تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 14 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):غيرت از ايمان است و بى بند و بارى از نفاق.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820648065




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مسموميت با 20


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: مسموميت با 20 جام جم آنلاين: اولين بار نمره 20 كجا و كي اختراع شد؟ اطلاع چنداني در اين زمينه نداريم؛ اما ظاهرا اين نمره با شتاب فزاينده در همه مراكز آموزشي پذيرفته شده است. امروزه 20 يك نوع مفهوم امپراتوري نيز دارد. كسي كه 20 مي‌گيرد، انگار بالاي ابرها راه مي‌رود؛ چراكه روياهايش را از نزديك لمس كرده است. گاهي مفاهيم آنقدر وارونه مي‌شود كه بايد كمي درنگ كني و از خودت بپرسي ماهيت واقعي اين مفهوم چيست؛ چرا ما آموزش مي‌بينيم؟ جفاي بزرگي است اگر تمام آرمان‌ها و اهدافمان از آموزش را صرفا در پيكره كوچك نمره 20 آن هم به هر قيمتي خلاصه كنيم. گاهي بسادگي از ياد مي بريم كه حضور فرزندان ما در فضاهاي آموزشي براي تعالي دروني وذهني آنهاست، نه اين كه ذهن فرزندانمان را به ابزاري براي رقابت‌هاي پنهان و آشكار با والدين ديگر دانش‌آموزان بر سر نمره‌هاي بالاتر تبديل كنيم. چرا بعضي والدين نمره 20 را مثل فرزندشان دوست دارند و گاهي حتي دوست داشتن فرزند مشروط به آوردن 20 به خانه مي‌شود؟ امروزه والدين با دلسوزي و حساسيت، خواهان پيشرفت تحصيلي فرزندانشان هستند؛ به طوري كه بسياري از آنها بويژه مادران پابه‌پاي دانش‌آموزان در مقاطع تحصيلي پيش مي‌روند و كلاس‌هاي دوران دبستان، راهنمايي و حتي متوسطه را پشت‌سر مي‌گذارند؛ اما وقتي اين دلسوزي و مراقبت شكل افراطي به خود مي‌گيرد، آسيب‌هايي را متوجه فرزندان و والدين مي‌كند. بخصوص آنجا كه والدين فرزندانشان را به روش‌هاي نرم يا نامرئي براي كسب نمرات بالا زير فشار قرار مي‌دهند. دكتر علي‌اكبر ارجمند‌نيا، روان‌شناس و عضو هيات علمي دانشگاه علامه طباطبايي با بيان اين كه دلايل متعدد شخصيتي، فرهنگي و اجتماعي براي اين امر وجود دارد، مي‌گويد: يكي از مهم‌ترين ريشه‌هاي توجه افراطي والدين به وضعيت تحصيلي فرزندان و به تبع آن راضي نشدن به نمرات كمتر از 20 را بايد در بنيان‌هاي روان‌شناختي جستجو كرد. تجربه‌هاي والدين در گذشته و ناكامي‌هايي كه با آن روبه‌رو بوده‌اند، بسيار اثرگذار است. بعضي والدين مي‌خواهند فرزندانشان به هر قيمت به جايگاهي دست يابند كه خود در رسيدن به آن ناكام مانده‌اند. آنها آرزوهاي برآورده نشده‌شان را اين بار در سيماي فرزندانشان زنده مي‌كنند و حاضرند به هر مشقتي تن بدهند تا فرزندشان به روياهايشان صورت عيني و عملي ببخشد. در اين شكل از رفتار نوعي نگاه ابزاري به فرزندان وجود دارد. به عبارت ديگر، حامل كمال‌گرايي در والدين ناخواسته آسيب‌هاي جدي را به كودك وارد مي‌كند. اين روان‌شناس علت ديگر رفتارهاي افراطي والدين در قبال تحصيل فرزندان را در بافت امروزي خانواده‌ها مي‌داند و معتقد است امروزه برخلاف گذشته تعداد فرزندان در خانواده محدود شده است. بسيار كم مشاهده مي‌شود كه خانواده‌هاي نسل جديد، 3 يا 4 فرزند داشته باشند. در گذشته والدين چندان به وضعيت تحصيلي فرزندشان توجه نشان نمي‌دادند، جداي از ميزان تحصيلات، آنها اميدوار بودند حداقل يكي از فرزندان بتواند به خواسته‌شان پاسخ مثبت بدهد و در آينده به مدارج بالاي تحصيلي و شغلي دست يابد. امروزه با كوچك شدن خانواده‌ها و كاستن از تعداد فرزندان طبيعي است توجه و تمركز والدين بيشتر معطوف به يك يا 2 فرزند شده است، به تبع آن نيز سرمايه‌شان را به پاي فرزندشان مي‌ريزند تا به هدفي كه مي‌خواهند برسند. نيمه پنهان نمره 20 يكي از عادت‌هاي شايع والدين كه متاسفانه در سال‌هاي اخير شكل فزاينده‌اي به خود گرفته، قياس نمرات فرزندان با همسالان و دانش‌آموزان ديگر است. به محض اين كه دانش‌آموز از مدرسه پا بيرون مي‌گذارد، در برابر پرسش‌هايي قرار مي‌گيرد كه بي‌شباهت به پرسش‌هاي يك بازجو نيست. او بايد سريع و شفاف پاسخ بدهد كه آيا توانسته است گوي سبقت را از رقيبش بربايد يا نه. طبيعتا عيار رضايتمندي و مهرورزي والدين نيز معطوف به ميزان موفقيت فرزندشان در اين رقابت ‌است. اما رقابت اصلي بين والدين جريان دارد. در اين مسابقه، فرزندان به اسلحه‌‌هايي براي ستيز پنهان والدين با يكديگر تبديل مي‌شوند. دكتر علي‌اكبر ارجمندنيا نيز معتقد است رقابت‌هاي والدين با يكديگر را نمي‌توان ناديده گرفت. اين رقابت حتي در انتخاب مدرسه نيز به چشم مي‌آيد. امروزه مكان تحصيل به يك فوق ارزش تبديل شده است، والدين به شكل اغراق‌گونه به نقش مدرسه در ارتقاي يادگيري فرزندشان نگاه مي‌كنند؛ اما بايد توجه داشت زماني واقعا مي‌توانيم به پيشرفت تحصيلي فرزندمان اميدوار باشيم كه او واجد 2 ويژگي مهم استعداد و پشتكار فراوان باشد. با اين حال، به نظر مي‌رسد غالب شدن سندرم 20 سدي در برابر انگيزه‌‌هاي فرزندان ما شده و آنها را از پيشرفت باز مي‌‌دارد. آمار نشان داده است افرادي كه در جامعه به موفقيت‌هاي چشمگيري در حوزه‌هاي مختلف رسيده‌اند، لزوما معدل‌هاي 20 نداشته‌اند، آنها سرشار از انگيزه و پشتكار بوده‌اند. از طرفي، بايد بپذيريم انگيزه‌ مولفه‌‌اي نيست كه با رفتارهاي كمال‌گرايانه والدين تناسبي داشته باشد. والدين ما بايد به اين باور برسند كه بسنده كردن صرف به نمره، معيار مطمئني براي ارزيابي رشد ذهني و شخصيت فرزندان نيست. ما در جامعه به افرادي كه مخزن اطلاعات خام باشد، نيازي نداريم. اجتماع امروز به اشخاصي محتاج است كه بتوانند با هوشمندي از داده‌ها به نفع عمل استفاده كنند. عوارض منفي 20 خواستن اما تاكيد افراطي والدين بر فرزندان براي كسب حداكثر نمرات چه تبعاتي دارد؟ به اعتقاد دكتر ارجمندنيا، نخستين تاثير منفي سلب خلاقيت از فرزندان است. البته از ايجاد استرس و اضطراب نيز بسادگي نمي‌توان گذشت. دانش‌آموزي را در ذهن تصور كنيد كه به دليل رفتارهاي والدين مدام سر جلسه امتحان استرس دارد كه نكند پاسخ يكي از پرسش‌ها را نداند يا اشتباه بنويسد و نمره دلخواه پدر و مادرش را از دست بدهد. ذهن او بيشتر از آن كه معطوف به متن سوالات باشد،‌ درگير تاكيدهاي آشكار و پنهاني والدينش است. بنابراين دچار اضطراب و سردرگمي مي‌شود. اتفاق منفي ديگر از دست دادن قدرت تصميم‌گيري و شخصيت مستقل است. آنها از اين سنين به والدين خود وابسته مي‌شوند و در آينده نيز نمي‌توانند به دليل فقدان اعتماد به نفس تصميمات درستي بگيرند. در واقع فرزندپروري با نظارت‌هاي ميلي‌متري نمي‌تواند شخصيت‌هاي مستقل به وجود‌ آورد. الگوي فرزندان، رفتار والدين است متاسفانه گاهي ديده مي‌شود والدين انتظارات خود را از فرزندان (از قبيل انتظارات تحصيلي و رفتاري)‌ نه با رفتار، بلكه با اتكاي صرف به گفتار مطرح مي‌كنند؛ در صورتي كه نمي‌دانند الگوي فرزندان در تبعيت از والدين، رفتار آنهاست. با تاسف ديده مي‌شود والدين به سهولت از كنار تناقض‌هاي رفتاري خود با گفتارشان مي‌گذرند و انتظار دارند فرزندان نيز چنين كنند. اما در ذهن كودكان هنگام مشاهده اين تناقض‌ها علامت سوال‌‌هاي بزرگي پديد مي‌آيد آنها به ما مي‌گويند مسواك بزنيد، اما خودشان مسواك نمي‌زنند، آنها به ما مي‌گويند دروغ نگوييد، اما خودشان دروغ مي‌گويند، آنها به ما مي‌گويند اتاقتان بايد مرتب باشد، اما اتاق خودشان مرتب نيست. نسرين جعفري، ‌كارشناس ارشد روان‌شناسي در اين باره مي‌گويد: اگر ما مي‌خواهيم رفتاري را در فرزندان‌مان نهادينه كنيم،‌ پيش از آنها رفتار مذكور در ما بايد نهادينه شده باشد. شما اگر مي‌خواهيد كودكان را به كتابخواني تشويق كنيد، هر چقدر هم به شكل مستقيم از فوايد و زيبايي‌هاي كتاب بگوييد، چندان رغبتي در كودك ايجاد نخواهد شد؛ اما اگر كودك از سنين اوليه رشد شما را در حال مطالعه كتاب ببيند و بعد‌ها هم كه بزرگ مي‌شود، احساس كند شما ساعاتي از شبانه‌روز را صرف مطالعه مي‌كنيد، به طور مسلم به كتاب خواندن گرايش مثبتي خواهد داشت. وقتي از نمره فرزندتان ناراضي هستيد گاهي پيش مي‌آيد والدين از نمره فرزندشان احساس رضايت نمي‌كنند. طبيعي است آنها در چنين مواردي خواهند كوشيد نارضايتي خود از عملكرد تحصيل فرزند را به او القا كنند؛ اما چقدر از رفتارهاي والدين در چنين مواردي به كودك يا نوجوان كمك مي‌كند؟ نسرين جعفري معتقد است 2 عنصر درك و همدلي از سوي والدين مي‌تواند كارساز باشد. كودكان در دوران ابتدايي بسيار بيشتر به همدلي و درك والدين نياز دارند. از سويي، بايد توجه كرد والدين به زباني كه براي كودك قابل فهم باشد، بايد ضرورت و هدف از درس خواندن را تبيين كنند. اگر پدر و مادري مي‌خواهد بستر مناسب براي گرفتن نمره خوب را فراهم كند، اولين گزينه همدلي با كودك است. اين همدلي مي‌‌تواند مثبت يا منفي باشد. در اين ميان تنبيه فرزندان از سوي والدين براي تبيين ضرورت درس خواندن نه تنها تاثير مثبتي ندارد، بلكه اثرات بسيار مخربي خواهد گذاشت. اما يكي از تاثيرات نامطلوب تنبيه، نهادينه شدن اين استدلال در ذهن كودك است كه «اگر پدر و ‌مادر از كاري خوششان نمي‌آيد، مي‌توان آن را پنهاني و دور از چشم آنها انجام داد» اين شيوه از استدلال كودك را عملا در برابر والدينش قرار مي‌دهد و باعث مي‌شود او رابطه درستي با والدين برقرار نكند. از اين رو است كه گاهي فرزندان ما به خاطر نمراتي كه مي‌گيرند دچار استرس‌هاي شديد مي‌شوند و گاهي نمرات‌شان را از والدين پنهان مي‌كنند. اين روان‌شناس مي‌افزايد: تنبيه به عنوان آخرين گزينه و راهكار مي‌تواند به صورت تقويت منفي (نه به شكل تنبيه بدني)‌ از سوي والدين استفاده شود. تقويت منفي به اين مفهوم كه گزينه ناخوشايندي پيش پاي او بگذاريم تا رفتار خوب در او تقويت شود. تعريف كردن نمره خوب با توان كودك نكته مهم ديگري كه در رفتارهاي والدين در قبال نمرات فرزندانشان بسيار مهم به نظر مي‌رسد، رسيدن به تعريف مشخصي از نمره خوب است. آيا نمره خوب در همه كودكان تعريف واحدي دارد؟ نسرين جعفري در اين‌باره مي‌گويد: در معادله‌اي كه والدين ما براي ميزان رضايت‌مندي‌شان از نمرات فرزندان مي‌نويسند، آنچه بسيار بايد مورد توجه قرار گيرد باز كردن جايي براي توان و استعداد كودك در اين معادله است. هر دانش‌آموزي از يك نوع قابليت و توانايي در يادگيري دروس برخوردار است. گاهي 15 براي كودكان نمره خوبي محسوب مي‌شود، در صورتي كه در كودك ديگري اين نمره به 18 يا 19 مي‌رسد. البته اگر والدين با مشاوره‌هاي لازم دريافته‌اند كه استعداد فرزندشان بسيار بالاتر از نمراتي است كه او مي‌گيرد، بايد دنبال علل اين اختلال باشند. نكته مهمي كه بسيار اهميت دارد، دانش و مهارت والدين در برخورد با وضعيت تحصيلي فرزندشان است. اگر نوع برخورد و رفتار والدين در اين زمينه منطقي و جامع نباشد، نه تنها آنها به اهدافشان نخواهند رسيد، بلكه بعيد نيست نتايج كاملا معكوسي بگيرند.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 192]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن