تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 17 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):هیچ کس روز قیامت در امان نیست، مگر آن که در دنیا خدا ترس باشد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805207284




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

كارگران سرگذر؛ غريبه هايي با حقوق فراموش شده


واضح آرشیو وب فارسی:خراسان: كارگران سرگذر؛ غريبه هايي با حقوق فراموش شده
اعضاي يك طبقه اجتماعي را در نظر بگيريد كه به هيچ جا تعلق ندارند. نمي دانند كيستند و چگونه زندگي مي كنند! اصلا نمي دانند كه آيا در اين كلان شهر حق و حقوقي هم دارند يا نه؟! برايشان هيچ اهميتي ندارد قطار شهري راه بيفتد يا نيفتد؛ برايشان چه فرقي دارد كه سهام عدالت را به چه گروه هايي مي دهند چون آن ها اصلا در اين طرح ها به حساب نمي آيند! براي گرفتن حقوق خود به هيچ كارت اعتباري و دسته چكي نياز ندارند چون اگر هم پولي بگيرند همان روز خرج مي شود و باز فردا روز از نو و روزي از نو! از خيابان و انبوه خودروها تنها ياد گرفته اند اگر خودرويي توقف كرد، دورش حلقه بزنند و سعي كنند به هر ضرب و زوري شده سوار شوند، حالا در اين ميان اگر كفش بغلي شان لگد شود مهم نيست، چون پاي او سال هاست لگد مي شود! كارگر سرگذر يا كارگر روزمزد اصطلاحي است كه قديمي ترها را به ياد دهه هاي ابتدايي قرن حاضر مي اندازد. با اين حال امروز براي همه شناخته شده است. براي آشنايي كامل با اين اصطلاح كافي است خودروي خود را در ميدان ۱۵ خرداد يا فردوسي و سه راه آب و برق يا تقاطع گازشرقي يا چند نقطه ديگر از شهر كه محل تجمع اين قشر است، متوقف كنيد تا معني كارگر سرگذر را به مفهوم واقعي درك كنيد. انسان هايي كه گرماي شديد آفتاب يا سرماي استخوان سوز هيچ يك بهانه اي بر نيامدنشان به سرگذر نيست. شهرونداني كه اگر مشهدي هم نباشند خشكسالي هاي مداوم و از رونق افتادن كشاورزي و دام پروري آن ها را ناگزير به مهاجرت به اين شهر و تلاش براي كسب لقمه اي نان حلال كرده است. لقمه اي نان كه ممكن است روزها و هفته ها برايشان ناياب باشد. نوشتن اين گزارش به سبب موضوعش بسيار آسان مي نمايد چون كافي است فقط با يكي از همين كارگران سرگذر صحبت كني و همه صحبت هايش را بدون هيچ كم و كاستي بنويسي تا گزارشي شود به بلنداي انتظار اين كارگران براي دو سه روز كار در طول يك ماه.

دريغ از لباس نو
در ميان همه كارگراني كه در اطراف ميدان ۱۵ خرداد منتظر ايستاده اند و با توقف هر خودرو دورش حلقه مي زنند، كارگرجوان به سبب تعداد بالايشان بيشتر به چشم مي آيند. «رحمان» يكي از همين جوان هاست. او به خراسان مي گويد: از يكي از روستاهاي اطراف مشهد آمده ام و قبلا به همراه پدرم دام داري مي كردم، اما به دنبال خشكسالي هاي پشت سر هم و گراني خوراك دام مجبور شديم تعداد زيادي از گوسفندهاي خود را بفروشيم تا بتوانيم آذوقه بقيه دام‌ها را تامين كنيم. او اضافه مي كند: چند سالي مي شود لباس نو را به تن خواهر و برادرهايم نديده ام و هر بار هم كه به روستا برمي گردم در اين حسرت بيش از پيش گرفتار مي شوم براي همين چند ماهي مي شود كه قيد ديدن پدر و مادر و خواهر و برادرم را زده ام. كارگران ديگر وقتي مي بينند «رحمان» با من حرف مي زند، به گمان اين كه من به دنبال كارگر آمده ام، دورم را احاطه مي كنند. اما به زودي درمي يابند كه او در حال بازگو كردن گلايه هاي خود است و آن ها هم لب به سخن مي گشايند. جوان ديگري از آن ميان مي گويد: از سر صبح، در اين ميدان كارگران بيكار جمع مي شوند. او كه خود را «هوشنگ» معرفي مي كند، مي افزايد: با آمدن هر پيمان‌كار هر كس سرعت عملش بيشتر باشد حتما آن روز كار گيرش مي آيد ولي گاهي اوقات هم بايد براي كسب درآمدي ناچيز چندين متر را پشت ماشين پيمان‌كارها بدويم. جوان ديگري نيز به خبرنگار ما مي گويد: يافتن كار بستگي به ميزان التماس ها و زرنگي هر كس دارد و اگر نتواني خودت را به صاحب كار بقبولاني، آن روز بايد سر گرسنه زمين بگذاري و شرمنده خانواده چشم انتظارت باشي. «مصطفي رشيدي» مي افزايد: هر ماه بيش از سه روز سر كار نمي رويم، اصلا كار نيست و در اين شرايط حتي كرايه خانه و پول آب و برق و گاز را هم ندارم كه بدهم چه برسد به خرج زن و بچه ام. از او مي پرسم چند سال دارد. بي اختيار سرش را پايين مي اندازد و مي گويد: چه اهميتي دارد كه من چند سال دارم. دختر سه ساله ام اصلا رنگ لباس نو را نديده، همسرم مجبور است در يك اتاق ۱۲ متري با من بسازد، مكثي مي كند و ادامه مي دهد: مي دانيد چند وقت است رنگ گوشت را نديده ايم؟! «قاسم اسديان» هم يكي ديگر از همان جوان هاي سرگذر است. او به خراسان مي گويد: اصلا كار نيست. ۷ صبح تا ۷ شب و گاهي اوقات حتي تا ۱۰ شب اين‌جا مي ايستيم به انتظار يك كارفرما؛ اما آن ها بيشتر سراغ كارگران افغاني مي روند، چرا كه آن ها نه بيمه مي خواهند و نه سهام عدالت، تازه دستمزد كمتري هم طلب مي كنند. او اضافه مي كند: سر هر كاري مي روي كارگران همه افغاني هستند، شهرداري، آب و فاضلاب، اداره برق، گاز، قطارشهري و... از كارگر افغاني استفاده مي كنند. انگار نه انگار ما اهل همين آب و خاك هستيم.

مشكلات را به كجا منتقل كنيم
از كارگر ديگري درباره اتحاديه يا صنفشان سوال مي كنم. او با خنده اي كه خنده جمع را هم موجب مي شود، پاسخ مي دهد: كدام صنف؟ كدام اتحاديه؟ مورچه كه كله پاچه ندارد. اگر پول داشتيم به نماينده صنف و اتحاديه بدهيم كه از صبح زود تا آخر شب اين‌جا منتظر ۲ هزار تومان دستمزد نمي ايستاديم. وي ادامه مي دهد: حتي پول كرايه نداريم براي گفتن مشكلاتمان به استانداري و شهرداري برويم آن وقت شما از اتحاديه حرف مي زني. وي اضافه مي كند: اصلا كارگر جماعت جزو اين جامعه نيست چون هر كسي را نگاه مي كني شامل يكي از طرح هاي دولت مي شود ولي ما نه بيمه هستيم و نه شامل طرح سهام عدالت مي شويم. آيا كسي نيست كه به درد دل ما گوش كند؟ فرد ديگري كه خود را «رضايي» معرفي مي كند نيز به خراسان مي گويد: من ۲۰ سال است كاشي كاري مي كنم اما الان حدود ۲ ماه است كه سر كار نرفته ام. آيا من با ۵۰ سال سن بايد سرگذر منتظر خرج روزانه ام باشم؟ او مي افزايد: اين چه سهام عدالتي است كه مستضعف ترين اقشار جامعه را شامل نمي شود؟ سبد كالا را اصلا نمي دانيم چيست و به چه كساني مي دهند؟ از او مي پرسم خواسته ات چيست؟ پاسخ مي دهد: كار، خواسته ما همه فقط كار است كار مي خواهيم كه زندگي مان بچرخد. اگر كار باشد همه چيز هست و اگر هم نباشد، هيچ چيز نيست! او ادامه مي دهد: به خدا شب ها خجالت مي كشم در چشم زن و بچه ام نگاه كنم. آن ها هم همين طور. بچه هايم براي اين كه من پيش آن ها خجالت زده نباشم شب ها زودتر مي خوابند يا وقتي من به خانه مي روم، خود را به خواب مي زنند. ديگر رنگي به صورت زن و بچه ام نمانده است، تا كي بايد اين وضع را تحمل كنم؟ مرد ميانسالي هم كه خود را «شريف» معرفي مي كند، به خبرنگار ما مي گويد: الان يك ماه است كه سرما خورده ام اما حتي پول ندارم به دكتر بروم و به همين دليل همه اعضاي خانواده ام مريض شده اند. او اضافه مي كند: اگر يك شب حال بچه ام بد شد با كدام پول او را به بيمارستان يا دكتر برسانم. شب ها كه به خانه مي روم فرزندانم از من مي پرسند: بابا امروز هم سر كار نرفتي؟! آيا من با ۵۳ سال سن بايد در چنين شرايطي به سر ببرم؟ اصلا به چه اميدي بايد زنده بمانم؟ وام مي خواهيم اما به ما نمي دهند چون ضامن نداريم. هيچ سازماني هم نيست كه از حقوق ما دفاع كند. انگار نه انگار ما هم عضو همين جامعه هستيم. كارگران فردي را به من معرفي مي كنند كه به گفته آن ها از ۴۰ سال پيش به شغل كارگري مشغول است. از او مي پرسم چند سال است اينجا سرگذر مي ايستي؟ مي گويد: از ۱۶ سالگي و الان هم ۵۷ سال دارم؛ در اين سن و سال حتي ۵۰ هزار تومان پس انداز ندارم كه اگر از اعضاي خانواده ام كسي مريض شد، او را به دكتر برسانم. پسر كوچكم از گفتن شغل پدرش در بين هم كلاسي هايش خجالت مي كشد. به اين جاي حرفش كه مي رسد با بغضي كه احساس مي كنم گلويش را گرفته است، اظهار مي دارد: ما كارگران مستضعف ترين اقشار جامعه هستيم، چون كسي كه حاضر مي شود پا روي غرورش بگذارد و سرگذر بايستد حتما به نهايت بيچارگي رسيده است.

بدترين شرايط اجتماعي
با شنيدن اين اظهارات به اين نتيجه مي رسم كه مشكلات اين قشر از جامعه به اين دليل كه تاكنون به آن رسيدگي نشده روز به روز افزايش يافته است و هم اكنون كارگران روزمزد در بدترين شرايط ممكن از لحاظ اقتصادي و اجتماعي به سر مي برند. وقتي با زحمت از بين آن جمعيت خارج مي شوم، يكي از آن ها جمله اي مي گويد كه من را وادار مي كند بايستم و به حرف هايش گوش كنم. او يكي از استاد كارهايي است كه در طول مصاحبه روي لبه جدول نشسته بود و هيچ حرفي نمي زد، اما در آخرين لحظه مصاحبه با صداي بلند گفت: از فلكه ضد تا ترمينال و تا چهارراه مقدم در اغلب ساختمان‌هاي ساخته شده نقشي داشته ام. اما حالا از آن همه خانه و ساختمان تنها استفاده اي كه مي كنم اين است كه آن را ببينم و حسرت بخورم... . به نظر مي رسد كه اگر قرار است در راستاي حمايت از اين قشر فعاليتي صورت گيرد بهتر است در قالب برنامه هاي كوتاه مدت، ميان مدت و بلند مدت باشد تا اين طبقه آسيب پذير بيشتر از اين در لا به لاي چرخ دنده هاي مشكلات اجتماعي و اقتصادي تحت فشار قرار نگيرند.

طرحي در دست اقدام
در همين راستا حدود ۹ ماه است كه يك مركز سامان دهي كارگران روزمزد به همت شهرداري منطقه ۱۱ ايجاد شده است. كارشناس خدمات شهري شهرداري مشهد نيز در اين زمينه به خبرنگار خراسان مي گويد: وظيفه شهرداري در قبال مشكلات كارگران روزمزد تنها رفع معضلات ناشي از آن است؛ سامان دهي اين قشر بر عهده سازمان كار و امور اجتماعي مي باشد. مهندس «باقري» اضافه مي كند: با اين وجود، شهرداري اين آمادگي را دارد كه در برآيند سامان دهي كارگران سرگذر از ممانعت كننده صرف خارج شود و به تسريع اين امر كمك كند. به گفته وي، شهرداري منطقه ۱۱ مشهد، مركز سامان دهي كارگران سرگذر را با همكاري بخش خصوصي راه اندازي كرده است و به زودي به پايان يافتن مطالعات تكميلي و رفع مشكلات، اين طرح در مناطق مختلف مشهد اجرا خواهد شد. وي تصريح مي كند: اين مراكز به اينترنت متصل است و كارفرمايان مي توانند علاوه بر مراجعه حضوري از طريق اينترنت نيز اقدام به جذب كارگر كنند. به گفته وي در اين مركز به كارگران عضو با هماهنگي سازمان فني و حرفه اي به صورت رايگان آموزش تخصصي فنون مختلف داده مي شود و مدارك مرتبط با آن نيز به افراد ارائه خواهد شد. وي مي گويد: هر ماه حدود ۶۰۰ تا ۷۰۰ كارگر در اين مركز حضور دارند كه براي اين افراد بيمه موقت نيز در نظر گرفته شده است و هزينه آن در صورت اشتغال كارگر، به ميزان ۱۰ درصد از دستمزد وي دريافت خواهد شد. «باقري» مي گويد: در اين مكان صبحانه، محل تمرين، كارگاه و مهم تر از آن بازاريابي براي همه كارگران در نظر گرفته شده است.

بي توجهي به قوانين
يكي از اعضاي شوراي شهر مشهد نيز درباره لزوم سامان دهي كارگران روزمزد به خراسان مي گويد: در چند سال گذشته حق اين قشر از جامعه ضايع شده است و به نظر مي رسد حتي گاهي اوقات شأن انساني آن ها هم رعايت نمي شود. «غلامرضا بصيري پور» مي افزايد: وزارت كار بايد متولي اصلي در اين زمينه باشد كه مي تواند بسيار تاثيرگذار باشد اما متاسفانه اين اتفاق نيفتاده است. اگر مشكلات كارگران روزمزد يك پديده اجتماعي باشد باز هم اين امر به سازمان كار مرتبط است. اين عضو شوراي شهر اضافه مي كند: سامان دهي اين قشر اگر با حمايت دستگاه هاي مسئول باشد، به راحتي قابل اجرا خواهد بود. اين كار يك تجربه موفق است كه در ديگر كشورها هم انجام شده است. با اجراي اين طرح علاوه بر حفظ شأن اين افراد، محيط شهري هم سر و سامان خواهد يافت. بصيري پور در عين حال مي گويد: برخورد سالم، قدرتمندانه و برنامه ريزي شده در كنار فعاليت مديران دلسوز موجب خواهد شد اين كار بزرگ به سادگي امكان پذير شود. به هر حال تلاش براي كسب روزي حلال در هر شغل و منصبي كه انجام شود امري پسنديده است. كارگري نه شغلي امروزي و يا ديروزي، بلكه توصيه بزرگان دين و حتي شغل آن ها نيز بوده است. تلاش براي رفع موانع و مشكلات از سر راه افرادي كه مي خواهند با تكيه بر قدرت بازوي خود، روزي و خرج و مخارج زندگي خود و فرزندانشان را تامين كنند، بر عهده مسئولان مرتبط اعم از اداره كار و شهرداري و... مي باشد. نكته ديگر اين كه خبر بيمه ۵/۱ ميليون كارگر روزمزد كه سال گذشته توسط وزير رفاه اعلام شد، اگر چه موجي از اميد را در ميان اين قشر مستضعف موجب شد اما پس از گذشت بيش از يك سال از تاريخ اعلام اين خبر، اين قانون هنوز اجرايي نشده است. در جريان تهيه اين گزارش سعي شد، ديدگاه هاي مسئولان سازمان تامين اجتماعي درباره اجراي اين قانون و دلايل اجرايي نشدن آن منعكس شود ولي متاسفانه تا لحظه تنظيم اين مطلب و با وجود تلاش هاي بسيار، موفق به اين امر نشديم. نكته آخر هم اين كه كارگران روزمزد، فصلي يا سرگذر يا هر عنوان ديگر، همانند تمام شهروندان داراي حق و حقوقي هستند. اگر حقوق بازنشستگان و كارمندان با قانون مديريت خدمات كشوري افزايش مي يابد و آن ها مطمئن از حساب بانكي آخر ماه خود مخارج زندگي را تنظيم مي كنند، اگر كارگاه ها و كارخانه ها دير يا زود بالاخره حقوق كارگران خود را خواهند پرداخت، كارگران سرگذر صبح ها را به اين اميد آغاز مي كنند كه آن روز پاياني باشد بر چند روز يا چند ماه بيكاري مداوم. به اين اميد كه شب هنگام با غرور مردانه در خانه را بزنند، به اين اميد كه ديگر هيچ گاه مجبور نباشند تا نيمه هاي شب در خيابان هاي سرد شهر قدم بزنند تا بچه ها خوابشان ببرد و آن گاه به خانه برگردند، به اين اميد كه آن ها هم روزي دغدغه شان قطار شهري باشد و سهام عدالت. به اين اميد...

پنجشنبه|ا|24|ا|بهمن|ا|1387





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خراسان]
[مشاهده در: www.khorasannews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 308]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن