واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: گفتوگو با سیروس الوند
به بهانه نمایش تله فیلم «ستارههای سوخته».مدتی است ساخت تله فیلم در تلویزیون رونق گرفته و ظاهراً مسئولان تلویزیون و سازندگان این نوع آثار قصد دارند این مقوله را جدی بگیرند. یكی از علائم مهم این تغییر و تحول روی آوردن فیلمسازان با سابقه سینما به تلویزیون است كه این روزها به طرز عجیبی شدت گرفته و البته اوضاع و احوال سینما هم در این امر بیتأثیر نیست. یكی از این افراد سیروس الوند است كه 35سال تجربه فعالیتش را در سینما به تلویزیون آورده و قصد دارد فیلم تلویزیونی بسازد. او معتقد است كاری كه میكند به نوعی آوردن سینما به تلویزیون است. «ستارههای سوخته» اولین محصول این همكاری است. این تله فیلم جمعه 11 آبان روی آنتن میرود.• آقای الوند،كارگردانان سینما، زمانی از كار در تلویزیون ابا داشتند؟ نه. من بارها پیشنهاد كار برای تلویزیون را داشتم، كه طبیعی هم هست با این همه كار كه تولید میشود به من و خیلی از همكارانم چنین پیشنهادی شده باشد، اما اساساً از كار كردن برای تلویزیون به این دلیل كه احساس میكردم تماشاگر زیاد جدیاش نمیگیرد، ابا داشتم مگر آنكه با یك قصه دنبالهدار و موضوع خیلی جذابی طرف باشد. این شرایط هم فقط مربوط به الان نیست و از قدیم همینطور بوده و انگار خود سازندگان هم این مطلب را میدانند كه تماشاگرشان كار آنها را نگاه میكند در حالیكه به كارهای روزمرهاش نیز میپردازد. غذا میخورد، با تلفن صحبت میكند و... به همین دلیل رفته رفته كارها خاصیت رادیویی پیدا كرده و بار دیالوگ زیاد شده و به طوری كه اگر تماشاگر دقایقی هم از دیدن كار باز ماند و تنها صدا را بشنوند باز هم در جریان قصه قرار میگیرد و چیزی را از دست نمیدهد. به همین دلیل من چندان رغبتی برای كار نداشتم. البته قبلا یكی دو مورد پیشنهاد بود كه بنا به دلایلی از ساختش منصرف شدم.• پس با این ذهنیت چطور راضی به ساخت تله فیلم شدید؟ آقای شریفی تهیه كننده سینماست و زمانی كه پیشنهاد این كار داده شد، مستقیما با خود او روبهرو بودم اما با این حال باز تردید داشتم كه كار را بپذیرم. چند قصه پیشنهاد شد تا اینكه رسیدیم به فیلمنامه «ستارههای سوزان» كه بعدا عنوان آن را به«ستارههای سوخته» تغییر دادم. وقتی این قصه مطرح شد به دلیل اینكه قصه بسیار حساسی داشت و به نحوی در ارتباط با سانحه هواپیمایی ایرباس بود دوست داشتم این موضوع بعد از 12سال دوباره مطرح شود و دلیل دیگر یك دلیل شخصی بود. همسر من، آن زمان مهماندار هواپیما بود و چند ماهی به طور روتین چهارشنبهها پرواز بندرعباس به دبی را انجام میداد، اما حدود یك هفته قبل از آن سانحه به علت بارداری از پرواز منع شد و اگر این مسأله پیش نمیآمد ممكن بود او هم در آن پرواز شركت كند و این موضوع تا مدتها ذهن من و همسرم را به خود مشغول كرده بود، مضاف بر اینكه مهمانداران آن پرواز از دوستان صمیمی خانمم بود و خلاصه وقتی این قصه پیشنهاد شد و فیلمنامه را خواندم آن خاطره در ذهنم تداعی شد و تصمیم گرفتم آن را بسازم و زمانی كه در جریان كار قرار گرفتم، متوجه شدم آقای شریفی و مسئولان تلویزیون تصمیم دارند زمینه را برای ساخته شدن كار خوب مساعد كنند و میتوانم با همان راه و روشی كه فیلم سینمایی میساختم، یك فیلم تلویزیونی بسازم؛ فقط فرمت ویدئویی است وگرنه از نظر دكوپاژ، میزانسن و به كارگیری عوامل، كاملا سینمایی عمل كردیم و اینكار هیچ تفاوتی با كارهای سینماییام ندارد. با این همه هنوز بازیگران همان بازیگران تلویزیون هستند و بازیگر مطرح اولین چیزی است كه در آغاز میتواند توجه بیننده را جلب كند و به او اطمینان بدهد با كار متفاوتی روبهروست. • قصد ندارید برای غافلگیر كردن این بیننده مشكوك از ستارههای سینما هم بهره بگیرید؟ آقای رایگان كه در فیلم «مرد» نقش اصلی را ایفا میكنند تا به حال تله فیلم كار نكرده بود و فقط در سریال تلویزیونی ایشان را دیده بودیم. اما در مورد بقیه هم اگر پیش بیاید و من باز هم تله فیلم كار كنم خواهید دید كه آن بازیگران مورد نظر شما هم خواهند آمد. ابتدا بازیگران فقط باید اطمینان كنند و آن تصوری كه در ذهن همه از تله فیلم وجود داشت عوض شود. تله فیلم در نظر مخاطبش مثل نشریات زرد از نگاه مخاطبین مطبوعات بوده و باید وقت و بودجه و حساسیت بیشتری صرف شود تا این ذهنیت را عوض كنیم. • با محدودیتهایی كه تلویزیون نسبت به سینما دارد راحت كنار آمدید؟ این محدودیتها چه از لحاظ مضمون و طرح موضوعات مختلف و چه از لحاظ شكل و ظاهر كار در بعضی موارد معیارهای سختی دارد. اصلا تصور نمیكردم كه تا این حد این خطوط زیاد باشد. بعضی از آنها را میتوان پذیرفت به این دلیل كه به هر حال با طیف گستردهتری روبه رو هستیم و به تمام خانهها در تمام شهرها و روستاهای ایران میرویم و این طبیعی است كه یك چیزهایی را نسبت به سینما بیشتر رعایت كنیم، اما مواردی هم هست كه لزومی برای رعایت آن نیست و وظیفه فیلم و كارهای نمایشی هم نیست كه آنها را به مردم منتقل كند.• منظورتان چه چیزهایی است؟ مثلا اینكه حتما كسی كه پشت رل نشسته در هر شرایطی كمربند ببندد. جالب است كه من خودم در یك سریال دیدم كیف یك نفر را دزدیدند و او برای رفتن دنبال دزد سوار ماشین شد، كمربند ایمنیاش را بست و بعد راه افتاد دنبال دزد! خب این طبیعت و واقعیت صحنه را از بین میبرد و باور تماشاگر را به هم میریزد. خیلی سطحینگری است كه به این شكل بخواهیم مفاهیم را به مردم انتقال دهیم. • اتفاقاً بعضی معتقدند كه تلویزیون تله فیلم را برای مطرح كردن موضوعات مورد نظرش سفارش میدهد كه شاید در سینما به آنها پرداخته نمیشود یا كمتر پرداخته میشود. نمیدانم. در مورد من اینطور نبوده، ضمن اینكه در سینما هم چندان تفاوتی ندارد. وزارت ارشاد پروانه را میدهد، اما باز ممكن است جلوی اكران را بگیرد، منتها تلویزیون به دلیل اینكه مخارج كار را میدهد، احساس مالكیت هم میكند و دوست دارد دخل و تصرفی هم در كار داشته باشد، اما مالك احساس، فكر، استعداد و تلقی من كه نیست و من اگر احساس كنم كاری را كه دوست ندارم به من سپرده شده، مطمئن باشید آن كار را انجام نمیدهم. ممكن است شما یا بعضی از كسانی كه كار من را دنبال كردند بگویند ما این كار را دوست نداشتیم ولی قطعا خواهند گفت كه این كار سیروس الوند است. با مختصاتی كه از من میشناسند، كه این در مورد كارهای سینمایی هم میتواند اتفاق بیفتد. در واقع ممكن است عدهای موضوعی را دوست داشته باشند و عدهای هم نه. • خودتان چطور؟ تمام موضوعاتی را كه كار میكنید دوست دارید؟ قطعا. من تا به حال نشده كاری را دوست نداشته باشم و انجام دهم. در مورد نوشتن سناریو چرا، اتفاق افتاده، آن هم در سالهایی كه جوان بودم و دوست داشتم به نحوی وارد سینما بشوم و در پروسه دو سه سالهای من 60 تا فیلمنامه نوشتم و شاید فقط چند تا از آنها را بپسندم. ولی در مورد ساختن فیلم، من حتی «تله» را هم دوست داشتم و وقتی آن را میساختم دقیقا میدانستم كه برای چی و كجا میسازم و چرا دارم از گلزار استفاده میكنم. وقتی «یكبار برای همیشه» را میساختم هم قبل از نوشتن فیلمنامه با شكیبایی و معتمدآریا قرارداد بستم و بعد از روی آنها شروع كردم به نوشتن. • اینكه میگویند ساخت تله فیلم به این شكل انبوه به سینما لطمه میزند ، شما میپذیرید؟ به عقیده من كار خوب تلویزیونی هیچ وقت مشتری سینما را كم نمیكند. مثلا اگر در تلویزیون «هزار دستان» پخش شود شوق فیلم دیدن در مردم زنده میشود و بازار فیلم دیدن گرم میشود، اما اگر كارهای سطحی و ابتدایی از تلویزیون پخش شود تماشاگر نسبت به دیدن فیلم در سینما هم دلزده میشود. بنابراین اصلا موافق نیستم كه اگر فیلم دیدن در تلویزیون حرفهایتر شود و سطح كیفی كارها بالا برود، مردم به سینما نمیروند. مگر تا الان تلویزیون پررونق بود كه مردم سینما نمیرفتند؟ پس دلیل دیگری دارد كسادی سینما كه خیلی ربطی به تلویزیون هم ندارد. حتما این به نفع تلویزیون است كه حرفهایها به هر دلیل به كاركردن در آن تمایل نشان بدهند. زمانی ساخت تله فیلم مختص دستیاران كارگردانی بود كه تصمیم گرفته بودند كارگردان بشوند و برای شروع یك 90دقیقهای میساختند. • اتفاقا من همین تعبیر 90دقیقهای را نمیفهمم و با آن مشكل دارم. فیلم «ستارههای سوخته» هم 100دقیقه بود. یعنی چه كه عنوان 90دقیقهای به آن بدهند؟شما 91دقیقه بسازید كه چنین عنوانی را به آن ندهند. نه من كاری به این مسائل ندارم و كارم را میكنم و فكر میكنم این تغییر و تحولات باعث شود هركسی به سمت ساخت این نوع كار میآید، آن را جدی بگیرد و به آن مثل خواب بعدازظهر نگاه نكند. چرت نباید زد در كار. كارگردانها باید اینگونه فكر كنند كه تله فیلم مثل كار سینمایی است و قرار است كه اسمش پای كار باشد و هر اعتباری كه برای خودش در سینما قائل است در تلویزیون هم باید قائل باشد.منبع : همشهری
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 507]