واضح آرشیو وب فارسی:بازتاب آنلاین: سفير ايران: آمريكا خوابهايي براي آينده سياسي مالزي ديده است
تابستان سال جاري، تابستاني داغ و پرحادثه براي مالزي بود و به سبب برخي اتفاقات سياسي، نام اين كشور بارها در صفحات سياسي رسانههاي بينالمللي ديده شد. در اين مدت، بارها اخباري مبني بر درگيريها و ناآراميهاي سياسي در مالزي به گوش رسيد كه با توجه به شهرت داشتن اين كشور به عنوان كشوري باثبات و به دور از جنجالهاي سياسي، شنيدن اين اخبار كمي غيرمنتظره مينمود كه فصل مشترك تمامي اين اخبار، نام " انور ابراهيم"، رهبر اپوزيسيون مالزي بوده است.
گفتگو از سيد مجتبي موسوي
تابستان سال جاري، تابستاني داغ و پرحادثه براي مالزي بود و به سبب برخي اتفاقات سياسي، نام اين كشور بارها در صفحات سياسي رسانههاي بينالمللي ديده شد. در اين مدت، بارها اخباري مبني بر درگيريها و ناآراميهاي سياسي در مالزي به گوش رسيد كه با توجه به شهرت داشتن اين كشور به عنوان كشوري باثبات و به دور از جنجالهاي سياسي، شنيدن اين اخبار كمي غيرمنتظره مينمود كه فصل مشترك تمامي اين اخبار، نام " انور ابراهيم"، رهبر اپوزيسيون مالزي بوده است.
به همين منظور، تصميم گرفتيم تا با هدف شفافسازي هرچه بيشتر تحولات سياسي كشور اسلامي مالزي، با آقاي «مهدي خندقآبادي»، سفير كشورمان در كوالالامپور گفتگويي انجام دهيم كه در همين جا، از اداره كل اطلاعات و مطبوعات وزارت امور خارجه به خاطر همكاري بي دريغ اين اداره براي انجام گفتگو قدرداني مي كنيم.
آقاي خندقآبادي ليسانس علوم ارتباطات و كنترل خود را از انگلستان دريافت كرده و مسلط به زبان انگليسي است. در سابقه وي، سردبيري روزنامه انگليسي زبان "تهران تايمز"، مشاور وزير امور خارجه، سفير ايران در استراليا و مدير كلي اروپاي غربي وزارت خارجه، وجود دارد.
- آقاي خندقآبادي؛ به پيشينه و شخصيت سياسي "انور ابراهيم" كه زماني معاون نخستوزير مالزي نيز بوده اشاره بفرماييد و به نظر شما دلايل مخالفت وي با دولت حاكم بر مالزي چيست؟
انور ابراهيم طي سالهاي 1993 تا 1998 معاون "ماهاتير محمد" نخست وزير وقت مالزي بود كه به دليل اختلاف در نحوه مديريت بحران آسيايي، با وي درگير شد و به زندان افتاد. راه حل انور ابراهيم براي گذار از بحران مالي اواخر دهه 90 در شرق آسيا، اخذ وام از بانك جهاني بود اما ماهاتير معتقد بود گرفتن وام كشور را بدهكار كرده و مشكلات را دو برابر ميكند لذا بايد اتكاي به خويش كرد و زير بار قرضهاي بينالمللي نرفت.
اين دو شخصيت سياسي، بر سر همين موضوع با يكديگر اختلاف پيدا كردند و موضوع اتهام رسوايي اخلاقي "ابراهيم" نيز مزيد بر علت شد تا وي سالها زنداني باشد.
انور در سال 1999 به جرم فساد مالي و ارتشا به 6 سال و در سال 2000 به جرم همجنس بازي به 9 سال زندان محكوم شد. گرچه، وي تاكنون فساد اخلاقي خود را انكار كرده و خود را بيگناه ميداند.
تا زماني كه ماهاتير محمد بر سر قدرت بود، به دليل شخصيت كاريزماتيك و محبوبي كه در ميان مردم كشورش داشت امكان مخالفت را از هر شخصي سلب ميكرد. در سال 2004 "انور" به صورت مشروط به كمك عبدالله بداوي كه به تازگي با رأي بالاي 96 درصد نخست وزير شده بود، از زندان آزاد شد.
به هر حال، از زمان آزادي انور يعني از سال 2004 تا ماه مه 2008، طبق قانون اساسي وي از هرگونه فعاليت سياسي محروم بود كه پس از گذراندن مدت محروميت، وارد عرصه سياسي شد و توانست با كنارهگيري همسرش از نمايندگي مجلس، به صورت ميان دورهاي از همان حوزه انتخابي وارد مجلس شود.
در مورد مخالفت با دولت حاكم كه سوال كرديد، انور خود را در حد نخست وزير ميداند و معتقد است كه بايد نخستوزير باشد. طبق يك سنت در مالزي، معاونين نخست وزير پس از كنارهگيري نخست وزير، جانشين وي ميشوند. انور خود را محقتر از عبدالله بداوي ميداند. از سوي ديگر زنداني شدن خود را يك سناريو ميداند كه وي را از حقوق حقهاش دور كرده است.
اين كه "ابراهيم" مورد حمايت غرب است يا خير؛ بسيار روشن است كه وي از سوي امريكا حمايت ميشود. موضعگيري كاندوليزا رايس پس از پناه بردن اخير وي به اقامتگاه سفير تركيه و ابراز نگراني از سرنوشت اين اپوزيسيون مالزي و يا موضعگيري مشابه سخنگوي كاخ سفيد نسبت به حفظ سلامت وي پس از خروج از اقامتگاه سفير تركيه، نشاندهنده اين مطلب است كه وي از سوي غرب حمايت ميشود.
البته در اين زمينه نشانههاي ديگري نيز هست؛ "پل ولفوويتز"، رئيس اسبق بانك جهاني از دوستان صميمي "انور ابراهيم" است. "انور" در لبنان يك مركز حمايت از حقوق بشر دارد كه منابع مالي آن از امريكا تأمين ميشود.
امريكا در زمان ماهاتير محمد تلاش نمود در مالزي بتواند پايگاه نظامي داشته باشد اما موفق نشد. با روي كار آمدن عبدالله بداوي غرب خرسند بود كه با كنارهگيري ماهاتير، سياست خارجي مالزي تغيير نموده و ميتواند به اين خواسته خود برسد اما بداوي اصول اوليه سياست خارجي خود را ادامه سياست خارجي ماهاتير قرار داد. با توجه به اين مسايل، به نظر ميرسد در حال حاضر انور بهترين مهره براي تحقق آرزوهاي امريكا باشد و به همين خاطر، او از سوي غرب به شدت حمايت ميشود.
- با توجه به اتهامات وارده به "انور ابراهيم" مبني بر فساد اخلاقي وي، اولاً چرا وي به اقامتگاه سفير تركيه پناهنده شد و چرا مجبور به ترك اقامتگاه سفير شد؟ ثانياً انور در افكار عمومي كشور مالزي از چه جايگاهي برخوردار است و ميزان محبوبيتش تا چه حدي است؟ به عبارت ديگر، با توجه به اينكه ايشان در انتخابات مياندورهاي پارلماني اخير مالزي رأي اكثريت را به دست آورده است آيا كسب اين رأي به دلايل تبليغات خوب او بود و يا اينكه او داراي جايگاه حقيقي در ميان مردم است؟
اينكه چرا ابراهيم به اقامتگاه سفير تركيه پناهنده شد بايد گفت كه وي مشاور نخستوزير تركيه نيز هست و ارتباطات نزديكي با نخستوزير تركيه دارد. در مورد ترك اقامتگاه سفير تركيه نيز، از يك سو پس از فشار دولت مالزي به سفير تركيه در كوالالامپور و از سوي ديگر تضمين دولت به "انور ابراهيم" مبني بر تامين امنيت جاني وي تا زمان تكميل مراحل تحقيقات در مورد ابراهيم از سوي دادگاه، باعث شد كه وي از اقامتگاه سفير خارج شود.
"انور" يك سخنور قهار است كه باب ميل توده سخنراني مي كند. وي بهدليل آشنايي با قدرت و سابقهاي كه در حاكميت دارد و آشنايي با ساختار تدوين بودجه (به خاطر حضورش به عنوان وزير دارايي در سالهاي قبل)، اقدام به دادن برخي وعدههاي عوامفريب نيز كرده است.
وي از يك سو با سفر به مناطق محروم و سخنراني در مورد حقوق اساسي و دموكراسي، دولت مركزي را متهم به فساد مي كند و از سوي ديگر با وعده كاهش قيمت سوخت و هزينههاي زندگي و افزايش درآمد سرانه مردم از طريق افزايش بهرهمندي آنها از درآمد كشور ناشي از فروش نفت و افزايش قيمتهاي جهاني، بسياري از توده هاي مردم و برخي از نمايندگان مجلس را به سمت خود كشانده است.
بسياري از آرايي كه وي جمع كرده، ريشه در همين وعدههايي دارد كه به مردم محروم و خصوصاً هندوها كه خود را به حاشيه رانده مي دانند، دارد. از سوي ديگر وعده هايي كه "عبدالله بداوي" در سال 2004 داده بود، عملاً تحقق نيافت. وي با وعده مبارزه با فساد و ارتشا، توانست 96 درصد آرا را از آن خود كند. همه اين موارد دست به دست هم داد تا دولت نتواند اكثريت دوسومي كه طي 50 سال استقلال همواره در اختيار داشته را به دست بياورد و اين خود يك شكست تلقي شده و از نظر روحي نيز دولت را با مشكلات متعدد مواجه نموده است.
- آيا دليل وقوع بحرانها و افزايش فشار گروههاي مخالف در چند ماه گذشته و برگزاري تجمع اعتراض آميز 30هزار نفري همزمان با سالروز استقلال مالزي در اعتراض به بازداشت سه فعال اپوزيسيون را بايد در ضعف دولت كنوني اين كشور دانست يا اين كه دلايل ديگري براي تشديد فعاليت گروه هاي مخالف وجود دارد؟
اين بحران از روز پس از اعلام نتايج انتخابات سراسري 8 مارس شروع شد. دولت براي اولين بار پس از 50 سال در دست داشتن قدرت، به يكباره 5 ايالت را به مخالفين واگذار نمود. دوسوم اكثريت مجلس را از دست داد و با اكثريت نسبي دولت تشكيل داد كه اين اكثريت شكننده است.
از آن زمان تاكنون دولت با فشار انور نيز مواجه شد، فشارهاي دوسويه باعث شده است كه دولت دست به اقدامات انفعالي بزند. بازداشت سه فعال نيز يكي از اقدامات انفعالي است كه دولت انجام داد. البته مقامات دولتي مالزي انگشت اتهام را به طور غيرمستقيم به سوي بعضي از كشورهاي قدرتمند در دخالت در امور اين كشور نشانه رفتهاند.
- به عنوان سوال آخر، آينده سياسي كشور مالزي دولت حاكم بر آن و احزاب مخالف را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
دو سناريو قابل پيشبيني است؛ اولين سناريو حفظ قدرت در دست دولت كنوني با نخستوزيري بداوي يا "نجيب تون رزاق" معاون بداوي است كه در اين حالت شرايط كنوني حفظ خواهد شد و دولت بايد ضمن انجام برنامههاي كنوني، نسبت به اعاده اعتبار از دست رفته خود و بازپس گيري ايالتهايي كه در دست مخالفين است تلاش مضاعفي داشته باشد.
سناريوي دوم انتقال قدرت به انور ابراهيم و مخالفين است كه بايد ديد انور ابراهيم كه به قولي بودجه نويسي جديدي را مدنظر دارد چه برنامههايي را براي پياده كردن به منصه ظهور خواهد رساند.
- از شما به خاطر وقتي كه در اختيار شبكه ايران و مخاطبين اين رسانه گذاشتيد، متشكريم.
شنبه 30 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: بازتاب آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 160]