واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گزارش تكميلي نشست «مرگ تدريجي يك رويا»؛ فريدون جيراني: خودزني نكردم و به وجود ناتوي فرهنگي معتقدم
خبرگزاري فارس: كارگردان سريال تلويزيوني «مرگ تدريجي يك رويا» گفت: من معتقد به خودزني كردن نيستم و به ناتوي فرهنگي معتقدم.
به گزارش خبرنگار راديو و تلويزيون فارس، نشست نقد و بررسي مجموعه تلويزيوني «مرگ تدريجي يك رويا» عصر روز گذشته با حضور فريدون جيراني(كارگردان)، آرمان زرينكوب(تهيه كننده)، ساميه لك(بازيگر نقش مارال) و ستاره اسكندري(بازيگر نقش ساناز)، عزيزالله حاجيمشهدي(منتقد سينما)، فرهمندپور (عضو هيأت علمي دانشگاه تهران)، مريم جلالي (مديرگروه خانواده راديو ايران) به همت امور خواهران نمايندگي رهبري دانشگاه تهران و فرهنگسراي رسانه شهرداري تهران و با اجراي علي درستكار در دانشگاه تهران برگزار شد.
بنا به اين گزارش، «ستاره اسكندري» بازيگر اين مجموعه، با اشاره به علاقهاش به ايفاي نقش «ساناز» گفت: من اين نقش را خيلي دوست داشتم، چون در تجربههاي تصويري كه داشتم معمولا شخصيت مثبت كار ميكردم، نقش ساناز فرصت مغتنمي بود كه اگر توانايي هست در عرصه ديگري به آزمايش گذاشته شود.
وي ادامه داد: «مرگ تدريجي يك رويا» را دوست دارم، به خاطر سرگشتيهايي كه بشر در هر جنس و نوع و قشر دچار آن است و ما متأسفانه با يكسري از آدمهايي روبهرو هستيم كه در اين كائنات سردرگم هستند.
اين بازيگر با اشاره به قضاوتهاي سريع در كارها افزود: دوست دارم به دوستان جوانتر اعلام كنم كه با قضاوتهاي سريع به پيشواز كارها نرويم و عمق آن را ببينيم تا بتوانيم به درون قصه و درون شخصيتها برويم.
در ادامه «فريدون جيراني» كارگردان اين مجموعه با اشاره به جريان روشنفكري در ايران، گفت: جريان روشنفكري در طول تاريخ از دوران قاجار تا پس از سالهاي انقلاب اسلامي سير متفاوتي را طي كرده است و روشنفكران به اين قشر انتقاداتي كردهاند كه كتاب جلال آلاحمد از جمله آنان است.
اين كارگردان با ذكر اين جمله كه؛ من معتقد به خودزني كردن نيستم و به ناتوي فرهنگي معتقدم، گفت: اگر بخواهيم به سينماي ايران قبل از انقلاب نگاه كنيم ميبينيم كه خود آنها هم تصوير خوشايندي از يك روشنفكر نداشتند. و در سينماي قبل از انقلاب هم در برخي فيلمها قشر باسواد، افرادي نامتعادل ترسيم ميشدند.
وي با اشاره به نقش زن در عرصههاي مختلف بعد از انقلاب گفت: سير نوشتن و بازيگري پس از انقلاب با بعد از انقلاب بسيار فرق كرده. بيشتر نويسندگان پس از انقلاب از قشر زن هستند و زنها پرتيراژترين رمانهاي بعد از انقلاب را داشتهاند به طوري كه همه آنها بعد از يك دو يا اثر بسيار مشهور شدند.
جيراني با اشاره به خانواده سنتي در اين مجموعه گفت: خانواده سنتي در اين فيلم يك خانواده ايدهآل است. خانوادهاي است كه اهل مدارا و تسامح است و اصلا خالهزنك نيست. اين خانواده ايراني كمي آرماني است و اگر خواهرهاي «حامد» دخالت ميكنند براي رفع بحران كانون زندگي مارال است.
وي در ادامه با اشاره به تضادهايي كه در درون خانوادهها حكمفرماست، افزود: زندگي برخي افراد به دليل تضادي كه بين خانوادههايشان وجود دارد دچار ازهمپاشيدگي ميشود اما به اين معني نيست كه همه آنها مثل شخصيت «ساناز» هستند. «ساناز» يك شخصيت رواني است اما در يك جامعه مدرن چنين شخصيتي در درون خانوادهها زياد بهچشم ميخورد.
جيراني همچنين گفت: ما درخانوادههاي سنتي و در خانوادههاي مدرن، هم شخصيت سفيد و هم شخصيت سياه داشتهايم و به اعتقاد من، بعد از گذشت 19 يا 20 سال اين امر اصلا غيرطبيعي نيست.
«فرهمندپور» استاد و عضو هيأت علمي دانشگاه تهران با اشاره به نكات ملموس اين مجموعه گفت: ما به شدت احساس ميكنيم در داستانها يك پيام جدي وجود دارد و آن اين كه مراقب آسيبهايي كه بر سرخانوادههاي ما ميآيد، باشيم. اگر از سنت و مدرنيته فاكتور بگيريم يك خانواده ميتواند در معرض آسيبي قرار گيرد كه ناشي از نوع عملكرد آن خانواده باشد.
اين استاد دانشگاه ادامه داد: ما بايد باور كنيم دين براي محدود كردن ما نيامده و توصيههاي اخلاقي و رفتاري دين آمده تا زندگي اخلاقي را براي ما به وجود بياورد.
وي با اشاره به واژه جنگ تحميلي در بعد از انقلاب افزود: همه ما با واژه جنگ تحميلي آشنا هستيم و ميدانيم كه اين جنگ تحميلي چقدر از نيروها و هزينههاي ما را از ما گرفت. جامعه ما فقط دوره جنگ تحميلي را پشت سر نگذاشت. ما متأسفانه در جامعه با سوالات تحميلي و مسائل تحميلي زيادي مواجه بودهايم.
وي ادامه داد: يكي از حساسيتهايي كه اين مجموعه ميتوانست به مخاطب و مديريت فرهنگي انتقال دهد اين بود كه بايد مراقب مسائل و مشكلات تحميلي باشيم.
در ادامه اين نشست، «عزيزالله حاجيمشهدي» منتقد سينما با اشاره به تاريخچهاي از كارهاي فريدون جيراني و تمجيد از اين كارگردان، افزود: جيراني مثل يك شكارچي بكر و دستنخورده است كه در نگاهش نگاه غيركليشهاي وجود دارد و من معتقدم كه خود شخص بايد در جايگاه عدالت محورانه نشسته باشد تا بتواند در مورد اين مجموعه تصميم بگيرد.
اين منتقد سينما در ادامه افزود: «مرگ تدريجي يك رويا» برآيند نگاه منتقدانه اجتماعي جامعه روشنفكرانه است و ما در جامعهاي زندگي ميكنيم كه از نوع «مارال عظيمي» و روشنفكراني كه يك شبه ره صدساله پيمودهاند، بسيار ديدهايم و جيراني نگاه خودش را در اين فيلم مطرح كرده و يك نگاه كاملا دقيق و درستي به جريان روشنفكري دارد چرا كه جريان روشنفكري در كشور ما جامعه را مدينه فاضله ميپندارد درحاليكه اتوپيا مصداق ظاهري ندارد پس نق زدن فريدون جيراني به روشنفكران حاصل يك نگاه واقعبينانه است كه شايد حرفدل خيليها باشد.
«حاجيمشهدي» در پايان سخنانش، گفت: فيلم و ضرباهنگ فيلم در پايان، بهسرعت كندي پيش ميرفت و با توجه به شخصيتهاي سياه و سفيد موجود در فيلم و شخصيت «آرين» كه يك تيپ منفي داشت، بايد قبول كنيم كه تمامي اينگونه شخصيتها كليشهاي هستند.
«مريم جلالي» مدير گروه خانواده راديو ايران، در ابتداي سخنانش به تغيير نام سريال ذكر كرد و گفت: از اين كه نام سريال تغيير كرد، بسيار خوشحالم و تبريك ميگويم، چون باب هنرمندانهتري به خود گرفته است.
وي در ادامه با اشاره به اين كه ما يك جامعهاي هستيم كه يكسري از مؤلفه هاي مدرن جامعه را پذيرفتهايم، به افراط و تفريط رفتاري زن ايراني و خانواده ايراني پرداخت و گفت: متأسفانه زن ايراني ما در اين مجموعه گاه فكر ميكند كه به او اجحاف شده و آن وقت در پي هر تصوير و رويايي سعي ميكند اين اجحاف را رفع كند.
مديرگروه خانواده راديو ايران با اشاره به عملكرد خانواده ايراني در جامعه روشنفكري افزود: وقتي خانواده ايراني ما تعريف درستي از خودش پيدا كند، به كيفيت زندگي بهتر ميانديشد، همچنان كه زن عشاير و مادربزرگهاي ما به اين نتيجه رسيدهاند. آنها كساني بودند كه به اعتماد بهنفس واقعي رسيدهاند و در خانواده كاركرد اصلي خودشان را داشتند.
«ساميه لك» بازيگر مجموعه تلويزيوني «مرگ تدريجي يك رويا» در پاسخ به اين كه چرا در اين مجموعه بازي تلخي ارائه داده، گفت: من در تمام مدت سعي كردم كه كاري را بكنم كه آقاي جيراني از من ميخواستند. جيراني كاري كرد كه انگار من در قالب يك نقش سينمايي هستم و اگر اين طور به نظر ميرسيد كه سكانس بازي من با برداشت خوبي همراه نبود، قاعدتا آقاي جيراني ادامه آن را قطع ميكرد.
وي ادامه داد: من سعي نكردم تلخ بازي كنم همانطور كه سعي نكردم با شور و هيجان بازي كنم.
بازيگر نقش «مارال عظيمي» در ادامه افزود: مارال يك دختر معتاد به كار است و اين اعتياد ميتواند در چارچوب درست قرار بگيرد. او كار ديگري جز كار و كار نداشته و حالا در زندگي زناشويي كار يا فرزند، كار يا شوهر، كار يا كدبانو بودن و در اينجاست كه دچار سردرگمي ميشود. من معتقدم كه مارال در تصميم گيري تزلزل دارد ولي در نهايت چنين شخصيتي در جامعه ما ميتواند وجود داشته باشد.
بنا بر اين گزارش، در پايان مراسم لوح تقدير و جوايزي به رسم يادبود از طرف فرهنگسراي رسانه به عوامل اين مجموعه اهدا شد.
انتهاي پيام/ا
چهارشنبه 13 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 135]