع حساس هوشياري به خرج ندهند روباهان مكار بر موج سوار خواهند شد و نتايج مقاومت آنها را برباد خواهند داد.

* مردم سالاري

روزنامه مردم سالاري در سرمقاله امروز خود با عنوان اقتصاد، عرصه آزمون و خطا نيست به قلم حميدرضا شكوهي آورده است:

روز گذشته گفت وگويي با رئيس كل بانك مركزي در يكي از خبرگزاري ها انعكاس يافت كه حاوي نكته جالبي بود. در اين گفت وگو محمود بهمني اعلا م كرده كه نرخ سود بانكي در سال آينده دستوري نخواهد بود. او همچنين اعلا م كرده كه تورم، نرخ سود بانكي را تعيين مي كند، نه نرخ سود، تورم را. اعلا م اين دو نكته از اين جهت حائز اهميت است كه طي سه سال گذشته ، دولت نهم و حتي شخص رئيس جمهور بر كاهش نرخ سود بانكي تاكيد داشتند و انتقاداتي را كه در رد اين نظر دولت مطرح مي شد، نمي پذيرفتند.
همگي مناقشه رئيس جمهور و طهماسب مظاهري رئيس كل وقت بانك مركزي را در مورد تعيين نرخ سود بانكي به ياد دارند. آن زمان رئيس جمهور و دولتمردان حامي نظرات او بر كاهش نرخ سود بانكي به صورت دستوري براساس وعده هاي محمود احمدي نژاد در زمان انتخابات تاكيد داشتند و مخالفان كاهش دستوري نرخ سود بانكي بر اين اعتقاد بودند كه اين امر موجب خروج سرمايه ها از بانك ها مي شود و نقدينگي را در جامعه افزايش مي دهد كه حاصل آن رشد نرخ تورم است، كما اينكه طي سه سال اخير، شاهد سير صعودي نرخ تورم هستيم به طوري كه ايران هم اكنون بالاترين نرخ تورم در خاورميانه و چهارمين نرخ بالاي تورم را در جهان به خود اختصاص داده است. منتقدان كاهش دستوري نرخ سود بانكي، معتقد بودند كه كاهش نرخ سود بانكي نمي تواند موجب كاهش نرخ تورم شود بلكه با برنامه ريزي براي كاهش نرخ تورم مي توان زمينه كاهش نرخ سود بانكي را فراهم ساخت. اما به اين انتقادات توجه چنداني صورت نگرفت و حتي برخلا ف نظر رئيس كل وقت بانك مركزي، رئيس جمهور بر كاهش دستوري نرخ سود بانكي اصرار داشت. اما اكنون در شرايطي كه شاهد حضور سومين رئيس كل در راس بانك مركزي به عنوان مهمترين نهاد پولي و مالي ايران در زمان فعاليت سه ساله دولت نهم هستيم، تغيير سياست اقتصادي بانك مركزي جالب توجه به نظر مي رسد. دورئيس قبلي بانك مركزي به دليل اختلا ف نظر با رئيس جمهور كه بارزترين نشانه آن در اصرار آنان به عدم كاهش دستوري نرخ سود بانكي تبلور مي يافت، در نهايت مجبور به كناره گيري از رياست بانك مركزي شدند اما رئيس كل جديد بانك مركزي نه تنها نظري بر خلا ف نظر رئيس جمهور در مورد نرخ سود بانكي دارد بلكه اين نظر خود راهم به صراحت اعلا م مي كند. اين امر تنها يك دليل مي تواند داشته باشد و آن اين كه به احتمال قريب به يقين، دولت نهم، سياست خود را در مورد كاهش دستوري نرخ سود بانكي تغيير داده و به نظر اغلب كارشناسان و صاحبنظران اقتصادي كه بارها مضرات اين سياست را بر شمرده بودند عمل كرده است.
اگر چه تغيير سياست كاهش دستوري نرخ سود بانكي از سوي دولت نهم، امري مطلوب است و مصداق حكايت «جلوي ضرر را هرجا بگيري فايده است»; اما يك پرسش، بي پاسخ باقي مي ماند و آن اين كه آيا در كشوري همچون ايران كه اقتصادي تك محصولي دارد و ساختارهاي اقتصادي در آن هنوز ضعف هاي عمده اي دارند و اكثريت مردم نيز در آن با مشكلا ت اقتصادي دست به گريبان هستند، عرصه اقتصاد، عرصه آزمون و خطاست كه براي مدتي، يك سياست اقتصادي را اجرا كرد و مدتي بعد اين سياست را تغيير داد و روش ديگري را آزمايش كرد؟ پاسخگوي مشكلا ت اقتصادي فراوان و تورمي كه حاصل نقدينگي بر آمده از خروج سرمايه هاي مردم از بانك ها به دليل كاهش دستوري نرخ سود بانكي و پايين تر بودن آن نسبت به نرخ تورم است چه كسي خواهد بود؟ آيا اقتصاد، عرصه آزمون و خطاست؟

* صداي عدالت

روزنامه صداي عدالت در سرمقاله امروز خود با عنوان آمريكا اطلاع رساني مي كند ايران سكوت آورده است:

دكترعلي بيگدلي ‏- طي روزهاي اخير در حالي رسانه هاي خبري جهان از ديدار محرمانه مقامات ايران و آمريكا خبر مي دهند كه تاكنون در ايران اين خبر نه تاييد و نه تكذيب شده است. واشنگتن تايمز جمعه گذشته گزارش داده بود كه ويليام پري سال گذشته ميلادي يك رشته ديدارهايي با مجتبي ثمره هاشمي، از مشاوران بسيار نزديك محمود احمدي نژاد رئيس جمهوري ايران داشته است كه هدف آن بحث درباره برنامه اتمي ايران بوده است. واشنگتن تايمز اين خبر را از فردي كه با اين گفتگوهاي پشت پرده آشنا بوده است نقل كرده است. اين فرد كه نخواست از او نام برده شود تاكيد كرد كه اين ديدارها فقط جنبه "بحث و تبادل نظر " داشته است "نه مذاكره " كه هدف آن رفع ابهام از مواضع دو طرف بوده است. پري يك سياستمدار قديمي است كه از جمله در دوره رياست جمهوري بيل كلينتون در حل پرونده اتمي كره شمالي نقش داشت. در همين حال يك سازمان بين المللي نيز تاييد كرد كه ميزبان يك رشته ديدارهاي محرمانه ميان سياستمداران بلندپايه آمريكا و ايران بوده است. جفري باوتول مدير شعبه گروه "پاگواش " در آمريكا، سازماني كه در سال 1995 برنده جايزه صلح نوبل شده بود، گفته است كه كارشناسان منع گسترش سلاح هاي هسته اي طي ماه هاي اخير تماس هايي در سطوح "خيلي خيلي بالا " با مقام هاي ارشد ايراني داشته اند. به گفته باوتول، ويليام پري وزير دفاع سابق آمريكا كه در مبارزات انتخاباتي باراك اوباما نقش داشت، در برخي از اين نشست ها حضور داشت. با اين حال مقامات ايراني تاكنون در اين خصوص هيچ واكنشي نشان نداده اند و تنها وزير اطلاعات در اين خصوص گفته است: " مذاكرات نيازمند مقدمات، موخرات، انگيزه و اهدافي است و لذا تاكنون به اين معنا مطلقا مذاكره اي مطرح نبوده و نيست اما اينكه احتمالا در اجلاس هايي كه در برخي كشورهاي جهان برگزار مي شود، احيانا يك مقامي از كشورمان با فردي برخورد و احوال پرسي هم كرده باشد، شايد اين اتفاق افتاده باشد و شايد هم بيفتد. محرمانه ماندن ديدارهاي مقامات تهران و واشنگتن از نظر خبري و سياسي يك اشتباه بزرگ است ‏‎.‎‏ ديدارهاي محرمانه ميان مقامات تهران و واشنگتن تنها از سوي آمريكايي ها منتشر مي شود و آنها در خصوص اين ديدارها اطلاع رساني مي كنند اما در داخل كشور ما با سكوت از كنار اين نوع ديدارها عبور مي كنند. سياست خارجي ايران مبتني بر ديپلماسي پنهاني است كه با ماهيت مردمي نظام سياسي ايران، همخواني ندارد. اين نوع ديدارها براي نخستين بار نيست كه انجام مي شود چند سال قبل هم چنين ديدارهاي در اين سطح انجام شده است اما اطلاع رساني درباره آن تنها توسط آمريكاي ها انجام شده است. ثمره هاشمي در چند نوبت پشت ميز مذاكره با نمايندگان آمريكا قرار گرفته است كه بي ترديد اين انتخاب مناسبي نمي توان باشد چرا كه سخنگوي كاخ سفيد هم رسما اعلام كرده مشكل ما اين است نمي دانيم در ايران با چه كسي مذاكره كنيم. اين اعتراض و اعتراف نشان دهنده اين است كه آمريكاي ها به انتخاب دولت ايران اعتماد ندارند. البته به نظر مي رسداوباما قضيه بهبود روابط تهران و واشنگتن را جدي گرفته است و اين را مي توان از مواضع نرم مقامات اين كشور در قبال ايران مشاهده كرد . اكنون زمان آن فرا رسيده است كه ايران هم براي حل مشكلات خود در عرصه بين المللي گام هاي را در راستايي بهبود روابط خود با آمريكا بردارد و اين مسئله را جدي بگيرد كه در اين مسير ثمره هاشمي به عنوان مذاكره كننده ايران نمي تواند گزينه مناسبي باشد. در خصوص اينكه چرا مذاكرات پشت پرده مقامات ايران و آمريكا كه اخبار آن در سال هاي اخير چندين نوبت منتشر شده بي ثمر مانده است بايد گفت كه يكي از دلايل بي نتيجه ماندن مذاكرات محرمانه تهران و واشنگتن ثابت نبود سياست ها و استراتژي ها در ايران است. يك دوره مذاكره مقامات ايراني با آمريكا به يك تابو غير قابل دسترس تبديل مي شود اما در دوره ديگر قضيه عكس آن مي شود و مقامات وقت اصرار كننده برگزاري مذاكره با آمريكايي ها مي شوند همين مسئله يعني ثابت نبودن استراتژي ها موجب سردرگمي آمريكايي ها مي شود.

دوشنبه|ا|14|ا|بهمن|ا|1387





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: بازتاب آنلاین]
[مشاهده در: www.baztabonline.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 322]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن