تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 25 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):کم گویی ، حکمت بزرگی است ، بر شما باد به خموشی که آسایش نیکو و سبکباری و سبب تخفی...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815765544




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مشكل سازمان هاي غير دولتي ايران فقط دولت نيست


واضح آرشیو وب فارسی:قدس: مشكل سازمان هاي غير دولتي ايران فقط دولت نيست


سرمايه : حاصل بررسي دو پژوهشگر درباره عملكرد سازمان هاي غير دولتي پس از زلزله بم نشان مي دهد تقريباً هيچكدام از سازمان هاي غيردولتي ايراني، تصوير روشني از مديريت بحران مبتني بر جامعه ندارند و نقش سازمان ها به عنوان مدير و مردمان محلي نيز صرفاً به عنوان نيروي كار تعريف مي شود. زلزله پنجم دي ماه (26 دسامبر) 1382 موجب كشته شدن ده ها هزار انسان و تخريب شهر بم و روستاهاي اطراف آن شد. به دنبال اين فاجعه دولت ايران و هلال احمر از سازمان هاي امدادي در سراسر جهان تقاضاي كمك كردند.

همراه با حضور جهاني سازمان هاي بين المللي و غيردولتي، سازمان هاي غيردولتي در ايران نيز براي امداد و كمك رساني به منطقه آمدند. رويا اخلاص پور (پژوهشگر مستقل) و دكتر سيامك زندرضوي عضو هيات علمي دانشگاه باهنر در خرداد 1384 پژوهشي را درباره «سازمان هاي غيردولتي ورابطه آنها با مردمان محلي» با مطالعه موردي فعاليت هاي امدادي و بهبود پس از زلزله بم انجام داده اند. به گفته اين دو پژوهشگر آمار ورود سازمان هاي ايراني تقريباً به طور دقيق در جايي ثبت نشده است. از 26 سازمان هاي غيردولتي بررسي شده، محل ثبت و دفتر اصلي 14 سازمان در تهران، 25 سازمان در كرمان، چهار سازمان در بم و پنج سازمان ديگر در ساير شهرهاي ايران يا كشورهاي ديگر بودند. پنج گروه (ستاد مراقبت از كودكان آسيب ديده، ستاد احيا، ستاد سيب و شوراي هماهنگي تشكل هاي مردمي، ستاد حمايت پايدار) مجموعه اي متشكل از تعدادي NGO بودند كه به صورت ائتلافي در بم فعاليت مي كردند.
سازمان هاي غيردولتي حاضر در بم سوابق كاري متفاوتي داشتند اما بيش از
40 درصد آنها (15 سازمان) كمتر از سه سال سابقه كار داشته اند. جدول سابقه كار آنها را نشان مي دهد.
گروه هاي هدف بيشتر اين سازمان هاي غيردولتي كودكان بودند. 17 سازمان از
26 سازمان در زمينه كودكان فعاليت مي كردند و حداقل هشت سازمان مراكز كودك يا مهد داير كرده اند.
ذي نفعان پروژه هاي 9 سازمان غيردولتي زنان بودند و سه سازمان پروژه هايي با هدف ايجاد اشتغال براي زنان داشتند.
بسياري از سازمان هاي غيردولتي ايراني بعد از زلزله بدون پروژه مشخص و فقط به قصد خدمت رساني و به ويژه توزيع كالاهاي امدادي اهدا شده از سوي مردم به بم آمده بودند. بنابراين بيش از 50 درصد آنان به توزيع كالاهاي امدادي پرداخته اند. اما بعد از مدت نسبتاً كوتاهي براي خود پروژه هاي معيني تعريف كرده اند كه يكي از مهم ترين آنها پروژه هاي آموزشي براي مادران كودكان و پروژه هاي آموزش هاي فني و حرفه اي بوده است.
اكثريت فعالان NGO ها زن هستند، تقريباً 80 درصد داوطلباني كه توسط آنها به بم اعزام شده است را نيز زنان تشكيل مي دهند.

سازمان هاي غيردولتي ايراني مديريت بحران را نمي شناسند

اين پژوهش نشان مي دهد تقريباً هيچ كدام از سازمان هاي غيردولتي ايراني، تصوير روشني از مديريت بحران مبتني بر جامعه ندارند و نقش سازمان ها به عنوان مدير و مردمان محلي نيز صرفاً به عنوان نيروي كار تعريف مي شود.
اخلاص پور و زند رضوي در بررسي هاي خود به اين نكته نيز پي برده اند كه در شرايط ويژه بم، به ويژه در ارتباط مردم و سازمان هاي غيردولتي ايراني دولت چندان به عنوان يك مانع عمل نكرده، بلكه روش ها و ديدگاه هاي خود سازمان ها تا حدي آمرانه است: «ايراني ها تاكنون مشق دموكراسي نكرده اند. هنوز بسياري از فعالان غيردولتي به ويژه آنها كه از تهران آمده اند خود را بسيار آگاه تر و مطلع تر از نيروهاي موجود در منطقه مي دانند. بي اعتمادي و عدم واگذاري فعاليت ها به مردم و استفاده از روش هاي معمول دولتي حتي با انتقاد هم روبه رو نمي شود. در روش هاي سازمان هاي خارجي نيز تفاوت چشمگيري مشاهده نمي شود بنابراين نمي توان اميدوار بود كه حضور تعدادي از فعالان ايراني در برخي از سازمان هاي خارجي به تغيير ديدگاه ها و روش ها منجر شود.»
پژوهش فوق در بررسي انتقادي حضور سازمان هاي غيردولتي و نقش مديريتي آنها در حادثه بم، نتيجه مي گيرد: «سازمان هاي غيردولتي بايد آموزش هاي مديريت بحران مبتني بر اوضاع محلي را فراگيرند. آنها بايد بياموزند كه چگونه مي توان هم قبل از حادثه و هم بعد از حادثه مردمان را سازماندهي و در نتيجه پايداري پروژه هايي كه براي آنان هزينه، زمان و منابع انساني صرف شده است را تضمين كرد. بدون مشاركت همه جانبه مردم آسيب ديده همه ما تنها كارمندان سازمان هايي خواهيم بود كه ماموريت خود را به پايان رسانده اند و منتظر ماموريت بعدي هستند بدون آنكه چيزي بر توانايي مردم افزوده شده باشد يا حتي اميدوار باشيم كه زماني بعد در حادثه ديگري اوضاع تا به همين حد نااميدكننده نباشد.»
زلزله مهيب بم كه به كشته شدن ده ها هزار انسان و بي خانمان شدن بيش از صد هزار نفر از مردم منجر شد يكي از فاجعه بارترين حوادث طبيعي دهه هاي اخير شمرده مي شود. از سوي ديگر اين زلزله براي ايران چندان استثنايي نبود. كشور ايران در هر دهه شاهد يك زلزله به شدت مخرب و فاجعه بار است و از آخرين آن يعني زلزله رودبار كه به مرگ بيش از 40 هزار انسان و آوارگي 500 هزار نفر از مردم منجر شد كمتر از 14 سال مي گذرد. در حالي كه فاجعه رودبار در سكوت نسبي و بي توجهي رسانه هاي گذشت و به سرعت از خاطره ها زدوده شد.
زلزله بم به يكي از مهم ترين اخبار سطح جهان تبديل شد. زند رضوي و اخلاص پور تاكيد مي كنند: «بي شك توسعه ارتباطات، فضاي بازتر ايران و شناخته شدن بم به عنوان يك ميراث تاريخي در سطح جهان عوامل مهمي در اين امر به شمار مي روند. يكي از مهم ترين ويژگي هاي خاص امدادرساني به اين حادثه، در تفاوت با ساير حوادث در ايران حضور گسترده سازمان هاي غيردولتي ايراني و بين المللي بود. حضوري كه با همه فاجعه باري زلزله بايد از آن به عنوان يك فرصت استثنايي در جهت رشد سرمايه اجتماعي نام برد.»

135 سازمان غيردولتي در بم

وقوع زلزله و حتي زلزله هاي مرگبار در ايران تا حدي عادي است و در فاصله دو زلزله رودبار و زلزله بم ده ها زلزله در نقاط مختلف ايران به وقوع پيوسته است كه هر كدام از پنج تا 5000 كشته داشته اند.
براي مقابله با اين حوادث تاكنون افزايشي در آمادگي يا تلاشي جدي در جهت اصلاح مديريت بحران به چشم نمي خورد. اما مساله اي كه حادثه بم را تا حد زيادي از ساير حوادث طبيعي ايران متمايز مي ساخت، حضور گسترده سازمان هاي غيردولتي ايراني و خارجي در بم بود. بعد از زلزله بم به درخواست مقامات رسمي ايران همه نهادهاي سازمان ملل كه در انواع گوناگون بحران ها وارد مي شوند تقريباً به صورت يكپارچه در بم حضور يافتند. OCHA، Unicef، UNDP، YNHCR، FAO، برنامه جهاني غذا ((WFP و از سوي ديگر شناخته شده ترين NGO هاي بين المللي مانند Oxfam، Relief، Caritas، World vision، پزشكان بدون مرز و... به ايران آمدند. حضور بيش از 135 NGO و سازمان بين المللي در روزهاي اول گزارش شده است. همزمان بيش از 30 سازمان غيردولتي ايراني نيز در بم حضور يافتند. اين تجربه در واقع براي ايران كم نظير بود. در حوادث گذشته معمولاً هلال احمر، تعداد معدودي از سازمان هاي بين المللي امدادرساني اضطراري و تعداد اندكي از تشكل هاي ايراني حضور داشتند.
براي مداخله در بحران و التيام بخشي به مردم آسيب ديده عرصه هاي فعاليت سازمان هاي غيردولتي بسيار متفاوت بوده است از گروه هاي امداد و نجات كه حداكثر دو هفته در ايران اقامت داشتند تا گروه هاي پزشكي كه بسياري از آنها تقريباً دو ماه ماندگار شدند و در نهايت گروه هايي كه به قصد بازسازي يا ارائه خدمات همه جانبه بهداشتي، اجتماعي و اقتصادي به بم آمده اند و مدت زمان اقامت خود را با توجه به اجازه دولت ايران تنظيم كرده اند.
اين دو پژوهشگر چند سوال را مطرح مي كنند: «اين مجموعه نسبتاً وسيع از سازمان هاي غيردولتي چه خدماتي را به مردم ارائه كرده اند؟ با توجه به مفهوم (غيردولتي) روش هاي ارائه خدمت رساني توسط اين سازمان ها چگونه بوده است؟ و چه تفاوت هايي با روش هاي دولتي داشته است؟ فعاليت هايي كه اين سازمان ها انجام داده اند تا چه حد در جهت بازتواني و توانمندسازي مردم بوده است، به عبارت ديگر اين فعاليت ها تا چه حد توانسته است مردم را درگير سازد و در نتيجه به پايداري پروژه ها كمك كند؟»

مديريت بحران و سازمان هاي غيردولتي

به نظر مي رسد نقش و روش هاي سازمان هاي غيردولتي در مديريت بحران نمي تواند با ديدگاه و تصوري كه آنها از خود دارند چندان متفاوت باشد.
سازمان هاي غيردولتي در همه جهان، هنگام بحران به دخالت فعال براي ترميم آسيب هاي ناشي از بحران دست مي زنند. بي شك اين دخالت فعال جدا از ساير ديدگاه هاي مربوط به عملكرد NGO ها نيست. در بسياري از مواقع هدف صرف خدمت رساني، اجراي چند پروژه و التيام فوري دردهاي آسيب ديدگان است. اما در دهه اخير به ويژه پس از زلزله كوبه تعريف مديريت بحران مجدداً بازنگري شد و هدف اساسي آن اينگونه تعريف شد: «بايد جامعه محلي به گونه اي بازتواني شود كه نقش آژانس هاي كمك رساني بيروني كاهش يابد و جامعه محلي بتواند كليه كاركردهايي كه آژانس هاي كمك رساني برعهده مي گيرند خود در كنترل بگيرد.»
تجربه« كوبه »نشان مي دهد براي تقويت ظرفيت مديريت اجتماع لازم است سازمان هاي غيردولتي و غيرانتفاعي كه تجربه و دانش هدايت كردن فعاليت هاي اجتماعي را دارند به آموزش جامعه بپردازند، به آنها بياموزند چگونه مسائل و نيازهاي خود را شناسايي كرده و حل كنند. اين ايده كه «حمايت شده بايد به نشانه سپاس خود حمايت كننده بعدي باشد و مي تواند به عنوان كانون مركزي تبادل تجربيات با ساير مناطق جهان شود.
سازمان هاي غيردولتي بايد براي به دست آوردن اين ظرفيت ها آموزش ببيند. آنها بايد به مفاهيم پروژه هاي كليت گرا و مبتني بر جامعه واقف باشند. اين مفاهيم نشان مي دهد كه براي مثال ساخت يك خانه، ايجاد سرويس بهداشتي و... تنها جزيي از كليت فراگير بازسازي است.
NGO هاي درگير در پروژه PNY در مجورات اعلام مي كنند فاكتورهاي موفقيت كارشان براي اجراي پروژه هاي كليت گرا و مبتني بر جامعه عبارت بوده است از: تواناسازي مردم همراه با مشاركت فعال و كار گروهي و درگير ساختنStack holder هاي متفاوت در جريان كار و انعطاف پذيري هنگام اجراي پروژه. از سوي ديگر سازمان هاي غيردولتي فعال در پروژه هاي بازتواني «كوبه» اظهار مي دارند علاوه بر ابتكار عمل به معناي فراهم آوردن فرصت هايي براي ديدار با مردم و گفت وگو پيرامون فعاليت هاي اجتماعي، حرفه اي بودن و داراي مهارت هاي اجتماعي شدن سازمان هاي غيردولتي بسيار ضروري است و باور دارند كه فاكتور اساسي پايداري برنامه، علاقه مند ساختن مردم براي فعاليت اجتماعي و ترغيب آنهاست.
در گزارشي از برنامه «توانمندسازي مبتني بر جامعه» در « كوبه »اظهار مي شود كه مردم آموختند براي امنيت محيط اطرافشان، در فقدان و تخريب ساختارهاي دولت محلي به اجتماع خود مديون هستند (براي مثال 80درصد نجات يافتگان توسط همسايه ها نجات يافته بودند) و بايد ديدگاه هاي خود را از حالت منفعلانه به روش هاي مثبت خود اتكا تغيير دهند. در اين ميان انجمن هاي محلي و NGO ها از مهم ترين عوامل ايجادكننده فرصت براي تقويت روحيه همكاري در مردم و فعاليت هاي ارتباط عمومي هستند اما در اين گزارش نيز تاكيد مي شود كه براي اين كار نياز به آموزش وجود دارد.
درباره تعريف نقش سازمان هاي غيردولتي در مديريت بحران نيز نظرات بسيار متفاوتي در ايران وجود دارد. از ديدگاهي كه معتقد است مديريت بحران مربوط به اعمال حاكميت است، دولت نمي تواند اعمال حاكميت را به يك بخش غيردولتي واگذارد ولي در مرحله ارائه خدمات امداد حين حادثه NGO ها مي توانند بخشي از نيروي امداد باشند (اعتماد، 1382) تا ديدگاهي كه به صورت مبهم از نقش سازمان هاي غيردولتي در جايگزين كردن سيستم مشاركتي به جاي سيستم سنتي گفت وگو مي كند و اعتقاد دارد كه NGO ها مي توانند شهروندان را به رفتارهاي قانونمند و مفيد به نظم متمايل سازند.
اين بررسي حاصل مصاحبه و مشاركت مستقيم در فعاليت هاي 26سازمان غيردولتي ايراني و چهار سازمان خارجي است.
در اواخر اسفند تقريباً همه NGO هايي كه در شرايط اضطراري فعاليت مي كردند بم را ترك كردند و NGO هاي باقيمانده به تدريج با پروژه هاي جديدي همراه با تغيير شرايط وارد عمل شدند. به نظر مي رسد برنامه سازمان هاي خارجي به ويژه به لحاظ جغرافيايي، روش كار بيشتر تحت تاثير برنامه ريزي هاي دولت ايران قرار داشته است. براي مثال نماينده دولت در بم تعيين مي كند كه سازمان خارجي در كدام روستا يا منطقه ستادي بم بايد خدمات خود را ارائه دهد، اين كار حداقل يك جنبه مثبت دارد. براي مثال مانع تمركز فعاليت ها در يك ناحيه نمي شود هرچند در عمل همپوشاني هاي زيادي نيز مشاهده شده است. به طور مشخص سازمان هاي خارجي در عرصه هاي توزيع، بهداشت، كشاورزي، ساخت و ساز و كودكان فعاليت مي كردند.
آمار ورود سازمان هاي ايراني تقريباً به طور دقيق در جايي ثبت نشده است. در ماه اسفند يك دفتر هماهنگي سازمان هاي غيردولتي در شهرداري تاسيس و سپس منحل شد و دفتر ستاد بازسازي زيرنظر نماينده آن نيز مدتي جلسات هفتگي سازمان هاي غيردولتي ايراني برگزار مي كرد و ظاهراً در اين زمينه اطلاعات را جمع آوري كرده است.
بسياري از اين سازمان ها در گفت وگو با دكتر زند رضوي و اخلاص پور مهم ترين نقطه ضعف خود را كمبود منابع مالي همچنين فقدان آمادگي براي ورود به يك بحران اعلام كردند. برخي نيز مشكلات ارتباط خود با مردمان محلي به ويژه در روزهاي اول را يك مشكل اساسي ذكر مي كردند.
چگونه سازمان هاي غيردولتي ارتباطات محلي خود را سازماندهي كردند؟ رابطه بين NGO ها و مردمان در امر توزيع به شدت يك رابطه مبتني بر دهندگي - گيرندگي بود. NGO ها با حضور داوطلبان غيرمحلي، در يك سو و مردماني كه تصور مي كردند اين كالاها براي آنها فرستاده شده است بنابراين بايد به هر شيوه ممكن آن را به دست آورند،روبه رو بودند. مثال هاي دردناكي را مي توان بيان كرد كودكاني كه به راحتي براي به دست آوردن توپ يا لباس دروغ مي گفتند و شايد دردناك ترين واقعه كه شاهد آن بوديم، تلاش كودكان در تصاحب كتاب بود. گاه آنها تا سه جلد از يك كتاب را در زير لباس خود پنهان كرده بودند. براي نيروي غيرمحلي در چنين شرايط بحراني همه افراد يك شكل مي شدند. گاه كسي كه تنها يك بار مراجعه كرده بود به صورت توهين آميز متهم به دريافت چندباره مي شد. در يكي از محلات تصميم گرفته شد كه توزيع به صورت يك كميته محلي باشد. تعدادي از زنان كه تصور مي شد مي توانند نماينده زنان محله به ويژه از گروه هاي خويشاوندي متفاوت بودند انتخاب شدند.
اما پس از توزيع حداقل تا يك ماه شكايات متعددي مي شد كه كالاها توزيع خوبي نداشته اند هر چند با اين روش تا حدي از تراكم انبوه افراد در جلوي چادر و در نتيجه رفتارهاي ناشايست دوجانبه كاسته شد.
با گذشت زمان و عادي شدن شرايط استفاده از نيروي غيربومي هرچند داوطلب بسيار هزينه بر مي شد برخي سازمان ها، نيروهاي محلي را به كار گرفتند. از آنجايي كه نيروي محلي نيز در شرايطي قرار ندارد كه به صورت داوطلب كار كند در عين حال منابع مالي NGO ها نيز به صورت شفاف براي آنها روشن نيست. اين مساله تنش هاي بيشتري را ايجاد كرده است. تعدادي از NGO هاي ايراني از حضور داوطلبان بومي بهره برده اند. بسياري از سازمان هاي بين المللي در ابتداي ورود خود به بم براي اجراي پروژه هاي خود در جست وجوي تشكل هاي محلي يا سازمان هاي مبتني بر اجتماعات محلي (CBO) بوده اند. طي چهار دهه اخير بسياري از سازمان هاي محلي سنتي در ايران از بين رفته اند و در فقدان آنها سازمان هاي محلي مدرن نيز به وجود نيامده است، بنابراين بديهي است كه سازمان هاي خارجي نتوانند چنين تشكل هايي را در شهر بم بيابند. برخي تشكل هاي سنتي باقيمانده به ويژه در عرصه مديريت آب (موتورپمپ وقنات) وجود دارد. متاسفانه كارشناسان دولتي مانع از اتصال مستقيم نمايندگان آنها با سازمان غيردولتي مي شدند و در حد ممكن سعي مي كردند تا منابع مالي NGO ها صرف طرح هاي ارائه شده از سوي ادارات و غالباً بدون توجه به نيازهاي مردم شود و به ناچار سازمان هاي خارجي براي راهنمايي و اجراي پروژه به دولت متصل مي شدند يا مستقلاً از طريق كادر ايراني خود وارد عمل مي شدند. غالباً كادر ايراني سازمان هاي بين المللي كارشناسان جوان و مسلط به زبان انگليسي بودند و معمولاً تصوري روشن از مشاركت اجتماعي و ارتباطات محلي نداشتند و متاسفانه به دليل دريافت دستمزدهاي دلاري به كارمندهايي غيرانعطاف پذيرتر از بسياري از كارمندان ادارات ايراني تبديل مي شدند. در نتيجه روش هاي فعاليت اين سازمان هاي غيردولتي با ديدگاه هاي ادعايي آنها به ويژه در كشورهاي ديگر معمولاً تطابق چنداني ندارد.
 پنجشنبه 5 دي 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: قدس]
[مشاهده در: www.qudsdaily.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 114]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن