تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):پرهيزكارى منافق جز در زبانش ظاهر نمى شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804606738




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

به مناسبت سي امين سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي(1)مبانى فكرى انقلاب اسلامى


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: به مناسبت سي امين سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي(1)مبانى فكرى انقلاب اسلامى
خبرگزاري فارس: هر انقلابى مسبوق به نظامى از انديشه و تفكر است كه مبناى نظرى و مكتب فكرى آن را تشكيل مى‏دهد. به عبارت ديگر، انديشه‏ها و تفكرات، همواره بخشى از وضعيت پيش از انقلاب هستند و بدون آنها، انقلاب وجود نخواهد داشت.


نظم سياسى بدون داشتن پشتوانه نظرى دوام ندارد (1)و هر انقلابى به دليل آنكه در پى تخريب نظام سياسى مستقر و ايجاد يك نظام سياسى ديگر است، ناچار براى نظام مطلوب آينده خود بايد يك پشتوانه فكرى و نظرى داشته باشد، وگرنه مهندسى اجتماعى بعد از انقلاب، موفق نخواهد بود و نظام از هم خواهد پاشيد.به عبارتى، هيچ انقلابى صورت نمى‏گيرد، مگر اينكه مقدمات تغيير فكر فراهم شده باشد.

داورى اردكانى با اشاره به همين نكته، پيدايش علم كلام جديد توسط شهيد مطهرى را يكى از نشانه‏ها و مقدمات انقلاب اسلامى ايران مى‏داند (2) حمله و هتاكى رژيم شاه به اسلام و دستاويز قراردادن ايرانيت، مليت و ناسيوناليسم از سوى رژيم، از جمله محركهاى شهيد مطهرى در دفاع از اسلام بود و همين دفاع، مستلزم طرح جديدى از عقايد اسلامى بود كه مبناى فكرى انقلاب اسلامى قرار گرفت.البته برخى منكر چنين مبانى فكرى و نظرى براى انقلاب اسلامى هستند و در اين زمينه صرفا به رساله «ولايت فقيه يا حكومت اسلامى‏» امام اشاره مى‏كنند كه تنها يك بحث فقهى و شامل كليات حكومت‏بود و وارد جزئيات نشده بود. (3)

به نظر اينها، نيروها و ساير جريانهاى فكرى ايران نيز هيچ كدام درباره مبانى فكرى و فلسفى انقلاب و طرح حكومت آينده، كارى نكرده بودند.

اگر اين نظر درست‏باشد، ناگزير بايد به اين گريزگاه پناه ببريم كه نظام جمهورى اسلامى، صرفا نتيجه يك روند سعى و خطا بوده و انقلابيون، پس از پيروزى انقلاب، براى عمل سياسى گذشته خود كم كم مبادى فكرى و نظرى تدوين كرده‏اند كه در اين صورت اينها ديگر مبادى فكرى و نظرى نخواهند بود، بلكه صرفا ايدئولوژى‏هايى است كه عمل اجتماعى يك ملت را توجيه مى‏كند و سرانجام روزى مشت طراحان آن باز مى‏شود و همه چيز را از هم مى‏پاشد.

ما در اين پژوهش قصد داريم صحت و سقم اين ادعا را بسنجيم و بر همين اساس، انديشه انقلاب اسلامى را طرح كرده‏ايم تا با توجه به اصول تفكرات و نظرات جريانهاى فكرى عمده ايران در سالهاى 57- 1332، ببينيم اولا چنين مبادى فكرى و نظرى براى انقلاب اسلامى هست‏يا نه؟ و ثانيا كدام جريان فكرى روى اين مبادى و مقدمات كار كرده است؟ ما واقعيت (Fact) مسلمى به نام انقلاب اسلامى را در پيش‏رو داريم و ناچار بايد تكليف خودمان را نسبت‏به آن روشن كنيم و ببينيم آيا انقلابى به عظمت انقلاب اسلامى و با نظامى كاملا بى‏سابقه و نوين كه تداوم هم دارد، مى‏تواند بدون مبانى فكرى و نظرى از پيش انديشيده شده باشد؟ !

فرضيه ما اين است كه انقلاب اسلامى چنين مبانى فكرى دارد و مبتنى بر تامل نظرى و فلسفى در حوزه انديشه و تفكر است و نفس همين تامل نظرى و فراگرد عقلى، تحولى بى‏سابقه در تاريخ انديشه سياسى شيعه است كه مكتب فكرى نوينى را به وجود آورد و مبناى انقلاب اسلامى شد.

به نظر ما وجه تمايز اصلى انقلاب اسلامى از ساير جنبشهاى سياسى معاصر ايران، در همين نكته نهفته است و بر همين اساس، ما انديشه انقلاب اسلامى را به تحولات فكرى پيوند زده‏ايم كه يكى از اين تحولات اساسى، روى آوردن به مطلق انديشه و تفكر و تهيه مقدمات فكرى انقلاب است.اگر متفكران ايرانى عصر مشروطه نيز با چنين تامل نظرى و فكرى به استقبال انقلاب مشروطه مى‏رفتند، انقلاب مشروطه به آن بن بست نظرى و عملى كشانده نمى‏شد و احتمالا در نخستين سالهاى قرن بيستم و همزمان با انقلابهاى بورژوا دمكراتيك اروپا، در ايران نيز انقلاب اسلامى به وقوع مى‏پيوست.

انقلاب مشروطه، گرچه پل ارتباطى ما با عصر جديد بود،(4)ولى مبتنى بر تفكر و انديشه قبلى و مستقل «خودى‏» نبود و به همين دليل هم دير نپاييد.روشنفكران عصر مشروطه بر اساس يك نظريه و منطق درون انديشه و به طور طبيعى به اين نتيجه نرسيده بودند كه بايد انقلاب كنند، بلكه تفكر حاكم بر انقلاب مشروطه، تفكرى قرضى و وارداتى بود و روشنفكران ما با عمل‏گرايى و تقليد از اعمال و شعارهاى انقلابى، چند صباحى به تهييج و تحريك احساسات توده‏ها پرداختند و چون اين احساسات مبتنى بر انديشه و تفكر و بينش نبود، زود فروكش كرد و مردم خيلى راحت پذيراى استبداد صغير شدند.

گذشته از اين، عمل توده‏ها و بسيج انقلابى آنها به طور عمده به تبعيت از علما و مجتهدان و مراجع تقليد بود و مردم حتى به تبعيت از علما و به عنوان يك وظيفه و تكليف شرعى وارد صحنه شدند و برداشت و بينشى عميق نسبت‏به مشروطه نداشتند.آنها بر اساس مفهوم عدالتخواهى اسلامى، صرفا به دنبال تاسيس عدالتخانه بودند.

بدين لحاظ، برخى معتقدند كه تحولات سياسى - اجتماعى دوره مشروطه، نه بر شالوده استوار انديشه سياسى، بلكه با تكيه بر نوعى «روشنگرى روزنامه‏نگارانه‏» انجام شد (5)و هيچ انديشمند سياسى در اين دوره به وجود نيامد، زيرا آنهايى كه خيلى پر و پا قرص پاى علم مشروطه سينه مى‏زدند، با اعراض كامل از انديشه قديم و سنتى، از ايدئولوژى‏هايى حتى در حد نازل روزنامه‏نگارى كه به تبع تقليد از غرب، يگانه افق آنها بود، تقليد كردند و اين در حالى بود كه اين ايدئولوژيها، فرآورده فرعى تاريخ و تمدن جديد غربى بودند و نه انديشه و تفكر فلسفى. (6)

ه - .مدل آرمانى انديشه انقلاب اسلامى
هر انقلابى مسبوق به نظامى از انديشه و تفكر است كه مبناى نظرى و مكتب فكرى آن را تشكيل مى‏دهد. به عبارت ديگر، انديشه‏ها و تفكرات، همواره بخشى از وضعيت پيش از انقلاب هستند و بدون آنها، انقلاب وجود نخواهد داشت. (7)

البته اين بدان معنى نيست كه انديشه‏ها موجد انقلابند و يا ممانعت از انديشه بهترين راه جلوگيرى از انقلاب است، بلكه تنها بدين معنى است كه انديشه‏ها در تحليل عوامل رفتار جمعى، جزئى از متغيرها را تشكيل مى‏دهند.بر همين اساس، ما مى‏خواهيم انديشه‏ها و تفكراتى را كه سالهاى پيش از انقلاب اسلامى به وجود آمدند و زمينه ذهنى جامعه را براى انقلاب آماده كردند، جستجو كنيم و ببينيم آيا طراحى براى جامعه پس از انقلاب و مهندسى اجتماعى وجود داشت‏يا نه؟

ما انقلاب اسلامى را به عنوان يك واقعيت پذيرفته‏ايم و كارى به علل و فرآيند و نتايج آن نداريم، صرفا مى‏خواهيم انديشه‏ها و تفكراتى را كه پشتوانه نظرى و فكرى انقلاب اسلامى و نظام جمهورى اسلامى بودند، پيدا كنيم و آن را «انديشه انقلاب اسلامى‏» نام داده‏ايم كه به صورت يك منظومه فكرى است.در اين مبحث مدل آرمانى (Ideal Type) اين انديشه و شاخصهاى آن را مشخص مى‏كنيم تا اصول تفكرات و انديشه‏هاى جريانهاى مختلف فكرى ايران را بر اساس اين مدل بسنجيم و ببينيم اصول تفكر كدام يك از آنها با اين مدل آرمانى تطبيق مى‏كند.تفكر هر جريان فكرى كه با اين مدل تطابق داشته باشد، تبعا انديشه و اصول تفكراتش، مبناى فكرى انقلاب اسلامى خواهد بود.

با توجه به بحث نظرى كه در مورد مبانى فكرى و نظرى انقلاب داشتيم، انديشه انقلاب اسلامى را مى‏توانيم يك منظومه فكرى يا نظامى از انديشه بدانيم كه توسط انديشمندان و متفكران جامعه عرضه شده و نظريه‏اى منسجم ارائه داده است تا مورد تبعيت مردم و پيروان انقلاب قرار گيرد.اين منظومه فكرى بايد ضمن تامل نظرى و تفكر عقلى در مشكل جامعه، صورت مساله را در عالم ذهن و انديشه (تفكر فلسفى) طرح كند و راه حل ارائه دهد و در سطح جامعه نيز يك مكتب فكرى مشخص فرا راه مردم قرار دهد كه حاوى طرد و نفى اساس نظام سلطنتى و ارزشهاى آن، ايراد خدشه در مبانى انديشه‏ها و ايدئولوژى‏هاى رقيب، و نيز ترسيم شمايى هر چند كلى از حكومت اسلامى آينده باشد. اين مكتب كه همان مبناى فكرى انقلاب اسلامى است، بايد طى يك ايدئولوژى و راه كار مشخص، برنامه‏اى عملى براى تخريب و تغيير نظام موجود ارائه دهد و در بعد سازندگى نيز چارچوبى مطلوب براى تعويض پايه‏هاى ارزشى جامعه آينده و شيوه عملى رسيدن به آن را نشان دهد.

پى‏نوشت‏ها:

1. فرهنگ رجايى، پيشين، ص 72.

2. داورى اردكانى، دفاع از فلسفه، ص 114.

3. بازرگان، پيشين، صص 86- 85.

4. جواد طباطبايى، درآمدى فلسفى بر تاريخ انديشه سياسى در ايران، ص 34.

5. همان، ص 143.

6. همان، صص 112- 111 و 34- 33.

7. ر.ك به: كرين برينتون، كالبد شكافى چهار انقلاب، ترجمه محسن ثلاثى، صص 59- 58.
........................................................................................................
منبع:كتاب درآمدى بر مبانى فكرى انقلاب اسلامى، ص 91نويسنده: محمد شفيعى‏فر
انتهاي پيام
 سه شنبه 1 بهمن 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 261]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن