تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 14 خرداد 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):مؤمن غبطه مى خورد و حسد نمى ورزد، و منافق حسد مى ورزد و غبطه نمى خورد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

طراحی سایت تهران سایت

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

سایت نوید

کود مایع

سایت نوید

Future Innovate Tech

باند اکتیو

بلیط هواپیما

بلیط هواپیما

صمغ های دارویی

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

تسمه تردمیل - روغن تردمیل

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

خرید یخچال خارجی

ویترین طلا

کاشت پای مصنوعی

مورگیج

میز جلو مبلی

سود سوز آور

پراپ رابین سود

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1800185939




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

راهنمایی شاگرد استاد را


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: راهنمایی شاگرد استاد را
مداد
آورده اند كه چون آوازه ارسطاطالیس ( همان ارسطوی معروف) حكیم دراطراف و اكناف عالم شایع شد، از اقطار و ارباع جهان حكما می آمدند و از وی فواید اقتباس می كردند. و درعصراو در بلاد هند طبیبی بود، ماهر كه او را سربات" خواندندی، و در آن فن شهرتی یافته بود، و مهارتی حاصل كرده. چون آوازه وفورعلم و صولت عمل ارسطاطالیس استماع كرد، متنكروار( به طورناشناس) ازهندوستان به بلاد یونان رفت، و مدتی در خدمت ارسطاطالیس می بود، و البته خود را اظهار نمی كرد، و چنان می نمود كه او از همه علم عاری است. معالجت او را در نظر می آورد. تا وقتی چنان اتفاق افتاده بود كه شبی مردی خفته بود. هزارپایی، كه بعضی آن را " گوش خزك" خوانند، در گوش او رفته بود، و بردماغ( مغز سر) او محكم شده، و حیات آن مرد منغص گشته، روز و شب در آن عذاب و عقوبت به سر می برد تا واقعه خود را با ارسطاطالیس در میان نهاد.ارسطاطالیس گفت:" علاج این، دشواری دارد و در آن خطر جان است، و احتمال حیات هم دارد. اگر مرا اجازت كنی و وارثان و اولیای تو دستوری دهند، من درآن باب احتیاط كنم، مگر از این بلیّت خلاص یابی؛ و اگر خطایی افتاد من معذور باشم" و بر این جمله با وی قرار داد. پس ارسطاطالیس او را در خانه برد، و دارویی به وی داد كه بیهوش شد، و از خود بیاسود، و بندهای سر او را به كارد ببرید و كله او را تمام برگرفت، و آن جانور را دید پایها در سر او محكم كرده، خواست كه به انبر آن را بردارد. "سربات" آن جمله معالجت را از راه روزن نگاه می كرد، گفت:" استاد! تا اینجا علاج صواب بود، اما گوش دار ( مراقب باش) كه اگر آن را به انبر برداری پرده سر او از پایهای جانور بدرد و بیش ( دیگر) علاج مفید نبود."ارسطاطالیس گفت :" به خدای كه تو حكیم هندوستانی و " سرباتی"، و فرود آی تا به موافقت تو این كار تمام كنم" .  پس " سربات" فرود آمد. ارسطاطالیس بر وی آفرین كرد و از آن دقت نظر او تعجب نمود. و چنان بود كه او فرموده بود و آن جانور را برداشتند و قبّه سر( استخوان جمجمه) او را باز به جایگاه برد و به مرهم ها  آن را علاج كرد، تا جراحت مندمل (بسته) شد و مرد صحت یافت، و ارسطاطالیس مر " سربات" را تكلف بسیار كرد ( احترام و تكریم او مبالغه كرد) و به خوی بازگردانید.منبع: جوامع الحكایات 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 346]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن