تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):زكات عقل تحمّل نادانان است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815431780




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزارشي از هشتمين همايش سالانه انجمن روانپزشكان ايران گسترش چشم اندازهاي نوين روانپزشكي


واضح آرشیو وب فارسی:آفتاب: گزارشي از هشتمين همايش سالانه انجمن روانپزشكان ايران گسترش چشم اندازهاي نوين روانپزشكي
بنفشه پورناجي

اختلالات شخصيت، الگوهاي پايدار رفتار و تجربيات دروني هستند كه به ميزان چشمگيري با مقتضيات فرهنگي فرد فاصله دارند. اين الگوها غيرقابل انعطاف و نافذ هستند و در دو يا چند مورد از موارد زير تظاهر مي كند؛ شناخت و تفكرات، عاطفه مندي (خلقيات)، كاركرد بين فردي و كنترل تكانه. حدود نيمي از تمامي بيماران روانپزشكي هم دچار اختلال شخصيت هستند و هم مبتلا به اختلالات شخصيت با اختلالات محوريك از قبيل افسردگي، اختلالات اضطرابي و سوءمصرف مواد.

در مقاله دكتر «فرزين رضاعي» كه به جايگاه روان درماني در اختلالات شخصيت مي پردازد، آمده است؛ «به طور سنتي درمان اختلالات شخصيت به دليل ماهيت نافذ و پيچيده آنها دشوار تلقي مي شده است. اما در سال هاي اخير درمان هاي روان پويشي، شناختي- رفتاري و اشكال مختلف اين رويكردها مورد ارزيابي قرار گرفته و بررسي هاي انجام شده نتايج مثبتي دربرداشته اند. شواهد موجود حاكي است كه درمان روان پويشي و شناختي- رفتاري در درمان اختلالات شخصيت موثرند. اثربخشي روان درماني در اختلالات شخصيت در نتايج كارآزمايي هاي تصادفي نشان داده شده اند.

از سوي ديگر روان درماني اختلالات شخصيت مي تواند سبب كاهش هزينه ها شود. بررسي هاي موجود نشان مي دهد بار بيماري در اختلالات شخصيت بالاست و اين مطالعات لزوم درمان را مورد تاكيد قرار داده است. اگر با ديد جامعي نتيجه درمان را بنگريم، در آن صورت روان درماني براي بيماران مبتلا به اختلالات شخصيت مداخله يي ضروري و مقرون به صرفه محسوب خواهد شد.

شواهد حاكي است كه هيچ يك از شيوه هاي درماني از نظر اثربخشي بر شيوه هاي ديگر برتري ندارد. از سوي ديگر فرضيه هاي سنتي كه مبناي اكثر رويكردهاي درماني بودند و براساس آنها اختلال شخصيت ناشي از ناملايمات رواني - اجتماعي به شمار مي رود، تغيير كرده است. ديدگاه هاي جديدتر اختلال شخصيت را حاصل تعامل پيچيده يي بين عوامل ژنتيكي و عوامل محيطي مي داند. اين پيشرفت هاي جديد تكيه صرف بر يك مكتب درماني را در درمان اختلالات شخصيت زير سوال برده و لزوم اتخاذ رويكردي التقاطي تر را در درمان اين اختلالات نشان داده است؛ رويكردي كه تلفيق يكپارچه يي از مداخلات دارويي و روان درماني هاي مكاتب مختلف باشد. بررسي هاي انجام شده نشان داده است اثربخشي درمان هاي شناختي و روان پوشي مشابه است. به عبارت ديگر به جاي اينكه اين دو رويكرد را رقيب هم بدانيم، بهتر است رويكردي التقاطي اتخاذ كنيم كه حاوي موثرترين مولفه هاي هريك از آنها باشد زيرا اين شيوه با ماهيت چندبعدي اختلال شخصيت سازگارتر است. افراد مبتلا به اختلال شخصيت معمولاً مشكلات متعددي از جمله علائم روانپزشكي، مشكلات موقعيتي، كژتنظيمي هيجان و تكانه، صفات و الگوهاي بين فردي غيرانطباقي و مشكلات هويت دارند و هيچ رويكرد واحدي نمي تواند مشكلات وسيع و متنوعي در اين حد را حل و فصل كند. از سوي ديگر مشابه بودن نتايج رويكردهاي مختلف نشان مي دهد كه بايد در درمان اختلال شخصيت، آثار عوامل مشترك را به حداكثر برسانيم. اين عوامل يك جنبه حمايتي (مبتني بر رابطه درماني) و يك جنبه فني شامل يادگيري تجربيات جديد دارند.

هوش هيجاني در مبتلايان به اختلال شخصيت مرزي

مقايسه راهبردهاي كنار آمدن و هوش هيجاني در مبتلايان به اختلال شخصيت مرزي با افراد غيرمبتلا در يك تحقيق انجام شده از سوي سه تن از محققان كشورمان روي 40 نفر مبتلا به اختلال شخصيت مرزي (شامل 20 زن و 20 مرد) و 40 فرد غيرمبتلا (20 زن و 20 مرد) نشان داد افراد مبتلا به اختلال شخصيت مرزي از راهبردهاي كنار آمدن ناكارآمد، همچون راهبرد گريز-اجتناب بيشتر از افراد غيرمبتلا استفاده مي كنند.

يافته هاي اين پژوهش كه دو گروه را از نظر سن، جنس، ميزان تحصيلات، فرهنگ و وضعيت اقتصادي مقايسه كرد، بيانگر اين امر است كه مبتلايان به اختلال شخصيت مرزي از راهبردهاي موثر كنار آمدن منجمله ارزيابي مجدد، حل مدبرانه مساله و جست وجوي حمايت اجتماعي كمتر استفاده مي كنند و از ميزان هوش هيجاني كمتري نيز برخوردارند. مقايسه مردان مبتلا و غيرمبتلا نشان داد مردان مبتلا از راهبرد ناكارآمد

گريز-اجتناب و دوري جويي بيشتر و از راهبردهاي كنار آمدن موثر همچون حل مدبرانه مساله و ارزيابي مجدد كمتر استفاده مي كنند. اين عده همچنين از هوش هيجاني كمتري نسبت به مردان غيرمبتلا برخوردارند. زنان مبتلا به اختلال شخصيت مرزي كه از هوش هيجاني كمتري نيز برخوردارند، در مقايسه با همتايان غيرمبتلا از راهبرد كنار آمدن ناكارآمد گريز- اجتناب بيشتر و از راهبردهاي موثر كنار آمدن همچون حل مدبرانه و ارزيابي مجدد كمتر استفاده مي كنند.

بررسي ميزان عود وابستگي به مواد مخدر

نگرش عمومي به اعتياد در سال هاي اخير تغيير زيادي كرده و هدايت معتادان به سوي درمان و استفاده از مواد و روش هاي كم خطر در حال عموميت يافتن است. در افرادي كه روش نخست را استفاده مي كنند، پس از سم زدايي، درمان نگهدارنده با آنتاگونيست اپيوييدي فرد را در مقابل خطر سوءمصرف مجدد حفظ مي كند. «نالتروكسان» هم اكنون به عنوان درمان خوراكي در افرادي كه سم زدايي شده اند، كاربرد وسيعي دارد. مساله مهم زمان قطع مصرف «نالتروكسان» است كه با كمترين ميزان احتمال عود همراه باشد. در اين خصوص آمارهاي مختلفي ارائه شده است. در يك بررسي با عنوان «بررسي ميزان عود وابستگي به مواد مخدر پس از قطع نالتروكسان» كه در كنگره سالانه انجمن روانپزشكان ايران ارائه شد، خطر عود نسبت به طول مدت مصرف «نالتروكسان» و عواملي كه در آسيب پذيري يا محافظت بيمار احتمال بيشتري دارند، ارزيابي شده است. در اين بررسي كه مقطعي و

توصيفي- تحليلي بود، 150 بيمار دچار سوءمصرف مواد كه داوطلبانه سم زدايي و سپس «نالتروكسان» مصرف كرده بودند، بررسي شدند. يافته ها بيانگر آن بود كه پايين ترين ميزان موفقيت در گروه سني 18 تا 25 سال و بالاترين ميزان موفقيت در گروه سني 35 تا 40 سال مشاهده شده است. همچنين ميزان موفقيت اين روش در افراد داراي تحصيلات ديپلم و بالاتر بيش از افراد بي سواد و كم سواد برآورد شده است.

براساس بررسي فوق در افراد كارمند ميزان موفقيت بالاتر از ساير مشاغل بود، همچنين در افراد مصرف كننده هرويين، ميزان موفقيت بالاتر از ترياك و ساير مواد گزارش شده است. افرادي كه سابقه خانوادگي اعتياد نداشته اند، از سايرين موفق تر بودند. از سوي ديگر، ميزان موفقيت در افرادي كه درآمد بالاتري داشتند، بيشتر از افراد كم درآمد بوده است.

عوامل رواني اجتماعي مرتبط با اقدام به خودكشي در كودكان

خودكشي يكي از اورژانس هاي روانپزشكي به شمار مي رود. با توجه به خطرات تنش ها و عوارض شناخته شده آن و اهميت اطلاع از فاكتورهاي مرتبط با اين پديده، توجه به آن بسيار اهميت دارد. طي يك بررسي، پرونده 292 كودك (239 دختر و 53 پسر) 6 تا 15 ساله كه با تشخيص اقدام به خودكشي بين سال هاي 1384 تا 1387 به مركز پزشكي لقمان حكيم مراجعه كرده بودند، عوامل رواني- اجتماعي خودكشي كودكان و عوامل مرتبط با آن در كشور بررسي شد، نتايج زير به دست آمد؛

اقدام به خودكشي در دختران بيش از 80 درصد و در پسران كمتر از 20 درصد بوده است. اكثر آنان در مناطق با وضعيت اجتماعي- اقتصادي فقير ساكن بودند. 5/95 درصد كودكان در منزل، در فصل بهار و بين ساعت 6 تا 12 عصر اقدام به خودكشي كرده بودند.

نتايج اين بررسي نشان مي دهد خودكشي كودكان زير 15 سال يك مساله جدي به شمار مي رود و فاكتورهاي پيش بيني كننده خودكشي يك فاكتور زيستي- رواني- اجتماعي است. بر اين اساس علل خودكشي چندگانه بوده و ضروري است گروهي متشكل از متخصص كودكان، روانپزشك و روانشناس كه قادر به كنترل خودكشي كودكان هستند، براي حل اين معضل گام هاي موثري بردارند.

شيوع كودك آزاري در ميان دانش آموزان

نتايج يك پژوهش انجام شده كه با هدف بررسي ميزان شيوع كودك آزاري در دانش آموزان دوره راهنمايي شهر تهران در سال تحصيلي 86-85 اجرا شد، نشان مي دهد شيوع آزار جسماني خفيف 3/38 درصد، آزار جسماني شديد 9/35 درصد، بي توجهي 5/20 درصد و آزار عاطفي5/62 درصد در جامعه مورد پژوهش مشاهده شده است.

اين پژوهش كه روي 1530 دانش آموز دوره راهنمايي (78 دانش آموز پسر و 745 دانش آموز دختر) از سوي دكتر «كتايون خوشابي» و جمعي از پژوهشگران انجام شد، بيانگر آن است كه شايع ترين آزارها در حيطه آزار جسمي خفيف شامل سيلي زدن، پرت كردن وسيله و هل دادن عنوان شده اند. در حيطه آزار جسماني شديد، لگد زدن و در حيطه بي توجهي، بي توجهي جسمي از سوي دانش آموزان اظهار شده است. در حيطه آزار عاطفي، مواردي مثل فرياد زدن، وجود نزاع هاي خانوادگي و بي اعتنايي به فرد مهم است. همچنين نتايج پژوهش حاكي از آن بود كه ميان جنسيت دانش آموزان، منطقه محل زندگي، تحصيلات، شغل و طلاق والدين با شيوع كودك آزاري رابطه معناداري وجود دارد.

به استناد يافته هاي پژوهش حاضر و پيشينه پژوهش، مي توان گفت شيوع كودك آزاري در حد بالايي است و اين مساله توجه هرچه بيشتر مسوولان وزارت آموزش و پرورش، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي و... را به منظور پيشگيري از پيامد هاي منفي كودك آزاري مثل فرار از خانه، افت تحصيلي، ترك تحصيل، شيوع مشكلات رفتاري و.... مي طلبد.

نقش روانپزشكي در تيم پيوند عضو

پزشكي مدرن اين امكان را فراهم آورده كه اعضاي بدن يك فرد از جمله كليه، قلب، ريه، كبد و مغز استخوان به فرد ديگري پيوند شود و زندگي او نجات يابد. اين فرد مانند ساير انسان ها با عادت ها، بحران ها، بدي ها، ضعف ها، بيماري ها و مراحل معمول رشد و تكامل خود روبه رو خواهد شد و در اينجا مساله سلامت رواني و مفاهيم همراه با آن مانند كيفيت زندگي مطرح خواهد شد.

دكتر «علي اكبر نجاتي صفا» طي مقاله يي با عنوان «نقش روانپزشكي در تيم پيوند عضو» چنين عنوان مي كند؛ «بيماران دچار نارسايي كليه، كبد، قلب يا ريه قبل از انجام پيوند ممكن است مشكلات روانپزشكي متعددي داشته باشند كه هريك نيازمند توجه خاصي است. در بسياري از مراكزي كه به اين گونه بيماران خدمت رساني مي كنند، روانپزشكان، روانشناسان و مددكاران اجتماعي جزء تيم درماني هستند. وقتي كه بيمار از نظر طبي كانديداي انجام پيوند باشد، بايد ارزيابي هاي روانشناختي در مورد وي انجام شود. در مرحله نخست اين ارزيابي ها بيماران نامناسب براي پيوند شناسايي مي شوند. از طرف ديگر با توجه به نيمرخ روانشناختي فرد مي توان برنامه درماني را براساس اين خصوصيات ذهني و شخصيتي تنظيم كرد. پس از اينكه بيمار از هر نظر به عنوان كانديداي مناسبي براي پيوند شناخته شد، دوران انتظار تا زمان پيوند شروع مي شود كه داراي مشكلات خاص روانپزشكي است.

در دوران پس از پيوند نيز حمايت هاي

رواني- اجتماعي بسيار مهم است. يكي از مشكلات مهم اين دوران نپذيرفتن پذيرش ادامه درمان توسط بيمار است كه علل متفاوتي دارد. انتخاب دهندگان عضو، مسائل و مشكلات آنها نيز داراي جنبه هاي خاص رواني - اجتماعي است.

بررسي جمعيت شناختي افسردگي در زنان يائسه و زنان بارور

افسردگي از جمله اختلالات شايع روانپزشكي به شمار مي رود كه بروز آن در جنس مونث بيشتر گزارش شده است. زنان حدود دو برابر مردان به اين بيماري دچار مي شوند. علل اين اختلاف را در تفاوت هاي هورموني، آثار زايمان، تفاوت ها در فشارهاي

رواني- اجتماعي زنان و مردان و الگوهاي رفتاري مربوط به درماندگي دانسته اند. يائسگي نيز به عنوان يكي از عوامل شيوع بالاتر افسردگي در زنان نام برده شده است. در بررسي كه توسط سه تن از پژوهشگران كشور در مورد بررسي مقايسه يي دو گروه از زنان در سنين باروري و يائسگي صورت گرفت، تفاوت آنها از نظر افسردگي بررسي شد. يافته ها نشان داد ميزان افسردگي با دوره يائسگي ارتباط معناداري دارد و شايع تر است. همچنين ميزان افسردگي در زنان يائسه با سطح پايين تحصيلات ارتباط دارد. بنا بر اين پژوهش، با وجود بالاتر بودن افسردگي در زنان يائسه به طور كلي اين پديده در زنان مجرد و بدون سابقه زايمان بسيار بالاتر است.

پنجشنبه|ا|17|ا|بهمن|ا|1387





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آفتاب]
[مشاهده در: www.aftabnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 94]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن