واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > خاورمیانه - بررسی اختلاف داخلی احزاب سیاسی اسراییل و تاثیر آن در نبرد غزه هر گاه اسراییل دچار تنش های داخلی شده در ابتدا این ملت فلسطین بوده که قربانی درگیری ها و اختلاف های درونی احزاب وجریان های سیاسی بوده است. این بار نیز مردم غزه هم باید هزینه نبرد سیاسی میان سران رژیم اسراییل را بپردازند. جدا از اهداف توسعه طلبانه رژیم صهیونیستی در حمله به نوار غزه و کشتار مردمان منطقه، سران رژیم صهیونیستی دورنگاهی به تاثیر این نبرد در انتخابات زودهنگام پارلمانی در فوریه آینده دارند. هر یک از احزاب سیاسی حاضر در کنیست در تلاشند با بهره برداری سیاسی از کشتار غزه بتوانند کرسی نخست وزیری اسراییل را از آن خود کنند. همین مساله است که تلاش های بین المللی برای توقف نسل کشی مردم غزه را تاکنون بی حاصل کرده است. در این میان می توان اهداف طراحان اصلی حمله به غزه را در دو عرصه داخلی و خارجی بررسی کرد. با توجه به نزدیک شدن رقابت های انتخاباتی در رژیم صهیونیستی بین جناح لیونی- باراک با نتانیاهو، جناج لیونی - باراک از این اقدام به مثابه حربه ای برای تامین امنیت بیشتر مردم شهرک نشین و کسب محبوبیتی بیشتر بهره می گیرد. در بعد بین المللی نیز همراهی آمریکا با اسراییل صرفا نمودی از تلاش غرب برای تضعیف مقاومت خاورمیانه است. طراحان این جنگ بی سابقه با توجه به نزدیکی انتخابات رژیم صهیونیستی به منظور بهره گیری هر چه بیشتر از موقعیت زمانی و مکانی ، ابتدای سال 2009 میلادی را فرصتی استثنایی و مغتنم شمردند چرا که به زعم آنها با کشتار مردم غزه نه تنها از محبوبیت حماس کاسته شده و فرصتی برای تبلیغات همواره آنها به دست می آید، بلکه آنها می توانند حتی از زمان گذر و انتقال قدرت بوش به اوباما در کاخ سفید نهایت استفاده را ببرند. اما اساسا رژیم صهیونیستی در تمامی اهداف خود تا به امروز و به رغم سپری شدن سه هفته طولانی از ابتدای جنگ غزه ناکام مانده چرا که هدف اصلی آنها حذف حماس و رویارویی با موشک های قسام بود که عملا این روند نه تنها متوقف نشد بلکه ابعاد گسترده تری نیز یافت. در حال حاضر حماس برای دفاع از خود در وسعت بیشتری به مدد موشک های دوربرد شهرک های صهیونیستی را هدف قرار می دهد. نبرد بزرگ میان جریان های سیاسی داخل رژیم صهیونیستی این بار از پایان جنگ 33 روزه و شکست مفتضحانه اسراییل در برابر حزب الله لبنان آغاز شد. رقبای سیاسی ایهود اولمرت در میان دولت ائتلافی و همچنین میان احزاب اپوزیسیون انگشت اتهام را در شکست جنگ 33 روزه به سمت نخست وزیر اسراییل گرفتند و خواستار برکناری وی شدند. این در حالی است که کمیته تحقیق وینوگراد هم اولمرت را به عنوان آغاز گر جنگ و عامل شکست نیروهای اسراییلی در نبرد تابستان 2006 با لبنان معرفی کرد. به همین علت ابتدا فرماندهان ارشد ارتش و وزیرجنگ رژیم صهیونیستی مجبور به استعفا شدند. سپس نوبت به اولمرت رسید که در رقابت با زیپی لیونی وزیر امور خارجه خود ریاست حزب کادیما را از دست داد. شکست در جنگ 33 روزه در حقیقت آسیب پذیری سخت اولمرت و دولت ائتلافی وی را نمایان تر ساخت. از یک سو در داخل حزب کادیما اعتراضات داخلی شدت گرفت و از سوی دیگر حزب کار شریک ائتلافی، نارضایتی خود را از ادامه همکاری با کادیما اعلام کرد. به ویژه وزیر جنگ وقت رژیم صهیونیستی در جنگ 33 روزه مجبور به واگذاری رهبری حزب کار و سمت وزارت جنگ به ایهود باراک شد. در چنین اوضاع نابسامان سیاسی مثلث لیونی، اولمرت، باراک فرمان حمله به غزه را صادر کردند تا بر فروپاشی دولت در اسراییل سرپوش بگذارند. غافل از این که بحران دولت ائتلافی کادیما - کار با این حملات هیچ مفری نخواهد داشت. شکست حزب حاکم اسراییل در جنگ 33 روزه و اذعان کمیته وینوگراد بر این موضوع به گونه ای بود که آنها تمامی تلاش خود را برای اقدام به تمهیداتی در جهت بازیابی دوباره مقبولیت خود کار گرفتند. در واقع حمله به غزه جبران مافاتی است که رقبا و مخالفان حزب حاکم که ترکیبی از احزاب کادیما و کار است به آنها نسبت می دهند. حزب لیکود به رهبری بنیامین نتانیاهو همواره اصل و اساس برنامه های تبلیغاتی خود را بر پایه زیر سوال بردن سیاست های دولت اسراییل و واخواهی شکست جنگ 33 روزه قرار داده است که در این میان هر تلاشی برای پیروزی در جنگ غزه از سوی حزب حاکم در واقع اقدامی برای فرونشاندن دسیسه چینی های رقیب داخلی خود است. در مقابل دولت ائتلافی کار- کادیما حزب به شدت خشونت طلب لیکود قرار دارد که در کشتار مردم فلسطین هیچ حد و مرزی نمی شناسد. اگر چه کلیه احزاب صهیونیسم در نسل کشی فلسطینی ها اشتراک نظر دارند اما به نظر می رسد لیکودی ها با ایراد شعارهای به شدت افراطی در پی حذف احزاب کادیما و کار از صحنه قدرت هستند. برخی نظر سنجی ها تا پیش از حمله اسراییل به غزه حکایت از آن داشت که حزب لیکود برنده انتخابات زودهنگام پارلمانی در اسراییل باشد. در حالی که ارزیابی ها نشان از سقوط احراب کار و کادیما به احزابی درجه دو داشت. در چنین وضعیتی بود که حزب کادیما و کار تصمیم گرفت برای غلبه بر شعارهای افراط گرایانه نتانیاهو سیاست مشت آهنین را در غزه به کار گرفتند تا خود را مدافع آنچه تامین امنیت اسراییل نام دارد بخوانند که به این ترتیب با جنگ غزه لیکود در انفعال ممکن قرار بگیرد. ترجمه: لیدا هادی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 488]