فدايي در گفتگو با پايگاه جبهه متحد اصولگرايان مطرح كرد:

واضح آرشیو وب فارسی:فارس: فدايي در گفتگو با پايگاه جبهه متحد اصولگرايان مطرح كرد:
خبرگزاري فارس: عضو شوراي مركزي جبهه متحد اصولگرايان گفت: جريان فتنه به دروغ مشاركت را به خود متصل كرده و تلاش مي كند القا نمايد اگر ما نباشيم پس مشاركت كاهش مي يابد. معتقدم مشاركت بالاي مردم تابع بصيرت و معرفت آحاد ملت است.

به گزارش گروه فضاي مجازي خبرگزاري فارس،به نقل از پايگاه اطلاع رساني جبهه متحد اصولگرايان، در خيابان شهيد محمد فدايي، پشت حرم حضرت عبدالعظيم در منزل حسين فدايي، ميهمان بوديم و در گفتگويي تفصيلي، پاسخ برخي ابهامات فضاي كنوني كشور را از زبانش شنيديم. فدايي چهار سال پيش در آستانه رقابتهاي مجلس هشتم نيز عضو شوراي مركزي جبهه متحد اصولگرايان بود و در عين حال نايب رييس كميسيون اصل 90 مجلس شوراي اسلامي و دبير كل جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي است:

* يكي از اشكالاتي كه بعد از فتنه ۸۸مطرح شد اين بود كه اين چه سيستمي است كه رئيس دولت آن (نخست وزير) و رئيس مجلس آن اينگونه مقابل آن سيستم مي ايستند. بعد از اتفاقي كه در مورد وزير اطلاعات افتاد نيز اين موضوع پر رنگ تر مطرح شد، آيا فكر نمي كنيد بايد قدري در اين سيستم تأمل كنيم؟

اگر اينگونه بخواهيم مباحث را طرح كنيم بايد خداي ناكرده، اصل دين، رسول ا... (ص) و اميرالمومنين (ع) را هم مورد تأمل قرار دهيم. از خود سوال كنيم كه چه شد اين افراد در ركاب پيامبر(ص) در ركاب اميرالمومنين(ع) جانبازي كردند، مجاهدت كردند، بعد از چندي تيغ بر گلوي ثارا... قرار دادند، پس سيستم اشكال دارد كه افرادش مقابل آن ايستادند در صورتي كه اين افراد نتوانستند تا آخر خط با جريان حق همراه باشند. ما مدعي هستيم كه دين در كمال خود است و رسول ا... (ص) و اميرالمومنين(ع) در كمال انسانيت و بدون هيچ عيب و نقص و مصون از هر گناهي هستند و لذا اگر كسي با جريان حق تا آخر همراهي نكرد اشكال از خود آن فرد و اشكال در مسلماني اوست و عيب در دين و در اسلام و حق نيست.

در انقلاب نيز در برهه هاي مختلف كه عده اي مقابل جريان اصيل انقلاب ايستاده اند نگاهي بيندازيد. در ابتداي انقلاب كه فضا كاملاً انقلابي شده بود و مردم انتظار اقدامات انقلابي، تحقق احكام قرآن و بر طرف كردن ظلم، سلطه بودند. به دليل شرايطي خاص، تيپ هايي مثل مهندس بازرگان، كار را در دست گرفتند كه سرعت رهبري، سرعت انقلاب و سرعت مردم را نمي پسنديدند و آن را درك و فهم نمي كردند و تلاش داشتند در يك چارچوب سياست گام به گام و ارتباط با آمريكا، مسئله را عادي سازي كنند. ليكن در اين رهگذر با بچه هاي پرتوان، پر انرژي و فهيم انقلاب و نهادهاي انقلابي كه مملو از اين جوانان بودند روبرو شدند و بازرگان و همراهان او نتوانستند آنچه ميل شان بود را انجام دهند لذا خود را در پايان خط مي ديدند و تصور مي كردند كه انقلاب نيز به مانند آنهاست كه امام (ره) در پاسخ فرمودند(نقل به مضمون): انقلاب به بن بست نرسيده، شما به بن بست رسيده ايد.

امام در حالي كه بيشترين حمايت ها را از دولت بازرگان داشت و حتي آن را در تعبيري دولت امام زمان(عج) ناميدند، اما كارگزاران اين دولت، به دليل ضعف و نقصي كه داشتند نتوانستند با انقلاب همراهي كنند و به بن بست رسيدند و از قطار انقلاب پياده شدند.

حالا بياييد جلوتر به مصداق هاي جالب تر و قابل مطالعه اي بر مي خوريد. زندگي شيخ علي تهراني را مطالعه كنيد يك روحاني انقلابي، بسيار ساده زيست بود كه بسياري از فعاليت هاي زندگي اش را خود انجام مي داد. قبل از انقلاب، نعلين به زير بغل مي زد و در صف اول راهپيمايي بود. به زندان رفته بود. شاگرد امام(ره) و هم مباحثه اي آقا سيد مصطفي بود. فردي مجتهد و تأليفاتي هم داشت كه امام خميني(ره) در جايي فرمودند (نقل به مضمون): آقايون اخلاق مي نويسند، خوب هم مي نويسند ولي ... و يك تعريفي به شيخ علي تهراني داشتند.

همين آقاي شيخ علي تهراني يك زماني براي سخنراني به شهرري آمده بود. با وي بحثي داشتم آخر بحث گفت اين (شهيد) بهشتي كيست كه بايد رئيس شود و من با اين همه سواد و سوابق نباشم و يا جملاتي نامناسب در مورد آقا داشت. يك نوع حسادت و بخل سراسر وجود او را فرا گرفته بود. بعد از آن هم اين موضوع را علني كرد و در محافل عمومي عليه شهيد بهشتي و آقا (مقام معظم رهبري) صحبت كرد. در ادامه وقتي به پست و مقام مورد نظر نرسيد، ببينيد كه به آن روز خفت بار، گرفتار شد كه عملا به عراق رفت و سخنگوي صدام شد و عليه امام، ارزش ها، شهدا و ملت ايران، سخنراني كرد.

باز هم يك گام جلوتر برويم در دوره اي آقاي منتظري همين حالات را داشت. آقاي منتظري زندان رفته و شكنجه شده بود. شاگرد امام و مجتهد بود. بسياري از كارهاي انقلاب را امام(ره) به او ارجاع مي داد ليكن به دليل برخي روحيات و خلأهاي وجودي، آرام آرام و به تدريج از خط امام فاصله و زاويه گرفت تا جايي كه (نقل به مضمون) امام به او گفت در قعر جهنم به سر مي بري. و يا در انتهاي نامه هاي سال ۶۸، حضرت امام (ره) فرمودند كه تاريخ اسلام پر است از خيانت بزرگانش به اسلام.

* آقاي فدايي؛ در دوران اخير اگر مثال بزنيد موضوع ملموس تر خواهد شد.

در ماجراي فتنه ۸۸ همين اتفاق افتاد، عده اي نتوانستند همراه انقلاب بيايند و مسئله و محور را خود شان مي دانستند اين افراد معتقدند زماني كه رأي بياورند انقلاب خوب است و زماني كه رأي نياورند، اگر مردم به آنها اقبال نداشته باشند، كل انقلاب را زير سوال مي برند. يكي از سران پشت صحنه و گذشته شان گفته بود "ديگي كه براي مانجوشد در آن فضله مي اندازيم كه كسي چيزي، گيرش نيايد."

اين ها كه به سران داخلي فتنه مشهور شدند، نتوانستند همراه انقلاب بيايند و كم آوردند. لذا تلاش كردند اشكالات خودشان را متوجه انقلاب كنند. اخيراً هم برخي در مورد اداره كشور، حرفهايي از بحران و به بن بست رسيدن مطرح مي كنند كه ترجمه همان حرف افرادي است كه در همراهي با انقلاب كم آورند.

* بالاخره زمان ثبت نام ها تمام شد و مشخص شد جريان دوم خرداد با مهره هاي شاخص خود وارد عرصه رقابت انتخابات نشده است. سوالي كه مطرح مي شود اين است كه اكنون ديگر چه نيازي به وحدت است؟ اين سوال را از آن جهت مطرح مي كنم كه برخي تصور مي كننند، بايد بگذاريم اصولگرايان با هم يك رقابت جدي شكل دهند.

اول اينكه رقيب اصولگرايان و نيروهاي انقلاب، صرفاً جريان دوم خرداد نيست بلكه جريان انحرافي نيز هست.

نكته ديگر كه در مصاحبه هاي قبلي به ان اشاره كرده ام اين است كه جريان دوم خرداد با يك سناريو وارد رقابت نشده است؛ بلكه سناريوهاي موازي را دنبال مي كرده و مي كند. يك خط دوم خردادي ها، خط راديكال و تحريم انتخابات است كه مي خواهند با فشار به نظام، براي خود و مهره هاي وسط و سفيدشان امتياز بگيرند در عين حال كه از مواهب پيدا و ينهان همراهي با نظام سلطه برهنه شوند و آينده خود را به عنوان اپوزيسيون، تضمين كنند.

خط دوم جريان فتنه، اين است كه مهره هاي خود را در قالب ائتلاف با اصولگرايان با توجيهاتي مثل اينكه اين دوم خردادي است ولي معتدل است وارد صحنه كنند.

خط سوم جريان فتنه، معرفي چهره هاي نسوخته و سفيد است كه با ترفندهايي مثل ائتلاف مستقل ها با مراسم غيرحساسيت برانگيزي، نيروهاي خود را وارد عرصه كنند.

خط چهارم، دادن ليستي از افراد موجود در مجلس به اضافه افرادي ديگر را سامان داده و معرفي نمايند.

جريان فتنه و جبهه دوم خرداد همه اين خطوط و سناريوها را با هم جلو مي برد و يك خط مشخص را دنبال نمي كند. خب جريان فتنه يا دوم خرداد يا اصلاح طلب، با اين سناريو اين وارد ميدان نشده كه شخصيت هاي مشهور، محوري و معروف خود را نامزد كند ولي آيا در كنار سناريوي تحريم، با مهره هاي سفيد و نسوخته و مهره هاي موجوداش در مجلس، وارد رقابتهاي انتخاباتي، نشده است؟

چرا بايد كساني تحليل كنند و بگويند كه اثبات شده فتنه با هيچ مهره اي وارد رقابتهاي انتخاباتي نمي شود و نگراني از آنها دفن شده است؟ هر روز كه مي گذرد و شواهد و قرائني كه به دست مي آيد حكايت از آن دارد كه صحنه پيچيده تر از گذشته است و فتنه با جلوه هاي مختلف، ظهور و بروز دارد.

* جريان انحرافي چه سناريوي را دنبال مي كند؟

جريان انحرافي اين را پنهان نمي كرده كه از ابتدا براي مجلس نهم، به فكر تصاحب ۲۰۰ كرسي بوده است. ليكن چون اين خيز با واكنش منفي مواجه شد و مقبوليت اجتماعي اش را از دست داد، آمد خود را بازسازي كند و چهره حزب اللهي و متديني از خود القا نمايد. لذا كار خود را چند مرحله اي كرد. در ابتدا يك ليست ۲۰۰ نفره آماده و آن را به جز محافل داخلي اش، در هيچ محفلي علني نكرده است و منتظر است تا شوراي نگهبان بررسي صلاحيت ها را انجام دهد. در صورتي كه بخشي از ۲۰۰ نفر احراز صلاحيت نشوند، جريان انحراف وارد مرحله دوم مي شود و براي تكميل عدد ۲۰۰ نفره خود با ساير افراد تأييد صلاحيت شده كه به اين جريان نزديك است و آماده معامله مي شود، وارد لابي شده و وارد مرحله رأي مي شود. بعد از رأي آوري در صورتي كه بخشي از ۲۰۰ نفر رأي لازم را نداشته باشند براي تكميل ميزان لازم با نمايندگاني كه رأي آورنده اند وارد معامله مي شود. برخي افراد هم كه در خوشبختانه ترين حالت مي خواهند با توزيع پول و امكانات در حوزه انتخابيه، محبوبيت خود را حفظ نمايند با جريان انحرافي وارد معامله مي شوند و خلاصه جريان انحراف با بهره گيري از كانون هاي فاسد قدرت، ثروت و رسانه، تلاش مي كنند افراد را فريب داده و همراه خود سازند.

* ظاهراً شرايط موجود، هيچ نفوذي در تحليل شما نمي گذارد كه فهرست هاي جداگانه از اصولگرايان منتشر شود؟

ببينيد اساساً راهبرد ما براي انتخابات، راهبرد "وحدت" است و آن را يك ضرورت انكار ناپذير براي حداقل اين مقطع انقلاب مي دانيم. نگراني ما هم اين بوده و هست كه ائتلاف نانوشته اي بين نظام سلطه، جريان فتنه و جريان انحرافي در انتخابات ظهور و بروز يابد كه چند نكته را مشتركاً دنبال مي كنند.

اول اينكه مشاركت مردم گسترده و پر شور نباشد. دوم آنكه مردم مأيوس باشند و اميدي به آينده نداشته باشند. ديگر اينكه القا كنند كه در جامعه، اضطراب، ناامني و بحران است و التهاب را به جامعه تزريق نمايند و در ادامه حاكميت را در شرايط اضطرار و بحران قرار دهند تا با ايجاد اختلاف و چنددستگي بين مجلس و دولت، ميان نيروهاي انقلاب، اصولگرايان، مردم و حاكميت و ... در نهايت ناكارآمدي حكومت ديني و ولايتي را القا نمايند كه در نهايت به اين برسند كه نيازمند "دولت نجات ملي" هستيم.

* اگر اين گروه ها نباشند مشاركت كاهش نمي يابد؟

برخي از همين افراد كه اكنون با جريان فتنه همراهي مي كنند به دنبال مشاركت محدود و كنترل شده بوده و هستند. و جريان فتنه و دوم خرداد نيز همواره مشاركت و ميزان مشاركت را تابعي از ميزان مشاركت خود القاء كرده است. در حالي كه توهمي بيش نيست، هنوز چند سالي از انتخابات دوم شوراها نمي گذرد كه مجلس ششم كه نظارت بر انتخابات را بر عهده داشت به دليل عملكرد تنش آفرين خود، خواست فضايي طوفاني ايجاد كند و لذا حتي لائيك ها، سوسياليست ها، ليبرال ها، نهضت آزادي و ... نيز ليست دادند. ولي شاهد كمترين مشاركت در طول تاريخ انقلاب در اين انتخابات شاهد بوديم. البته طرح اين مطلب بدين معنا نيست كه با ورود سليقه هاي مختلف مخالفيم. خير، ما ورود تمامي سلايق وفادار به نظام، ولايت و قانون اساسي را ارزشمند و مغتنم مي دانيم. ليكن جريان فتنه به دروغ مشاركت را به خود متصل كرده و تلاش مي كند القا نمايد اگر ما نباشيم پس مشاركت كاهش مي يابد. معتقدم مشاركت بالاي مردم تابع بصيرت و معرفت آحاد ملت است به ميزاني كه مردم نسبت به منافع ملي، امنيت و وحدت ملي، آگاه شوند نسبت به مسير رو به تكامل انقلاب، آگاه شوند نسبت به آينده و جايگاه انقلاب در مناسبات جهاني، آگاه شوند، مشاركت، افزايش مي يابد.

باز گرديم به بحث اصلي خودمان كه وحدت است. لذا ما نبايد ساده انگاري كنيم و وحدت را خدشه دار كنيم. اين صحنه واقعي است كه دشمنان هر روز براي شكاف و اختلاف بين اصولگرايان طراحي جديد دارند. نظام سلطه، جريان فتنه و جريان انحراف براي اختلاف اصولگرايان كف و سوت مي زنند و طراحي و توطئه مي كنند. حتماً در اختلاف، دودستگي و چنددستگي و چنددستگي ها، جريان هاي معارض، سود مي بينند كه روز شب و شب از روز نمي شناسند.

بزرگترين سرمايه دشمنان ملت ايران، اختلاف بين نيروهاي وفادار است. اين گونه هم نيست كه در تمامي شهرها، جريان فتنه و انحراف با يك جلوه مي آيند بلكه با جلوه ها و تابلوهاي مختلفي خود را به مردم عرضه مي كنند كه ممكن است استان به استان و شهر به شهر متفاوت باشد ولي از منشأ واحدي هدايت و دنبال مي شوند.

دوستان اين وحدت، ۸۰-۷۰ درصدي، با تلاش و خون دل بسياري فراهم آمده و آبروي بسياري در پاي آن هزينه شده است. با تحليل هاي سطحي، اصل اين وحدت را مخدوش نكنيم بايد خط وحدت را تقويت كنيم.

افرادي خودشان اظهار مي كنند كه با يك تا سه ميليارد تومان وارد رقابت هاي انتخاباتي شده و وقتي را ريشه يابي مي كنيم به جريان انحرافي مي رسيم آيا بايد صحنه را آرام و بدون حضور رقيب ببينيم؟ آيا بايد به اين صحنه حسن ظن داشته باشيم؟

وقتي سركردگان جريان انحرافي ابراز مي كنند اگر در حوزه اي يك دوم خردادي وجود داشت كه رأي مي آورد، نامزد جريان انحرافي بايد به نفع او كنار بكشد تا اصولگرايان، رأي نياورند، باز بايد به صحنه ساده لوحانه نگريست؟

اگر كسي با استفاده از ابزار قدرت به طور منظم جلسات فصلي و ماهانه و هفتگي برگزار مي كند تا ليست اصولگرايان را بشكند و دچار آسيب كند، بايد چگونه و با چه تحليلي، وحدت را متذكر شد؟

* برخي اختلافات در ميان اصولگرايان به نظرتان به تقابل علما نمي رسد؟

اساساً اين رويكرد كه روحانيت را مقابل هم قرار دهند حركت شيطاني است و با هر چالش سياسي و بحث بيهوده اي نبايد علما را مقابل هم قرار دهيم. بنده با صراحت مي گويم آنهايي كه تعمدا خط تقابل علما را دنبال مي كنند، در نهايت به خط اسلام منهاي روحانيت مي رسند. بنده با اين بزرگواران كه در صحنه مجاهدت مي كنند، آيت ا... مهدوي كني، آيت ا... مصباح ديدار داشته ام و كمترين دوئيتي را بين اين بزرگواران نديدم. همه درد دين، اسلام، انقلاب و ولايت دارند و اگر برخي مي خواهند خود را از اطرافيان نشان دهند و شيطنت كنند به نظرم در زمين بازي جريان فتنه و انحرافي حركت مي كنند.

* واحد برنامه ريزي و كميته سياسي جبهه متحد اصولگرايان كه وظيفه تدوين برنامه انتخاباتي و تدوين برنامه مجلس نهم را دارد برنامه ريزي وسيعي ظاهراً انجام داده، ابعاد از آن را باز مي كنيد؟

اول اينكه در حوزه گفتمان، رقابت انتخاباتي نبايد رقابتهاي داخلي را رقابت بين وفاداران به گفتمان انقلاب اسلامي باشد و با رقابت ها و خرده گيرهاي دروني، از رقيب اصلي يعني جريان نظام سلطه و ضد انقلاب، نبايد غافل شويم. ما اگر از سامان دادن گفتمان انقلاب اسلامي، غفلت كنيم در دام دشمن گرفتار مي شويم. گفتمان اصلي اين انتخابات، گفتمان انقلاب اسلامي و ضد انقلاب اسلامي است. گفتمان حكومت ديني و ولايي با گفتمان نظام ليبرال سرمايه داري است. گفتمان جبهه حق به پرچمداري جمهوري اسلامي و ولايت با گفتمان نظام ليبرال سرمايه داري و كفر به سردمداري آمريكا، انگليس و رژيم صهيونيستي است.

* بعد از طراحي گفتمان، چه برنامه اي داريد؟

وقتي بتوانيم در اين انتخابات به سامان دهي گفتمان اننقلاب اسلامي بپردازيم، در ادامه خواهيم توانست كارآمدي نظام ديني را نشان دهيم و با توانايي بالا اعلام كنيم كه نظام ديني، توانايي حل مشكلات جامعه را دارد.

در حوزه فرد نيز كرامت انساني و عزت نفس مد نظر است. در حوزه فرهنگي، ارزش هاي اسلامي، انساني، اخلاق و... را حاكم خواهيد كرد. در ادامه به مشكلات ملموس مردم به عنوان سرمايه هاي نظام توجه زير بنايي خواهيم داشت تا در عرصه هاي اشتغال، ازدواج، مسكن، سرمايه گذاري، نظام آموزشي، ارايه خدمت اجرايي سهل، سريع و آسان، خدمات تأمين اجتماعي براي بازنشستگان، از كارافتادگان، جوانان فاقد شغل، بحث بهداشت و سلامت، مباحث جدي و عميقي است كه بايد به آن پرداخت.

بعد از ساماندهي گفتمان، مسايل اصلي كشور را مي توان در معيشت كارآفرين، اخلاق، امنيت اجتماعي، رفاه اجتماعي، آرامش، تأمين اجتماعي، آموزش، كارآمدي مديريت اجرايي كشور، پيشرفت اقتصادي، اجراي اصل ۴۴، اصلاح نظام اداري كشور و تحول در آن، اقتدار نظام، مبارزه جدي با موارد مخدر و ... دانست.

* چارچوبي براي اين مشكلات در نظر داريد؟

چارچوب همان گفتمان است. علاوه بر آن مقدمه اي جدي پيش رو داريم و آن فرمايشات رهبر حكيم انقلاب در كرمانشاه است. ايشان براي انقلاب، يك هويت ديني و اسلامي قائل هستند كه آن را بايد حفظ كنيم و از اصول و محكمات انقلاب، پاسداري نماييم. بعد از آن كارآمدي نظام است. كه با توجه به مقتضيات زمان و مكان، آسيب شناسي كرده، مشكلات را بر طرف كنيم. اگر مشكلات مهمي در نظام اجرايي كشور داريم كه بايد آن را متحول كنيم تحولات جدي در فرهنگ، آموزش، بهداشت و ... بوجود آوريم.

اگر واقعاً قائل به اين هستيم كه اصلاح طلب واقعي در اصولگرايي است، اصلاح نظام اداري ، بزرگترين اصلاح و خدمتي است كه به مردم و نظام اجرايي مي توان داشت. و در اين راه تلاش كنيم مسائل حاشيه اي و بحث هاي بيهوده سياسي مسئله اصلي نشود.

بايد خود را آماده كنيم براي ساختن كشور براي پيشرفت بيشتر، براي ساختن تمدن بزرگ اسلامي، براي نشان دادن آينده روشن و اميد بخش و رو به جلو كه با عزم و اراده جدي از وضع موجود به سمت مطلوب حركت كنيم.
انتهاي پيام/

شنبه|ا|17|ا|دي|ا|1390

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]

[مشاهده در: www.farsnews.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 157]