واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: اميد هاي «آواز گنجشكها»براي درخشش در اسكار
در فاصله كمتر از دو ماه تا اعلام اسامي نامزدهاي نهايي هشتاد و يكمين دوره اسكار ميتوان براي موفقيت احتمالي «آواز گنجشكها» و قرار گرفتن اين فيلم مجيد مجيدي در ميان پنج نامزد نهايي بخش بهترين فيلم غير انگليسيزبان پنج دليل آورد.
به گزارش مهر، شايد در نگاه اول پنج دليلي كه براي درخشش «آواز گنجشكها» و ستاره آن رضا ناجي در اسكار ذكر ميشود صرفا نوعي اميدواري به حضور موفق نماينده ايران در يك آوردگاه معتبر جهاني باشد. اما همين فيلم و بازيگر آن تا امروز هم بدون اين دلايل در چند رقابت معتبر ديگر موفق ظاهر شدهاند و همين امر، اميد ما را به توفيق آنها در اسكار بيشتر ميكند.
پيشينه مجيدي
خالق «آواز گنجشكها» تا امروز نخستين و آخرين نماينده سينماي ايران در اسكار بوده و نام او براي سينمادوستان ايراني مترادف با حضور «بچههاي آسمان» در ميان پنج نامزد نهايي بهترين فيلم غير انگليسيزبان در هفتاد و يكمين دوره اسكار است. هر چند فيلم در اسكار سال 1999 موفق نبود و قافيه را به رقيب ايتاليايي خود واگذار كرد.
داوري مجيدي در جشنوارههاي مختلف سينمايي، اظهار تمايل تهيهكنندگان هندي براي همكاري با وي در توليد فيلمي با موضوع كشمير، ساختن فيلم تبليغاتي براي بازيهاي المپيك 2008 پكن همراه با چند فيلمساز معتبر و چند حضور برجسته بينالمللي ديگر از مسائلي است كه نام مجيدي را براي رأيدهندههاي آكادمي اسكار آشنا جلوه ميدهد.
موفقيتهاي فيلم
نخستين نمايش داخلي آواز گنجشكها پارسال در جشنواره بيست و ششم فيلم فجر بود و نخستين نمايش جهاني آن به فاصله چند روز در بخش مسابقه پنجاه و هشتمين دوره جشنواره بينالمللي فيلم برلين. گرچه فيلم مجيدي براي رقابت در برلين ناچار شد از بخش مسابقه بينالملل جشنواره فجر خارج شود، اما اين خروج در نهايت به سود آن تمام شد.
رضا ناجي كه به همراه مجيدي و چند ايراني ديگر در مراسم اختتاميه جشنواره برلين 2009 حضور داشتند، شايد اميدي به درخشش در اين رويداد معتبر سينمايي نداشتند. اما وقتي مجري مراسم نام ستاره آواز گنجشكها را به عنوان بهترين بازيگر مرد برلين خواند، نام ناجي هم در تاريخ سينماي ايران در كنار نام مجيدي جاودانه شد.
آواز گنجشكها پس از حضور موفق در جشنوارههاي فجر و برلين، در چند جشنواره ديگر هم درخشيده و جوايزي برده است. اما اين را همه ميدانند كه جايزه بردن از سه جشنواره معتبر كن، ونيز و برلين ميتواند موفقيت احتمالي يك فيلم را در ديگر رويدادهاي مشابه تا حدي بيمه و سيل جوايز را به سوي فيلم و عوامل آن روانه كند.
متن داستان
آواز گنجشكها داستاني جهانشمول دارد و حتي براي مخاطبي كه زبان فيلم را نميداند و گفتگوها را با خواندن زيرنويس دنبال ميكند، جذاب است؛ داستان يك روستايي سادهدل كه ورود او به شهر با اتفاقهايي عجيب و غريب همراه است و در نهايت بازگشتن به اصل خويشتن.
اين داستان سرراست و عامهپسند را بگذاريد در كنار موسيقي متن حسين عليزاده كه خود نامي آشنا در موسيقي دنيا است و حضور نامش روي اين فيلم بر ارزش و اعتبار آن ميافزايد. ضمن اينكه اعضاي آكادمي اسكار نشان دادهاند در انتخابهاي خود بر وجه انساني داستان و موضوع فيلمها توجه ويژه دارند كه خوشبختانه آواز گنجشكها از اين نظر كم ندارد.
رضا ناجي
آواز گنجشكها فيلمي است متكي به بازيگر و اين به هيچ وجه نفي قدرت كارگرداني مجيدي، داستان انساني آن، فيلمبرداري درخشان تورج منصوري، موسيقي زيباي عليزاده و ساير بخشهاي فيلم نيست. اما تصور آواز گنجشكها با بازيگري ديگري در نقش اصلي واقعا ممكن نيست.
همين بازي درخشان است كه جايزه بهترين بازيگر مرد را از جشنواره فيلم برلين براي ناجي به ارمغان آورد؛ آن هم در حضور رقيبي چون دانيل دي لوئيس كه قافيه را در برلين به ناجي باخت و در عوض اسكار همان سال را با «خون بپا ميشود» برد. بردن جايزه بهترين بازيگر از دومين دوره جوايز اسكرين آسيا پاسيفيك هم سندي ديگر براي حقانيت ناجي است.
آكادمي اسكار در انتخابهاي خود نشان داده به فيلمهايي كه متكي به بازيگرند توجه ويژه دارد. همان سالي كه مجيدي با «بچههاي آسمان» نامزد اسكار شد، جايزه در نهايت به «زندگي زيباست» روبرتو بنيني ايتاليايي رسيد كه تقريباً در تمام صحنههاي فيلم خود حضور داشت و اسكار بهترين بازيگر مرد را هم برد. پس عجيب نخواهد بود اگر بشنويم ناجي نامزد اسكار شده است.
حمايت رسانههاي معتبر
همين چند روز پيش بود كه دو رسانه معتبر سينماي جهاني يعني ورايتي و اسكرين در تحليلهاي خود از نامزدهاي احتمالي اسكار بهترين فيلم غير انگليسي زبان آواز گنجشكها را يكي از بختهاي حضور در ميان 9 نامزد اوليه دانستند و از آن تعريف و تمجيد كردند.
حضور در ميان 9 نامزد اوليه اسكار هم براي آواز گنجشكها، مجيدي و ناجي يك موفقيت است، اما ما سينمادوستان ايراني اميدواريم تازهترين ساخته فيلمساز بينالملليمان از موفقيتهاي قبلي خود فراتر برود و شايد مجسمه اسكار را امسال براي سينماي ايران به ارمغان بياورد. تا روز سوم بهمنماه منتظر ميمانيم.
آواز گنجشكها و امنيت اجتماعي
سردار اسماعيل احمديمقدم در مطلبي تحت عنوان «آواز گنجشكها و امنيت اجتماعي» تازهترين فيلم مجيد مجيدي را از نگاه خود ارزيابي و تحليل كرده است. به گزارش مهر، متن كامل يادداشت كوتاه فرمانده نيروي انتظامي بر فيلم مجيدي به اين شرح است: شب جمعه موفق شدم در يكي از سينماهاي تهران شاهد فيلم «آواز گنجشكها» باشم. ياد حدود سه سال پيش افتادم؛ روزي كه ديداري با آقاي مجيدي داشتم.
در آن روز بحث از فيلم پليسي بود و من ديدگاه خود را مطرح كردم؛ اينكه اغلب فيلمهاي پليسي به دنبال ترسيم اقتدار پليس و كارآمدي هستند، ولي سازگاري كمتري با فرهنگ ديني و ملي ما دارند و اگر هدف اين فيلمها آموزشهاي اجتماعي و پيشيگري از وقوع جرم باشد، بعضا نتيجه معكوس حاصل ميشود، چرا كه بدآموزيهاي فراواني نيز در خلال آن به نمايش درميآيد.
ما بايد فيلمهايي بسازيم كه راههاي نفوذ شيطان و همچنين روشهاي دفاع و مقابله با آن را ياد بدهيم و به عبارت ديگر به زبان هنر و روشهاي جديد و نافذ، امر به معروف و نهيازمنكر كنيم و اگر مطلوب پليس يك جامعه پاك است، بايد آن را در نهاد انسانها مستقر كرد نه اينكه آنان را از قدرت پليس و هزينههاي جرم مرعوب نماييم.
در آواز گنجشكها با زباني ساده و همهفهم و به زيبايي مضامين قرآني و ديني و ملي ما به تصوير درآمده است. اينكه تلاش زياد در جهت مالاندوزي بدون توجه به حلال بودن كسب، موجب افزايش روزي نميشود، همان كلام خداست كه «ان الله يبسط الرزق لمن يشاء و يقدر: آيا نديديد خداوند روزي را براي هر كس بخواهد گسترده يا تنگ ميسازد؟» (آيه 52 سوره زمر).
يا تعبير همان مثل ايراني است كه «بادآورده را باد ميبرد.» آنجا كه گوجهسبز از مال شبههناك در راه ميريزد و به خانه نميرسد يا آنجا كه كريم از فروش يخچال امانتي صرف نظر و به وسوسه شيطان غلبه ميكند و پس از آن شترمرغ و كار از دسترفته به او بازگردانده ميشود كه همان تعبير «من جاء بالحسنة فله عشر امثالها: هر كس كار نيكي بجا آورد، 10 برابر آن پاداش دارد» است (سوره انعام، آيه 160).
مالاندوزي و طمع، عقل و دل و چشم انسان را كور و رابطه او را با خود و جامعه تضعيف و او را منزوي ميكند. «اكثر مصارع العقول تحت بروق المطامع: در بيشتر جاهايي كه عقل به خاك افكنده ميشود، زير برق طمعهاست.» (نهجالبلاغه، خطبه 219). در كل ميتوان گفت دستاوردهاي تمدن جديد ناشي از غرب كه منجر به تشكيل جوامع بيهويت و پرزرق و برق شده و نخستين قرباني آن انسان و معنويت اوست، در اين فيلم به خوبي به نمايش گذاشته شده است. اومانيسم با تاكيد بر اصالت دنياگرايي و ترديد به حيات اخروي موجب گسترش خودپرستي، لذتجويي افراطي، مالاندوزي، حرص و طمع، اسراف، مصرف بيرويه، فردگرايي و انزواي از «نوعدوستي» و «ديگردوستي» شده است. در آنجا انسانها به ظاهر در جوامعي متراكم زندگي ميكنند، ولي دلهايشان فرسنگها از هم دور است؛ با عجله و شتاب به سوي مقصدي نامعلوم يا ناكجاآباد ميدوند و اصلا فرصت انديشيدن به راه و اطراف ندارند. در اين جوامع انسان موجودي است سرگردان، گيج، گمگشته و بيهدف.
اگر هدف امنيت اجتماعي ايجاد جامعهاي دور از ظلم و تجاوز و جرم و گناه باشد، بايد گفت نميتوان حقيقت آن را در وجود «پليس قدرتمند» و «قوانين سختگيرانه» يافت، بلكه بايد اين پليس در درون نهاد انسانها مستقر شود و همانگونه كه در اين فيلم، كريم در كشمكش بين وسوسههاي دنيايي و وجدان انساني يا به عبارت ديگر در جدال بين نفس اماره و لوامه موفق و سربلند بيرون آمد، بايد به مردم آموخت چگونه با شيطان نفس مبارزه كنند و با رجوع به فطرت خدايي خود از مسير صلاح خارج نشوند.
چرا كه تعاليم ديني نه فقط ضامن رستگاري در آخرت بلكه موجب رفاه حقيقي در دنياي ما خواهد بود. آري حقيقت امنيت اجتماعي بازگشت به خويشتن و توجه به پيامدهاي دنيوي و اخروي گناه است كه در اين صورت امنيت و آرامش حقيقي به فرد، خانواده و جامعه بازميگردد.
پنجشنبه 14 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 166]