واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: عمومی- دكتر ربابه شيخ الاسلام* 30 سال پيش (1978) واكسيناسيون و مهار بيماريهاي عفوني از عمده فعاليتهايي بودند كه سازمانهاي بينالمللي براي زندگي سالمتر و پيشگيري از مرگهاي زودرس كودكان به كشورها و شبكههاي بهداشتي درماني آنها توصيه ميكردند. براساس تخمين سازمان بهداشت جهاني تنها در سال 1990 استفاده از محلولهاي اوآراس براي مهار اسهال، از مرگ يك ميليون كودك زير 5 سال و برنامههاي واكسيناسيون، از مرگ 3 ميليون كودك پيشگيري كرد. سؤالي كه اكنون با توجه به نجات ميليونها كودك پيشرو داريم، بهخصوص براي كشورهايي كه مشكلات حاد را پشتسر گذاشتهاند، كيفيت زندگي كودكان است. آيا كودكان به حداكثر توانمندي ذهني و جسمي خود رسيدهاند و آيا همه كودكان زير چتر مراقبتهاي ويژهاي كه به آنان امكان دهد در محيط مناسب رشد كنند، هستند؟ يافتههاي علمي نشان ميدهد كه حدود 200 ميليون كودك زير 5 سال از رسيدن به حداكثر پتانسيل تكاملي، شناختي، اجتماعي و عاطفي خود باز ماندهاند. عواملي كه موجب اين خسران عظيم ميشود، شامل سوءتغذيه (كوتاه قدي- كمبود ريزمغذيها از جمله آهن و يد) و فقدانتكامل شناختي در 5سال اول زندگي است؛ عواملي كه پيشگيري از آن ساده است و راهحلهاي روشن دارد ولي متأسفانه تعهد سياسي و حرفهاي لازم براي بسيج همه امكانات براي فائق آمدن بر آن وجود ندارد. علاوه بر اين، كودكان بايد در محيطي سالم به دور از خشم و خشونت، ظلم و شرارت و فقر و تبعيض زندگي كنند. هميشه گفته ميشود كه كودكان سرمايههاي يك ملتاند ولي براي شاد زيستن و رفاه كامل جسمي، رواني، عاطفي و اجتماعي آنان كه موجب ميشود به توانمنديهاي بالقوه خود برسند و افرادي ناتوان، معتاد، ولگرد و سربار جامعه نشوند، چه برنامهاي داشتهايم و داريم؟ آيا ميتوان انتظار داشت در شرايطي كه بستر مناسبي براي رشد جسمي، عاطفي و اجتماعي كودكان فراهم نيست، همه كودكان تبديل به جواناني مبتكر، خلاق، توانمند و پويا شوند؟ آيا به همان اندازه كه به جسم كودك توجه داريم، به مغز او كه مركز دانش فني آينده است، توجه داريم؟ همانگونه كه رشد جسمي با ترازو قابل سنجش است، رشد عاطفي و رواني _تكاملي كودك نيز ابزارهاي خاص خود را براي سنجش دارد. گستره نيازهاي عاطفي، رواني و اجتماعي كودك وسيع است و تامين آن در گرو دانش خانواده يعني پدر و مادر و يا مراقبين كودك است. تلاش براي پيشگيري از سوءتغذيه يا بيماريهاي واگيردار كودك، بيتوجهي ما را به ابعاد ديگر رشد كودك توجيه نميكند. يادگيري كودك در سنين پيش از دبستان بسيار بالا و عميق است. به همين دليل بسياري از كشورها در تلاشند كه پوشش آموزش پيش دبستاني را افزايش دهند و بعضي ادعا دارند كه اين پوشش را به صددرصد رساندهاند. آمارهاي رسمي كشور ما اين رقم را 10درصد برآورد ميكند. كودك در 6 سالگي 90 درصد رشد مغزي خود را پشتسر گذاشته است بنابراين هر چه از بدو تولد مغز به كار گرفته شود، اتصالات و سيناپسها كاملتر شده و شبكه ارتباطي و توان آموزشي مغز او افزايش خواهد يافت. دانش امروز ما توانمنديهاي ذهني مورد انتظار در كودكان را با ضريب هوشي محاسبه ميكند چه بسا دانش فردا عرصههاي وسيع تري بيابد و وجدانهاي بيدار را بيشتر شرمنده كند. ضريب هوشي كودكي كه از شير مادر محروم است، 8درجه ؛ كودكي كه كمبود آهن دارد، 5 درجه و كودكي كه با كمبود يد مواجه است، تا 13 درجه پايينتر از كودكاني است كه از اين غفلتها مصون ماندهاند. سؤال مهم اين است كه آيا تاكنون توانستهايم محاسبه كنيم كه كمبودهاي عاطفي در اين دوران حساس چگونه ميتواند زندگي او را دچار سرگرداني، بيتفاوتي، تنفر و خودستيزي كند؟ آيا به پتانسيل تكاملي كودك از بدو تولد انديشيدهايم و بستر مناسبي براي تكامل او مهيا كردهايم؟ اما چرا رشد و تكامل كودك مورد غفلت قرار گرفته است؟ در اغلب كشورهاي در حال توسعه آمار دقيقي درباره رشد و تكامل شناختي، اجتماعي و عاطفي كودكان در دست نيست كه خود به نامرئي ماندن مشكل دامن ميزند. در جهان در حال توسعه علاوه براينكه 99ميليون كودك در سنين ابتدايي از تحصيل محروماند كودكاني نيز كه به مدرسه فرستاده ميشوند در مقاطع مختلف تحصيلي از تحصيل باز ميمانند. در حال حاضر ميانگين افت تحصيلي دانشآموزان مقطع راهنمايي در كشور ما 10 درصد است. ولي اختلاف بين استانهاي كشور بيانگر حقيقت تلخي است. براساس آمار وزارت آموزش و پرورش اين رقم براي پايه اول راهنمايي در تهران 5/4، هرمزگان 10 و در سيستان و بلوچستان 14 درصد است. در استان آذربايجانغربي اين رقم به 17درصد ميرسد. دستيابي به عدالت در سلامت شايد حياتيترين نياز يك جامعه انساني است. توزيع عادلانه منابع و ساختارهاي اقتصادي سالم است كه ميتواند راه را به سوي عدالت هموار كند. ساختارهاي اقتصادي هر كشور در سايه عوامل سياسي و ايدئولوژيك شكل ميگيرد. خوشبختانه ايدئولوژي ما مسلمانان به عدالت و برابري انسانها تاكيد فراوان دارد و ساختارهاي ذهني جامعه نيز پذيراي عدالت است. بنابراين سازماندهي منابع انساني و اقتصادي بايد با توجه به اين ايدئولوژي، همه مناطق جغرافيايي كشور را تحت پوشش قرار دهد. اگر منابع موجود با اين هدف برنامهريزي شود و افرادي كه از نظر مالي در دهكهاي پايين قرار دارند با حمايت مؤثر از آموزش باز نمانند و خصوصا زنان و كودكان در اين مناطق مورد توجه ويژه قرار گيرند و در معرض كمبودهايي كه توانمنديهاي آنان را كاهش ميدهد قرار نگيرند و خصوصا اگر برنامههايي در سطح ملي كودكان را زير چتر مراقبت همه جانبه جسمي، عاطفي، رواني و اجتماعي قرار دهد، اين چرخه عقب افتادگي كه مناطق محروم را با شدت بيشتر در معرض مخاطره قرار داده، شكسته خواهد شد و اينگونه راه بهسوي جامعهاي توانمندتر از پيش مهيا ميشود. * متخصص بهداشت عمومي و اپيدميولوژي تغذيه مدير مؤسسه تغذيه، سلامت و توسعه پایگاه اینترنتی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 405]