واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: سید رضی الدین علی بن موسی بن جعفر علیهما السلام
سید رضی الدین علی بن موسی بن جعفر علیهما السلام ( فرزند طاووس محمد بن اسحاق ) چراغ شب زنده داران، شفادهنده دلهای بیماران، صفا دهنده محفل پرهیزکاران، مصباح المجتهدین، ازهدالزاهدین یعنی سید رضی الدین صاحب زهد، ورع و تقوی در عبادت و تهجد چون جدش سجاد طاووس سادات طاووس علی بن موسی بن جعفر رحمة الله علیه شخصیتی که جناب علامه او را به بزرگی ستود و آرزوی کشف و کرامات او می نمود سید بزرگواری که راه ارتباط با خدا را به وسیله دعا به انسانها آموخت و ادعیه که از اجداد عظام خود آموخت زینت بخش کتب ادعیه دیگران فرمود. در پانزدهم محرم سال 589 به شهر حلّه دیده به جهان گشود در بیت علم و سیاست نشو و نما نمود این فرزندان حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام یعنی اخوان اربع علی، احمد، حسن و محمد معروف به رضی الدین، جمال الدین، عزالدین، و شرف الدین از محضر پدر و نجیب الدین ابن نما، سید شمس الدین فخار موسوی، محمد بن زهره و جدّ مادری خود به نام شیخ ورام در شهر حلّه که مرکز علوم اسلامی و مکتب فقه اهل بیت علیهم السلام بود به مقام استادی رسیدند. صاحب ترجمه سید رضی الدین چند سالی از عمر شریف خود را در شهر بغداد که پایتخت علوم اسلامی آن روز بود گذرانید چنان شهرتی یافت که کراراً توسط خلیفه وقت ( مستنصر عباسی ) چند بار پیشنهاد منصب وزارت و صدارت بدو گردید و او قبول نفرمود سپس پیشنهاد سفارت و نقابت و قضاوت مسلمین را از او مصرانه خواستار شد و سید هر بار ذکر دلایلی پیشنهاد خلیفه را رد می نمود و ناگزیر بغداد را به سوی حلّه ترک نمود و با فراغت بیشتر به تألیف و تصنیف و تدریس و همچنین به تزکیه نفس و سیری در مراتب رسیدن به کمال می پیمود. چند سالی را نیز در نجف اشرف و کربلای معلی از روحانیت و همجواری با اجداد در راه استخراج دعا و تألیف کتاب مناجات و راز و نیاز با حضرت قاضی الحاجات توأم با حظّی وافر که تصور آن لذت فقیران را میسور نیست به خوبی برخوردار بود و به کشف و کراماتی که در خور یک بنده صالح است نائل آمد.بیننده محترم: سید در عین حال از مردم زمان خویش نیز غافل نبود. به هنگام مذاکره بغداد به وسیله سپاه مغول جهت عدم خونریزی مردم بیگناه پیشنهاد مذاکره با مغولان را با اجازه امرای عباسی داد که خلیفه عباسی و امیر او قبول نکردند تا پس از مدتی سرانجام مغولان بغداد را ( در زمان مستعصم ) فتح نمودند و به خلافت چندین ساله این خاندان کثیف پایان دادند. سید با محمد بن محمد ایرانی ( آوی ) مصاحبت داشت و با مرحوم خواجه معاصر بود بدیهی است پس از مرگ خلیفه عباسی و ختم این دودمان زمامداری و مسئولیت عراق بنا به اصرار مرحوم خواجه به همین سید رضی الدین واگذار شد و در این سمت منشأ خدماتی برای عموم مسلمانان بود و تا آخر عمر ( سال 664) در پست خویش خدمتگزاری صادق بود و در عین حال معلمی مدرس و دانشمندی مؤلف بود اجازه می خواهد بعضی تألیفات او را زینت بخش این دفتر و گلستان علما نماید: مصباح المتهجّد، مصباح الزّائر، فرحة النّاظر، بهجة الخواطر، روح الاسرار، روح الاسمار، فتح الابواب، ربیع الالباب، رب الارباب، مهج الدعوات، منهج العنایات، جمال الاسبوع، فتح المحجوب، فرج المهموم، محاسبة النفس، کتاب الیقین، کتاب الاقبال، کتاب الاسرار، مهمّات، طرائف، مناقب، ملهوف، اسعاد، مسالک، ملاحم، غیاث، طرف الانباء و سلطان الوری و ...کتب مذکور اغلب در ادعیه تزکیه نفس و وظایف خطیر عابد نسبت به معبود و هر کدام در چند جلد است و بعضی آنها شرح گردیده و اغلب آنها تجدید چاپ شده و یا قسمتی از آنها در کتب ادعیه دیگر علما وارد شده است و امثال مجلسیهاو محدث نوریها و محدث قمیها از آثار وی جهت عموم مسلمانان ذاکر استفاده نموده اند.خواننده عزیز: لفظ سیددر دعا مطلق وی می باشد و لفظ سید در فقه سید مرتضی و لفظ سید در رجال برادر رضی الدین جناب جمال الدین است و اطلاق سید بن طاووس گاه به فرزند جمال الدین جناب غیاث الدین است و رضی الدین را فرزندی عزیز و علیم به نام علی رضی الدین است و مانند سادات طاووس در علم و مراتب کمال و زیبایی کم نظیر است. رحمة الله علیهم اجمعین.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 298]