تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکتهای مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه میتوانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدلهای [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1804568528
![archive](https://vazeh.com/images/2archive.jpg)
![نمایش مجدد: در گفتگو با فارس عنوان شد (1):ناگفتههاي محمدرضايي از مجلس و دولت اصلاحات؛ انحصارطلبيها و ساختار شكنيها refresh](https://vazeh.com/images/refresh.gif)
در گفتگو با فارس عنوان شد (1):ناگفتههاي محمدرضايي از مجلس و دولت اصلاحات؛ انحصارطلبيها و ساختار شكنيها
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: در گفتگو با فارس عنوان شد (1):ناگفتههاي محمدرضايي از مجلس و دولت اصلاحات؛ انحصارطلبيها و ساختار شكنيها
خبرگزاري فارس: نماينده بيجار در مجلس ششم مي گويد: طرح اصلاح قانون انتخابات كه مشاركتيها خيلي روي آن مانور دادند، خارج از مجلس تنظيم شده بود و در شرايطي آن هم با امضاي برخي اصلاحطلبان بادكنكي با قيد فوريت مطرح شد كه حتي هنوز ساختار مجلس از نظر كميسيونها و ادارات و نهادهاي تابعه مشخص و تثبيت نشده بود.
![](http://media.farsnews.com/Media/8203/Images/jpg/A0012/A0012588.jpg)
محمد محمدرضايي از چهرههاي شناخته شده كردستان است كه از اردوگاه اصلاح طلبان به نمايندگي از مردم بيجار به مجلس ششم راه يافت و از اولين روزهاي تشكيل اين مجلس با ديدن انحصارطلبي ها و رفتارهاي دوگانه همكاران خود كه در اكثريت قرار داشتند، نقد درون گفتماني را آغاز كرد، اما معتقد است "كسي در فضاي حاكم بر آن دوران و فرياد شادي مستانه دوم خردادي هاي افراطي صداي اعتراض او را نشنيد ".
اين فعال سياسي كه امروز، در قامت رئيس ستادي تحت عنوان ستاد انتخابات مشترك اقوام ايراني شناخته شده نيز، منتقد جرياني است كه آن را "ميراثخوار دوم خرداد " و "اصلاح طلبان بادكنكي " ميخواند و "حزب دولت ساخته مشاركت " را در راس اين جريان معرفي مي كند كه به اعتقاد وي باعث شكست اصلاح طلبان واقعي شدند و البته تاكيد مي كند كه "همين جريان سيد محمد خاتمي رئيس جمهور سابق را به تداركاتچي براي خود مبدل ساخته بود ".
محمدرضايي كه از نمايندگان شيعه مذهب كردستان در مجلس ششم بود، اما همواره خود را مدافع حقوق اقوام و اهل سنت مي داند، خاتمي و ياران او كه با شعار "ايران براي همه ايرانيان " قدرت را به دست گرفتند، متهم به نقض حقوق اقوام و پيروان مذاهب مي كند و با بيان اين جمله كه "دولت دوم خرداد هرگز از حقوق ملت پاسداري نكرد و همواره به منافع خود انديشيده است " به ذكر نمونههايي از سوء عملكرد اصلاح طلبان در زمينه حقوق اقوام و پيروان مذاهب مي پردازد و مي گويد "اگر كردها همه واقعيت را درباره خاتمي و وزير كشور او و مشاركتي ها بدانند، اين بار با لنگه كفش از آنها استقبال خواهند كرد ".
نماينده اسبق مردم بيجار در مجلس در گفتگويي تفصيلي با خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس به بيان ناگفتههايي از هشت سال حاكميت دوم خردادي ها در مجلس و دولت پرداخته و در بخش نخست گفتگو، خاطراتي از انحصارطلبي ها و ساختارشكني هاي آنها در مجلس ششم و در بخش دوم نيز به ضعف و ناكارآمدي و رفتارهاي خلاف قانون وزارت كشور دولت اصلاحات مي پردازد و سخنان خود را با اين عبارت خاتمه مي دهد كه "امكان دارد بخش هايي از جامعه به دليل عدم مهارت دولت فعلي در اداره برخي امور، نگاهي به اصلاح طلبان داشته باشند، ولي برگزاري جلسات شعرخواني به سبك قهوه خانه اي در عهد قاجار و مديحه سرايي هاي سفارشي گره اي از كار فروبسته اصلاحات باز نمي كند و بعيد است از باران رسانههاي تبليغاتي رسانههاي خارجي سيلي به نفع خاتمي جاري شود و كشتي به گل نشسته جنبش اصلاح طلبي بار ديگر به سكانداري سيد خندان راه افتد ".
آنچه در پي مي آيد بخش اول گفتگوي تفصيلي با محمد محمدرضايي است و در روزهاي آتي نيز، بخش هاي ديگر اين گفتگوي خواندني منتشر خواهد شد:
* فارس: آقاي محمدرضايي! جنابعالي از جمله نمايندگاني بوديد كه از اردوگاه اصلاح طلبان راهي مجلس ششم شديد اما از همان بدو ورود به خانه ملت به انتقاد از همكاران خود پرداختيد و حتي بهخاطر عدم جدي گرفتن مسائل مهمي چون تحقيق و تفحص از ناوگان هوايي كشور اقدام به تحصن در صحن علني نهاد قانونگذار كرديد. اختلاف نظر شما با فراكسيون مشاركت از كجا شروع شد و چرا دامنه آن به رويارويي تان با دولت اصلاحات ختم شد؟
* محمدرضايي: كساني كه بنده را مي شناسند، مي دانند كه يك انقلابي و اصلاح طلب هستم كه معتقدم اصلاحات تضمين كننده حفظ و بقاي انقلاب است و براي تقويت نظام بايد با آسيبهاي دروني مبارزه كرد و تحولات را درون ساختار جدي گرفت؛ چرا كه يك ضربالمثل كردي ميگويد درخت را طوفان نمياندازد، مگر آنكه از درون كرم اندازد. دوم خرداد حاصل يك حركت جمعي و ملي بود و اردوگاه اصلاحات، يك جبهه همگاني بود اما متاسفانه در دل اين حركت فراگير، جرياني با نام حزب مشاركت رشد كرد كه با شعار "ايران براي همه ايرانيان " در واقع همه چيز را براي خود ميخواست و به جرات ميتوان اين تشكيلات را مسبب اصلي و انحراف قطار اصلاحات از ريل آن دانست.
شعر معروفي هست كه مي گويد "وقت سخن مترس و بگو آنچه گفتني است ... شمشير روز معركه زشت است در نيام "؛ امكان دارد برخي دوستان از مطالبي كه بنده قصد بيان آنها را دارم دلگير شوند و موجب نگراني آنها شود ولي ضمن عذرخواهي از آنها معتقدم اگر جريان اصلاح طلبي در زمان قدرت به آسيب شناسي خود مي پرداخت، وضعيت بهتري براي كشور و جنبش اصلاحات رقم مي خورد و نمي توان بهخاطر خوشايند برخي افراد، واقعيت ها را نگفت.
براي پاسخ به سئوال شما بايد به اسفند 78 برگرديم و موضوع را از زوايه حوادث كردستان بررسي كنيم و البته محور اصلي اين گفتگو نيز بيشتر به ناكامي هاي اصلاح طلبان در اين استان و آنچه كه بنده به عنوان يك نماينده از ميان 290 نماينده ملت از آنها آگاهي دارم است و بسياري مسائل ديگر نيز وجود دارد كه ساير دوستان از جزئيات آنها اطلاع دارند كه از جمله آنها ميتوان به خودداري هيات رئيسه فراكسيون اكثريت از امضاء بيانيه دفاع از تفكر امام و ارزش هاي اسلامي و انقلابي در سال 81 يا 82 در حمايت از بيانيه خاتمي كه به عنوان رئيس جمهور از سوي جبهه دوم خرداد بيانيه اي ارزشي را صادر كرده بود و يا برخوردهاي حذفي با نيروهاي خط امامي اشاره كرد.
اولين گلي كه مديران مشاركتي به سر مردم كردستان زدند و سعي كردند اخبار آن مخفي بماند حوادث و درگيريهاي سوم اسفند 78 در شهر سنندج بود كه به كشته شدن شهروندان كرد منجر شد؛ محركين اصلي اين اغتشاش عناصر مشاركت و يكي از مشاوران استاندار وقت بودند كه در دانشگاه كردستان دانشجويان را به راهپيمايي اعتراض آميز نسبت به دستگيري عبدالله اوجالان دعوت كردند، ولي اعلام مخالفت ناشيانه و ديرهنگام مقامات استان با اين راهپيمايي كه قبلا موافقت خود را با آن اعلام كرده بودند و تيراندازي به مردم كه گفته شده به دستور مقامات وزارت كشور صورت گرفت، باعث قرباني شدن عده اي از مردم شد.
زنده ياد بهاءالدين ادب نماينده فقيد سنندج در مجلس پنجم در همان ايام در مقابل اين بيتدبيري مسئولان وقت وزارت كشور ساكت ننشست و با احضار سيدعبدالواحد موسوي لاري به مجلس از حقوق موكلين خود دفاع كرد، اما همين امر باعث شد تا بر خلاف شعار زنده باد مخالف من، مشاركتيها كينه او را به دل گيرند و براي منزوي كردن او در افكار عمومي نشريه سيروان كه آن زمان با هزينه سازمان همياري شهرداريهاي كردستان و تحت مديريت عناصر مشاركت منتشر ميشد، آقاي ادب را آماج هتك حرمت و جوسازيها قرار داد و سپس در انتخابات مجلس ششم در بين روستائيان هدف تخريب واقع شد و با توزيع اطلاعيههاي جعلي اعلام مي كردند آقاي ادب از كانديداتوري انصراف داده و بعد از راهيابي به مجلس نيز برخورد حذفي با وي به شيوههاي ناجوانمردانه ادامه يافت كه نمونه آن توزيع اطلاعيه جعلي با امضاي منتخب مردم سنندج مبني بر استعفا از نمايندگي بود!
در همان روزهاي آغازين مجلس مردان جريان انحصار طلب خود را پشت سر چند تن از خانمهاي نماينده اين جريان در مجلس پنهان و ابتدا به اعتبارنامه ادب اعتراض كردند و هنگامي كه از اين مسير به جايي نرسيدند، با عضويت او كه از كارشناسان مطرح و برجسته رشته ساختمان در خاورميانه و كشورمان بود، در كميسيون عمران مخالفت كردند. بنده وقتي ديدم حق آقاي ادب ضايع ميشود، به نفع او از عضويت در كميسيون عمران انصراف دادم و حتي نامه انصراف خود خطاب به هيات رئيسه مجلس و روساي شعب كه عمدتا مشاركتي بودند را از طريق مرحوم ادب به بهزاد نبوي نائب رئيس وقت مجلس تحويل دادم.
بنده تكنيسين پروتز دندان هستم و رشته تحصيلي و كاري بسياري ديگر از دوستان هم همچون بنده با تخصص مورد نياز جهت عضويت در كميسيون عمران مرتبط نبود اما به اعتبار اينكه دوم خردادي بوديم با حضور ما در اين كميسيون موافقت شد اما بعد از انصراف بنده از عضويت در كميسيون مذكور، آنها با اين توجيه كه جا به جايي از كميسيون عمران به كميسيون اصل نود به استناد آئين نامه داخلي تا 6 ماه ممكن نيست، انصرافم را استعفا تلقي و براي تعيين نماينده جايگزين بنده مبادرت به راي گيري از بين متقاضيان وقت كميسيون كردند و در نتيجه به جاي آقاي ادب به آقاي موريس معتمد نماينده كليميان در مجلس راي دادند كه نماينده فقيد سنندج به جهت آنكه بنده هم كميسيون عمران كه كميسيون مهمي است و نمايندگان عضو آن مي توانند منشاء فعاليت هاي سازنده در حوزه انتخابيه خود باشند، از دست دادم، خيلي ناراحت شد.
بنده به محض اطلاع از اين روش غير دموكراتيك و مستبدانه فراكسيون مشاركت مجلس ششم، نامه اي اعتراض آميز تهيه و غروب همان روز آن را به هيات رئيسه مجلس بردم و در قبال اخذ رسيد به بهزاد نبوي تحويل دادم و تهديد كردم اگر به اين روش ادامه دهيد و هم حق مرا و هم حق آقاي ادب را ضايع كنيد، با مساله برخورد و ضمن افشاگري در برابر سازمان ملل تحصن خواهم كرد كه نهايتا همان شب عقب نشيني كردند و با بازگشت من به كميسيون عمران موافقت شد و زنده ياد ادب چند ماه بلاتكليف ماند تا اينكه به علت فوت يكي از اعضاي كميسيون بر اثر سانحه رانندگي وارد كميسيون عمران شد، اما با اين وجود، مدعيان تخصص گرايي و شايسته سالاري اجازه ندادند وي كه استعداد و توانمندي فراتر از برخي وزراي خاتمي داشت، از ميان 20 عضو كميسيون در جمع محدود هيات رئيسه كميسيون قرار گيرد كه اين نمونه اي از رفتارهاي حذفي مدعيان حمايت از حقوق ملت، با يك منتقد كارشناس شناخته شده بود و جالب آنكه انحصار طلبان مشاركت و مجاهدين انقلاب بعد از فوت او به سوگ نشسته و در اطلاعيه خود از آن فقيد به عنوان "پديده مجلس ششم " ياد كردند.
* فارس: ظاهرا يكي ديگر از موارد نارضايتي شما از اكثريت مجلس ششم، موانعي بود كه بر سر حضور يكي از نمايندگان عضو مجمع نمايندگان كردستان در هيات رئيسه مجلس به وجود آورده بودند. در اين زمينه نيز توضيح دهيد.
* محمدرضايي: در جريان انتخابات هيات رئيسه مجلس ششم نيز، نمايندگان كرد، جلال جلالي زاده نماينده سنندج و از اهل سنت را به عنوان داوطلب عضويت در هيات رئيسه معرفي كردند و اكثريت مجلس هم به عضويت وي در هيات رئيسه موقت راي دادند، اما براي انتخابات هيات رئيسه دائم مشاركتيها محمد نعيميپور را داوطلب كردند و چون نميخواستند كل هيات رئيسه مجلس را يك دست در اختيار گيرند، به جاي آقاي جلاليزاده به او راي دادند.
فراكسيون مشاركت حتي براي قبضه كردن رياست مجلس نيز از يك طرف ساز مخالفت و تخريب شخصيت آيت الله هاشمي رفسنجاني را كوك كرد تا او از آمدن به مجلس ششم و تصدي رياست آن انصراف دهد و هم به صورت موازي اقداماتي را آغاز كردند تا در يك كودتاي سياسي آقاي كروبي را هم كنار بزنند و رياست مجلس را به دست محسن ميردامادي بدهند؛ جالب است بدانيد كه آقاي ميردامادي در دوم خرداد 76 اصلا در ايران نبود و اين نوع انحصار طلبيهاي مشاركتيها باعث شد كه از همان روزهاي نخستين به ماهيت واقعي آنها پيبرده و اعلام كنم كه حزب مشاركت مي خواهد با شعار مردم سالاري مردم سواري كند! واقعيت اين است كساني كه براي كسب قدرت، رقيب را انحصار طلب و تماميت خواه مي خواندند، خودشان به مراتب انحصار طلب تر و تماميت خواهتر بودند اما اجازه نمي دادند رفتارهاي زشت و ناجوانمردانه و عملكرد ضعيف آنها در كنار شعارهاي زيبايي كه سر مي دادند، رسانه اي شود.
* فارس: از ديگر موضوعاتي كه مشاركتيها با ادعاي حمايت از جريان آزاد اطلاع رساني خيلي روي آن مانور دادند، طرح اصلاح قانون مطبوعات بود كه حكم حكومتي رهبر معظم انقلاب براي از دستور كار مجلس خارج شدن آن با اعتراضات افراطيون مواجه شد و كساني كه كانديداي آنها بعدها با حكم حكومتي مورد تائيد شوراي نگهبان قانون اساسي قرار گرفتند، اقدام به جوسازي و با اصلاح طلبان خط امامي را متهم به سازش پشت پرده با نظام كردند. اگر در اين زمينه هم توضيحاتي ارائه دهيد، فكر ميكنم بيان واقعيتهاي آن در شرايطي كه هياهوها خوابيده، براي ثبت در تاريخ مفيد باشد.
* محمدرضايي: براي پاسخ به اين سئوال ابتدا لازم است بگويم كه اساسا، بنده با تعطيلي نشريات و روزنامهها مخالفم و آن را در عصر ارتباطات كار مفيدي نمي دانم اما طرح اصلاح قانون مطبوعات در شرايطي مطرح شد و مشاركتي ها روي آن مانور دادند كه هنوز جوهر اصلاح قانون قبلي مطبوعات توسط مجلس پنجمي ها خشك نشده بود و مدت اندكي از اجراي آن نگذشته بود تا معايب و اشكالات احتمالي آن در عمل مشخص و براي رفع آن چارهانديشي شود.
هنوز ساختار مجلس ششم مشخص نشده و كميسيونها و ادارات و نهادهاي تابعه آن استقرار نيافته و تثبيت نشده بود كه ناگهان ديديم طرح موسوم به اصلاح قانون مطبوعات با قيد فوريت در صحن علني مطرح شد كه البته بعدا متوجه شديم اين طرح در خارج مجلس تنظيم شده بود و فقط امضاي برخي اصلاح طلبان بادكنكي مجلس روي آن نقش بسته بود. در واقع حركتي كه آنها در قالب دفاع از رسانهها انجام دادند، حركتي سياسي ساختارشكنانه به منظور تسويه حسابهاي شخصي و جناحي و نوعي دهن كجي به قانون مجلس گذشته بود كه برآمده از راي ملت بود و مشخص مي كرد ادعاي آنها در دفاع از حقوق مردم و جريان آزاد اطلاع رساني دروغ است.
حركت شتابزده و غيرقابل توجيه فراكسيون مشاركت مجلس ششم در شرايطي كه كشور با هزاران مشكل ريز و درشت و اساسي مواجه بود، منطقي به نظر نميرسيد و با آنكه از سوي دفتر رهبر انقلاب نيز تذكر داده بودند براي اصلاح قانون مطبوعات تعجيل نشود و فرصت دهند تا پس از اجراي قانون موجود، اشكالات به تدريج شناسايي و در يك فرآيند معمول و قانوني و فارغ از جبههگيريهاي سياسي مرتفع شود، متاسفانه اين نصايح در گوش افراطيون فرو نرفت و رهبري مجبور شدند در مقام صيانت از حرمت قانون مصوب مجلس دوره گذشته حكم حكومتي صادر كنند و
جالب اينجاست كساني كه تهديد مي كردند اگر حكم رهبري پذيرفته شود، از نمايندگي استعفا ميدهند، حاضر نبودند براي اثبات ادعاي خود به ملت و تاريخ از صندلي قرمز بگذرند.
نكته ديگر اينكه انتخابات مجلس ششم از حوزه انتخابيه تهران با حكم حكومتي تائيد شد؛ مصطفي معين و محسن مهرعليزاده با حكم حكومتي كانديداي مشاركتيها شدند و با حكم حكومتي از استيضاح مرتضي حاجي وزير آموزش و پرورش دولت خاتمي در مجلس هفتم جلوگيري شد، ولي آقايان در رفتاري دوگانه، هر جا به نفع آنها بود حمايت كردند و هر جا به نفع آنها نبود، معترض شدند و شانتاژ كردند. هنگامي كه حكم رهبر معظم انقلاب به هيات رئيسه مجلس رسيد، هيچ كدام از اعضاي هيات رئيسه و نواب رئيس حاضر به قرائت يا موضع گيري درباره آن نميشدند و زماني كه آقاي كروبي حكم حكومتي را بر اساس مصوبه هيات رئيسه (كه كروبي فقط يك راي در هيات رئيسه داشت)، اعلام وصول و اعلام كرد طرح اصلاح قانون مطبوعات تا زمان مناسب براي رسيدگي از دستور كار خارج شده، غوغاسالاريهاي افراطيون در مجلس و رسانههاي آنها آغاز شد و كساني كه با حكم حكومتي به مجلس راه يافته بودند، هنوز هم وي را به واسطه پذيرش حكم حكومتي مورد مواخذه قرار مي دهند!
* همانطور كه مي دانيد در پي خروج طرح اصلاح قانون انتخابات از دستور كار مجلس با حكم رهبر معظم انقلاب و انتشار مطلبي در اين زمينه در روزنامه سلام كه به توقيف آن منجر شد، افراطيون جريان دوم خرداد اقدام به تحريك دانشجويان براي برگزاري راهپيمايي غيرقانوني در حمايت از روزنامه مذكور كردند كه برخورد انتظامي با هنجارشكنان و اخلالگران در نظم عمومي به آشوب طلبان فرصت داد تا از حوادث 18 تير (كوي دانشگاه) به سود خود بهرهبرداري كنند. بسياري بر اين باورند جريانات افراطي جبهه دوم خرداد، در ساماندهي پياده نظام خود براي ايجاد اغتشاش در كشور، نقش زيادي داشتند؛ جنابعالي سهم نيروهاي افراطي فراكسيون مجلس ششم در اين حوادث را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
* محمدرضايي: در اينكه برخي افراطيون مجلس ششم با بعضي از جريانات خارج از مجلس و بحران آفرينان همسو مي شدند و يا همسو بودند شكي نيست. همه مي دانيد آقاي هاشمي رفسنجاني در آخرين خطبه نماز جمعه خود پيش از انتخابات دوم خرداد 76، با اقتدار از صيانت آراي مردم سخن گفت و نتيجه اقدامات ستاد انتخابات دولت وي تحقق يافتن دوم خرداد بود و نقش مقتدرانه او در اين زمينه قابل انكار نيست و آقاي ناطق نوري كانديداي رقيب خاتمي نيز پيش از اعلام نتيجه انتخابات موفقيت وي را تبريك گفت، اما اصلاح طلبان بادكنكي و مدعي پيشرو بودن بدترين رفتار را با آنها و اطرافيان شان كردند.
مشاركتي ها در جريان انتخابات هيات رئيسه مجلس ششم حتي حاضر به سپردن مسئوليت به دوستان اقليت مجلس كه يك سوم از اعضا را تشكيل مي دادند، نشدند و به عنوان نمونه يادم هست كه به محمدباقر نوبخت حقيقي كه يك اقتصاددان و شخصيتي با تجربه بالا در قانونگذاري بود، راي نمي دادند اما در دور دوم انتخابات رياست جمهوري دهم از وي به عنوان سخنگوي اصلاحات نام برده مي شد. در انتخابات دوره ششم مجلس براي جلوگيري از ورود هاشمي رفسنجاني به پارلمان و احتمالا رياست او بر قوه مقننه هر كاري از دست افراطيون مشاركت برمي آمد انجام دادند و اصلاح طلبان واقعي و ميراث داران دوم خرداد كه در اقليت قرار داشتند، در قبال يكه تازيهاي بيهوده و بي سرانجام آنان مقاومت كردند و البته از سوي ساختارشكنان متهم شدند و چوب اصالت خود را هم خوردند. اگر با دانشجويان تحكيم وحدتي دانشگاه امير كبير آن روز به گفتگو بنشيند، خواهيد دريافت كه عناصر وابسته به امثال تاجزاده در مضمحل كردن يا عدم قرائت آراي هاشمي رفسنجاني چه دستهگلها كه به آب ندادند و در واقع مشاركتيها در يك دوره از نردبان تخريب هاشمي رفسنجاني بالا آمدند و پس از شكست شان قصد داشتند از نردبان تقديس او بالا بروند كه البته ناكام ماندند.
* فارس: گفتيد كه اصلاح طلبان واقعي در برابر اصلاح طلبان افراطي مجلس ششم در دفاع از هاشمي رفسنجاني ايستادگي كردند، در صورت امكان مشخصا بگوئيد كه چه كار عملي در اين زمينه انجام داديد؟
* محمدرضايي: در آن زمان گروه ما در مجلس ششم كه به عنوان اصلاح طلبان مستقل و غير وابسته به مشاركت و مجاهدين شناخته شده بوديم، با امضاي ميثاق نامهاي هم قسم شديم كه در صورت آمدن آقاي هاشمي رفسنجاني به مجلس به او براي رياست مجلس راي دهيم؛ چرا كه بر خلاف تحريكات و تخريبهايي كه در كوچه و خيابان عليه وي رايج شده بود، ميدانستيم حضور ايشان براي اصلاحات و كشور مفيد است.
البته افراطيون مشاركت اين روند را به هاشمي رفسنجاني ختم نكردند و حتي بعد از آنكه ديدند سيد محمد خاتمي هم نمي تواند تامين كننده ديدگاههاي افراط گرايانه و جناحي آنها باشد، در يك دوره شعار "عبور از خاتمي " را مطرح كردند و امروز، دوباره خاتمي را به عنوان پلي براي عبور خود قرار داده اند.
انتهاي پيام/
شنبه|ا|26|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 118]
-
گوناگون
پربازدیدترینها