تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):همّت مؤمن در نماز و روزه و عبادت است و همّت منافق در خوردن و نوشيدن؛ مانند حيوا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826064471




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

اگر فیلمی اکران نشود به چه دردی می‌خورد؟


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: كارگردان و تهيه‌كننده فیلم سینمایی «ديگري» در کافه خبر محمدعلی نجفی تهیه‌کننده «دیگری» موفقیت‌ها و یکدستی این فیلم را حاصل اعتماد او به مهدی رحمانی دانست و تاکید کرد رویکرد انسانی موجود در این فیلم هیچ‌گاه تکراری نخواهد شد. سمیه علیپور: نخستین فیلم سینمایی رحمانی سال گذشته در شرایطی تولید شد که او سال‌ها فیلم کوتاه ساخته و تجربیات متعددی در زمینه ساخت فیلم مستند و کوتاه کسب کرده بود. «دیگری» فیلمی با گروه تولید کاملاً حرفه‌ای و بازیگران شناخته شده است. نجفی که مدت‌ها بود در مقام تهیه‌کننده در سینمای ایران حاضر نشده بود به دلیل علاقه‌مندی به نوع کار رحمانی تهیه این فیلم را برعهده گرفت و به گفته خودش از جلسه دو دیدار با او به نوع کار این کارگردان جوان اعتماد لازم را به دست آورد. «دیگری» که اخیراً در جوایز آسیا پاسیفیک مورد توجه قرار گرفت و جایزه بهترین فیلم بلند کودک را به دست آورد این روزها در سینماهای تهران روی پرده است؛ این فیلم با بازی مریلا زارعی، محمدرضا فروتن،‌ مهران رجبی و میلاد مرادی نسب روایت همراه شدن مردی جوان با پسری نوجوان از روستا به شهر است. آقای نجفی، غیر از همشهری بودن آشنایی و ارتباطی هم با کارهای آقای رحمانی داشتید که تصمیم گرفتید برای ساخت «دیگری» با او همکاری کنید؟ محمد‌علی نجفی:‌ به واسطه یکی از دوستانم در اصفهان آقای رحمانی به من معرفی شدند و این در شرایطی بود که چندان هم انگیزه کار نداشتیم. تا اینکه در دفترم با آقای رحمانی برخورد کردم، با هم صحبت کردیم. او در جلسه اول نمونه‌ کارهایش را آورده بود. از صحبت کردن با او و دیدن فیلم‌ها تصمیم گرفتم همکاری را با او آغاز کنم. در دومین جلسه دیدار با صراحت به او گفتم تا آخر کار کنارت هستم. در این مرحله فیلمنامه کاملی در اختیار داشتید؟ نجفی: فیلمنامه اولیه را اردیبهشت سال 1387 برای دریافت پروانه ارائه کردیم و از آن زمان اشکال‌گیری از فیلمنامه آغاز شد. در آخرین روز اسفند همان سال با پافشاری‌های من و جلسات متعدد با مدیر اداره نظارت و ارزشیابی و اظهار اینکه تصمیم به ساخت این فیلم دارم و اعتقاد دارم آقای رحمانی کارگردان است و سینما را می‌شناسد بالاخره پروانه ساخت را دریافت کردیم. چطور به این نتیجه رسیده بودید که رحمانی سینما را می‌شناسد و این میزان اعتماد را نسبت به او به دست آورده بودید؟ نجفی: براساس تجربیاتم در سینما از دیدن کارهای آقای رحمانی به این نتیجه رسیدم که او دوربین و میزانسن و بازی گرفتن از بازیگران و ریتم را به خوبی می‌شناسد. پروانه برای همان فیلمنامه اولیه‌ای که ارائه کرده بودید صادر شد؟ نجفی: پروانه به این شرط به ما داده شد که روی فیلمنامه کار کنیم. طی صحبتی که با آقای رحمانی داشتیم به این نتیجه رسیدیم از مهران کاشانی دعوت کنیم تا بعد از شنیدن ایده‌ها و طرح‌های ما نگارش فیلمنامه را آغاز کند. آقای کاشانی بعد از یک هفته که در جریان کار ما قرار گرفتند به دفتر آمدند و طرحی پیشنهاد دادند؛‌ همین طرحی که در نهایت فیلم براساس آن ساخته شد. در حالی که فیلمنامه تنظیم می‌شد پیش‌تولید را از اردیبهشت سال 1388 آغاز کردیم و تیر ماه فیلم کلید خورد. در پیش تولید با همفکری هم پیش‌تولید را پیش بردیم و براساس تجربه خودم به این نتیجه رسیدم که اگر دخالتی بیش از حد کنم فیلم نه کار آقای رحمانی می‌شود نه کار من. تلاش من این بود شرایطی به وجود آورم که آقای رحمانی خود شروع به کار کند و در هیچ بعدی کسی دخالت نکند تا آنچه به عنوان نتیجه فیلم در می‌آید کار ایشان باشد تا همه متوجه شوند به طور مشخص این فیلم حاصل کار چه کسی است. همین طور بعد از این مرحله با همفکری هم تدوینگر فیلم را انتخاب کردیم و همین صحبت را با خانم مفخم داشتم که هدف درآمدن کار آقای رحمانی است و تلاش این نیست که خدشه‌‌ای به کار او وارد شود. یعنی در جریان کار به اختلاف نظر نرسیدد یا اینکه در اختلاف نظرها شما ترجیح می‌دادید نظر کارگردان اعمال شود؟ نجفی: به هر حال حتماً اختلاف نظرهایی وجود داشت. به عنوان مثال در مورد پایان فیلم بعد از دیدن نسخه تدوین شده ترجیح من این بود که پایان دیگری داشته باشیم، اما در نهایت احساس کردم بهتر است نظر آقای رحمانی در مورد پایان‌بندی اعمال شود و خوشبختانه نتیجه داد. فکر می‌کنم همین مطرح شدن فیلم در جشنواره‌های مختلف دنیا که آخرینش آسیا پاسیفیک بود نتیجه تصمیم ما بود که سازنده فیلم به معنی کارگردان مشخص است و باید اثر حاصل کار آن باشد. خوشحالم این همکاری را انجام دادم و خوشحالم انتخابم انتخاب درستی بود. آقای رحمانی،‌ فیلمنامه نهایی «دیگری» با فیلمنامه اولیه‌ای که در دست داشتید ارتباطی دارد؟ مهدی رحمانی: فیلمنامه اولیه یک داستان دیگر داشت و هیچ نکته‌ای از آن در این نیست. ما به مرور به این نتیجه رسیدیم اگر ترکیب آن فیلمنامه را که طی یکسال بازنویسی به قوامی رسیده بود،‌ به هم بریزیم کار اشتباهی است و بر این اساس آن فیلمنامه را کنار گذاشتیم و مهران کاشانی بعد از اصلاحیه‌های ارشاد طرح «دیگری» را مطرح کرد. پیشنهاد نگارش فیلمنامه توسط مهران کاشانی از طرف آقای نجفی مطرح شد؟ رحمانی: نه ما با یکدیگر به این نتیجه رسیدیم. کاشانی از طرف یکی از دوستانمان به ما معرفی شد،‌ همفکری کردیم و جمع‌بندی این بود که ایشان می‌توانند در این کار کمک ما باشند. فیلمنامه‌های مهران کاشانی به عنوان مثال در «آواز گنجشک‌‌ها» گرایشی انسانی و آسیب‌شناسی تاثیرات اجتماعی روی افراد با رویکرد انسانی دارد. با این فضای کارهای کاشانی آشنایی داشتید؟ نجفی: اصلا به همین دلیل از او دعوت کردیم در این کار با ما همکاری کند، زیرا در این فیلم ما به دنبال روابط انسانی میان یک نوجوان و مردی بودیم که می‌خواست جایگزین پدر این نوجوان شود. طرح اولیه، سفر و همراهی این دو نفر با یکدیگر از سوی خودتان مطرح شد؟ نجفی: آقای رحمانی در مورد فیلمنامه‌ها و تشابه میان آن‌ها صحبت کردند؛‌ از نظر من این تشابه در زمینه ارتباط روستا و کلانشهر نمود پیدا می‌کند. این جوهره و حس گرفته شد و براساس مسئله ارتباط میان انسان‌های روستا و حاشیه‌نشین‌های شهر و شهرنشین‌ها فیلمنامه «دیگری»‌ نوشته شد. یک نکته برجسته در «آواز گنجشک‌ها» وجود دارد و آن حاشیه‌نشینی شهر است. حاشیه‌نشینی یک پتانسیل معضل‌ساز است آقای کاشانی در آن کار هم به این مسئله خیلی خوب اشاره کرده بودند. ممکن است مسئولان به این مسئله کمتر توجه کنند، اما از نگاه من این به نوعی چشم اسفندیار است. نگران این مسئله نبودید که فضای کارتان به «آواز گنجشک‌ها» شباهت پیدا کند؟ نجفی: نه، همه مسائل انسانی یک مسئله است و شکل و شمایل آن تغییر می‌کند و «لیلی و مجمون» و «رومئو و ژولیت» هر دو مسئله عشق دارند، اما نوع پرداخت به آن‌ها متفاوت است. نه تنها در این دو فیلم بلکه باید در کارهای متعددی این مسائل انسانی مورد توجه قرار بگیرد. البته در عین حال اینکه هر دوی این فیلم‌ها از دیگر نظرها ارتباطی به هم ندارند. آقای رحمانی زمانی تصمیم گرفتید فیلم اولتان را بسازید که احساس کردید تجربه کافی در زمینه فیلم کوتاه کسب کرده‌اید و آماده ساخت فیلم بلند هستید یا به طور کلی می‌خواستید وارد سینمای حرفه‌ای شوید؟ رحمانی: اگر فکر نمی‌کردم زمان تولید فیلم بلند سینمایی‌ام فرا رسیده قطعاً‌ این کار را انجام نمی‌دادم. من از سال 1372 فیلم‌های کوتاه و مستند ساختم و دانشگاه رفتم و درس سینما خواندم و احساس کردم می‌توانم فیلم سینمایی بسازم و به خاطر همین سراغ فیلمنامه و تهیه‌کننده رفتم. اگر به فیلم‌اولی‌های موفق چند سال اخیر نگاه کنیم می‌بینیم اغلب آثار آنان فیلم‌هایی مدرن و با رویکردهای متفاوت روایتی و داستان‌پردازی هستند، اما در مقابل فیلم شما کاری است که مشابه آن را در مورد داستان و ساختار در این سال‌ها بارها در سینمای ایران دیده‌ایم. چطور شما به سمت ساختار مدرن در فیلم مایل نشدید و ترجیح دادید فیلمی با فرم روایی کلاسیک و داستانی خطی بسازید؟ رحمانی: بخشی از این مسئله مربوط به سلیقه است و اینکه تو در سینمای ایران تا چه حد می‌توانی براساس سلیقه شخصی خودت کار کنی و فیلم بسازی. در سینمایی که فیلم با کف 300 میلیون تولید می‌شود و در اکران خیلی از همین فیلم‌‌هایی که گفتید راه به آرشیوها می‌برند و به نمایش در نمی‌آیند چقدر درست است که به سمت این کارهای متفاوت برویم. البته من به دنبال فیلمی رفتم که بتوانم آن را بسازم. از آنجا که خاستگاه من سینمای مستند بود و به سمت کارهای رئالیستی گرایش داشتم سعی کردم فیلمم در این فضا باشد و نکته دوم اینکه وقتی در فیلم قصه تعریف می‌کنیم هر کسی می‌تواند آن را دنبال کند؛‌ هرچند اگر به گفته شما این نوع قصه‌گویی با سلیقه برخی هماهنگ نباشد اما درک و همراهی با آن برای همه امکانپذیر است. نکته سوم اینکه آوردن بازیگران حرفه‌ای در نقش‌هایی که ممکن بود بازیگر غیرحرفه‌ای هم بتواند آن را ایفا کند نشان از آن داشت که می‌خواهیم فیلم دیده شود. از همان روز اول در هدف‌گذاری‌هایمان با آقای نجفی به این مسئله اشاره کردیم که می‌خواهیم فیلم اکران و دیده شود و بحث ساخت فیلم شخصی مطرح نبود. علاوه براین‌ها فیلمنامه اولیه کاری بود که آن را براساس سلایق و علاقه خودم نوشته بودم. اگر آن فیلمنامه را می‌ساختم به لحاظ فرم داستانی کاری مدرن‌تر از آب در می‌آمد. آن فیلم حاصل سه سال فیلمنامه نوشتن بود، اما سر «دیگری» من به صورت حرفه‌ای کار کردم. مدت زمان سه ماهه پیش تولید و رسیدن به فیلمنامه کامل زمینه‌ آن را به وجود آورد تا من مانند یک کارگردان حرفه‌ای فیلمنامه‌ای را دست بگیرم و آن را بسازم. این برای من به عنوان یک کارگردان مهم بود فیلم بسازم و فیلمم را درست بسازم. اغلب فیلمسازان فیلم‌های شخصی خود را خوب می‌سازند،‌ اما اگر فیلمنامه‌ای دست آن‌ها دهند و بگویند این فیلم را بساز دیگر تحلیل درستی از آن ندارند. ما کارگردان به مفهوم اینکه فیلمنامه دستش دهیم و بگوییم آن را بساز همانند کاری که در هالیوود انجام می‌شود نداریم، کارگردانان ما فیلم‌های خودشان را می‌سازنند. آقای نجفی، «دیگری» یک داستان اصلی دارد با کمترین میزان داستان فرعی دارد؛ داستا‌ن‌هایی که شاید می‌توانست برای مخاطب جذاب‌تر باشد. فکر می‌کنید مخاطب فیلم‌هایی از این دست که اتفاقاً ریتمی کند دارد را امروز می‌پسندد؟ نجفی: ما نمی‌‌توانیم مخاطب را قالب‌بندی کنیم و بگوییم که تمامی مخاطبان سینما یک گروه خاص هستند و آن‌ها فیلم‌هایی با ویژگی‌های خاص می‌بینند. علاوه بر این‌ها در مورد جذب مخاطب نحوه اکران فیلم‌ هم اهمیت زیادی دارد. همه فیلم‌ها مخاطب دارد مگر اینکه فیلم فاقد مسئله باشد و فقط بتوان با اکت‌ها و فضاسازی خاص 90 دقیقه را پر کرد. فیلم‌هایی از جنس «دیگری» که موضوع آن به انسان می‌پردازد و و مسئله دارد حتماً مخاطب خود را دارد. نمی‌توان در این میان تاثیر پخش و نمایش را بر دیده شدن فیلم نادیده بگیریم. طبیعتاً برای این دیده شدن سراغ هنرپیشه حرفه‌ای می‌رویم تا زمان تولید کوتاهتر شود و از سوی دیگر مخاطب راحت‌تر کار را بپذیرد. یکی از این عوامل کارگردان است که خود به عنوان یکی از اجزای کار نقش مهم و تعیین‌کننده‌ای ایفا می‌کند. کارگردان راس هرم است که باقی را هدایت می‌کند. نمی‌توان قالب‌بندی کرد و گفت اگر فیلمی در این قالب کلی نگنجد مخاطب نخواهد داشت. اگر چنین بود دیگر تنوع در سینما وجود نداشت. پیشنهاد استفاده از بازیگر حرفه‌ای از طرف شما بود یا رحمانی؟ نجفی: هر دوی ما می‌خواستیم سراغ بازیگر حرفه‌ای برویم. و انتخاب محمدرضا فروتن و مریلا زارعی به چه ترتیب بود؟ نجفی: در این مورد هم با آقای رحمانی تعامل داشتیم. من در فیلم «قرمز» تجربه‌ای با آقای فروتن داشتم. با آقای رحمانی صحبت کردیم و او هم پیشنهاد آقای فروتن را مطرح کردند و پیگیر شدیم و این همکاری شکل گرفت و در مورد خانم زارعی هم من با او دو همکاری داشتم و در نتیجه او هم به عنوان بازیگر زن فیلم انتخاب شدند. از آنان دعوت کردیم و زمانی که گروه حرفه‌ای کار را دیدند پذیرفتند با ما همراه باشند. همراهی فروتن با شما چطور بود؟ در اغلب صحنه‌ها او حضور داشت. رحمانی: آقای فروتن تقریباً هر روز آفیش بود. او بعد از گذشت چند روز اول و آشنایی بیشترمان در کار و اینکه احساس کرد من کار را می‌توانم انجام دهم به من اعتماد کرد و همکاری بسیار خوبی داشتیم. فروتن نقش‌های روستایی متعددی بازی کرده، کارهای او را در آن فیلم‌‌ها دیده بودید؟ نمی‌خواستید در کارتان آشنایی‌زدایی کنید؟ رحمانی: غیر از «دعوت» حاتمی‌کیا بازی روستایی از فروتن ندیده بودم. در اینکه او بازیگر خوبی است حرفی ندارم، اما اگر نقش او در فیلم‌های دیگر درنیامده ممکن است به نبود ذهنیت درست در کارگردان نسبت به روستایی‌ها برگردد. اعتقاد من این بود که فروتن به درد نقش ابراهیم می‌خورد و در صحبت‌هایمان با آقای نجفی متفق‌القول بودیم که از ایشان برای این نقش استفاده کنیم. او به کارکتر ابراهیم شبیه بود و مسئله بازی گرفتن بود باید ابتدا مختصات ابراهیم را در اختیار او می‌گذاشتیم و به همین دلیل بعد از گذشت چند روز فروتن به خوبی با نقش و کار همراه شد. نظر شما در مورد بازی فروتن در فیلم چیست؟ نجفی: «وقتی همه خواب بودند» را با بازی فروتن در نقش روستایی دیده بودم، اما بیش از این‌ها ظرفیت او را در بازیگری می‌دانستم و از سوی دیگر اطلاع داشتم که آقای رحمانی چه می‌خواهد. در جریان فیلمبرداری حتماً سرصحنه حاضر شدید، به عنوان یک کارگردان نوع کار رحمانی را می‌پسندیدید؟ نجفی: صادقانه بگویم اگر نمی‌پسندیدم این کار را ادامه نمی‌دادم. در هر صورت ساخت این فیلم برای من یک ریسک بود، اما تجربه من که تجربه کمی هم نیست به واسطه صحبت کردن با او و دیدن کارهایش کمکم کرد به او اطمینان کنم و اجازه دهم کارش را انجام دهد. غیر از صحنه اول فیلم که در روستا بود و فیلم کلید خورد دیگر سرصحنه نرفتم زیرا به همه چیز اطمینان داشتم. در پایان فیلم تماشاگر را غافلگیر می‌کنید... کدهایی که از ابتدا به تماشاگر داده می‌شود این تصور را ایجاد می‌کند که از ابتدا شاهد مشکلات موجود میان دو آدم و بعد همراهی آنان و در نهایت ازدواج مادر پسر نوجوان و ابراهیم باشیم، اما در صحنه پایانی فلیم همه چیز بر هم می‌ریزد. رحمانی: بعد از مدتی دیگر بحث فیلم ازدواج ابراهیم و معصومه نیست،‌ در عین حال که ما سنت ناپسند ازدواج اجباری موجود در فیلم را رد می‌کنیم، اما به مرور داستان فیلم به سمت روابط انسانی گرایش پیدا می‌کند و اینکه اگر روابط انسانی اصلاح شود دیگر سنت‌های ناپسند نیز از بین می‌رود. تاکید ما در «دیگری» روی روابط آدم‌ها بود و برایمان مهم نبود که در پایان بیننده را خوشحال یا ناراحت کنیم؛ زیرا اساساً از ابتدا مشخص است که او با برادر شوهر ازدواج می‌کند که اگر غیر این نشان می‌دادیم در فیلم ماجرا را عوض کرده بودیم و واقعیت چیز دیگری بود. البته در فیلم «کافه ترانزیت» این اتفاق می‌افتد و زن با برادر شوهر خود ازدواج نمی‌کند. یعنی آن نادرست است؟ رحمانی: آنجا اصلا زن ازدواج نمی‌کند. او هم با کسی که می‌خواهد نمی‌تواند ازدواج کند. پس کلاً پایان خوشی را نمی‌توان تصور کرد. نجفی: چون «کافه ترانزیت» را مثال زدید لازم است به این نکته اشاره کنم که یکی از دلایل بالا رفتن سن ازدواج دخترها مستقل بودن آنان به لحاظ مالی است. زن «کافه ترانزیت»‌خودش کار می‌کند، اما اینجا معصومه کار نمی‌کند. یکی از مسائلی که در این فیلم بدون گل‌درشت شدن مطرح شده وضعیت اقتصادی و تبغاتی است. در صحنه‌ای که ابراهیم به خانه برادرشوهر می‌رود، برادرشوهر از بالا به او نگاه می‌کند و از آنجا روشن است که پایان کار چه خواهد بود. نه رضا و نه ابراهیم و معصومه نمی‌خواهند بچه به شهر برود، اما عمو که اقتصاد قوی دارد می‌تواند رضا را راهی شهر کند. بر این اساس هم «کافه ترانزیت» فیلم درستی است و هم «دیگری». آقای رحمانی جزو کارگردانان خوش‌شانس هستید که فیلم اولتان در فاصله‌ای کمتر از یکسال از ساختش اکران شده است... رحمانی:‌ خیلی جالب است خب فیلم می‌سازیم که اکران شود و اکران شدن فیلم که نباید شانس به حساب بیاید. فیلم غیر از اکران شدن به چه درد می‌خورد؟ ما از ابتدا می‌خواستیم فیلم را آبرومندانه بسازیم و آن را اکران کنیم و خوشبختانه حالا با وجود مشکلاتی که در زمینه اکران داشتیم به نظر می‌رسد مخاطب استقبال خوبی از آن به عمل آورده است.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 503]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن