تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم، كليد هر نوشته‏اى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798645891




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

- گزيده سرمقاله ‌ برخی از روزنامه‌های صبح كشور


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

برخي روزنامه هاي صبح امروز سرمقاله هاي خود را به موضوعات زير اختصاص دادند.   * تهران امروز روزنامه تهران امروز در يادداشت خود با عنوان "برنامه و ضدبرنامه "به قلم سيدجواد سيدپور آورده است:‏تا ديروز دلواپس بوديم كه برنامه پنجم توسعه از سوي دولت به موقع ارائه نشود امروز بايد نگران باشيم كه آنچه به مجلس ارائه شده به برنامه توسعه شباهت ندارد و بيشتر شبيه انشاي خوب اما بدون شاخص‌هاي روشن و مشخص است. جالب آنكه سياست‌هاي كلي برنامه پنجم توسعه كه سال گذشته از سوي رهبر معظم انقلاب به دولت ابلاغ شده و سند بالادستي برنامه به شمار مي‌آيد، حاوي شاخص‌هاي روشن و مشخص است ولي برنامه ارائه شده از سوي دولت فاقد آن است. اين تناقض قابل جمع نيست. اگر قرار بود كشور بدون برنامه‌هاي دقيق،‌ روشن و مشخص پيشرفت كند دليلي نداشت كه مقام معظم رهبري جمع كثيري از نخبگان كشور را مكلف به ارائه پيشنهاد براي سند چشم‌انداز و سياست‌هاي كلي برنامه‌هاي توسعه كنند. برنامه قرار است قانون شود و قانون در ذات خود بايد شفاف، بدون ابهام و روشن باشد. اينكه متني براي برنامه بنويسيم كه هركس بتواند در جيبش بگذارد، نه هنر است و نه باعث توسعه كشور مي‌شود بلكه بايد برنامه‌اي نوشت كه جيب مردم را درست پر كنيم. مردم اگر ببينند دولت توسعه را بدون برنامه مشخص مي‌خواهد پيش ببرد بيشتر نگران خواهند شد تا خوشحال چرا كه با خود خواهند گفت دولت‌هاي پيشين كه با برنامه مشخص پيش مي‌رفتند وضعيت اقتصاد ما در حال حاضر اين است روزگاري كه دولتي بخواهد توسعه را بدون برنامه مشخص پيش ببرد چه اتفاقي خواهد افتاد؟ برنامه بدون آمار دقيق و شاخص‌هاي مشخص كه برنامه نيست، انشا است. با انشا نمي‌شود توسعه يافت و اگر مي‌شد كشورهاي ديگر و دولت‌هاي پيشين در خود جمهوري اسلامي ايران به اين مهم دست مي‌يافتند. برنامه يعني نقشه جزئيات راه با ريزترين «پورگرام‌هاي» اجرايي نه ترسيم يك نماي كلي از يك مسير كلي‌تر. وقتي از مشاور معاون پارلماني رئيس‌جمهور سوال مي‌شود كه چرا شاخص‌ها در برنامه لحاظ نشده و مثلا در برنامه نرخ بيكاري ذكر نگرديده، استدلال مي‌كند كه چون نرخ بيكاري تابعي از فرآيند كلي اقتصاد و اقتصاد ايران تابعي از اقتصاد دنيا و تحت تاثير شرايط سياسي و اجتماعي است و اين شرايط مدام در حال تغيير هستند لذا شاخص ذكر نشده چون اين اعداد در حال تغييرند. (نقل به مضمون از برنامه روز پنجشنبه 24/ 10/ 88 نامبرده در شبكه 4 سيما) اين اظهارات باعث تعجب كارشناسان است كه مگر براي بار اول است كه در كشور برنامه‌اي نوشته مي‌شود كه ندانيم شرايط اقتصاد دنيا بر اقتصاد كشور تاثير مي‌گذارد، پيش از اين و در دولت‌ها و مجالس گذشته نيز به اين موضوع اذعان داشتند ولي اين مساله سبب نشد كه توسعه را از برنامه عاري كنند و با سلاخي استدلال به جان توسعه بيفتند. با اين استدلال ديگر كسي نبايد در اين كشور كاري بكند و برنامه‌‌اي بياورد چون شرايط مدام در حال تغيير است. دوستان برنامه‌نويس ما در دولت فراموش كرده‌اند كه اتفاقا مديريت موفق همين‌جا معنا مي‌دهد. مدير موفق و مديريت اثربخش كسي است كه بتواند در شرايط پرتلاطم موثر واقع شود در غير اين صورت از اساس نيازي به مديريت احساس نمي‌شود و همه چيز مي‌تواند براساس يك نظم خود به خودي پيش برود. بر مبناي قانون اساسي مديريت كل منابع كشور برعهده دولت است تا كشور تحت تاثير شرايط كلي اقتصاد جهان از اهداف خود دور نماند و وضعيت به نحوي مديريت شود كه به سود كشور و در چارچوب برنامه‌هاي توسعه باشد نه هرچه كه پيش آمد. كسي كه مديريت منابع را برعهده دارد مسئوليت اهداف را هم بايد برعهده بگيرد نه اينكه با كوچك كردن اهداف به ساده‌سازي كار خود بپردازد. با برنامه پنجم پيشنهادي دولت دهم هر دولتي هر كاري بكند مي‌تواند خودش را موفق بنامد زيرا معياري براي سنجش عدم موفقيت او در برنامه پيش‌بيني نشده است. لسان قانون اگر ايجابي است بايد سلبي هم باشد و اگر تشويقي است تنبيهي را هم بايد لحاظ كرد وگرنه قانون «همه چي خوب» كه قانون نيست. اكنون با نمايندگان محترم مجلس است كه با تكاليف روشن و واضح دولت دهم را به مسير چشم‌انداز هدايت كنند وگرنه اگر اين روال سنت شود چه بسا دولت‌هاي بعدي از اساس نه نيازي به چشم‌انداز ببينند، نه نيازي به توسعه، نه نيازي به برنامه، نه نيازي به پاسخگويي و نه نيازي به هيچ چيز ديگر.   * اعتماد روزنامه اعتماد در يادداشت خود با عنوان " آنچه به خود نمي پسنديم "به قلم الياس حضرتي آورده است:‏نقل است از بزرگان دين ما كه در دو حالت سري به قبرستان بزنيد؛ يكي زماني كه غرور و نخوت وجودتان را گرفته و ديگري وقتي كه احساس اضطراب و افسردگي مي كنيد. فلسفه اين نصيحت بسيار روشن است. وقتي مي بينيم عاقبت زندگي، مرگ است در هر دو صورت به سوي تعادل مي رويم و به خداوند متمايل مي شويم و مهم تر از همه دستورات دين او را رعايت مي كنيم. آنچه اشاره كردم مربوط به شرايط عادي زندگي است. در شرايط غيرعادي زماني كه زلزله يي شديد مثل آنچه پايتخت و ساير شهرهاي هاييتي را تقريباً كن فيكون كرد و اگر راه دور نرويم، آنچه چند سال پيش در شهر بم خودمان روي داد و چند ده هزار نفر جان باختند، در واقع قبرستاني از صحنه هاي فجيع پيش چشم ما مي آورد تا به زندگي خود بينديشيم و باور كنيم ما كه نمي توانيم حتي يكي دو دقيقه آينده زندگي خود را پيش بيني كنيم و معلوم نيست در اين زمان كوتاه زير آوار يك زمين لرزه مي رويم يا با يك سكته قلبي كه از شايع ترين بيماري هاي مهلك قرن ما است جان مي بازيم، چرا بايد اينچنين آزمندانه حرص و ولع جمع مال يا در دست گرفتن قدرت داشته باشيم. زندگي ديگران برايمان اهميتي نداشته باشد و در راه انتظارات اقتصادي و سياسي خود، خودخواهي و خودپسندي و غرور و نخوت پيشه كنيم و از شرح صدر بي بهره باشيم؛ هماني كه پيامبر مي فرمايد «... فاصله گرفتن از فريبندگي هاي دنيا و آمادگي براي مرگ، پيش از آنكه مرگ فرا رسد، از نشانه هاي شرح صدر است.» در چنين حالتي قدرت و ثروت در نظر ناچيز مي شود و آدمي درصدد رضايت بنده خدا برمي آيد. درست نقطه مقابل زماني كه آدمي به جاي خدا، خود را بزرگ مي شمارد و در نتيجه زيردستان در نظرش كوچك و حقير مي آيند و سرمست از باده تكبر و غرور مي شود و در نهايت خداخواهي او تبديل به خودخواهي مي شود.گرچه زمين لرزه هاي بزرگ نظير آنچه در كشور هاييتي رخ داده است يا بسياري از بلاياي طبيعي كوچك و بزرگ اسباب غم و اندوه انسان را فراهم مي آورند، ولي در خود درسي دارند كه آدمي نبايد از آن غافل شود و بايد آنها را به فال نيك بگيرد و از همه مهم تر اين درس را بياموزد و بياموزاند. ديگر اينكه در چنين موقعيت هايي است كه همبستگي هاي بشري در آدميان به آزمون گذاشته مي شود و پالايش افكار براساس رخدادها آغاز مي شود، چرا كه آدمي متوجه مي شود قدرت اصلي و واقعي در دست خدا است و براي رهايي از بليات تنها به خداوند مي تواند پناه ببرد و لازمه اين پناهجويي عشق شديد به خداوند است تا آدمي از اسارت و بردگي غريزه هايي چون حب نفس، حب دنيا، حب جاه و مقام و ثروت و مكنت آزاد شود. اما اين آزادي انسان از بردگي شرط و شروطي دارد كه آن را بزرگان ما بارها و بارها برشمرده اند كه در مهلكه هاي سخت، آن زمان كه متوجه شديم راه چاره در دوري از صفات ناپسندي است كه برشمرديم، بر آنها تكيه كنيم. صبر و بردباري، متانت و تحمل ديگران از جمله اين اسباب است، براي مثال سعدي شاعر و دانشمند تواناي ما با تمسك به روايات مختلف مي گويد؛ «آزاده آن بود كه در شدايد، صبور بود و در وقايع شكور و در مكايد، جسور» يا اينكه علي(ع) در نامه يي به يكي از فرمانروايان خود مي نويسد؛ «هنگامي كه نعمت ها به تو رو آوردند، مغرور و خوشحال مشو» چرا كه همين غرور از نشانه هاي منحرف شدن از راه راست است.اين مقدمه بسيار طولاني را برخلاف ساير يادداشت ها براي نتيجه يي بسيار كوتاه نوشته ام، چرا كه اعتقاد دارم شرط بلاغ است و مي شود از آن پند يا ملال گرفت. امروزه بسياري از سياستمداران ما گرفتار اختلاف هايي شده اند كه لازمه رهايي از آنها، همان اوصافي است كه در مقدمه آمده است. طرفين بايد خود را در كوره آزمايش بگذارند و ببينند آنچه مي گويند آيا ناشي از عشق و حب خداوند متعال است و اگر چنين باشد از اسارت غريزه هايي مانند حب نفس و دنيا و رياست آزادند و اگر چنين نيست بايد تغيير مسير دهند و طرف مقابل را نيز در كوره آزمون بگذارند و ببينند او چه دلايلي براي حرف هاي خود دارد و از دوگانه راه درست و راه كج در كدامين مسير گام مي نهند و مي نهد. آنگاه مي توانند رودرروي هم بنشينند و اختلافات را تبديل به اجماع براي حركت در راه مستقيم كنند. ملاحظه مي فرماييد كه چنين حركتي بسيار آسان است به شرط آنكه آنچه به خود نمي پسنديم و روا نمي داريم براي ديگران نيز نپسنديم و روا نداريم.   * جام جم روزنامه جام جم در يادداشت خود با عنوان "مناظره‌هاي «موضوع ‌محور» "به قلم بيژن مقدم آورده است:‏ آنلاين: دور جديد مناظره‌هاي تلويزيوني به همان نسبت كه در مسير تكاملي خود پخته‌تر مي‌شود، توجه‌ها را بيش از پيش به خود جلب كرده و رفته رفته مي‌تواند به يكي از پربيننده‌ترين برنامه‌هاي سيما تبديل شود. با اين وجود به دلايل مختلف بويژه زنده بودن برنامه، به عنوان عامل موثر جذابيت اين برنامه گاه آسيب‌هايي نيز متوجه مناظره‌ها مي‌شود كه به اختصار قابل بيان است: 1 - گفتگوهاي دو، سه هفته اخير در مسير تكاملي خود از گفتگو ، به سطح چالش بين دو صاحبنظر كه در ديدگاه‌هاي كلي با يكديگر اشتراك‌هاي زيادي داشتند و افزون بر آن حتي هر دو طرف در يك جريان فكري قرار مي‌گرفتند ، در عمل به گفتگو و مناظره بين دو جريان سياسي مبدل شده است كه با توجه به بازتاب‌ها و استقبال‌ها، مي‌توان به آينده اين روند خوشبين بود. 2 - مناظره سه‌شنبه و پنجشنبه شب هفته گذشته از مصاديق نگاه فوق است. در اين مناظره‌ها استدلال و منطق، ادبيات گفتاري، تحمل و ادب از جمله مواردي است كه مخاطبان در خصوص آن به قضاوت مي‌نشينند. از اين حيث بايد به دكتر زاكاني در مناظره اخير تبريك گفت و او را ستود، چرا كه تلاش كرد مباحث را از سطح به عمق بكشاند و نگاهي رو به فردا داشته باشد. 3 - مناظره‌ها نبايد به محلي براي طرح بيانيه‌هاي سياسي از پيش نگاشته شده تبديل شود، بلكه بايد گره‌هاي كور سياسي، اجتماعي و اقتصادي در آن گشوده شده و از طرح مباحثي پرهيز شود كه ريشه در مسائل شخصي و گروهي دارد. 4 - صدا و سيما كه اين مسير سخت را خوب آغاز كرده ، لازم است با عبور از مباحث سطحي و شعاري و پراكنده‌گويي ‌هاي بي‌ثمر برخي مهمانان ، مناظره‌هاي «موضوع محور» را در دستور كار خود قرار داده و مهمانان نيز با رعايت قواعد مناظره، مباحث جدي‌تري را دنبال كنند و در حوزه تخصصي خود سخن گويند. اقتصاد يك علم است؛ بديهي است وقتي يكي از طرفين مناظره بدون توجه به موضوع مناظره بحثي اقتصادي را مطرح مي‌كند، در درجه اول خود بايد در آن حوزه صاحبنظر بوده و در ثاني طرف مقابل او نيز از چنين تسلطي برخوردار باشد تا مباحث در قالب كارشناسي به نتيجه برسد. اين پراكنده‌گويي از جمله مواردي بود كه در اظهارات دكتر جواد اطاعت در مناظره اخير به چشم مي‌خورد. از قيمت نان سنگك در سعادت‌آباد گرفته تا برنامه چهارم توسعه و درآمد نفت تا آشوب‌هاي پس از انتخابات و وضعيت مطبوعات. بديهي است امكان دستيابي به نتيجه در چنين مناظره‌هايي كم و بي‌حاصل خواهد بود. 5 - شواهد موجود نشان مي‌دهد بسياري از افراد دعوت شده از جريان اصلاح‌طلب، حاضر به شفاف‌شدن مباحث نبوده و نيستند و ترجيح مي‌دهند در فضايي غبارآلود راه خود را ادامه دهند، از اين روست كه حاضر به شركت در مناظره‌ها نيستند. فرصت فراهم شده در صداوسيما مي‌تواند دستاورد بزرگي براي كشور داشته باشد. افرادي كه در مناظره‌ها شركت مي‌كنند بايد از سطح و وزن قابل قبولي برخوردار بوده و به قواعد يك مناظره روشنگر پايبندي نشان دهند. 6 - ممكن است صداوسيما و مسوولان آن به اشكال مختلف تحت فشار قرار گيرند. بر آنان است تا با آسيب‌شناسي مناظره‌ها از تداوم راهي كه آغاز كرده‌اند، باز نمانند و با شجاعت، بصيرت و تدبير به شفاف شدن مسائل كشور اهتمام بورزند. سكوت رسانه‌هاي بيگانه و به نوعي بايكوت خبري مناظره‌ها مي‌تواند يكي از شواهد اثبات موفقيت در اين مسير باشد.   * رسالت روزنامه رسالت در سرمقاله امروز خود با عنوان " درباره مناظرات اخير " به قلم محمد كاظم انبارلويي آورده است:چندي است شبكه سوم سيماي جمهوري اسلامي مناظراتي را پيرامون مناقشات7 ماه پس از انتخابات برگزار مي كند. ضمن تشكر از دست اندركاران اين برنامه، در زير به ملاحظاتي در مورد كم و كيف اين برنامه اشاره مي شود: 1- مناظره ادب و آدابي دارد. دو طرف گفتگو بايد التزام عملي و نظري به حق داشته باشند و در جستجوي حقيقت باشند. به نظر مي رسد يك طرف گفتگو بنا را بر معارضه گذاشته و به لوازم مناظره ملتزم نيست. 2- مردم در رفراندوم تاريخي9 دي ماه88 حكم خود را در مورد سران فتنه و فتنه گران و در يك قطعنامه سراسري صادر كردند لذا جايي براي يك بحث جدي در سطح ملي باقي نمي گذارد. يك طرف گفتگو كه از ابتدا در مناظرات تلويزيوني كم آورد و كار را قبل از انتخابات به اردوكشي خياباني كشيد، پس از اينكه در انتخابات با نتيجه اي فاحش شكست خورد، به شورش و اغتشاش روي آورد. اين جريان7 ماه است با لجستيك رسانه اي غرب موضوع انتخابات را پشت سر گذاشته و با اساس نظام و انقلاب بناي معارضه و محاربه گذاشته است اكنون آنها كه پياده نظامشان عمدتا از منافقان و سلطنت طلب ها و مخالفان جدي نظام هستند حاضر به پرداخت هزينه نيستند، دوباره برگشته اند به نقطه آغاز. به نظر مي رسد ادامه برگزاري اين مناظرات ناديده گرفتن نتيجه قانوني حضور حماسي مردم در انتخابات22 خرداد و نيز ناديده گرفتن رفراندوم تاريخي و ماندگار ملت ايران در روز9 دي ماه88 است. لذا از نظر زماني حداقل7 ماه ديرتر برگزار مي شود. 3- يك طرف مناظره خود را به تغافل زده و ملت را به مفهوم واقعي آن -كه در حماسه چهل ميليوني روزهاي22 خرداد و نيز9 دي ماه سال88 خود را در صحنه نشان داد- ناديده مي گيرد. حمايت بوق هاي جهاني و دولت هاي استكباري از فتنه گران و بويژه سران فتنه را نشنيده مي گيرد و بعد مي آيد به اسم ملت يك مشت دروغ، تهمت و افتراء را بدون در نظر گرفتن پاسخ هاي منطقي طرف مقابل تكرار مي كند. به نظر مي رسد اين رويكرد، دادن يك فرصت جديد به دشمن براي فتنه گري است و تكرار نشر اكاذيب و ايراد تهمت و اهانت به اشخاص حقيقي و حقوقي و بويژه ملت است. 4- شرارت رقيب در روز عاشورا و هجمه به نمادهاي اصيل ديني و مذهبي مردم و شعار عليه بنيان ها و اساس انقلاب و نظام، حريف را تا مرز “محاربه” و “بغي” به جلو برد. وقتي رقيب داوري هيچ نهاد حقوقي و فيصله بخش را در نظام بر نمي تابد، وقتي رقيب كلام فصل الخطاب رهبري معظم انقلاب را در دو خطبه نماز جمعه به رسميت نمي شناسد و جايگاه قانوني و شرعي ولايت فقيه را بر نمي تابد، برگزاري مناظره به مثابه اين است كه يك متهم به قتل و تجاوز به جاي پاسخگويي به سوالات در محضر دادگاه با ارائه اسناد و مدارك دادستان و مدعي العموم به مناظره با قاضي بپردازد و صحنه دادگاه ملي را كه ماهيت “حقوقي” دارد تبديل به يك وضعيت سياسي بكند و بعد از صحنه بگريزد. و جالب اينجاست در وضعيت سياسي هم به دنبال عدد در خيابان باشد. وقتي عدد در صندوق راي را در22 خرداد ندارد و عدد در خيابان را در9 دي هم ندارد دوباره به نقطه اول يعني مناظره برگردد! اين يعني دور باطل! 5- برخي از منتقدين محترم مي گويند اين مناقشات و سرو صداها از مناظرات شروع شد و بعد هم وقتي7 ماه به همه مقدسات نظام، مردم و انقلاب تاختند و كاري از پيش نبردند مي گويند باز برگرديم به مناظره! در مناظره يك موقع دو طرف از سلامت اخلاقي و سياسي برخوردارند مشكلي پيش نمي آيد اما اگر يك طرف بخواهد با نشر اكاذيب، ايراد تهمت، اهانت و نيز تشويش اذهان مطالبي بگويد اينجا مناظره وارد يك سري عناوين حقوقي مي شود كه عنوان مجرمانه دارد. ادامه مناظره منوط به رجوع به قاضي و دادگاه براي تعيين عيار مطالبي است كه در مناظره مطرح مي شود. آقايان وقتي6 فقيه عادل و6 حقوقدان منتخب مجلس را در شوراي نگهبان كه جايگاه رفيعي در قانون اساسي دارد قبول ندارند، ولايت فقيه و ولي فقيه را كه در فلسفه سياسي اسلام و قانون اساسي و نزد مردم ايران جايگاه فوق العاده اي دارد قبول ندارند آن وقت به حكم يك قاضي در يك دادگاه چگونه مي خواهند تمكين كنند. 6- وقتي يك طرف مناظره منكر همه فجايعي است كه همه روزه از تلويزيون بي بي سي و رسانه هاي صهيونيستي و استكباري عليه نظام و مردم ايران پخش مي شود، وقتي آنها منكر حمايت رسمي دولت آمريكا و انگليس و رژيم صهيونيستي از جنبش به اصطلاح سبز هستند و حاضر نيستند هيچ سند و مدرك معتبري را گردن بگيرند، دهان به دهان شدن با آنها در رسانه ملي چه فايده اي دارد؟ آنها در قانون اساسي فقط اصل27 را قبول دارند. اصل27 هم پس از7 ماه نبرد خياباني و واكنش مردم در رفراندوم9 دي ماه به درد آنها نمي خورد. آنها منتظرند ببينند فرماندهان آنها، از آن سوي مرزها چه مي گويند لذا با مناظرات تلويزيوني مي خواهند زمان بگيرند و دوباره همان شرارت ها را تكرار كنند. قانون بايد درباره آنها حكم كند. نبايد قانون را تعطيل كرد و با بالا بردن كره كره مناظره همان راهي را پيمود كه7 ماه پيش پيموده شد. هرچند نمي توان از باب روشنگري منكر فوايد اين مناظرات شد اما حريف بزودي به بهانه همين مناظرات و دور جديد افشاگري اصولگرايان مجددا به خيابان بر مي گردد. 7- 7 ماه پيش وقتي طرف در مناظرات كم آورد فرمان اردوكشي خياباني را صادر كرد. مردم در پاسخ به اين اردوكشي در شعارهايشان آوردند؛ “پرونده ها روميزه هي مي گه چيزه چيزه” تا موقعي كه طرف مقابل تن به يك رسيدگي حقوقي در مورد عملكرد خود نمي دهد و دنبال راه حل سياسي مي گردد، به جايي نمي رسد. لذا دشمن حريف را تا مرز محاربه با نظام هدايت مي كند و اين امر اجتناب ناپذير است. 8- نام برنامه نود سياسي “رو به فردا” است. در حالي كه همه مباحث رو به گذشته است. طرف مقابل مي خواهد ما را در گذشته نگه دارد و اجازه ندهد گفتمان “پيشرفت، خدمت و عدالت” تداوم يابد. لذا كل بحث خود را روي حقوق مخالف در جمهوري اسلامي متمركز كرده است. در خصوص بحث حقوق مخالف هم روي اين مطلب متمركز شده كه همه بياييد حقوق مخالف را كه حق براندازي و حق اهانت به نظام و مقدسات آن است بپذيريد. حتي به اين هم اكتفا نمي كند مي گويد بياييد ما را در براندازي نظام و تحويل ايران به يك استبداد خشن تر از دوران قاجار و رضاخاني و نيز تسليم ايران به آمريكا و انگليس ياري رسانيد! آنچه آنها اصرار دارند ناديده بگيرند حق مردم در صيانت از نظام است. مردم مي گويند افراطيون دوم خردادي در دوره رياست جمهوري خاتمي با اسلاميت نظام اعلام جنگ كردند و در دوره رياست جمهوري احمدي نژاد با “جمهوريت” نظام. لذا لبه تيز حملات خود را در رفراندوم9 دي ماه به سوي رهبران دوم خردادي نشانه رفتند. متاسفانه صدا و سيما شعارهاي مردم و خواست و مطالبه مردم را بنابر مصالحي سانسور كرد، اما اين سانسور جواب نمي دهد و باز هم در انتخابات بعدي به نوعي ديگر مطالبات مردم ظهور مي كند، ممكن است به انتخابات بعدي هم نرسد. مردم در رفراندوم بعدي كه روز22 بهمن ماه برگزار مي شود خود مسئله را فيصله دهند.   * كيهان روزنامه كيهان در يادداشت روز خود با عنوان "اراده الهي ديوار پولادين را مي شكند " به قلم سعدالله زارعي آورده است:ديوار مرزي مصر با منطقه بسته غزه براي چيست؟ در واكنش به چه مشكل يا تهديد صورت مي گيرد؟ چه تاثير عملي خواهد داشت؟ ابعاد آن چيست؟ و در نهايت در برابر آن چه بايد كرد؟ شايد اين ها مهمترين سوالاتي باشند كه طي هفته هاي اخير ذهن تحليلگران سياسي را در منطقه خاورميانه به خود مشغول كرده اند است. براي بررسي اين موضوع بايد كمي به عقب بازگشت. در روز بيستم جنگ 22 روزه غزه - 27 دي ماه 87 - وزيرخارجه وقت رژيم صهيونيستي به آمريكا رفت و پس از ملاقات با وزيرخارجه وقت آمريكا اعلام كرد اسرائيل و آمريكا سندي را امضا كرده اند كه بر اساس آن قطع قاچاق تسليحات به منطقه غزه تضمين شده است. در آن مقطع اين اظهارنظر تزيپي ليوني بعنوان سرپوش شكست تل آويو در جنگ با مقاومت فلسطيني تلقي شد و تاكنون هم اين تلقي وجود دارد. پس از آن، رژيم صهيونيستي سياست تشديد محاصره منطقه بسته غزه را دنبال كرد و مصري ها را نيز واداشت كه در فشار به ساكنان غزه به اين رژيم بپيوندد و در اين دوران يك ساله در حالي كه به دليل آثار عميق جنگ 22 روزه بر زندگي ساكنان غزه نياز فوري به دارو، غذا و ساير لوازم يك زندگي معمولي وجود داشت، سياست تشديد فشار دنبال شد اما در پايان معلوم شد كه دولت اسماعيل هنيه و مقاومت فلسطيني كماكان از حمايت قاطع مردم برخوردارند و لذا تا اينجا اميد به نتيجه بخش بودن فشارها و محاصره ها بر باد رفت. نكته ديگري كه در فاصله پايان جنگ غزه تا پايان سال ميلادي گذشته دنبال شد واداشتن حماس و جهاد اسلامي به امضاي سند موسوم به وفاق ملي بود. مصري ها در اين دوره واسطه تهيه سندي بودند كه براساس آن حماس - و دولت اسماعيل هنيه - بايد به فرمولي تن مي دادند كه نتيجه آن كنار زدن مقاومت از حاكميت فلسطين بود. اين سند اگرچه بندهاي مختلفي داشت و علي الظاهر با ديدگاههاي اصولي حماس هم ناسازگار نبود ولي در عمل به گونه اي تنظيم شده بود كه حضور هواداران حماس را در بسياري از مناطق در انتخابات آينده مجلس فلسطين منتفي مي كرد و اين مي توانست اقليت حامي جريان سازش را بر سرنوشت فلسطين حاكم گرداند. طبيعي بود كه مقاومت فلسطيني زير بار آن نرود كه نرفت. براساس تاريخي كه در نظر گرفته شده بود اين سند در تاريخ سوم آبان ماه گذشته - 25 اكتبر 2009 - بايد امضا مي شد كه حماس و جهاد از امضاي آن سر باز زدند. درست در همين تاريخ يك روزنامه رژيم صهيونيستي فاش كرد كه مصر در حال احداث ديواري در مرز خود با نوار غزه است. ديوار پولادين ميان مصر و غزه كه با احداث كانال آب در حد فاصل ديوار تا مرز جنوبي غزه تكميل مي شود، تهديد را از شكل عمومي خارج مي كند و به آن شكل كاملا خاصي مي دهد. تاكنون تهديدات و نيز اقدامات محدود كننده مصر و رژيم صهيونيستي عليه مردم غزه، موردي و براي مدت خاص ارزيابي مي شد اما احداث ديوار فولادي در مرز جنوبي غزه كه تنها نقطه اتصال اين منطقه بسته به جهان خارج- از مرزهاي زميني- مي باشد تهديدات و محدوديت ها را اولا مستقيما متوجه مردم مي كند و ثانيا به آن شكل دائمي و تغييرناپذير مي دهد. در واقع اقدام مشترك مصر، اسرائيل، آمريكا و اروپا در احداث اين ديوار و كانال آب مجاور آن قطع حيات از منطقه غزه و قتل عام 5/1ميليون سكنه مقاوم آن به قصد اطمينان يافتن از ريشه كن شدن مقاومت درپي دارد. درباره احداث اين ديوار و نكات حاشيه اي آن نكات مهمي وجود دارد: 1-ديوار پولادين- و نه فولادي- بطول حدود 11كيلومتر و با استفاده از آلياژهاي خاصي- كه تركيبي از آهن، فولاد، سيمان و... مي باشد- در «رفح جنوبي» -متعلق به مصر- احداث مي شود. ارتفاع اين ديوار حدود 30متر مي باشد كه البته در عمق زمين خواهد بود نه روي آن. اين ديوار به «حس گرها» مجهز خواهند بود- البته آن گونه كه اعلام و ادعا شده است- تا مانع عمليات تخريبي عليه آن شود. در قسمت بالاي اين ديوار يك كانال در طول مرز مشترك و به عرض حدود 100متر احداث مي شود. اين كانال به درياي مديترانه وصل خواهد شد تا با انتقال آب و نفوذ آب در زير 30متري هرگونه كانال زيرزميني را تخريب كرده و امكان انتقال كالا را از بين ببرد. 2- كانال هايي كه هدف تخريب عمليات مشترك مصر، رژيم صهيونيستي، اروپا و آمريكا واقع گرديده اند، كانال هاي انتقال مايحتاج روزمره سكنه مظلوم غزه مي باشند و تعداد آنها به صدها كانال مي رسد. براساس خبرهايي كه در روزنامه هاي عربي منتشر گرديده است، حدود 80درصد از مايحتاج مردم- به سختي و مشقت- از اين كانال ها تامين مي شود و فقط حدود 20درصد از آن به طرق رسمي از جمله از طريق دروازه «كرم ابوسالم» واقع در مرز شرقي غزه- با رژيم غاصب تل آويو- تامين مي گردد. اين همه در حالي است كه غزه- حتي در آرام ترين شرايط- قادر نيست مايحتاج غذايي خود را در درون تامين نمايد. نياز غزه به خارج براي تامين مايحتاج با بمباران وسيع تاسيسات محدود غزه و تخريب منابع آب از سوي نظاميان اسرائيلي تشديد هم شده است. 3- اقدام دولت مصر به احداث ديوار پولادين و كانال آب خسارت فراواني را متوجه منطقه بسته غزه مي نمايد. در واقع همانگونه كه سه هفته پيش محمد ابوربيع رئيس اداره آب ها در نوار غزه گفت احداث كانال آب 20 هزار درخت ميوه زيتون را از بين مي برد چرا كه اين درختان به آب هاي شيرين وابسته اند و احداث كانال آب شور در جنوب غزه چشمه ها و قنوات آب شيرين را تخريب مي كند. با اين وصف اگر دولت مصر اين ديوار و كانال را احداث كند عملاً كشاورزي را در غزه تخريب مي كند و مردم آن يا بايد بميرند و يا از غزه فرار كنند كه هر دو براي رژيم صهيونيستي مطلوب مي باشد. 4- احداث اين ديوار و كانال آب مشرف به آن اگرچه در جهان اسلام واكنش هاي فراواني را سبب شده و حتي علماي سعودي را هم به واكنش كشانده است اما دولت هاي اسلامي و سازمان هاي مرتبط با آنان تاكنون واكنش فعالي در قبال اين اقدام ويرانگر نداشته اند. مقامات رسمي مصر اين مسئله را بعنوان مسئله داخلي خود ارزيابي و هرگونه صحبت درباره آن را دخالت در امور داخلي مصر معرفي كرده اند! و حال آنكه براساس قوانين بين المللي و موازين شريعت اسلامي احداث چنين كانال و ديواري كه بطورجدي حيات سكنه شمالي صحراي سينا را تهديد مي كند به هيچ وجه مسئله داخلي مصر به حساب نمي آيد و توجيه بردار نيست. 5- مصري ها كه مي دانند در حال عملي كردن چه جنايتي عليه فلسطيني ها هستند براي كاستن از حساسيت فلسطيني ها و ساير مسلمانان، اعلام كرده اند كه دولت، قاهره همزمان با احداث ديوار پولادين و كانال آب موضوع باز كردن دائمي دروازه رفح را مورد بررسي قرار داده اند. در همان حال از آبان ماه كه احداث اين ديوار آغاز شده، مصري ها آزادي هاي بيشتري را در مرز خود با غزه ايجاد كرده اند ولي در واقع اين اقدامات در حكم تزريق داروي بي حس كننده براي قطع عضو تلقي مي شود. بر همين اساس حتي در درون مصر چهره هايي نظير «عبداله السناوي» سردبير روزنامه مصري العربي القاهريه اعلام كرده اند كه: «احداث ديوار پولادين يك طرح از قبل برنامه ريزي شده و در واقع اين همان سند ليوني-رايس است» سناوي دو هفته پيش در سرمقاله روزنامه خود اضافه كرد: «چگونگي احداث اين ديوار فولادي و تمام جزئيات و مشخصات آن را- براساس اطلاعات به دست آمده- گروه مهندسان نظامي ارتش آمريكا طراحي كرده اند.» السناوي در سرمقاله خود فاش كرد كه هزينه احداث اين ديوار كه بين 70 تا 100 ميليون دلار تخمين زده شده است را سرمايه داران سعودي تقبل كرده اند. 6- احداث ديوار فولادي و كانال آب در مرز مصر و غزه در رفح جنوبي واكنش مجامع مذهبي اهل سنت و شيعه را سبب گرديده است، علماي سرشناس الجزاير، مصر، حجاز، فلسطين، پاكستان و قطر از جمله كساني بودند كه بلافاصله و با شدت واكنش نشان دادند. اقدام دولت مصر حتي 120 چهره شاخص مصري را واداشت تا طي بيانيه اي اين ديوار را ديوار شرم و «ديوار ننگ و عار» بخوانند و دكتر يوسف بن عبداله الاحمد عضو هيأت علمي دانشگاه محمد بن سعود رياض، احداث ديوار فولادي را حرام و از گناهان كبيره بخواند. بر اين اساس بايد گفت ديوار پولادي به جاي آنكه موقعيت فلسطيني ها را تضعيف كند تقويت كرده است و اگر اين موج فراگيرتر از اين شود، بحران تازه اي را در محور سازش به وجود مي آورد. در اين ماجرا مصر گمان نمي كرد كه رو در روي كشورهاي اسلامي قرار بگيرد و وزير خارجه اش بگويد: «هيچ شخص عربي نمي تواند به هر دليل و انگيزه اي به مصر بگويد اين كار را بكن و يا آن كار را نكن». كار دولت مبارك به جايي رسيده است كه روحانيون اهل سنت شبه جزيره عربستان هم- كه در مسائل فلسطين موضع مناسبي نداشتند- بگويند: «وظيفه شرعي تمام مسلمانان و مراجع قدرت و تصميم گيري و طرف هاي بانفوذ است كه با تلاش هاي پيگير خود جلوي احداث ديوار فولادي را گرفته و محاصره نوار غزه را لغو كنند تا بدين ترتيب مسلمانان غزه از زير ظلم رهايي يابند.» 7- احداث ديوار پولادين و كانال آب از يك سو و اعتراض عمومي جوامع و مجامع اسلامي و فرياد بلند دفاع از مردم مظلوم غزه، شرايط تاريخي را براي مردم غزه فراهم كرده است اينك وقت آن است كه كشورهاي اسلامي نه فقط براي شكستن محاصره زميني ساكنان غزه وارد عمل شوند بلكه بايد براي شكستن محاصره هوايي و محاصره دريايي غزه نيز وارد عمل گردند. محاصره دريايي غزه و تفتيش و توقيف كشتي هاي اعزامي به غزه از سوي رژيم صهيونيستي خلاف قوانين و مقررات بين المللي بوده و ظلم آشكار به حساب مي آيد و اين مي تواند و بايد شكسته شود. كما اين كه بسته بودن فرودگاه بين المللي غزه و منع ورود هواپيماها به آن خلاف مقررات شناخته شده هواپيمايي بين المللي است و كشورهاي اسلامي- بخصوص كشورهاي محور مقاومت- بايد براي شكستن اين محاصره غيرقانوني وارد عمل شوند. هرچند اين اقدام مخاطراتي را هم به همراه داشته باشد مگر قرار است رژيم صهيونيستي به شكل مسالمت آميز به حقوق فلسطيني ها و قوانين بين المللي تن دهد. اينك زمان مناسبي است تا محور سازش دريابد كه امكان مهار مقاومت وجود ندارد و بايد به حقوق شناخته شده آن تمكين كرد.   * جمهوري اسلامي روزنامه جمهوري اسلامي در سرمقاله امروز خود با عنوان "تزريق خون به شريان وحدت " آورده است: شهادت دكتر مسعود علي محمدي استاد فيزيك نظري دانشگاه تهران كه روز سه شنبه هفته گذشته رخ داد قبل از هر چيز كينه توزي دشمنان ملت ايران نسبت به پيشرفت هاي علمي اين كشور و اين ملت را نشان داد. اين واقعه نبايد به ابزاري در دست جناح هاي سياسي براي بهره برداري هاي باندي تبديل شود. از همان لحظات اول انتشار خبر شهادت اين دانشمند برجسته عده اي فراري خارج نشين كه هيچ تعهدي نسبت به منافع ملي و مصالح عمومي اين كشور ندارند و همه چيز را قرباني منافع باندي خود مي كنند تبليغات گسترده اي را براي منتسب كردن وي به خود به راه انداختند و با آسمان و ريسمان بافتن هاي گوناگون تلاش كردند اين ترور را يك تسويه حساب داخلي قلمداد نمايند. هر چند حناي اين جماعت نزد مردم رنگي ندارد اما در آشفته بازار سياست كه امروز در جامعه شاهديم چنين ترفندهائي نيز لااقل در ذهن عده اي بي اطلاع و ساده انديش جا باز مي كند به همين جهت نبايد از كنار آن بي تفاوت عبور كرد به ويژه آنكه رسانه هاي بيگانه حداكثر بهره برداري را از شرايط كنوني جامعه ما و بدگماني هاي موجود بعمل مي آورند و براي شكل دادن افكار عمومي در جهت منافع خود از هيچ اقدام كثيفي دريغ نمي نمايند. اينكه ممكن است اين دانشمند شهيد به يك تفكر سياسي مطرح در جامعه امروز ما تعلق خاطري نشان داده باشد امري طبيعي است . اما آنچه اهميت دارد و بايد در شرايط حساس كنوني به عنوان يك واقعيت مورد توجه قرار گيرد اينست كه تمايل به يك فكر سياسي و حتي تعلق خاطر داشتن به آن در جامعه ما بهيچوجه عامل ترور اشخاص نيست . در شرايط حاد 7 ماه گذشته نيز عليرغم مشاجرات تند سياسي هيچيك از اطراف مشاجرات و منازعات مرتكب ترور نشدند و اين شيوه كثيف را براي پيشبرد هدف خود برنگزيدند. بديهي است حساب خشونت هائي كه در جريان بعضي راه پيمائي ها و تجمعات صورت گرفته از صاحبان تفكرات سياسي موافق و مخالف جداست كما اينكه حساب اغتشاشگران را نيز همواره عقلاي قوم از حساب معترضان جدا دانسته اند و مي دانند. همانگونه كه صاحبان تفكرات مختلف به نظام جمهوري اسلامي تعلق دارند شهيد دكتر مسعود علي محمدي نيز متعلق به اين نظام است . بنابر اين همه بايد با توجه به همين واقعيت راه را بر سواستفاده ها ببنديم و اجازه ندهيم تفكرات و تحركات افراطي حتي به اين قبيل موضوعات كشانده شود و زمينه را براي سو استفاده دشمنان مشترك فراهم سازد. درك اين نكته بسيار ساده و آسان است كه همواره بازار آشفته سياست و شرايط اختلاف و درگيري هاي سياسي بهترين موقعيت براي دخالت هاي خائنانه دشمن و وارد ساختن ضربه هاي مورد نظر به اصل و اساس است . اينطور نيست كه دشمن فقط بخواهد يك طرف دعوا حذف شود خواست دشمن اينست كه هيچكدام نباشند تا راه براي ورود خود او باز شود. نكته ظريف در اين ماجرا اينست كه دشمن ضربه را وارد مي كند و سپس با تبليغات گمراه كننده اي كه به راه مي اندازد تلاش مي كند همان مردمي كه ضربه خورده اند را به جان همديگر بياندازد. اين مصداق بارز آب را گل آلود كردن و ماهي مقصود راگرفتن است . امروز ملت ايران به ادامه راهي كه در زمينه پيشرفت هاي علمي در پيش گرفته است نياز مبرم دارد.اين راه را امام خميني و همه مردم ايران با به پيروزي رساندن انقلاب اسلامي باز كردند و فداكاري هاي شهدا و ايثارگران و خانواده هاي آنها و مديراني كه در دولت هاي متعدد در 31 سال گذشته تلاش كرده اند آنرا تداوم بخشيدند و امروز اين ما هستيم كه بايد با هوشياري و پرهيز از درگيري ها و اتلاف وقت اين راه پر ثمر را ادامه بدهيم و ايران اسلامي را به بالاترين قله هاي علم برسانيم . بسيار طبيعي است دشمنان ايران كه منافع استعماري خود را با پيروزي انقلاب اسلامي در اين كشور از دست داده اند و از رهگذر انتشار تفكر آزاديخواهي ناشي از اين انقلاب اكنون در نقاط مختلف منطقه خاورميانه و جهان با خيزش هاي ضد استعماري و ضداستكباري مواجه هستند با پيشرفت علمي اين كشور و اين ملت مخالف باشند. زيرا به همان اندازه كه استقلال ايران به ضرر قدرت هاي استعماري است پيشرفت علمي ملت ايران نيز به ضرر آنهاست . امروز جمهوري اسلامي ايران در بسياري از رشته هاي علوم از جمله پزشكي صنايع دفاعي و فناوري هسته اي در رديف معدود كشورهاي رتبه بالاي جهان قرار دارد. اين پيشرفت اگر ادامه يابد و ملت ايران را به خودكفائي علمي در زمينه هاي مختلف برساند از هر جهت به زيان قدرت هاي استعماري است . به همين دليل ترديدي نيست كه آمريكا و انگليس و صهيونيسم جهاني از هر راهي كه بتوانند درصدد جلوگيري از پيشرفت علمي ملت ايران بر مي آيند و اهداف شوم خود را حتي از طريق توسل به تروريسم دنبال مي نمايند. دشمنان ملت ايران با ترور دانشمندان حداقل دو هدف را دنبال مي كنند اول آنكه راه پيشرفت هاي علمي را مسدود نمايند و دوم آنكه با تبليغات گمراه كننده ما را حتي بر سر اينكه عامل ترور كيست به جان همديگر بياندازند و به دعواهاي سياسي مشغول نگهدارند. ما بايد شهادت دكتر مسعود علي محمدي را وسيله اي براي وحدت و نزديك شدن قلب ها قرار دهيم و از خوني كه به شريان علمي كشور تزريق شده براي خنثي كردن توطئه هاي دشمنان و بدخواهان و تقويت شريان وحدت حداكثر بهره برداري را بعمل آوريم و آنها را ناكام سازيم .   * مردمسالاري روزنامه مردمسالاري در يادداشت روز خود با عنوان "كدام اولويت دارد؟ "به قلم ميرزا بابا مطهري نژاد آورده است: قانون بودجه سال 1389 كشور و برنامه پنجم توسعه اقتصادي، اجتماعي، سياسي و فرهنگي كشور در حالي توسط دولت دهم به مجلس شوراي اسلا مي تقديم شده است كه در 26آبان طرح تحقيق و تفحص از برنامه چهارم توسعه در مجلس تصويب و كميته مربوطه تشكيل شد و روز چهارشنبه هفته گذشته اعضاي اين كميته با رياست مجلس ديدار كردند و اولين جلسه خود را تشكيل داد.رياست اين كميته در اظهار نظري اعلا م كرده است كه حداقل دولت 50 درصد برنامه را اجرا نكرده است. طبق قانون دولت بايد هر سال گزارش عملكرد برنامه را به مجلس شوراي اسلا مي ارائه مي كرده ولي گزارش ارائه نكرده و فقط يك برنامه مختصر وطرح مسائل كلي را به مجلس داده است. برنامه چهارم توسعه از سال 1384 همزمان با شروع به كار دولت نهم به عنوان اولين برنامه سند چشم انداز آغاز شده و اكنون در آخرين سال خود قرار دارد و تنها دو ماه از زمان قانوني آن باقي است. برنامه چهارم بر اساس سند نهايي چشم انداز 20 ساله جمهوري اسلا مي ايران كه توسط رهبر معظم انقلا ب اسلا مي قبل از تصويب برنامه چهارم به سران 3 قوه ابلا غ شده است، تدوين شده و بر آن بوده است كه كشور را به اهداف اين سند نزديك كند تا با اجراي برنامه بعدي ادامه مسير با تحقق كامل ميسر شود. سند چشم انداز ويژگي هاي جامعه ايراني را در افق 20 ساله چنين ترسيم مي كند: توسعه يافته، متناسب با مقتضيات فرهنگي، جغرافيايي و تاريخي خود و متكي بر اصول اخلاقي و ارزش هاي اسلامي، ملي و انقلابي، با تاكيد بر مردم سالاري ديني، عدالت اجتماعي، آزادي هاي مشروع، حفظ كرامت و حقوق انسان ها، و بهره مند از امنيت اجتماعي و قضايي، برخوردار از دانش پيشرفته، توانا در توليد علم و فناوري، متكي بر سهم برتر منابع انساني و سرمايه اجتماعي در توليد ملي و... و رسيدن به اشتغال كامل و... و در پايان تاكيد مي كند: در تهيه و تدوين و تصويب برنامه هاي توسعه و بودجه هاي ساليانه، اين نكته مورد توجه قرار گيرد كه: شاخصه هاي كمي كلان آنها از قبيل: نرخ سرمايه گذاري، درآمد سرانه، توليد ناخالص ملي، نرخ اشتغال و تورم، كاهش فاصله درآمد ميان دهك هاي بالا و پايين جامعه، رشد فرهنگ و آموزش و پژوهش و توانايي هاي دفاعي و امنيتي، بايد متناسب با سياست هاي توسعه و اهداف و الزامات چشم انداز، تنظيم و تعيين گردد و اين سياست ها و هدف ها به صورت كامل رعايت شود. برنامه چهارم توسعه با عنايت به اين سند چشم انداز در مجلس وقت تصويب شد و به تاييد شوراي نگهبان رسيده است.اين بدين معناست كه برنامه چهارم جهت گيري هاي فوق الذكر را دارا بوده است و بايد به طور جدي توسط قواي سه گانه از جمله قوه مجريه يا دولت اجرا مي شده است. حال براساس اظهارات اوليه حداقل 50 درصد آن اجرا نشده است و احتمالا برنامه هاي ديگري به تشخيص دولت اجرا و اعتبارات مربوطه در آنها هزينه شده است. ظريفي مي گفت اگر يك فرد مسلمان نمازهاي واجب را به جاي نياورد، ولي در انجام نوافل و مستحبات اهتمام داشته باشد، مي توان او را فردي متعبد و اصولي دانست؟ پاسخ روشن است، خير، او ابتدا بايد نمازهاي واجب خود را به جاي آورد، اگر در توانش بود و همت كرد، علا وه بر آن نوافل و مستحبات را انجام داد، زهي سعادت. اجراي برنامه چهارم كه مسير قانوني خود را طي كرده است و توسط شوراي نگهبان خلا ف شرع و قانون اساسي و سند چشم انداز تشخيص داده نشده است تكليف واجب است و اموري خارج از اين برنامه حكم نوافل و مستحبات را دارد و نمي تواند جايگزين تكليف واجب شود، بنابراين در سه پيشامد متصور فوق: اولا : مجلس ابتدا بايد بحث تحقيق و تفحص از برنامه چهارم را با دقت و سرعت به سامان برساند و بر اساس نتيجه آن در مورد برنامه پنجم يا تمديد برنامه چهارم تصميم بگيرد. ثانيا: اگر قرار بر تمديد برنامه چهارم است، با عنايت به مواردي كه اجرا نشده است، بودجه سال 89 را تنظيم و تصويب كند. ثالثا: اگر اجراي برنامه چهارم را در حد قابل قبول تاييد كرد، ابتدا برنامه پنجم توسعه را با عنايت به ابلا غ سياست هاي كلي برنامه پنجم كه در دي ماه سال 87 از سوي رهبر معظم انقلا ب اسلا مي تعيين و ابلا غ شده است و سند چشم انداز، تصويب كرده و بر اساس اين برنامه بودجه سالا نه را مورد بحث و بررسي قرار دهد. رابعا: مجلس از دولت علت عدم ارائه گزارش سالا نه چگونگي اجراي برنامه چهارم را بخواهد و به منظور ايفاي وظيفه نظارتي مجلس، دولت را به ارائه گزارش سالا نه در مورد پيشرفت برنامه ملزم كند. در پايان لا زم است مجلس به اين نكته عنايت داشته باشد كه برنامه تعريف دارد، بايد حاوي موضوع، هدف، زمانبندي، منابع و... باشد و با سياست متفاوت است، سياست ها در سند چشم انداز و در ابلا غيه رهبري در مورد برنامه پنجم مشخص شده است و برنامه پنجم بايد چگونگي تحقق اين سياست ها را در قالب برنامه ارائه دهد و مجلس بر برنامه ها با توجه به منابع و مصارف و اهداف متمركز باشد. در اين سه راهي دشوار با عشق و عقل بايد سرنوشت كشور را رقم زد، عشق به پيشرفت، توسعه و آباداني و تكامل و با عقل محاسبه گر و محاسبه جو. زنده ياد مجتبي كاشاني مي گويد: عشق را مي گفت شوري در دل است عقل را مي گفت نوري در دل است عشق در كار لطيف ياوري است عقل در كار شريف داوري است.   * جوان روزنامه جوان در يادداشت امروز خود با عنوان "فروپاشي شبكه‌هاي عنكبوتي " به قلم عباس حاجي نجاري آورده است: مقابله با جنگ نرم مستلزم شناخت توانمندي‌ها و تمهيد ابزار و امكانات لازم براي خنثي‌سازي راهبردهاي دشمنان است. اين توانمندي‌ها كه اصطلاحاً قدرت نرم ناميده مي‌شود اين امكان را فراهم مي‌آورد تا اركان جامعه آماج با استفاده از همان ساز و كارهاي جنگ نرم قادر باشند تا راهبردهاي دشمنان را خنثي كنند و آنها را در موقعيت انفعالي قرار دهند. در دوران آشوب‌هاي پس از انتخابات بازيگردانان بيروني تمامي ظرفيت‌هاي علمي، فناوري ديپلماسي و... خود را براي دامن زدن به تنش‌ها و بزرگنمايي حوادث پس از انتخابات و حمايت و تقويت بازيگران و بازي‌خوردگان داخلي به كار گرفتند تا به زعم خود نظام اسلامي را از درون متزلزل و زمينه فروپاشي آن را فراهم كنند كه يكي از مهم‌ترين آن جنگ رسانه‌اي عليه ايران با بهره‌گيري از شبكه‌هاي مختلف ماهواره‌اي و اينترنتي بود. اهميت اين شبكه‌ها به‌گونه‌اي بود كه وقتي در روزهاي اوليه آشوب‌ها شبكه ماهواره‌اي ‌بي‌بي‌سي فارسي دچار اختلال مي‌شود،‌ آمريكايي‌ها يكي از كانال‌هاي ماهواره جاسوسي خود را به پخش بي‌بي‌سي فارسي اختصاص مي‌دهند يا اينكه شبكه تويتر را كه قرار بود براي تعميرات سالانه چند روزي تعطيل كنند با كمك مالي وزارت خارجه آمريكا فعال نگه داشته و مورد حمايت مستقيم سران آمريكا قرار مي‌گيرد به‌گونه‌اي كه به دليل نقش‌آفريني مؤثر آن در ادامه آشوب‌ها، اين شبكه نامزد دريافت جايزه مي‌شود و آشوب‌هاي پس از انتخابات ايران به «انقلاب تويتري» موسوم مي‌شود. مقابله با جنگ رسانه‌اي دشمن اگرچه به دليل تفاوت معنادار توانمندي‌ها و قابليت‌هاي ما در مقابل تماميت توانمندي‌هاي غربي‌ها و مزدوران منطقه‌اي آنها دشوار بود، اما نگاهي به صحنه كنوني تقابل رسانه‌اي، نشان‌ مي‌دهد كه اين عرصه نيز همچون ديگر عرصه‌ها با بهره‌گيري از ظرفيت‌ها و توانمندي‌ها قابل مهار است. در همين زمينه اخبار واصله حاكي است كه برخي از پايگاه‌هاي اينترنتي ضد انقلاب نظير «بالاترين» كه تا پيش از اين به يكي از بازار‌مكاره‌هاي سازمان‌هاي جاسوسي غرب براي شايعه‌پراكني و فريب و تحريك و آشوبگري تبديل شده بود، اكنون به يكي از تورهاي اطلاعاتي ايران براي بازداشت فتنه‌گران و تحريك‌كنندگان آشوب تبديل شده است، به‌گونه‌اي كه حتي مسؤولان خود اين سايت به كاربران هشدار داده‌اند كه اين شبكه ديگر محيط امني براي سرويس‌دهي به آشوبگران نيست. وضعيت كاربران شبكه تويتر نيز از اين شبكه بهتر نيست. اخيراً برخي از رسانه‌هاي غربي اعلام كرده‌اند كه دستگاه‌هاي امنيتي ايران با نفوذ در اين شبكه توانسته‌اند با رديابي پيام‌ها، بسياري از بازيگران داخلي و عوامل آشوب‌ها را دستگير و شبكه‌ را مختل كنند. در مورد شبكه‌هاي ماهواره‌اي نيز ماهواره‌هاي «هات برد» و «نايل‌ ست» ناچار شده‌اند پخش برنامه‌هاي بي‌بي‌سي فارسي را متوقف كنند زيرا اختلالات الكترونيك منجر به وارد آمدن آسيب جدي به اين ماهواره‌ها شده و صاحبان آن براي مصون ماندن ديگر شبكه‌ها و سخت‌افزارهاي خود پخش بي‌بي‌سي فارسي را متوقف كرده‌اند، به‌گونه‌اي كه انگليسي‌ها براي ادامه پخش برنامه‌ها به ديگر ماهواره‌ها متوسل شده‌اند. اما نكته‌اي كه آمريكايي‌ها را نگران كرده، احتمال مختل شدن سيستم‌هاي راداري و ناوبري نظامي آنها در منطقه خاورميانه است.پدافند مؤثر در جنگ نرم، همچون جنگ سخت، اگرچه مستلزم تمهي�





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 353]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن