واضح آرشیو وب فارسی:ایران ویج: تیم کی روش با این هفت دلیل دوست داشتنی تر است
سه شنبه ۱۹ مهر ۹۰ برای فوتبال دوستانی که خاطرات تلخ و شیرینی از تیم ملی دارند، بی تردید به عنوان یک روز خاطره انگیز ثبت خواهد شد. در این شب فراموش نشدنی، سابقه ناخوشایندی که از رویارویی با بحرین در ذهن ها شکل گرفته بود، با ۶ گل تماشایی پاک شد و طبعاً سهم عمده ای از این موفقیت را باید مدیون مربی نامداری دانست که گویا قرار است فوتبال ملی ایران را متحول کند. تیمی که کارلوس کی روش این روزها به زمین می فرستد، تفاوت های محسوسی با تیم های ملی ایران در یک دهه گذشته دارد که در ادامه آن ها را مرور می کنیم.
* گل های متنوع
تیم ملی ایران برای ایجاد موقعیت روی دروازه حریف و رسیدن به گل، روش های متنوعی را امتحان می کند. در همین بازی با بحرین، گل اول حاصل یک اوت دستی بلند بود، دومین گل با استفاده از توپ های برگشتی (ریباند) به ثمر رسید. گل های سوم و پنجم، از ضربات ایستگاهی به دست آمد. گل چهارم با شوت از راه دور و گل ششم با دور زدن مدافع کناری حریف و ارسال به تیر دوم. این وضعیت در بازی با فلسطین هم دیده شد و فارغ از اینکه حریفان ما تا امروز چقدر قوی یا ضعیف بوده اند، همین که تیم ملی برای گل زدن، محدود به یکی دو ترفند همیشگی نیست، خبر خوبی برای فوتبال ایران است.
* اتکا به سیستم، نه مهره
کی روش از روزی که به ایران آمد تا امروز به سیستم ۴ ۳ ۳ خود که در هنگام دفاع به ۴ ۵ ۱ تبدیل می شود وفادار بوده و با وجودی که این سیستم در برابر ماداگاسکار و مالدیو چندان جواب نداد، به آنچه که اعتقاد داشت، اصرار کرد و حالا بعد از چند بازی نشانه های امیدوار کننده ای از عادت کردن ملی پوشان به شیوه مورد علاقه کی روش دیده می شود. در واقع این مربی پرتغالی برخلاف بعضی از مربیان سابق تیم ملی که سیستم تیم شان را بر اساس نفرات کلیدی پایه ریزی می کردند، مهره ها را در خدمت سیستم قرار داده و به همین دلیل است که غیبت مهره ای مثل علی کریمی در بازی با بحرین اصلاً به چشم نیامد.
* عطش گلزنی
رسم دیرینه ای در فوتبال ایران وجود دارد که اکثر تیم ها در طول بازی، بعد از اینکه به حاشیه امنیتی می رسند و یکی دو گل می زنند، «بازی را اداره می کند». اداره کردن بازی هم چیزی نیست رد و بدل کردن پاس های کسل کننده در زمین خودی! جالب اینجاست که در بعضی مواقع، همین «اداره کردن» به حریف فرصت می دهد تا نتیجه را جبران کند. اما در تیم ملی فعلی، بازیکنان وقتی با ۶ گل جلو هستند، در دقیقه ۹۳ به دنبال زدن گل هفتم هستند. این عطش برای زدن گل های بیشتر، اگر نگوییم اتفاقی نایاب، لااقل رخدادی کمیاب در فوتبال ایران است.
* تشخص روی نیمکت
هیچ کس نمی تواند آینده را پیش بینی کند و شاید این تیمی که امروز به آن امید بسته ایم، در مسیر راهیابی به جام جهانی ناکام بماند اما این واقعیت را نمی توان کتمان کرد که نیمکت تیم ملی با حضور کارلوس کی روش، «متشخص» شده است. او مربی شناخته شده ای است که در منچستر یونایتد، رئال مادرید و تیم ملی پرتغال با بزرگترین ستارگان دنیا کار کرده و همین کارنامه او باعث می شود شاگردانش در تیم ملی، به مربی شان اعتقاد قلبی داشته باشند. کی روش شاید شخصیتی کاریزماتیک نباشد اما چهره متفکر و عکس العمل های خاص او در کنار زمین، انرژی مثبتی به بازیکنان می دهد که آثار آن در زمین هویداست.
* تیم ملی محبوب
به دلایل متعدد تیم ملی در زمان افشین قطبی، علی دایی، امیر قلعه نویی و حتی برانکو، «محبوبیت عام» نزد افکار عمومی نداشت. طبعاً تیم ملی همیشه دوست داشتنی است و همه ما در غم و شادی هایی که در زمین فوتبال خلق شده، شریک بوده ایم اما کی روش در همین مدت کوتاه توانسته افکار عمومی را کاملاً با تیم ملی همراه کند و به نوعی تماشاگران را با این تیم آشتی دهد. این روزها حتی گروهی که منتظرند با اولین شکست تیم ملی، شعار «خارجی های بی مصرف» را سر دهند، از ترس بازخوردهای منفی افکار عمومی، سکوت کرده اند چرا که خوب می دانند تیم محبوب را نمی شود سلاخی کرد. کی روش برای اینکه فوتبال دوستان را با خود همراه کرد، راه را برای دو ستاره پرطرفدار این روزهای فوتبال ایران، فرهاد مجیدی و علی کریمی، باز کرد تا فاکتور «محبوبیت» در تیم ملی تشدید شود. او تقریباً در همه مصاحبه هایش، «مردم» را مخاطب قرار می دهد و در پایان همین بازی هم، این پیروزی تاریخی را ناشی از حمایت تماشاگران دانست. کی روش زیاد در ایران زندگی نکرده و از فرهنگ دیگری آمده، اما در همین ۶ ماه خوب فهمیده که بدون حمایت افکار عمومی شانسی برای موفقیت ندارد.
* لیست سفید
چند مربی شاغل در فوتبال ایران را سراغ دارید که «لیست سیاه» نداشته باشد؟! شاید یکی از بزرگترین ویژگی های کی روش این است که قبلاً در این فوتبال نبوده که کسی تکل خطرناک روی او زده باشد، به او سلام نکرده باشد و یا لپ تاپش را شکسته باشد! در نگاه کی روش، هیچ تفاوتی میان بازیکنان نیست و این «بهترین ها» هستند که در ترکیب اصلی قرار می گیرند. شاید خیلی از کارشناسان به او انتقاد داشته باشند که چرا به طور مثال به جای احسان حاج صفی، از مهرداد پولادی استفاده می کند اما در این نمی توان تردید داشت که این انتخاب ها ناشی از «سلیقه» و «تفکرات» اوست نه مشکلات شخصی.
* شکستن انحصار
اکثر مربیان پیشین تیم ملی، وقتی به ترکیب مورد علاقه خود می رسیدند دیگر تمایلی به تغییر این ترکیب نشان نمی دادند اما کی روش، مثل منچستر یونایتد که تقریباً هیچ گاه با یک ترکیب ثابت به میدان نمی رود، این امکان را به بازیکنان داده که حتی با دو سه بازی خوب در لیگ، به ترکیب اصلی تیم ملی راه یابند. از مایلی کهن تا برانکو و از علی دایی تا افشین قطبی، همگی مربیانی بودند که پیش بینی ترکیب ۱۱ نفره آن ها، بسیار ساده بود اما در این تیم، میداوودی و قاضی با درخشش در لیگ بلافاصله جای غلامرضا رضایی و انصاری فرد را می گیرند و حسین ماهینی برای اینکه ملی پوش شود، دیگر لازم نیست یک سال روی نیمکت پیچ و مهره شود. این نوع نگاه کی روش، انگیزه مضاعفی در میان بازیکنان ایجاد می کند که با درخشش در لیگ، در تیم ملی هم صاحب جایگاهی شوند.
۲۳ مهر ۱۳۹۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایران ویج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 207]