واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: دلايل غيرفني براي ناكامي پيرواني/ افشين دوم، دوم مي ماند؟
" افشين دوم" اين واژه جذابي بود كه رسانه هاي گروهي بعد از جدايي خود خواسته افشين قطبي و انتخاب افشين پيرواني به عنوان سرمربي پرسپوليس, بارها و بارها از آن استفاده كردند، اما عمر اين كلمه كوتاه تر از آني بود كه تصور مي شد.
![](http://www4.irna.ir/NewsMedia/Photo/Smal_Pic/2009/2/3/irna633692761142968750.jpg)
"پرسپوليس را فقط يك سرمربي بزرگ خارجي مي تواند از بحران خارج كند". اين اظهار نظر عجيب افشين پيرواني در يكي از برنامه هاي ورزشي 90 سيما در حالي مطرح شد كه هيات مديره باشگاه و مدير عامل جديد، حمايت هاي خود را از سرمربي جوان اعلام كرده بودند و همين گفته كافي بود تا پيرواني پايه هاي جايگاهش را بيش از پيش متزلزل ببيند.
اينكه يكي از بازيكنان قديمي هر تيمي به عنوان سرمربي خود را تثبيت كند، اتفاقي خوب براي آن تيم محسوب مي شود، اما بايد ديد چرا افشين پيرواني يا همان افشين دوم نتوانست خود را در اين "سمت" مهم و حساس ثابت كند.
در زير نگاهي داريم به مسايل غيرفني اي كه اين فرصت را از افشين پيرواني گرفت تا سرمربيگري در پرستاره ترين تيم ليگ هشتم را، در آرامش كامل حرفه اي تجربه كند.
* وعده هاي بزرگ بدون آينده نگري
- از همان مصاحبه اول كه پيرواني وعده قهرماني در هر سه جام را داد، مي شد حدس زد كه او هنوز با مختصات سرمربيگري آشنايي كاملي ندارد و دقيقا به همين دليل بود كه در همان اولين دقيقه هايي كه قرار شد به عنوان نفر اول فني، تمرينات پرسپوليس را زير نظر بگيرد عجولانه و در اقدامي كه همه را شگفت زده كرد، قول قهرماني را در ليگ برتر، جام حذفي و البته ليگ قهرمانان آسيا را داد.
اين در شرايطي بود كه تاريخ هفت دوره ليگ برتر نشان مي دهد كه قهرمان ها به راحتي نمي توانند از عنوان فصل قبل خود دفاع كنند و از آخرين قهرماني يك تيم ايراني در قاره ي آسيا نيز18 سال مي گذرد، پر واضح است كه در مسابقات جام حذفي هم هميشه اتفاقات حرف اول را مي زنند و به همين دليل حتي امكان نتيجه گيري تيم هاي درجه چندمي مقابل تيم هاي بزرگ وجود دارد.
پس منتقدان افشين پيرواني مي توانند با چنگ توسل به همان اولين مصاحبه افشين در مقام سرمربيگري، او را در حد و اندازه هاي سرمربيگري تيم بزرگ پرسپوليس ندانند.
* افشين سرد جانشين افشين گرم
- افشين قطبي به عنوان يك چهره جديد و البته خاص در ليگ هفتم، همه نگاه ها را به خود خيره كرد و همه حرف هايي كه مي زد و حركاتش، حتي شادي هاي بعد از گلش مورد توجه عموم قرار مي گرفت. به همين دليل بود كه كمتر هواداري روي سكوهاي ورزشگاه به ياد علي پروين مي افتاد، چون قطبي توانسته بود خود را به پرسپوليسي ها تحميل كند، هدف مهمي كه حتي مربيان بزرگي چون آري هان و دنيزلي نتوانستند به آن برسند و با كوچكترين لغزش، هوادرانشان را در حال تشويق سلطان قرمزها مي ديدند.
خب! در اين شرابط به افشين پيرواني و هر مربي ديگري اين حق را بايد داد كه خود را در مواجهه با انجام دادن كار بسيار بزرگ ببيند، به دست فراموشي سپردن چهره اي كه پروين را به دست فراموشي سپرده بود،نمي تواند و نبايد راحت عنوان شود،البته پيرواني مي توانست با اتخاذ شيوه هاي مناسب، تا حدودي از زير سايه قطبي خارج شود، اما هر چقدر وقت بيشتر گذشت، او رفتارهايي خونسردانه تر از خود نشان داد تا "جنم"سرمربيگري اش روز به روز بيشتر زير سوال برود.
* عدم تاثيرگذاري بر روي بازيكنان
- " چون بازيكنانم در زمين شورت ورزشي مي پوشند، من هم با پوشيدن شورت ورزشي كاري مي كنم تا آنها در طول 90 دقيقه، ارتباط بهتري با من بگيرند"
اين گفته هاي "ميك مك كارتي" سرمربي وقت تيم ايرلند جنوبي بود كه يك روز قبل از بازي با تيم ملي ايران در چارچوب مقدماتي جام جهاني 2002 در پيست تارتان ورزشگاه آزادي در گفتگو با خبرنگاران ايراني عنوان كرد، همچنين مي توان به آدامس جوييدن فرگوسن هم اشاره كرد كه از اين طريق سعي مي كند آرامش خود را به بازيكنانش تزريق كند.
اما افشين پيرواني نه تنها براي بالا رفتن روحيه بازيكنانش كاري نمي كند، بلكه با اضطرابي بيش از حد و آشكار، اعتماد به نفس تيمش را پايين مي آورد به طوري كه بعد از گل دوم ملوان در ورزشگاه آزادي آنچنان مستاصل به صندلي اش تكيه داده بود كه انگار پرسپوليس در دقيقه 90 فينال ليگ قهرمانان آسيا را از دست داده است.
لب به دندان گزيدن هاي او در طول مدت زمان هدايت تيمش در رقابت هاي ليگ نيز از نظر ها و شكار دوربين هاي تلويزيوني دور نمي ماند.
بهتر است بگوييم فعاليت در تيمي پر مهره كه بازيكنانش مربيان بزرگي را بالاي سر خود ديده اند،بدترين گزينه براي شروع سرمربيگري براي پيرواني و هر مربي جوان ديگري تلقي مي شود.
* كمي هم بدشانسي
- خيلي از فيلسوفان هيچ اعتقادي به شانس ندارند و اصلا چنين پديده اي را داراي وجود خارجي نمي دانند، با وجود اين، نظريه كمتر فردي است كه "شانس" را در كاميابي ها و ناكامي هايش دخيل نداند.
با نگاهي به ديدارهايي كه پرسپوليس با هدايت پيرواني به ميدان رفته است، مي توان به اين نتيجه رسيد كه از دست رفتن دو پنالتي در همان اولين بازي آن هم مقابل پيكاني كه آن روزها به تنهايي عنوان صدرنشيني را يدك مي كشيد، ديدار با سايپايي كه براي اولين بار مايلي كهن را روي نيمكت خود مي ديد و باخت نوبرانه خانگي مقابل ملوان بحراني از بدشانسي هاي اين مربي جوان است، هر چند كه اين اتفافات نمي تواند ضعف فني و سردرگمي تاكتيكي تيم پيرواني را توجيه كند.
3783
سه|ا|شنبه|ا|15|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 51]